در این برنامه تلاوت ترتیل محمد جبریل و ترجمه شنیداری صفحه 349 قرآن کریم شامل آیات 105 تا آخر سوره مومنون را به قلم استاد بهاء الدین خرمشاهی می شنوید .
أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿105﴾
[به آنان گویند] آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد، و شما آنها را دروغ مى انگاشتید؟ (105)
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿106﴾
گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و قومى گمراه بودیم (106)
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿107﴾
پروردگارا ما را از آن [جهنم] بیرونآور، و اگر [به کارهاى گذشته] بازگشتیم، آنگاه ستم پیشه ایم (107)
قَالَ اخْسَئُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿108﴾
گوید در آن گم شوید، و با من سخن مگویید (108)
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿109﴾
چرا که گروهى از بندگان من بودند که مى گفتند پروردگارا ایمان آورده ایم، ما را بیامرز و بر ما رحمتآور، و تو بهترین مهربانانى (109)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿110﴾
آنگاه شما ایشان را به ریشخند مىگرفتید، تا آنجا که یاد مرا [از بس به آنها پرداختید] از خاطر شما بردند، و به آنان مىخندیدید (110)
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿111﴾
امروز به خاطر صبرى که پیشه کرده بودند، پاداششان مى دهم، ایشانند که کامروا هستند (111)
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿112﴾
گوید چه مدت در روى زمین، به شمار سالیان، به سر بردید؟ (112)
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّینَ ﴿113﴾
گویند [به اندازه] روزى یا بخشى از روز به سر بردیم، [باید] از شمارگران بپرسى (113)
قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿114﴾
گفت اگر مىدانستید جز اندکى به سر نبرده اید (114)
أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿105﴾
[به آنان گویند] آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد، و شما آنها را دروغ مى انگاشتید؟ (105)
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿106﴾
گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و قومى گمراه بودیم (106)
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿107﴾
پروردگارا ما را از آن [جهنم] بیرونآور، و اگر [به کارهاى گذشته] بازگشتیم، آنگاه ستم پیشه ایم (107)
قَالَ اخْسَئُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿108﴾
گوید در آن گم شوید، و با من سخن مگویید (108)
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿109﴾
چرا که گروهى از بندگان من بودند که مى گفتند پروردگارا ایمان آورده ایم، ما را بیامرز و بر ما رحمتآور، و تو بهترین مهربانانى (109)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿110﴾
آنگاه شما ایشان را به ریشخند مىگرفتید، تا آنجا که یاد مرا [از بس به آنها پرداختید] از خاطر شما بردند، و به آنان مىخندیدید (110)
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿111﴾
امروز به خاطر صبرى که پیشه کرده بودند، پاداششان مى دهم، ایشانند که کامروا هستند (111)
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿112﴾
گوید چه مدت در روى زمین، به شمار سالیان، به سر بردید؟ (112)
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّینَ ﴿113﴾
گویند [به اندازه] روزى یا بخشى از روز به سر بردیم، [باید] از شمارگران بپرسى (113)
قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿114﴾
گفت اگر مىدانستید جز اندکى به سر نبرده اید (114)