در این برنامه آقای معتز آقایی به آموزش حفظ سوره حاقه و تکرار روخوانی آیات 13 تا 24 و شرح آیات 25 تا 32 و توضیح در باب شرح سرگذشت کسی که نامه عملش به دست چپ او داده می شود و عذاب او و در زنجیری به 70 زراع در بند کشیده ، می پردازد .
سوره 69: الحاقة
به نام خداوند رحمتگر مهربان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13) فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
و زمین و کوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14) وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15) فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16) وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مىدارند (17) وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مىشوید [و] پوشیدهاى از شما پوشیده نمىماند (18) یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
اما کسى که کارنامهاش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19) فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیهْ ﴿19﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مىرسم (20) إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ ﴿20﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21) فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ ﴿21﴾
در بهشتى برین (22) فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23) قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24) کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
و اما کسى که کارنامهاش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم (25) وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ ﴿25﴾
و از حساب خود خبردار نشده بودم (26) وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیهْ ﴿26﴾
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام مىکرد (27) یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
مال من مرا سودى نبخشید (28) مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیهْ ﴿28﴾
قدرت من از [کف] من برفت (29) هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیهْ ﴿29﴾
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید (30) خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
آنگاه میان آتشش اندازید (31) ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید (32) ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾
سوره 69: الحاقة
به نام خداوند رحمتگر مهربان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13) فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
و زمین و کوهها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14) وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15) فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16) وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مىدارند (17) وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مىشوید [و] پوشیدهاى از شما پوشیده نمىماند (18) یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
اما کسى که کارنامهاش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19) فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا کِتَابِیهْ ﴿19﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مىرسم (20) إِنِّی ظَنَنتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیهْ ﴿20﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21) فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ ﴿21﴾
در بهشتى برین (22) فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23) قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24) کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
و اما کسى که کارنامهاش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم (25) وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیهْ ﴿25﴾
و از حساب خود خبردار نشده بودم (26) وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیهْ ﴿26﴾
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام مىکرد (27) یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
مال من مرا سودى نبخشید (28) مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیهْ ﴿28﴾
قدرت من از [کف] من برفت (29) هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیهْ ﴿29﴾
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید (30) خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
آنگاه میان آتشش اندازید (31) ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید (32) ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾