- 505
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق دوره ای محمود علی البناء 114- تلاوت تحقیق قاریان غیر ایرانی
آیات 1 تا 52 سوره الحاقه و آیات 1 تا 44 سوره معارج و آیات 1 تا 28 سوره نوح با ترجمه قرآنی:آقای فولادوند
سوره 69: الحاقة
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوه ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى دارند (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مى شوید [و] پوشیده اى از شما پوشیده نمى ماند (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسى که کارنامه اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مى رسم (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتى برین (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿25﴾
و اما کسى که کارنامه اش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم (25)
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿26﴾
و از حساب خود خبردار نشده بودم (26)
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام میکرد (27)
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ﴿28﴾
مال من مرا سودى نبخشید (28)
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿29﴾
قدرت من از [کف] من برفت (29)
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید (30)
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
آنگاه میان آتشش اندازید (31)
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید (32)
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿33﴾
چرا که او به خداى بزرگ نمى گروید (33)
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿34﴾
و به اطعام مسکین تشویق نمیکرد (34)
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿35﴾
پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست (35)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿36﴾
و خوراکى جز چرکابه ندارد (36)
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿37﴾
که آن را جز خطاکاران نمى خورند (37)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿38﴾
پس نه [چنان است که مى پندارید] سوگند یاد مى کنم به آنچه مى بینید (38)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿39﴾
و آنچه نمى بینید (39)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿40﴾
که [قرآن] قطعا گفتار فرستاده اى بزرگوار است (40)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿41﴾
و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید (41)
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿42﴾
و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مى گیرید (42)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿43﴾
[پیام] فرودآمده اى است از جانب پروردگار جهانیان (43)
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿44﴾
و اگر [او] پاره اى گفته ها بر ما بسته بود (44)
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿45﴾
دست راستش را سخت مى گرفتیم (45)
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿46﴾
سپس رگ قلبش را پاره میکردیم (46)
فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿47﴾
و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمى شد (47)
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾
و در حقیقت [قرآن] تذکارى براى پرهیزگاران است (48)
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ﴿49﴾
و ما به راستى مى دانیم که از [میان] شما تکذیب کنندگانى هستند (49)
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿50﴾
و آن واقعا بر کافران حسرتى است (50)
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿51﴾
و این [قرآن] بیشبهه حقیقتى یقینى است (51)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿52﴾
پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى (52)
سوره 70: المعارج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿1﴾
پرسنده اى از عذاب واقعشونده اى پرسید (1)
لِلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿2﴾
که اختصاص به کافران دارد [و] آن را بازدارنده اى نیست (2)
مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ ﴿3﴾
[و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است (3)
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى روند (4)
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا ﴿5﴾
پس صبر کن صبرى نیکو (5)
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿6﴾
زیرا آنان [عذاب] را دور مى بینند (6)
وَنَرَاهُ قَرِیبًا ﴿7﴾
و [ما] نزدیکش مى بینیم (7)
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿8﴾
روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود (8)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿9﴾
و کوهها چون پشم زده گردد (9)
وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﴿10﴾
و هیچ دوست صمیمى از دوست صمیمى [حال] نپرسد (10)
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿11﴾
آنان را به ایشان نشان مى دهند گناهکار آرزو مى کند که کاش براى رهایى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد (11)
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿12﴾
و [نیز] همسرش و برادرش را (12)
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ﴿13﴾
و قبیله اش را که به او پناه مى دهد (13)
وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ﴿14﴾
و هر که را که در روى زمین است همه را [عوض مى داد] و آنگاه خود را رها میکرد (14)
کَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿15﴾
نه چنین است [آتش] زبانه مى کشد (15)
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿16﴾
پوست سر و اندام را برکننده است (16)
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿17﴾
هر که را پشت کرده و روى برتافته (17)
وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿18﴾
و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى خواند (18)
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿19﴾
به راستى که انسان سخت آزمند [و بى تاب] خلق شده است (19)
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿20﴾
چون صدمه اى به او رسد عجز و لابه کند (20)
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا ﴿21﴾
و چون خیرى به او رسد بخل ورزد (21)
إِلَّا الْمُصَلِّینَ ﴿22﴾
غیر از نمازگزاران (22)
الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿23﴾
همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى کنند (23)
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿24﴾
و همانان که در اموالشان حقى معلوم است (24)
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿25﴾
براى سائل و محروم (25)
وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿26﴾
و کسانى که روز جزا را باور دارند (26)
وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿27﴾
و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند (27)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ ﴿28﴾
چرا که از عذاب پروردگارشان ایمن نمى توانند بود (28)
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿29﴾
و کسانى که دامن خود را حفظ مى کنند (29)
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿30﴾
مگر بر همسران خود یا کنیزانشان که [در این صورت] مورد نکوهش نیستند (30)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿31﴾
و هر کس پا از این [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند (31)
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿32﴾
و کسانى که امانتها و پیمان خود را مراعات مى کنند (32)
وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿33﴾
و آنان که بر شهادتهاى خود ایستاده اند (33)
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿34﴾
و کسانى که بر نمازشان مداومت مى ورزند (34)
أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ ﴿35﴾
آنها هستند که در باغهایى [از بهشت] گرامى خواهند بود (35)
فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ ﴿36﴾
چه شده است که آنان که کفر ورزیده اند به سوى تو شتابان (36)
عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ ﴿37﴾
گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى آورند] (37)
أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ ﴿38﴾
آیا هر یک از آنان طمع مى بندد که در بهشت پر نعمت درآورده شود (38)
کَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا یَعْلَمُونَ ﴿39﴾
نه چنین است ما آنان را از آنچه [خود] مى دانند آفریدیم (39)
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿40﴾
[هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد مى کنم که ما تواناییم (40)
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَیْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿41﴾
که به جاى آنان بهتر از ایشان را بیاوریم و بر ما پیشى نتوانند جست (41)
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿42﴾
پس بگذارشان یاوه گویند و بازى کنند تا روزى را که وعده داده شده اند ملاقات نمایند (42)
یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا کَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ ﴿43﴾
روزى که از گورها[ى خود] شتابان برآیند گویى که آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند (43)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿44﴾
دیدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است این است همان روزى که به ایشان وعده داده مى شد (44)
سوره 71: نوح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿1﴾
ما نوح را به سوى قومش فرستادیم که قومت را پیش از آنکه عذابى دردناک به آنان رسد هشدار ده (1)
قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿2﴾
[نوح] گفت اى قوم من من شما را هشدار دهنده اى آشکارم (2)
أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ ﴿3﴾
که خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید (3)
یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾
[تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [اجل] شما را تا وقتى معین به تاخیر اندازد اگر بدانید چون وقت مقرر خدا برسد تاخیر بر نخواهد داشت (4)
قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا ﴿5﴾
[نوح] گفت پروردگارا من قوم خود را شب و روز دعوت کردم (5)
فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا ﴿6﴾
و دعوت من جز بر گریزشان نیفزود (6)
وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا ﴿7﴾
و من هر بار که آنان را دعوت کردم تا ایشان را بیامرزى انگشتانشان را در گوشهایشان کردند و رداى خویشتن بر سر کشیدند و اصرار ورزیدند و هر چه بیشتر بر کبر خود افزودند (7)
ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ﴿8﴾
سپس من آشکارا آنان را دعوت کردم (8)
ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا ﴿9﴾
باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [و] پوشیده نیز به ایشان گفتم (9)
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا ﴿10﴾
و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که اوهمواره آمرزنده است (10)
یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا ﴿11﴾
[تا] بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد (11)
وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا ﴿12﴾
و شما را به اموال و پسران یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد (12)
مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا ﴿13﴾
شما را چه شده است که از شکوه خدا بیم ندارید (13)
وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا ﴿14﴾
و حال آنکه شما را مرحله به مرحله خلق کرده است (14)
أَلَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ﴿15﴾
مگر ملاحظه نکرده اید که چگونه خدا هفت آسمان را توبرتو آفریده است (15)
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا ﴿16﴾
و ماه را در میان آنها روشنایى بخش گردانید و خورشید را [چون] چراغى قرار داد (16)
وَاللَّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ﴿17﴾
و خدا[ست که] شما را [مانند] گیاهى از زمین رویانید (17)
ثُمَّ یُعِیدُکُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُکُمْ إِخْرَاجًا ﴿18﴾
سپس شما را در آن بازمى گرداند و بیرون مى آورد بیرون آوردنى [عجیب] (18)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا ﴿19﴾
و خدا زمین را براى شما فرشى [گسترده] ساخت (19)
لِتَسْلُکُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا ﴿20﴾
تا در راههاى فراخ آن بروید (20)
قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا ﴿21﴾
نوح گفت پروردگارا آنان نافرمانى من کردند و کسى را پیروى نمودند که مال و فرزندش جز بر زیان وى نیفزود (21)
وَمَکَرُوا مَکْرًا کُبَّارًا ﴿22﴾
و دست به نیرنگى بس بزرگ زدند (22)
وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا ﴿23﴾
و گفتند زنهار خدایان خود را رها مکنید و نه و د را واگذارید و نه سواع و نه ی غوث و نه ی عوق و نه ن سر را (23)
وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَلَالًا ﴿24﴾
و بسیارى را گمراه کرده اند [بار خدایا] جز بر گمراهى ستمکاران میفزاى (24)
مِمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا ﴿25﴾
[تا] به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگ] در آتشى درآورده شدند و براى خود در برابر خدا یارانى نیافتند (25)
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا ﴿26﴾
و نوح گفت پروردگارا هیچ کس از کافران را بر روى زمین مگذار (26)
إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا ﴿27﴾
چرا که اگر تو آنان را باقى گذارى بندگانت را گمراه مى کنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند (27)
رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا ﴿28﴾
پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى که در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشاى و جز بر هلاکت ستمگران میفزاى (28)
سوره 69: الحاقة
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوه ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى دارند (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مى شوید [و] پوشیده اى از شما پوشیده نمى ماند (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسى که کارنامه اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مى رسم (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتى برین (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿25﴾
و اما کسى که کارنامه اش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم (25)
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿26﴾
و از حساب خود خبردار نشده بودم (26)
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام میکرد (27)
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ﴿28﴾
مال من مرا سودى نبخشید (28)
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿29﴾
قدرت من از [کف] من برفت (29)
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید (30)
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
آنگاه میان آتشش اندازید (31)
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید (32)
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿33﴾
چرا که او به خداى بزرگ نمى گروید (33)
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿34﴾
و به اطعام مسکین تشویق نمیکرد (34)
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿35﴾
پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست (35)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿36﴾
و خوراکى جز چرکابه ندارد (36)
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿37﴾
که آن را جز خطاکاران نمى خورند (37)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿38﴾
پس نه [چنان است که مى پندارید] سوگند یاد مى کنم به آنچه مى بینید (38)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿39﴾
و آنچه نمى بینید (39)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿40﴾
که [قرآن] قطعا گفتار فرستاده اى بزرگوار است (40)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿41﴾
و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید (41)
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿42﴾
و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مى گیرید (42)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿43﴾
[پیام] فرودآمده اى است از جانب پروردگار جهانیان (43)
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿44﴾
و اگر [او] پاره اى گفته ها بر ما بسته بود (44)
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿45﴾
دست راستش را سخت مى گرفتیم (45)
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿46﴾
سپس رگ قلبش را پاره میکردیم (46)
فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿47﴾
و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمى شد (47)
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾
و در حقیقت [قرآن] تذکارى براى پرهیزگاران است (48)
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ﴿49﴾
و ما به راستى مى دانیم که از [میان] شما تکذیب کنندگانى هستند (49)
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿50﴾
و آن واقعا بر کافران حسرتى است (50)
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿51﴾
و این [قرآن] بیشبهه حقیقتى یقینى است (51)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿52﴾
پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى (52)
سوره 70: المعارج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿1﴾
پرسنده اى از عذاب واقعشونده اى پرسید (1)
لِلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿2﴾
که اختصاص به کافران دارد [و] آن را بازدارنده اى نیست (2)
مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ ﴿3﴾
[و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است (3)
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى روند (4)
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا ﴿5﴾
پس صبر کن صبرى نیکو (5)
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿6﴾
زیرا آنان [عذاب] را دور مى بینند (6)
وَنَرَاهُ قَرِیبًا ﴿7﴾
و [ما] نزدیکش مى بینیم (7)
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿8﴾
روزى که آسمانها چون فلز گداخته شود (8)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿9﴾
و کوهها چون پشم زده گردد (9)
وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﴿10﴾
و هیچ دوست صمیمى از دوست صمیمى [حال] نپرسد (10)
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿11﴾
آنان را به ایشان نشان مى دهند گناهکار آرزو مى کند که کاش براى رهایى از عذاب آن روز مى توانست پسران خود را عوض دهد (11)
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿12﴾
و [نیز] همسرش و برادرش را (12)
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ﴿13﴾
و قبیله اش را که به او پناه مى دهد (13)
وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ﴿14﴾
و هر که را که در روى زمین است همه را [عوض مى داد] و آنگاه خود را رها میکرد (14)
کَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿15﴾
نه چنین است [آتش] زبانه مى کشد (15)
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿16﴾
پوست سر و اندام را برکننده است (16)
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿17﴾
هر که را پشت کرده و روى برتافته (17)
وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿18﴾
و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا مى خواند (18)
إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿19﴾
به راستى که انسان سخت آزمند [و بى تاب] خلق شده است (19)
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿20﴾
چون صدمه اى به او رسد عجز و لابه کند (20)
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا ﴿21﴾
و چون خیرى به او رسد بخل ورزد (21)
إِلَّا الْمُصَلِّینَ ﴿22﴾
غیر از نمازگزاران (22)
الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿23﴾
همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مى کنند (23)
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿24﴾
و همانان که در اموالشان حقى معلوم است (24)
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿25﴾
براى سائل و محروم (25)
وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿26﴾
و کسانى که روز جزا را باور دارند (26)
وَالَّذِینَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿27﴾
و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند (27)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ ﴿28﴾
چرا که از عذاب پروردگارشان ایمن نمى توانند بود (28)
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿29﴾
و کسانى که دامن خود را حفظ مى کنند (29)
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿30﴾
مگر بر همسران خود یا کنیزانشان که [در این صورت] مورد نکوهش نیستند (30)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿31﴾
و هر کس پا از این [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند (31)
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿32﴾
و کسانى که امانتها و پیمان خود را مراعات مى کنند (32)
وَالَّذِینَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿33﴾
و آنان که بر شهادتهاى خود ایستاده اند (33)
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿34﴾
و کسانى که بر نمازشان مداومت مى ورزند (34)
أُولَئِکَ فِی جَنَّاتٍ مُکْرَمُونَ ﴿35﴾
آنها هستند که در باغهایى [از بهشت] گرامى خواهند بود (35)
فَمَالِ الَّذِینَ کَفَرُوا قِبَلَکَ مُهْطِعِینَ ﴿36﴾
چه شده است که آنان که کفر ورزیده اند به سوى تو شتابان (36)
عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ ﴿37﴾
گروه گروه از راست و از چپ [هجوم مى آورند] (37)
أَیَطْمَعُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ ﴿38﴾
آیا هر یک از آنان طمع مى بندد که در بهشت پر نعمت درآورده شود (38)
کَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا یَعْلَمُونَ ﴿39﴾
نه چنین است ما آنان را از آنچه [خود] مى دانند آفریدیم (39)
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿40﴾
[هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد مى کنم که ما تواناییم (40)
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَیْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿41﴾
که به جاى آنان بهتر از ایشان را بیاوریم و بر ما پیشى نتوانند جست (41)
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿42﴾
پس بگذارشان یاوه گویند و بازى کنند تا روزى را که وعده داده شده اند ملاقات نمایند (42)
یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا کَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ ﴿43﴾
روزى که از گورها[ى خود] شتابان برآیند گویى که آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند (43)
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿44﴾
دیدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است این است همان روزى که به ایشان وعده داده مى شد (44)
سوره 71: نوح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿1﴾
ما نوح را به سوى قومش فرستادیم که قومت را پیش از آنکه عذابى دردناک به آنان رسد هشدار ده (1)
قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿2﴾
[نوح] گفت اى قوم من من شما را هشدار دهنده اى آشکارم (2)
أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ ﴿3﴾
که خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید (3)
یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿4﴾
[تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [اجل] شما را تا وقتى معین به تاخیر اندازد اگر بدانید چون وقت مقرر خدا برسد تاخیر بر نخواهد داشت (4)
قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا ﴿5﴾
[نوح] گفت پروردگارا من قوم خود را شب و روز دعوت کردم (5)
فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعَائِی إِلَّا فِرَارًا ﴿6﴾
و دعوت من جز بر گریزشان نیفزود (6)
وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا ﴿7﴾
و من هر بار که آنان را دعوت کردم تا ایشان را بیامرزى انگشتانشان را در گوشهایشان کردند و رداى خویشتن بر سر کشیدند و اصرار ورزیدند و هر چه بیشتر بر کبر خود افزودند (7)
ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ﴿8﴾
سپس من آشکارا آنان را دعوت کردم (8)
ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا ﴿9﴾
باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [و] پوشیده نیز به ایشان گفتم (9)
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا ﴿10﴾
و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که اوهمواره آمرزنده است (10)
یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا ﴿11﴾
[تا] بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد (11)
وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا ﴿12﴾
و شما را به اموال و پسران یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد (12)
مَا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا ﴿13﴾
شما را چه شده است که از شکوه خدا بیم ندارید (13)
وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا ﴿14﴾
و حال آنکه شما را مرحله به مرحله خلق کرده است (14)
أَلَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ﴿15﴾
مگر ملاحظه نکرده اید که چگونه خدا هفت آسمان را توبرتو آفریده است (15)
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا ﴿16﴾
و ماه را در میان آنها روشنایى بخش گردانید و خورشید را [چون] چراغى قرار داد (16)
وَاللَّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ﴿17﴾
و خدا[ست که] شما را [مانند] گیاهى از زمین رویانید (17)
ثُمَّ یُعِیدُکُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُکُمْ إِخْرَاجًا ﴿18﴾
سپس شما را در آن بازمى گرداند و بیرون مى آورد بیرون آوردنى [عجیب] (18)
وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا ﴿19﴾
و خدا زمین را براى شما فرشى [گسترده] ساخت (19)
لِتَسْلُکُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا ﴿20﴾
تا در راههاى فراخ آن بروید (20)
قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا ﴿21﴾
نوح گفت پروردگارا آنان نافرمانى من کردند و کسى را پیروى نمودند که مال و فرزندش جز بر زیان وى نیفزود (21)
وَمَکَرُوا مَکْرًا کُبَّارًا ﴿22﴾
و دست به نیرنگى بس بزرگ زدند (22)
وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا ﴿23﴾
و گفتند زنهار خدایان خود را رها مکنید و نه و د را واگذارید و نه سواع و نه ی غوث و نه ی عوق و نه ن سر را (23)
وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَلَالًا ﴿24﴾
و بسیارى را گمراه کرده اند [بار خدایا] جز بر گمراهى ستمکاران میفزاى (24)
مِمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا ﴿25﴾
[تا] به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگ] در آتشى درآورده شدند و براى خود در برابر خدا یارانى نیافتند (25)
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا ﴿26﴾
و نوح گفت پروردگارا هیچ کس از کافران را بر روى زمین مگذار (26)
إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا ﴿27﴾
چرا که اگر تو آنان را باقى گذارى بندگانت را گمراه مى کنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند (27)
رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا ﴿28﴾
پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى که در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشاى و جز بر هلاکت ستمگران میفزاى (28)