فهرست
تلاوت ترتیل عبدالله خیاط (تحدیر) - جزء 29

تلاوت ترتیل عبدالله خیاط تلاوت ترتیل عبدالله خیاط (تحدیر) - جزء 29

  • 39 دقیقه مدت
  • 222 دریافت شده
تلاوت: غیر ایرانی متقدم
تلاوت: تقطیع
تلاوت: استودیویی
ملیت قاری: عربستانی
سوره های مبارکه ملک، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامه، انسان و مرسلات، با ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان


تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿1﴾



بزرگا کسى که فرمانروایى به دست اوست و او بر هر کارى تواناست‏ (1)



الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ ﴿2﴾



کسى که مرگ و زندگى را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیک نیکو کردارترید، و او پیروزمند آمرزگار است‏ (2)



الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ﴿3﴾



کسى که هفت آسمان را توبرتو آفرید، در آفرینش خداوند رحمان، هیچ گونه نابسامانى نمى‏بینى، باز چشم بگردان آیا هیچ رخنه‏اى مى‏بینى؟ (3)



ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ ﴿4﴾



سپس دوباره چشم بگردان، چشمت خسته و مانده باز مى‏گردد (4)



وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّیَاطِینِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ ﴿5﴾



و به راستى آسمان دنیا را به چراغهاى [ستارگان‏] آراستیم و آنها را رماننده شیاطین گرداندیم و براى آنان عذاب آتش افروخته، آماده ساختیم‏ (5)



وَلِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿6﴾



و براى کسانى که به پروردگارشان کفرورزیدند عذاب جهنم [آماده‏] است، و چه بد سرانجامى است‏ (6)



إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقًا وَهِیَ تَفُورُ ﴿7﴾



چون در آنجا افکنده شوند، نعره آن را مى‏شنوند، و آن بر مى‏جوشد (7)



تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿8﴾



نزدیک است که از خشم پاره پاره گردد، هرگاه که گروهى در آن افکنده شوند، نگهبانانش از ایشان پرسند آیا هشداردهنده‏اى نزد شما نیامد؟ (8)



قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ ﴿9﴾



گویند چرا، هشداردهنده‏اى نزد ما آمد، آنگاه [او را] تکذیب کردیم و گفتیم خداوند چیزى فرو نفرستاده است، شما جز در گمراهى بزرگ نیستید (9)



وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿10﴾



و گویند اگر [سخنان آنان را] به سمع قبول مى‏شنیدیم یا تعقل مى‏کردیم، از زمره دوزخیان نبودیم‏ (10)



فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿11﴾



و بدین‏سان به گناهشان اعتراف مى‏کنند، لعنت باد دوزخیان را (11)



إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿12﴾



ى‏گمان کسانى که به نهان از پروردگارشان مى‏هراسند، براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ است‏ (12)



وَأَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿13﴾



و سخنتان را چه پوشیده دارید چه آشکار، او به راز دلها داناست‏ (13)



أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿14﴾



آیا کسى که آفریده است، علم ندارد؟ و اوست باریک‏بین آگاه‏ (14)



هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ ﴿15﴾



اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید، پس در گوشه و کنار آن رهسپار شوید و از روزى او بخورید، و رستاخیز به امر [و در پیشگاه‏] اوست‏ (15)



أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ ﴿16﴾



آیا از آن که در آسمان است ایمنید که شما را در زمین فرو برد، در حالتى که آن ناگاه مى‏جنبد؟ (16)



أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ ﴿17﴾



یا از آن که در آسمان است ایمنید که بر شما شن‏بادى بفرستد، زودا که بدانید هشدار من چگونه است‏ (17)



وَلَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ ﴿18﴾



و به راستى که پیشینیان آنان تکذیب پیشه کردند پس [بنگر که‏] عقوبت من چگونه بود (18)



أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ ﴿19﴾



آیا به پرندگان بر فراز سرشان ننگریسته‏اند، که بال گشاده‏اند و فرو بندند [آن را]، هیچ کس جز خداوند رحمان آنها را نگه نمى‏دارد، که او به هر چیزى بیناست‏ (19)



أَمَّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلَّا فِی غُرُورٍ ﴿20﴾



یا کیست آنکه سپاه شماست که شما را در برابر خداى رحمان یارى دهد؟ کافران جز در [توهم و] فریب خوردگى نیستند (20)



أَمَّنْ هَذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ﴿21﴾



یا کیست آنکه اگر [خداوند] روزى‏اش را باز گیرد، شما را روزى دهد؟، حق این است که در گردنکشى و رمیدگى پاى مى‏ فشرند (21)



أَفَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿22﴾



آیا کسى که به رو در افتاده نگون سار می‏رود، رهیافته‏ تر است، یا کسى که استوار بر راه راست ره مى ‏سپارد؟ (22)



قُلْ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿23﴾



بگو او کسى است که شما را پدید آورده است و براى شما گوش [ها] و چشم [ها] و قلب [ها] آفریده است، چه اندک مایه سپاس مى‏گزارید (23)



قُلْ هُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿24﴾



بگو او کسى است که شما را در زمین پدید آورد، و به نزد او محشور مى‏شوید (24)



وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿25﴾



و مى‏گویند اگر راست مى‏گویید، پس کى این وعده فرا مى‏رسد؟ (25)



قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿26﴾



بگو آگاهى از آن فقط نزد خداوند است، و من فقط هشدار دهنده‏ اى آشکارم‏ (26)



فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَقِیلَ هَذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ ﴿27﴾



و چون آن را نزدیک بینند، چهره ‏هاى کافران اندوهگین شود، و [به آنان‏] گفته شود، این همان است که [در دنیا از ما به شتاب‏] مى ‏طلبیدید (27)



قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَمَنْ مَعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ یُجِیرُ الْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿28﴾



بگو ملاحظه کنید، اگر خداوند مرا و همراهانم را نابود کند، یا بر ما رحمت آورد، پس کیست که کافران را از عذابى دردناک پناه دهد؟ (28)



قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ﴿29﴾



بگو او خداوند رحمان است، که به او ایمان آورده‏ایم و بر او توکل کرده‏ایم، زودا بدانید که چه کسى در گمراهى آشکار است‏ (29)



قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ ﴿30﴾



بگو ملاحظه کنید، اگر آب شما در زمین فرو رود [و ناپدید گردد] چه کسى براى شما آب روان مى‏آورد؟ (30)



سوره القلم



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿1﴾



ن [نون‏]، سوگند به قلم و آنچه نویسند (1)



مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿2﴾



تو -به لطف پروردگارتدیوانه نیستى‏ (2)



وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ ﴿3﴾



و تو را پاداشى ناکاسته [/بى‏منت‏] است‏ (3)



وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ ﴿4﴾



و تو داراى اخلاق بسیار بزرگواران ه‏اى هستى‏ (4)



فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ﴿5﴾



زودا که بنگرى و بنگرند (5)



بِأَیْیِکُمُ الْمَفْتُونُ ﴿6﴾



که کدامیک از شما دیوانه‏اید (6)



إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿7﴾



بى‏گمان پروردگارت به کسى که از راه او گم گشته و به رهیافتگان آگاه‏تر است‏ (7)



فَلَا تُطِعِ الْمُکَذِّبِینَ ﴿8﴾



پس از منکران اطاعت مکن‏ (8)



وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿9﴾



خوش دارند که با آنان سازگارى کنى تا با تو سازگارى کنند (9)



وَلَا تُطِعْ کُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ ﴿10﴾



و از هیچ بیهوده سوگند خوار پستى اطاعت مکن‏ (10)



هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ ﴿11﴾



عیب جوى روانه در پى سخن‏ چینى‏ (11)



مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿12﴾



باز دارنده، از نیکى، تجاوزگر گناهکار (12)



عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِکَ زَنِیمٍ ﴿13﴾



درشت‏خوى، و بعد از این همه، ناپاک زاد (13)



أَنْ کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ﴿14﴾



به خاطر آنکه مالدار است و صاحب پسران‏ (14)



إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿15﴾



چون آیات ما بر او خوانده شود، گوید افسانه‏ هاى پیشینیان است‏ (15)



سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿16﴾



زودا که بر بینى او نشانه‏اى بگذاریم‏ (16)



إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ﴿17﴾



ما آنان را آزموده‏ایم، همچنانکه باغداران را هم آزموده ‏ایم، آنگاه که سوگند خوردند که صبحگاهان میوه‏ هاى آن را بازچینند (17)



وَلَا یَسْتَثْنُونَ ﴿18﴾



و ان شاء الله نگفتند (18)



فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿19﴾



سپس بلایى شبانه از جانب پروردگارت، در حالى که ایشان خفته بودند، بر آن زد (19)



فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ﴿20﴾



و مانند خاکستر سیاه شد (20)



فَتَنَادَوْا مُصْبِحِینَ ﴿21﴾



[آنان بى‏خبر] صبحگاهان همدیگر را فراخواندند (21)



أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَارِمِینَ ﴿22﴾



که اگر میوه‏چین هستید، پگاه به سراغ کشتزارتان بروید (22)



فَانْطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿23﴾



سپس رهسپار شدند، در حالى که آهسته با همدیگر سخن مى‏گفتند (23)



أَنْ لَا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ ﴿24﴾



که مبادا بى‏نوایى به آنجا بر شما وارد شود (24)



وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿25﴾



و بر منع و مضایقه توانا شدند (25)



فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿26﴾



و چون آن [باغ سیاه‏ سوخته‏] را دیدند [جا خوردند و] گفتند ما گم گشته ‏ایم‏ (26)



بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿27﴾



نه، مثل اینکه، بى‏بهره‏ایم‏ (27)



قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿28﴾



بهترینشان گفت مگر به شما نگفته بودم که چرا تسبیح [و ان شاء الله‏] نمى‏گویید؟ (28)



قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿29﴾



گفتند پاک است پروردگارمان، ما خود ستمکار بودیم‏ (29)



فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ﴿30﴾



سپس به سرزنش به همدیگر روى آوردند (30)



قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ﴿31﴾



گفتند واى بر ما، ما سرکش بوده‏ایم‏ (31)



عَسَى رَبُّنَا أَنْ یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿32﴾



چه بسا پروردگارمان بهتر از آن را برایمان جانشین گرداند، ما به سوى پروردگارمان مى‏گراییم‏ (32)



کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿33﴾



این چنین است عذاب، و اگر مى‏دانستند عذاب اخروى سهمگین ‏تر است‏ (33)



إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿34﴾



براى پرهیزگاران در نزد پروردگارشان بهشتهاى پرناز و نعمت است‏ (34)



أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ ﴿35﴾



آیا مسلمانان را همانند گناهکاران مى‏شماریم؟ (35)



مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿36﴾



شما را چه مى‏شود چگونه داورى مى‏کنید؟ (36)



أَمْ لَکُمْ کِتَابٌ فِیهِ تَدْرُسُونَ ﴿37﴾



یا مگر کتابى دارید که در آنها مطالعه مى‏کنید (37)



إِنَّ لَکُمْ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ﴿38﴾



که در آن براى شما هرچه آرزو کنید هست؟ (38)



أَمْ لَکُمْ أَیْمَانٌ عَلَیْنَا بَالِغَةٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِنَّ لَکُمْ لَمَا تَحْکُمُونَ﴿39﴾



یا شما را پیمانهایى است با ما که حکم آن تا قیامت باقى باشد که هر چه حکم کنید براى شما باشد؟ (39)



سَلْهُمْ أَیُّهُمْ بِذَلِکَ زَعِیمٌ ﴿40﴾



از ایشان بپرس که کدامیک از آنان ضامن این امر است؟ (40)



أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ فَلْیَأْتُوا بِشُرَکَائِهِمْ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿41﴾



یا شرکایى دارند، پس اگر راست مى‏گویند شریکانشان را به میان آورند (41)



یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَیُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿42﴾



روزى که هنگامه بالا گیرد، و آنان را به سجده دعوت کنند ولى نتوانند (42)



خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿43﴾



دیدگانشان [از ترس‏] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، و چنین بود که به سجده دعوت مى‏شدند و تندرست بودند (43)



فَذَرْنِی وَمَنْ یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿44﴾



پس مرا با کسى که این سخن را تکذیب مى‏کند، وابگذار، زودا که آهسته آهسته به نحوى که در نیابند، فرو خواهیم شان گرفت‏ (44)



وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿45﴾



و مهلتشان مى‏دهم، زیرا تدبیر من سخت استوار است‏ (45)



أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿46﴾



یا مگر از آنان مزدى درخواست مى‏کنى، و آنان خود را زیر بار تاوان، گرانبار مى‏ یابند؟ (46)



أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿47﴾



یا مگر علم و اسرار غیب با ایشان است و از روى آن مى‏نویسند؟ (47)



فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُنْ کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿48﴾



پس در انتظار حکم پروردگارت شکیبایى کن و همانند صاحب ماهى [ یونس‏] مباش که [در تاریکى‏] ندا در داد و خشم فرو خورده بود (48)



لَوْلَا أَنْ تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿49﴾



اگر نعمتى از جانب پروردگارش او را دستگیرى نمى‏کرد، به کرانه‏[ى بى‏آب و علف‏] افکنده شده بود و قابل ملامت بود (49)



فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿50﴾



سپس پروردگارش او را برگزید و از شایستگانش قرار داد (50)



وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿51﴾



و بسیار نزدیک بود که کافران چون قرآن را شنیدند، تو را با دیدگانشان آسیب برسانند و گفتند او دیوانه است‏ (51)



وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿52﴾



و حال آنکه آن جز پندى براى جهانیان نیست‏ (52)



سوره الحاقة



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



الْحَاقَّةُ ﴿1﴾



حاقه‏ (1)



مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾



حاقه چیست؟ (2)



وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾



و چه دانى حاقه چیست؟ (3)



کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾



قوم ثمود و عاد درهم کوب [/قیامت‏] را دروغ انگاشتند (4)



فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾



و اما ثمود، بر اثر طغیان خود به نابودى کشیده شدند (5)



وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾



و اما عاد، با تندبادى سخت سرد و بنیان‏کن به نابودى کشیده شدند (6)



سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾



که خداوند آن را هفت شب و هشت روز پیوسته بر آنان گماشت و آن قوم را در آن حال از پا در افتاده بینى، گویى ایشان خرمابنانى هستند ریشه کن شده‏ (7)

فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾



پس آیا اثرى از ایشان بازمانده مى‏بینى؟ (8)



وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾



و فرعون و پیشینیان او و [اهل‏] شهرهاى نگونسار، طغیان پیش آوردند (9)



فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾



سپس از پیامبر پروردگارشان نافرمانى کردند، آنگاه [خداوند] آنان را به مؤاخذه‏اى سخت فرو گرفت‏ (10)



إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾



ما آنگاه که سیلاب طغیان کرد، شما را در کشتى سوار کردیم‏ (11)



لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾



تا سرانجام آن را پندآموزى براى شما گردانیم، و گوشهاى نیوشا آن را فرا مى‏گیرد (12)



فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾



و چون دمى یگانه در صور دمیده شود (13)



وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾



و زمین و کوهها برداشته شده و یکباره درهم کوبیده شود (14)



فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾



پس در چنین روزى واقعه‏[ى قیامت‏] روى دهد (15)



وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾



و آسمان از هم بشکافد و آن در چنین روزى سست پیوند است‏ (16)



وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾



و فرشتگان بر کناره‏ها[ى آسمان‏] ایستاده باشند، و عرش پروردگارت را در آن روز هشت تن برفرازشان حمل مى‏کنند (17)



یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾



در چنین روزى [بر خداوند] عرضه شوید، و هیچ رازتان پوشیده نماند (18)



فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾



سپس هر کس که کارنامه‏اش به دست راستش داده شود، [شادمانه‏] گوید بیایید کارنامه مرا بخوانید (19)



إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾



به یقین مى‏دانستم که با حساب و کتاب خود مواجه خواهم شد (20)



فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾



آنگاه او در زندگى پسندیده‏اى است‏ (21)



فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾



در بهشتى برین‏ (22)



قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾



که میوه‏هایش دسترس است‏ (23)



کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾



[به آنان گویند] به خاطر آنچه در روزگاران گذشته انجام داده‏اید، بخورید و بیاشامید گوارا (24)



وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿25﴾



و اما کسى که کارنامه‏اش به دست چپش داده شود، [سوکمندانه‏] گوید اى کاش کارنامه‏ام به من داده نمى‏شد (25)



وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿26﴾



و نمى‏دانستم حساب و کتابم چیست‏ (26)



یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾



کاش آن [مرگ‏] یکسره بود (27)



مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ﴿28﴾



مال و منال من به کار من نیامد (28)



لَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿29﴾



دستگاه من از دستم برفت‏ (29)



خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾



[گویند] او را فرو گیرید و دربندش کنید (30)



ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾



سپس به دوزخش درآورید (31)



ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾



سپس در زنجیرى که طولش هفتاد ذرع است، بندش کنید (32)



إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿33﴾



که او به خداوند بزرگ ایمانى نداشت‏ (33)



وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿34﴾



و بر اطعام بینوایان ترغیب نمى‏کرد (34)



فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿35﴾



حال امروز و اینجا دوستى ندارد (35)



وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿36﴾



و نه خوراکى، بجز زردابه‏ (36)



لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿37﴾



ه آن را جز خطاکاران نمى‏خورند (37)



فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿38﴾



پس به آنچه مى‏بینید سوگند مى‏خورم‏ (38)



وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿39﴾



و به آنچه نمى‏بینید (39)



إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿40﴾



که آن [قرآن‏] برخوانده فرستاده گرامى است‏ (40)



وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿41﴾



و سخن هیچ شاعرى نیست، چه اندک ایمان مى‏آورید (41)



وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿42﴾



و سخن هیچ کاهنى نیست، چه اندک پند مى‏گیرید (42)



تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿43﴾



و فرو فرستاده‏اى از سوى پروردگار جهانیان است‏ (43)



وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿44﴾



و اگر بر ما سخنانى مى‏بست‏ (44)



لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿45﴾



دست راستش را مى‏گرفتیم‏ (45)



ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿46﴾



سپس شاهرگش را قطع مى‏کردیم‏ (46)



فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿47﴾



و هیچ‏یک از شما مدافع او نبود (47)



وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾



و آن پندآموزى براى پرهیزگاران است‏ (48)



وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ﴿49﴾



و ما به یقین مى‏دانیم که از میان شما تکذیب‏کنندگانى هستند (49)



وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿50﴾



و آن [پیام‏]، مایه حسرتى بر کافران است‏ (50)



وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿51﴾



و آن [پیام‏]، حق‏الیقین است‏ (51)



فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿52﴾



پس به نام پروردگار بزرگ خود تسبیح گوى‏ (52)



سوره المعارج



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿1﴾



خواهنده‏اى عذابى رخ دادنى را طلب کرد (1)



لِلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿2﴾



که براى کافران است [و] بازدارنده‏اى ندارد (2)



مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ ﴿3﴾



از جانب خداوند صاحب درجات‏ (3)



تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ﴿4﴾



که فرشتگان و روح در روزى که به اندازه پنجاه هزار سال [دنیوى‏] است به سوى او فرا مى‏روند (4)



فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا ﴿5﴾



پس صبرى نیکو پیشه کن‏ (5)



إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿6﴾



آنان آن را دوردست مى‏بینند (6)



وَنَرَاهُ قَرِیبًا ﴿7﴾



و ما نزدیک مى‏بینیمش‏ (7)



یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿8﴾



روزى که آسمان چون فلز گداخته شود (8)



وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿9﴾



و کوهها همچون پشم رنگین گردد (9)



وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﴿10﴾



و هیچ خویشاوندى از حال خویشاوندى نپرسد (10)

بَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿11﴾



در حالى که به همدیگر نشان داده شوند، گناهکار آرزو کند کاش عذاب چنین روزى را، (11)



وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿12﴾



با فدا کردن پسرانش و همسرش و برادرش باز خرد (12)



وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ﴿13﴾



همچنین خاندانش که به او سر و سامان داده است‏ (13)



وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ﴿14﴾



همچنین هر کس که در روى زمین است، آنگاه باز رهاندش‏ (14)



کَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿15﴾



حاشا، آن آتشى زبانه‏زن است‏ (15)



نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿16﴾



برکننده پوست سر (16)



تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿17﴾



که هر کس را که [به حق‏] پشت کرد و [از ایمان‏] روى گرداند، به خود مى‏خواند (17)



وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿18﴾



همان کسى که مال اندوخت و جا به جا کرد (18)



إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿19﴾



بى‏گمان انسان ناشکیب آفریده شده است‏ (19)



إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿20﴾



چون شر به او رسد، بى‏تاب است‏ (20)



وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا ﴿21﴾



و چون خیر به او رسد، بازدارنده است‏ (21)



إِلَّا الْمُصَلِّینَ ﴿22﴾



مگر نمازگزاران‏ (22)



الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿23﴾



آنان که در نمازهایشان پیگیرند (23)



وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿24﴾



و کسانى که در اموالشان حقى معین است‏ (24)



لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿25﴾



براى خواهنده و بى‏بهره‏ (25)



وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿26﴾



و کسانى که روز جزا را باور مى‏دارند (26)



وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿27﴾



کسانى که از عذاب پروردگارشان بیمناکند (27)



إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ ﴿28﴾



بى‏گمان عذاب پروردگارشان، بدون ایمنى است‏ (28)



وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿29﴾



و کسانى که ناموسشان را حفظ مى‏کنند (29)



إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿30﴾



مگر در برابر همسرانشان یا ملک یمینهایشان، که در این صورت سرزنش ناپذیرند (30)



فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿31﴾



پس هر کس فراتر از این بجوید، آنانند که تجاوزکارند (31)



وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿32﴾



و کسانى که در برابر امانتها و پیمانهایشان رعایتگرند (32)



وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿33﴾



و کسانى که در مقام گواهى دادنهایشان ایستاده‏اند (33)



وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿34﴾



و کسانى که بر نمازهایشان مواظبند (34)



أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ ﴿35﴾



ینان در بوستانهایى، گرامى داشته شده‏اند (35)



فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ ﴿36﴾



پس کافران را چه مى‏شود که به سوى تو شتابانند (36)



عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ ﴿37﴾



از جانب راست و از جانب چپ، گروه در گروه‏ (37)



أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ ﴿38﴾



آیا هر کدام از آنان طمع مى‏برد که به بهشت پرناز و نعمت درآورده شود (38)



کَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا یَعْلَمُونَ ﴿39﴾



حاشا ما ایشان را از آنچه مى‏دانند آفریده‏ایم‏ (39)



فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿40﴾



به پروردگار مشرق‏ها و مغرب‏ها سوگند مى‏خورم که ما تواناییم‏ (40)



عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَیْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿41﴾



که بهتر از آنان را جانشین آنان سازیم و ما درمانده نیستیم‏ (41)



فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿42﴾



پس بگذارشان تا ژاژخایى و بازیگوشى کنند تا به دیدار آن روزشان که وعده‏اش را به ایشان داده‏اند، برسند (42)



یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا کَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ ﴿43﴾



روزى که از گورها بیرون شتابند، گویى به سوى [قربانگاه‏] بتان مى‏شتابند (43)



خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿44﴾



دیدگانشان از [ترس‏] فرو افتاده باشد، غبار خفت و خوارى بر رخسارشان نشسته، این همان روزى است که به آنان وعده داده بودند (44)



سوره نوح



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿1﴾



ما نوح را به سوى قومش فرستاده ‏ایم که قومت را پیش از آنکه عذابى دردناک بر سرشان بیاید، هشدار ده‏ (1)



قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿2﴾



گفت اى قوم من، من هشداردهنده آشکار شما هستم‏ (2)



أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ ﴿3﴾



که خداوند را بپرستید و از او پروا و از من پیروى کنید (3)



یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾



تا گناهانتان را براى شما بیامرزد و شما را تا سرآمدى معین واپس‏بدارد، چرا که اگر بدانید اجل الهى، چون فرا رسد، بازپس داشته نمى‏شود (4)



قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا ﴿5﴾



گفت پروردگارا من قومم را شب و روز [به خداپرستى‏] دعوت کردم‏ (5)



فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا ﴿6﴾



ولى دعوت من جز بر گریزشان نیفزود (6)



وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا ﴿7﴾



و من هرچه دعوتشان مى‏کنم تا سرانجام آنان را بیامرزى، انگشتانشان را در گوشهایشان مى‏گذارند، و خود را در جامه‏هایشان مى‏پوشانند و [در کفر] پاى مى‏فشرند و سخت گردنکشى مى‏کنند (7)



ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ﴿8﴾



سپس باز ایشان را آشکارا دعوت کردم‏ (8)



ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا ﴿9﴾



آنگاه آشکارا به ایشان گفتم و پنهانى به ایشان گفتم‏ (9)



فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا ﴿10﴾



سپس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید چرا که او آمرزگار است‏ (10)



یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا ﴿11﴾



تا بر شما از آسمان بارانى پیوسته و پیگیر بفرستد (11)



وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا﴿12﴾



و شما را با بخشیدن اموال و پسران مدد رساند و براى شما باغها و براى شما جویبارها پدید آورد (12)



مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا ﴿13﴾



شما را چه مى‏شود که از عظمت خداوند نمى‏ترسید؟ (13)



وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا ﴿14﴾



و حال آنکه شما را گونه ‏گون آفریده است‏ (14)



أَلَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ﴿15﴾



آیا نیندیشیده ‏اید که خداوند چگونه هفت آسمان را توبرتو آفریده است؟ (15)



وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا ﴿16﴾



و ماه را در آن پرتوافشان و خورشید را [چون‏] چراغى قرار داده است‏ (16)



وَاللَّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ﴿17﴾



و خداوند شما را مانند گیاهى از زمین رویاند (17)



ثُمَّ یُعِیدُکُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُکُمْ إِخْرَاجًا ﴿18﴾



سپس شما را به آن باز مى‏گرداند، و [پس از آن‏] شما را [دوباره‏] بیرون مى‏آورد (18)



وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا ﴿19﴾



و خداوند زمین را زیرانداز شما کرد (19)



لِتَسْلُکُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا ﴿20﴾



تا به شاهراههاى گشاده آن راه یابید (20)



قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا﴿21﴾



نوح گفت پروردگارا آنان از من نافرمانى کردند و از کسى که مال و فرزندش جز به زیانکاریش نیفزوده است، پیروى کردند (21)



وَمَکَرُوا مَکْرًا کُبَّارًا ﴿22﴾



و نیرنگى سترگ در کار آوردند (22)



وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا ﴿23﴾



و گفتند نه هرگز دست از خدایانتان و نه هرگز دست از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر بردارید (23)



وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَلَالًا ﴿24﴾



و بسیارى را بیراه کردند و جز بر بیراهى ستمکاران [مشرک‏] میفزاى‏ (24)



مِمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا ﴿25﴾



بر اثر گناهانشان بود که به غرق کشیده شدند، سپس به آتشى درآورده شدند و براى خود در برابر خداوند یاورى نیافتند (25)



وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا ﴿26﴾



و نوح گفت پروردگارا بر روى زمین از کافران دیارى باقى مگذار (26)



إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا ﴿27﴾



چرا که اگر باقیشان گذارى، بندگانت را گمراه کنند و جز فاجر کفران‏پیشه‏اى به بار نیاورند (27)



رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا ﴿28﴾



پروردگارا مرا و پدر و مادرم را و هر کس را که مؤمن به خانه من درآید و نیز مردان مؤمن و زنان مؤمن را بیامرز، و جز بر تباهى ستمکاران [مشرک‏] میفزاى‏ (28)



سوره الجن



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا﴿1﴾



بگو به من وحى فرستاده شده است که گروهى از جن گوش [به قرآن‏] سپردند، سپس گفتند ما قرآنى شگرف را شنیده ‏ایم‏ (1)



یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿2﴾



که به راستى راه مى‏نماید، آنگاه به آن ایمان آوردیم، و هرگز براى پروردگارمان کسى را شریک نمى‏آوریم‏ (2)



وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿3﴾



و حقا که بلند است شان پروردگار ما، نه همسرى برگزیده است، و نه فرزندى‏ (3)



وَأَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿4﴾



و نادان ما بود که در حق خداوند، پریشان مى‏گفت‏ (4)



وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿5﴾



و ما چنین مى‏پنداشتیم که انس و جن هرگز بر خداوند دروغ نمى‏بندند (5)



وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا﴿6﴾



و چنین بود که مردانى از انسانها به مردانى از جنیان پناه مى‏بردند، و بر سرکشى آنان مى‏افزودند (6)



وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿7﴾



و آنان نیز مى‏پنداشتند همچنانکه شما مى‏پندارید که خداوند هرگز کسى را [به حشر یا پیامبرى‏] بر نمى‏انگیزد (7)



وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا ﴿8﴾



و ما در آسمان جستیم و آن را سرشار از نگهبانان نیرومند و شهاب ها یافتیم‏ (8)



وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ﴿9﴾



و ما خود در نشستن گاه هایى براى [دزدیده‏] شنیدن از آن می نشستیم، اما اکنون هر کس گوش بسپارد، شهابى در کمین خود یابد (9)



وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿10﴾



و ما خود نمی دانیم که در حق زمینیان شر خواسته شده است، یا پروردگارشان در حق آنان رهیافت خواسته است‏ (10)



وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿11﴾



و از میان ما هم صالحان هست و هم از میان ما جز این، ما [روندگان‏] راههاى گوناگونیم‏ (11)



وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿12﴾



و ما یقین داشتیم که هرگز در زمین از خداوند گزیر و گریزى نداریم‏ (12)



وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا یَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿13﴾



و ما چون [پیام‏] هدایت را شنیدیم، به آن ایمان آوردیم، پس هر کس به پروردگارش ایمان آورد، نه از نقصانى بیم داشته باشد، و نه از ستمى‏ (13)



وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا﴿14﴾



و جمعى از میان ما مسلمان است، و جمعى کژراه، پس کسانى که اسلام آورند، آنانند که هدایت جسته‏ اند (14)



وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿15﴾



و اما کژراهان همانا هیزم جهنمند (15)



وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا ﴿16﴾



و اگر در شیوه‏[ى ناصواب‏] پایدارى ورزند [از روى استدراج‏] آنان را آب [و امکانات‏] فراوان ارزانى مى‏داریم‏ (16)



لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَمَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿17﴾



تا سرانجام در آن بیازماییمشان، و هر کس از یاد پروردگارش دل بگرداند، او را به عذابى سهمگین بکشاند (17)



وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿18﴾



و همه مسجدها خاص خداوند است، پس در جنب خداوند هیچ کس را [به پرستش‏] مخوان‏ (18)



وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَدًا ﴿19﴾



و چنین بود که چون بنده خدا [محمد -ص-] او را به نیایش مى‏خواند، نزدیکشان بود که بر سر او بریزند (19)



قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَدًا ﴿20﴾



بگو فقط پروردگارم را به نیایش مى‏خوانم و هیچ کس را شریک او نمى‏شمارم‏ (20)



قُلْ إِنِّی لَا أَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿21﴾



بگو من نه صاحب اختیار زیانى براى شما هستم، نه سامانى‏ (21)



قُلْ إِنِّی لَنْ یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿22﴾



بگو هیچ کس نیست که هرگز مرا در برابر خداوند پناه دهد، و هرگز بجز او پناهى نمى‏یابم‏ (22)



إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ﴿23﴾



[در اختیار ندارم‏] مگر پیامى از جانب خداوند و رسالت او، و هر کس از خداوند و پیامبر او سرپیچى کند، او راست آتش دوزخ که جاودانه در آن ماند (23)



حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا﴿24﴾



تا هنگامى رسد که آنچه به آنان وعده داده شده است، ببینند، و زودا بدانند که چه کسى سست یاورتر و اندک سپاه‏تر است‏ (24)



قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا ﴿25﴾



بگو نمى‏دانم آنچه به شما وعده داده‏اند نزدیک است، یا پروردگار من براى آن فاصله‏اى [دراز] قرار داده است‏ (25)



عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا ﴿26﴾



اوست داناى [راز] پنهان، که هیچ کس را از غیب خویش آگاه نمى‏سازد (26)



إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا﴿27﴾



مگر پیامبرى که او بپسندد، که پیشاپیش و پشت سر او نگهبانانى راه دهد (27)



لِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا ﴿28﴾



تا معلوم بدارد که رسالت پروردگارشان را گزارده‏اند و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد، و هر چیز را به شماره مى ‏شمارد (28)



سوره المزمل



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿1﴾



اى مرد جامه بر خود پیچیده‏ (1)



قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿2﴾



شب را به پاى‏دار، مگر اندکى از آن را (2)



نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا ﴿3﴾



نیمه‏اش، یا اندکى از نیمه کم نما (3)



أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا ﴿4﴾



یا اندکى بر آن بیفزا، و قرآن را شمرده و شیوا بخوان‏ (4)



إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا ﴿5﴾



ما سخنى سنگین بر تو نازل مى‏کنیم‏ (5)



إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلًا ﴿6﴾



بى‏گمان شب‏خیزى بیشتر موافقت [دل و زبان‏] در بردارد و از لحاظ سخن استوارتر است‏ (6)



إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا ﴿7﴾



تو را در روز کار و کوشش بسیار است‏ (7)



وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا ﴿8﴾



و نام پروردگارت را یاد کن و از همه گسسته و با او پیوسته شو (8)



رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا ﴿9﴾



پروردگار مشرق و مغرب، که خدایى جز او نیست، او را کارساز خود بشمار (9)



وَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلًا ﴿10﴾



و بر آنچه مى‏گویند شکیبایى کن و از آنان به نیکویى دورى کن‏ (10)



وَذَرْنِی وَالْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِیلًا ﴿11﴾



و مرا با منکران متنعم واگذار و اندکى به آنان مهلت ده‏ (11)



إِنَّ لَدَیْنَا أَنْکَالًا وَجَحِیمًا ﴿12﴾



بى‏گمان نزد ما بندها و آتش دوزخ است‏ (12)



وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِیمًا ﴿13﴾



و خوراکى گلوگیر و عذابى دردناک‏ (13)



یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیبًا مَهِیلًا ﴿14﴾



روزى که زمین و کوهها بلرزد و کوهها [چون‏] ریگهاى روان شود (14)



إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَیْکُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَیْکُمْ کَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولًا ﴿15﴾



ما به سوى شما پیامبرى فرستاده‏ایم که بر شما گواه است، همچنانکه به سوى فرعون هم پیامبرى فرستادیم‏ (15)



فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِیلًا ﴿16﴾



آنگاه فرعون از پیامبر نافرمانى کرد، و او را به گیر و دارى سخت فرو گرفتیم‏ (16)



فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْمًا یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا ﴿17﴾



پس اگر کفرورزید، چگونه از روزى که کودکان را پیر مى‏گرداند، مى‏پرهیزید [و در امان مى‏مانید]؟ (17)



السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿18﴾



و آسمان بدان شکافته گردد، که وعده او انجام گرفتنى است‏ (18)



إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿19﴾



این پندآموزى است، پس هر کس که خواهد راهى به سوى پروردگارش پیش گیرد (19)



إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴿20﴾



بى‏گمان پروردگارت مى‏داند که تو و گروهى از همراهانت نزدیک به دو سوم شب و [گاه‏] نصف آن و [گاه‏] یک سوم آن را [به نماز] بر مى‏خیزى، و خداوند است که شب و روز را سامان مى‏دهد، و معلوم داشت که شما هرگز آن را تاب نمى‏آورید، لذا از شما درگذشت، حال هر چه مقدور باشد از قرآن بخوانید، معلوم داشت که بعضى از شما [ممکن است‏] بیمار باشند و دیگران در این سرزمین [تلاش مى‏کنند و] گام مى‏زنند و روزى خود از فضل الهى مى‏جویند، و دیگرانى هم هستند که در راه خدا کارزار مى‏کنند، لذا هر چه مقدور باشد از آن بخوانید، و نماز [پنج‏گانه واجب‏] را برپا دارید و زکات بپردازید، و در راه خدا قرض‏الحسنه دهید، و هر آنچه از کارهاى خیر که براى خود پیش اندیشى کنید، پاداش آن را بهتر و بزرگتر نزد خداوند خواهید یافت، و از خداوند آمرزش خواهید، که خداوند آمرزگار مهربان است (20)



سوره المدثر



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ﴿1﴾



اى مرد جامه بر خود پیچیده‏ (1)



قُمْ فَأَنْذِرْ ﴿2﴾



برخیز و هشدار ده‏ (2)



وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ ﴿3﴾



و پروردگارت را تکبیر گوى‏ (3)



وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ ﴿4﴾



و دامنت را پاکیزه بدار (4)



وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ﴿5﴾



و از آلایش [شرک‏] بپرهیز (5)



وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ ﴿6﴾



و بخششى مکن که پاداش [و پاسخ‏] بزرگتریابى‏ (6)



وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ ﴿7﴾



و در راه پروردگارت شکیبایى کن‏ (7)



فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿8﴾



و چون در صور دمیده شود (8)



فَذَلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿9﴾



دین‏سان چنین روز، روزى دشوار است‏ (9)



عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿10﴾



[و] بر کافران آسان نیست‏ (10)



ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿11﴾



مرا با کسى که تنها آفریده‏ام واگذار (11)



وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿12﴾



و براى او مالى روزافزون قرار دادم‏ (12)



وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿13﴾



و پسرانى حاضر و ناظر (13)



وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿14﴾



و به او [چه بسیار] میدان [و امکان‏] دادم‏ (14)



ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿15﴾



باز طمع دارد که افزونتر کنم‏ (15)



کَلَّا إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿16﴾



حاشا، که او به آیات ما ستیزه‏جوست‏ (16)



سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿17﴾



زودا که مشقتى سنگین بر او تحمیل کنم‏ (17)



إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ﴿18﴾



چرا که او اندیشید و سگالید (18)



فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿19﴾



پس مرگ بر او باد چگونه سگالید (19)



ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ ﴿20﴾



باز مرگ بر او باد چگونه سگالید (20)



ثُمَّ نَظَرَ ﴿21﴾



سپس بازنگریست‏ (21)



ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿22﴾



و آنگاه روى درهم کشید و ترشرویى کرد (22)



ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ ﴿23﴾



سپس روى برتافت و گردن کشید (23)



فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿24﴾



و گفت این جز جادویى فرا گرفته [از دیگران‏] نیست‏ (24)



إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿25﴾



این جز گفتار آدمى نیست‏ (25)



سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ﴿26﴾



زودا که به دوزخش در آوریم‏ (26)



وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ ﴿27﴾



و تو چه دانى که دوزخ چیست‏ (27)



لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ ﴿28﴾



نه باقى مى‏گذارد، نه رها مى‏کند (28)



لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ ﴿29﴾



گرداننده رنگ پوستهاست [با سوختن‏] (29)



عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ﴿30﴾



ر آن نوزده [نگهبان‏] است‏ (30)



وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْبَشَرِ ﴿31﴾



و ما نگهبانان آتش دوزخ را جز از فرشتگان نگماشته‏ایم، و شماره آنان را جز آزمونى براى کافران نگردانده‏ایم، تا سرانجام اهل کتاب یقینى افزونتر یابند، و اهل ایمان، بر ایمان خود بیفزایند، و اهل کتاب و مؤمنان [/مسلمانان‏] شک و شبهه نورزند، و تا سرانجام بیماردلان و کافران بگویند، خداوند از این توصیف چه مى‏خواهد؟ بدین‏سان خداوند هر کس را بخواهد بیراه مى‏گذارد، و هر کس را بخواهد به راه مى‏آورد، و سپاهیان پروردگارت را کسى جز خود او نمى‏شناسد، و این جز پندآموزى براى بشر نیست‏ (31)



کَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿32﴾



چنین نیست [که گویند]، سوگند به ماه‏ (32)



وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿33﴾



و شب چون بگذرد (33)



وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿34﴾



[و] سوگند به صبح چون روشن شود (34)



إِنَّهَا لَإِحْدَى الْکُبَرِ ﴿35﴾



آن یکى از سترگهاست‏ (35)



نَذِیرًا لِلْبَشَرِ ﴿36﴾



هشداردهنده بشر است‏ (36)



لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ ﴿37﴾



براى هر کس از شما که خواهد [در راه حق و ایمان‏] پیشتر آید، یا بازپس ماند (37)



کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ ﴿38﴾



هر کس در گرو کردار خویش است‏ (38)



إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ﴿39﴾



مگر اصحاب یمین‏ (39)



فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿40﴾



که در بوستانهایى [هستند و] همپرسى مى‏کنند (40)



عَنِ الْمُجْرِمِینَ ﴿41﴾



از گناهکاران‏ (41)



مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ﴿42﴾



که چه چیزى شما را به راه دوزخ کشاند؟ (42)



قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ﴿43﴾



گویند از نمازگزاران نبودیم‏ (43)



وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ﴿44﴾



و بینوایان را هم اطعام نمى‏کردیم‏ (44)



وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ﴿45﴾



و با ژاژخایان ژاژخایى مى‏کردیم‏ (45)



وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿46﴾



و روز جزا را دروغ مى‏انگاشتیم‏ (46)



حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ﴿47﴾



تا آنکه مرگ به سراغمان آمد (47)



فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ ﴿48﴾



ال شفاعت شفیعان سودشان ندهد (48)



فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ ﴿49﴾



ایشان را چه مى‏شود که از اندرز رویگردانند (49)



کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ ﴿50﴾



گویى درازگوشانى رمانند (50)



فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ ﴿51﴾



که از شیر مى‏گریزند (51)



بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتَى صُحُفًا مُنَشَّرَةً ﴿52﴾



بلکه هر یک از ایشان مى‏خواهد که به او نامه‏ هایى سرگشاده دهند (52)



کَلَّا بَلْ لَا یَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿53﴾



حاشا، حق این است که از آخرت نمى‏ترسند (53)



کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ ﴿54﴾



حاشا، آن پندآموزى است‏ (54)



فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿55﴾



و هر کس خواهد از آن پندگیرد (55)



وَمَا یَذْکُرُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿56﴾



و پند نگیرند مگر آنکه خدا خواهد، اوست که سزاوار پرهیز ورزیدن است، و سزاوار آمرزگارى‏ (56)



سوره القیامة



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾



سوگند به روز قیامت مى‏خورم‏ (1)



وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾



و سوگند به نفس ملامت‏گر (2)



أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾



آیا انسان چنین مى‏پندارد که هرگز استخوانهاى [پوسیده و پراکنده‏] او را گرد نمى‏آوریم؟ (3)



بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾



حق این است که تواناییم بر این که سرانگشتهاى او را فراهم آوریم‏ (4)



بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾



بلکه انسان مى‏خواهد در مهلتى که در پیش دارد، فسق و فجور کند (5)



سْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾



[از سر استکبار] مى‏پرسد روز قیامت چه وقت است؟ (6)



فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾



آنگاه که دیدگان خیره شود (7)



وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾



و ماه تیره شود (8)



وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾



و خورشید و ماه فرا یکدیگر آورده شوند (9)



یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾



انسان گوید در چنین روزى گریزگاه کجاست؟ (10)



کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾



حاشا، پناهى نیست‏ (11)



إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾



سرانجام [همه چیز و همه کار] با پروردگار توست‏ (12)



یُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾



در این روز انسان را از آنچه پیش فرستاده یا باز پس داشته است آگاه سازند (13)



بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾



حق این است که انسان بر نفس خود بصیر است‏ (14)



وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾



ولو بهانه‏هایش را در میان آورد (15)



لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾



زبانت را به [بازخوانى وحى‏] مجنبان که در کار آن شتاب کنى‏ (16)



إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾



گردآورى و بازخوانى آن بر عهده ماست‏ (17)



فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾



و چون آن را باز خوانیم، از بازخوانى‏اش پیروى کن‏ (18)



ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾



سپس شرح و بیان آن بر عهده ماست‏ (19)



کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾



حاشا، حق این است که بهره زودیاب [دنیوى‏] را دوست دارید (20)



وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾



و [بهره دیریاب‏] آخرت را فرو مى‏گذارید (21)



وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿22﴾



در چنین روز، چهره‏هایى تازه و خرم باشد (22)



إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾



به سوى پروردگارشان نگران‏ (23)



وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾



و در چنین روز چهره‏هایى دژم باشد (24)



تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾



که مى‏داند بلایى کمرشکن بر سر او آید (25)



کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾



اشا، چون جان به گلوگاه ها رسد (26)



وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾



و گفته شود کیست افسونگر [درمانگر] (27)



وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾



و به یقین داند که هنگام جدایى است‏ (28)



وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾



و هنگامه بالا گیرد (29)



إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾



در چنین روز سیر و سرانجام به سوى پروردگار توست‏ (30)



فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾



[مدعى‏] نه [حق را] تصدیق کرد، و نه نمازگزارد (31)



وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾



بلکه دروغ انگاشت و رویگردان شد (32)



ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾



سپس تبخترکنان به سوى خانواده‏اش رفت‏ (33)



أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾



واى بر تو، باز هم واى بر تو (34)



ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾



سپس واى بر تو، و باز هم واى بر تو (35)



أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾



آیا انسان مى‏پندارد که به امان خود رها خواهد شد؟ (36)



أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾



آیا نطفه‏اى از منى که [در رحم‏] ریخته شده بود، نبود؟ (37)



ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾



سپس خون بسته‏اى بود که [خداوندش‏] آفرید و به سامان کرد (38)



فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿39﴾



و از آن جفتى نرینه و مادینه پدید آورد (39)



أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾



آیا آن [آفریدگار] توانا بر آن نیست که مردگان را زنده کند؟ (40)



سوره الإنسان



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا ﴿1﴾



آرى مدتى از روزگار بر انسان گذشت که هنوز چیزى قابل ذکر نبود (1)



إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا﴿2﴾



ما انسان را از نطفه‏اى آمیخته آفریده‏ایم و به آزمونش کشانده‏ایم، و او را شنوا و بینا ساخته‏ایم‏ (2)



إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿3﴾



ما او را به راه آورده‏ایم، چه سپاسگزار باشد، چه ناسپاس‏ (3)



إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا ﴿4﴾



ما براى کافران زنجیرها و بندها و آتش فروزان آماده ساخته‏ ایم‏ (4)



إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ﴿5﴾



بى‏گمان نیکان از جامى که آمیزه آن کافور است، مى‏نوشند (5)



عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا ﴿6﴾



چشمه‏اى که بندگان [درستکار] خداوند از آن مى‏آشامند و روان مى‏کنندش هرگونه بخواهند (6)



یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ﴿7﴾



آنان به نذر خود وفا مى‏کنند و از روزى که شرش دامن‏گستر است، بیم دارند (7)



وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿8﴾



و خوراک را با وجود دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر اطعام کنند (8)



إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا ﴿9﴾



[و در دل گویند] ما فقط براى خشنودى خداوند شما را اطعام مى‏کنیم، از شما نه پاداشى مى‏خواهیم، و نه سپاسى‏ (9)



إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا ﴿10﴾



ما از پروردگارمان در روزى که دژم و دشوار است، مى‏ترسیم‏ (10)



فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ﴿11﴾



سپس خداوند آنان را از شر آن روز در امان دارد و به ایشان تازگى و خرمى بنمایاند (11)



وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا ﴿12﴾



و به آنان به خاطر شکیبى که ورزیده‏اند بوستانى [بهشتى‏] و [جامه‏] ابریشم پاداش دهد (12)



مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا ﴿13﴾



در آنجا بر اورنگها تکیه زده، در آنجا نه [گرماى‏] خورشیدى بینند و نه سرماى سختى‏ (13)



وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا ﴿14﴾



و سایه‏هاى آن به ایشان نزدیک باشد، و میوه‏هاى آن در کمال دسترس پذیرى باشد (14)



وَیُطَافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَأَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا ﴿15﴾



و بر ایشان ظرفهایى سیمین و کوزه‏هایى که آبگینه است مى‏گردانند (15)



قَوَارِیرَ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا ﴿16﴾



بگینه‏ هایى از سیم که آنها را به اندازه پیموده باشند (16)



وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِیلًا ﴿17﴾



و در آنجا به آنان جامى بنوشانند که آمیزه آن زنجبیل است‏ (17)



عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا ﴿18﴾



از چشمه‏اى در آنجا که سلسبیل نامیده مى‏شود (18)



وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا﴿19﴾



و پسرانى جاویدان برگرد آنان گردند، که چون بنگریشان، پنداریشان که مروارید پراکنده‏اند (19)



وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا ﴿20﴾



و چون آنجا را بنگرى، ناز و نعمت [فراوان‏] و ملک بیکران بینى‏ (20)



عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿21﴾



بر بالاى آنان جامه‏هایى از ابریشم نازک سبز و ابریشم ستبر است، و به دستبندهاى سیمین آراسته‏اند، و پروردگارشان به آنان شرابى پاکیزه نوشاند (21)



إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاءً وَکَانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُورًا ﴿22﴾



این پاداشى براى شماست و سعى شما مشکور است‏ (22)



إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ تَنْزِیلًا ﴿23﴾



ما خود قرآن را بر تو چنانکه باید و شاید فرو فرستاده‏ایم‏ (23)



فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ کَفُورًا ﴿24﴾



به انتظار حکم پروردگارت شکیبا باش و از آنان از هیچ گناهکار یا ناسپاسى اطاعت مکن‏ (24)



وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلًا ﴿25﴾



و هر بامداد و شامگاهى نام پروردگارت را یاد کن‏ (25)



وَمِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلًا طَوِیلًا ﴿26﴾



و در بخشى از شب براى او [به نماز] سجده کن و در بخشى بلند از شب او را نیایش کن‏ (26)



إِنَّ هَؤُلَاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا ﴿27﴾



بى‏گمان اینان بهره [زودیاب‏] دنیوى را دوست دارند و روزى سنگین را که در پیش دارند، رها مى‏کنند (27)



نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِیلًا ﴿28﴾



ما آنان را آفریده‏ایم و پیوندشان را استوار داشته‏ایم، و چون خواهیم آنان را به همانندانشان جانشین مى‏سازیم‏ (28)



إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿29﴾



این پندآموزى است، پس هر کس که خواهد راهى به سوى پروردگارش در پیش گیرد (29)



وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿30﴾



و [چنین چیزى‏] نخواهید مگر آنکه خدا خواهد، بى‏گمان خداوند داناى فرزانه است‏ (30)



یُدْخِلُ مَنْ یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا ﴿31﴾



هر کس را که خواهد به جوار رحمت خویش در آورد، و براى ستمکاران [مشرک‏] عذابى دردناک آماده ساخته است‏ (31)



سوره المرسلات



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفًا ﴿1﴾



سوگند به فرستادگان پیاپى‏ (1)



فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا ﴿2﴾



و تندبادهاى سخت‏ (2)



وَالنَّاشِرَاتِ نَشْرًا ﴿3﴾



و سوگند به بادهاى پراکنده ساز [ابرها] (3)



فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ﴿4﴾



و جداسازان [حق و باطل‏] (4)



فَالْمُلْقِیَاتِ ذِکْرًا ﴿5﴾



و سوگند به فرشتگان وحى‏آور (5)



ذْرًا أَوْ نُذْرًا ﴿6﴾



براى اتمام حجت و هشدار (6)



إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾



که آنچه به شما وعده داده شده است، رخ دادنى است‏ (7)



فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿8﴾



پس چون ستارگان تیره شوند (8)



وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿9﴾



و چون آسمان شکافته شود (9)



وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿10﴾



و چون کوهها بر باد رود (10)



وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿11﴾



و چون پیامبران را میقات معین کنند (11)



لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿12﴾



براى کدامین روز زمان داده شود؟ (12)



لِیَوْمِ الْفَصْلِ ﴿13﴾



براى روز داورى‏ (13)



وَمَا أَدْرَاکَ مَا یَوْمُ الْفَصْلِ ﴿14﴾



و تو چه دانى روز داورى چیست؟ (14)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿15﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (15)



أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ ﴿16﴾



آیا پیشینیان را نابود نکردیم؟ (16)



ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ ﴿17﴾



سپس به دنبال آنان واپسینان را روان نساختیم؟ (17)



کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿18﴾



با گناهکاران چنین رفتار کنیم‏ (18)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿19﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (19)



أَلَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ ﴿20﴾



آیا شما را از آبى بى‏مقدار نیافریده‏ایم؟ (20)



فَجَعَلْنَاهُ فِی قَرَارٍ مَکِینٍ ﴿21﴾



که سپس آن را در جایگاهى استوار قرار دادیم‏ (21)



إِلَى قَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿22﴾



تا هنگامى معین‏ (22)



فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ ﴿23﴾



پس سامان دادیم و چه نیک سامانگریم‏ (23)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿24﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (24)



أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا ﴿25﴾



آیا زمین را فراگیر نساختیم؟ (25)



أَحْیَاءً وَأَمْوَاتًا ﴿26﴾



چه براى زندگان، چه براى مردگان‏ (26)



وَجَعَلْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَیْنَاکُمْ مَاءً فُرَاتًا ﴿27﴾



و در آن کوههاى بلند پدید آوردیم و به شما آبى شیرین نوشاندیم‏ (27)

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿28﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (28)



انْطَلِقُوا إِلَى مَا کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿29﴾



به سوى چیزى که انکارش مى‏کردید بروید (29)



انْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِی ثَلَاثِ شُعَبٍ ﴿30﴾



به سوى دودى داراى سه شاخه بروید (30)



لَا ظَلِیلٍ وَلَا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ ﴿31﴾



که نه سایه‏گستر است و نه از لهیب آتش باز مى‏دارد (31)



إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ کَالْقَصْرِ ﴿32﴾



آن شراره‏هایى همچون کوشک مى‏پراکند (32)



کَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ ﴿33﴾



گویى شترانى زرد سیه‏تاب هستند (33)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿34﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (34)



هَذَا یَوْمُ لَا یَنْطِقُونَ ﴿35﴾



این روزى است که سخن نگویند (35)



وَلَا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ ﴿36﴾



به ایشان اجازه ندهند که عذرخواهى کنند (36)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿37﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (37)



هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاکُمْ وَالْأَوَّلِینَ ﴿38﴾



این روز داورى است، شما و پیشینیان را گرد آورده‏ایم‏ (38)



فَإِنْ کَانَ لَکُمْ کَیْدٌ فَکِیدُونِ ﴿39﴾



اگر نیرنگى دارید براى من بسگالید (39)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿40﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (40)



إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ ﴿41﴾



پرهیزگاران در سایه‏ ساران و [کنار] چشمه ‏سارانند (41)



وَفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿42﴾



و میوه‏هایى که دلخواهشان است‏ (42)



کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿43﴾



به خاطر کارهایى که کرده‏اید، بخورید و بنوشید، [خوش و] گوارا (43)



إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿44﴾



ما بدین گونه نیکوکاران را جزا مى‏دهیم‏ (44)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿45﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (45)



کُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِیلًا إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ ﴿46﴾



اندکى بخورید و بهره‏مند باشید، چرا که شما گناهکارید (46)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿47﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (47)



وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لَا یَرْکَعُونَ ﴿48﴾



و چون به ایشان گفته مى‏شد نماز بگزارید، نماز نمى‏گزاردند (48)



وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿49﴾



در چنین روز واى بر منکران‏ (49)



فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ﴿50﴾



پس به کدامین سخن پس از آن ایمان مى‏آورند (50)

قطعات صوتی

  • عنوان
    زمان
  • 39:15

مشخصات

سایر مشخصات

تصاویر

تلاوت‌هایی از این قاری

پایگاه قرآن