ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند
40. غافر
حا، میم. 1
این کتاب فرستادۀ خدای شکستناپذیرِ داناست 2
که آمرزندۀ گناه است و توبهپذیر و مجازاتش شدید است و نعمتهایش مستمر. معبودی جز او نیست و به او ختم میشود آخرعاقبتِ همه. 3
غیر از بیدینها، کسی در آیههای خدا چونوچرا نمىکند. پس پیشرفتهای مادیشان در سرزمینهای دیگر، مبادا تحت تأثیرت قرار بدهد! 4
قبلشان قوم نوح و بعدشان گروههای مخالفِ دیگر، پیامبران را دروغگو دانستند. هر ملتی توطئه میکردند پیامبرشان را از هر راهی محدود کنند و با حرفهای بیهوده جاروجنجال راه میانداختند تا با آن، حقیقت را پایمال کنند. لذا گریبانشان را گرفتم! خب، چطور بود مجازات من؟! 5
وعدۀ خدا دربارۀ بیدینها اینطور حتمی شده است که آنها جهنمی باشند. 6
فرشتگانی که ادارۀ جهان را بهعهده دارند و فرشتگان مقربی که جزو حلقۀ نزدیکِ ادارهکنندگان جهاناند، خدا را از سرِ سپاس به پاکی یاد میکنند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان اینطور آمرزش میخواهند: «خدایا، رحمت و علم بیپایانت همه چیز را فرا گرفته. پس بیامرز کسانی را که توبه میکنند و دنبالهروِ راهت هستند و از عذاب سوزان جهنم حفظشان کن. 7
خدایا، آنان را با هر کدام از پدر و مادر و همسر و بچههایشان که شایستهاند، وارد باغهای همیشهسبزی کن که به آنان وعده دادهای. آخر، تو شکستناپذیرِ کاردرستی. 8
همچنین، از سختیهای قیامت حفظشان کن. آن روز به آنهایی که از بدیها حفظشان کنی، حسابی لطف کردهای و این است آن کامیابی بزرگ!» 9
به بیدینها هم خطاب میشود: «نفرت خدا از شما بهمراتب شدیدتر است از نفرت شما از خودتان! چون در دنیا به ایمان دعوت میشدید؛ ولی باور نمیکردید.» 10
آنها در جهنم میگویند: «خدایا، دو بار جانمان را گرفتی و دو بار زندهمان کردی. دیگر معاد را باور کردیم و به گناهانمان معترفیم. حالا، راهی هست برای خروج؟» 11
به آنها میگویند: «بههیچوجه! چونکه در دنیا هر وقت از یکتاییِ خدا یادی بهمیان میآمد، باور نمیکردید؛ اما وقتی بهجایش حرفی از بتها بود، باورتان میشد! پس قضاوت دربارۀ شما با خدای بلندمرتبه و بزرگ است.» 12
هماوست که آیهها و معجزههایش را نشانتان میدهد و برایتان از آسمان رزقوروزی میفرستد؛ ولی جز آنکه بهطرف خدا رو میآورد، کسی بهخود نمیآید. 13
پس خدا را از ته دل عبادت کنید؛ هرچند بیدینها خوششان نیاید. 14
اعلا مراتب کمال را خدا دارد، ادارۀ جهان دست اوست و روح را بهفرمان خودش بر هرکس از بندگانش که شایسته بداند، میفرستد تا مردم را دربارۀ روز دیدار خدا هشدار بدهد؛ 15
همان روزی که حقیقتِ همگان رو میشود و چیزی از آنها برای خدا پوشیده نمیماند. او میپرسد: «امروز فرمانروایی در اختیار کیست؟» و خودش پاسخ میدهد: «در اختیار خدای یگانۀ مسلط بر همه.» 16
امروز هرکسی بهسزای کارهایش جزا داده میشود. ذرهای ستم در کار نیست امروز؛ چون خدا بهسرعت حسابرسی میکند. 17
آنها را از روز نزدیک قیامت بترسان؛ همان وقت که جانها به گلو میرسد، درحالیکه از شدت غموغصه خودخوری میکنند! بدکارها نه رفیق دلسوزی دارند و نه شفاعتکنندهای که حرفش خریدار داشته باشد! 18
خدا خیانت چشمها و مخفیکاری دلها را میداند. 19
او بهحق داوری میکند؛ ولی بتهایی که آنها بهجای خدا صدایشان میزنند، اصلاً چیزی از داوری سرشان نمیشود. بله، تنها خدا شنوای بیناست. 20
مگر به گوشهوکنار دنیا سفر نکردهاند تا ببینند آخرعاقبتِ کسانی که قبل از آنها زندگی میکردهاند، چه شد؟! روی زمین، آنها خیلی قویتر و پیشرفتهتر از اینها بودند. خدا هم بهسزای گناهانشان گیرشان انداخت و در برابر خدا حمایتکنندهای نداشتند. 21
این عذاب برای آن بود که پیامبرانشان دلیلهای روشنی برایشان آوردند؛ ولی آنها نپذیرفتند. خدا هم گریبانشان را گرفت. آخر، او نیرومند است و مجازاتش شدید. 22
موسی را با معجزههایمان و منطق واضح بهسوی فرعون و هامان و قارون فرستادیم. ولی آنها گفتند: «او جادوگری است حسابی دروغگو.» 23و24
وقتی موسی از طرف ما حقیقت را برایشان آورد، گفتند: «از مؤمنان همراهش، مردانشان را بکشید و زنانشان را برای بهرهکشی نگه دارید.» نقشۀ چنین بیدینهایی جز نقشی بر آب نیست. 25
فرعون هم گفت: «بگذارید تا موسی را هم بکشم و او هرچه میخواهد، خدایش را برای نجات خودش صدا بزند! چون من میترسم که او دینتان را تغییر بدهد یا سرزمینتان را به فساد و فتنه بکشاند.» 26
موسی گفت: «از شرّ هر متکبری که روز حساب را باور ندارد، به صاحباختیار خودم و شما پناه میبرم.» 27
در این میان، مردی مؤمن از خاندان فرعون که ایمانش را مخفی میکرد، گفت: «میخواهید کسی را به جرم این بکشید که میگوید: ’صاحباختیارم خداست‘، حال آنکه از طرف خدا برای شما دلیلهای روشن آورده است؟! گیرم دروغگو باشد، دروغش رسوایش میکند؛ اما اگر راستگو باشد، لااقل قسمتی از عذابهایی که به شما وعده میدهد، سرتان میآید! چون خدا زیادهخواهان دروغگو را به سرمنزل مقصود نمیرساند. 28
آی قوم من، امروز در این سرزمین حکومت دست شماست و شما بر اوضاع مسلّطید؛ اما اگر عذاب الهی سراغمان بیاید، چه کسی از ما حمایت خواهد کرد؟!»
فرعون گفت: «شما را فقط به چیزی توصیه میکنم که بهصلاحتان میدانم و راه صواب را نشانتان میدهم و بس!» 29
آن مرد مؤمن ادامه داد: «آی قوم من، میترسم از دچارشدنتان به سرنوشتی که بر سر گروههای مخالف آمده است؛ 30
همانکه بر سر قوم نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از آنها آمد. البته خدا قصد کوچکترین ظلمی به بندگانش ندارد. 31
آی قوم من، میترسم از وضعیتتان در روز قیامت که صدا به صدا نمیرسد! 32
همان روزی که پشت میکنید و پا به فرار میگذارید؛ ولی در برابر خدا پشتوپناهی ندارید. بله، هرکه را خدا بهحال خودش رها کند، هیچ راهبری ندارد. 33
البته یوسف هم، قبل از این برایتان دلیلهای روشن آورد؛ ولی شما در آنچه او برایتان آورده بود، دائم در شک بودید. وقتی هم از دنیا رفت، مدعی شدید خدا هرگز بعد از او پیامبری نمیفرستد! خدا شکاکهای هدردهندۀ نعمت را اینطور بهحال خودشان رها میکند؛ 34
همان کسانی که دربارۀ آیههای خدا چونوچرا میکردند، بیآنکه هیچ دلیلی در اختیارشان باشد. این کار، هم از نظر خدا و هم از نظر مؤمنان خیلی نفرتانگیز و ناپسند است. بر دل هر متکبر زورگویی خدا اینطور مُهر بدبختی و بیخبری میزند.» 35
فرعون به وزیر خود گفت: «هامان، برای تحقیقِ بیشتر رصدخانهای بزرگ برای من بساز؛ بلکه با آن از اوضاع فلکی مطلع بشوم و با آنکه فکر میکنم موسی دروغگو باشد، از خدایش اطلاعاتی بهدست بیاورم.» کارهای زشت فرعون در نظرش اینطور رنگولعاب داده شد و از راه خدا بازماند. نقشۀ فرعون جز نقشی بر آب نبود. 36و37
آن مرد مؤمن ادامه داد: «آی قوم من، دنبال من بیایید تا راه صواب را نشانتان بدهم. 38
آی قوم من، زندگی این دنیا متاعی زودگذر و ناچیز است و فقط آخرت سرای ماندنی است. 39
آنهایی که کار بدی بکنند، جز بهمانندش مجازات نمیبینند و آنانی که کار خوبی بکنند، چه مرد باشند چه زن، بهشرط باایمانبودن، وارد بهشت میشوند و در آنجا از روزیِ فراوان بهرهمند میشوند. 40
آی قوم من، چه شده که من بهسوی نجات دعوتتان میکنم و شما بهسوی آتش دعوتم میکنید؟! 41
شما دعوتم میکنید که منکر خدای واحد شوم و چیزهایی را بهجایش بپرستم که خبری از آن ندارم؛ درحالیکه من دعوتتان میکنم بهسوی آن شکستناپذیرِ آمرزنده. 42
بتهایی که بهطرفشان دعوتم میکنید، بدون شک نه برای دنیا حرف مفیدی دارند و نه برای آخرت! البته برگشتن ما بهسوی خداست. هدردهندههای نعمت هم همه جهنمیاند. 43 ب
ههمین زودیها به حرفهایم میرسید. امور خودم را به خدا میسپارم، که خدا حال و روز بندگانش را میبیند.» 44
آخر سر، خدا او را از شرّ نقشههایی که برضدّش در سر میپروراندند، حفظ کرد و عذابی شدید به جان فرعونیان افتاد؛ 45
همان آتشی که در عالم برزخ شبانهروز دچارش میشوند. روزی هم که قیامت برپا شود، دستور میآید: «فرعونیان را وارد سختترین عذاب کنید!» 46
وقتی در آتش با همدیگر بگومگو میکنند، زیردستها به سرانِ خودکامه میگویند: «ما در دنیا دنبالهروِ شما بودیم. در عوض، حالا شما میتوانید قسمتی از آتش را از ما دور کنید؟!» 47
سران خودکامه میگویند: «فعلاً که همگیمان داخل آتشیم! آخر، خدا بین بندههایش عادلانه قضاوت کرده است.» 48
جهنمیها از نگهبانان جهنم درخواست میکنند: «از همان خدایتان بخواهید برای یک روز هم که شده، از شدت عذابمان کم کند!» 49
نگهبانان میگویند: «مگر پیامبرانتان دلیلهای روشن برایتان نمیآوردند؟!» جهنمیها میگویند: «چرا.» نگهبانها میگویند: «پس خودتان از خدا بخواهید؛ ولی بدانید درخواست شما بیدینها به جایی نمیرسد.» 50
پیامبرانمان و مؤمنان را در زندگی دنیا و در روزی که شاهدان اعمال برای شهادتدادن برمیخیزند، البته یاری میکنیم؛ 51
همان روزی که عذرخواهیِ بدکارها فایدهای بهحالشان ندارد و لعنت و عاقبتبهشرّی در انتظارشان است! 52
در واقع، به موسی کتاب راهنما یعنی تورات را دادیم و آن را میان بنیاسرائیل بهیادگار گذاشتیم 53
که مایۀ راهنمایی و یادآوری برای مردم عاقل بود. 54
بنابراین صبوری کن که وعدۀ خدا حق است و از او بخواه که پیامدهای منفی کارهایت را بپوشاند و هر صبح و شب خدا را به پاکی یاد کن. 55
البته کسانی که بهمنظور پایمالکردن حقیقت، در آیههای خدا چونوچرا میکنند، بیآنکه هیچ دلیلی در اختیارشان باشد، فقط عقدۀ خودبزرگبینی دارند. البته به منظورشان هم نمیرسند! پس پناه ببر به خدا؛ زیرا فقط اوست شنوای دعاها و دانای نیازها. 56
با اینکه آفرینش آسمانها و زمین باشکوهتر از آفرینش انسانهاست، بیشترِ این مردم بیدین نمیدانند که نمیتوانند حریف خدا بشوند! 57
نه کوردل با بینای حقیقت یکی است و نه مؤمنان درستکار با بدکارها. حیف که کمتر بهخود میآیید! 58
قیامت حتماً آمدنی است و جای هیچ شکوشبههای در آن نیست؛ ولی بیشترِ مردم این حقیقت را باور نمیکنند. 59
خدا میگوید: «فقط مرا بخوانید تا سریع به شما پاسخ بدهم. کسانی که خود را بالاتر از این میبینند که مرا بپرستند، بههمین زودیها با خفتوخواری وارد جهنم میشوند. 60
خداست که شب را تاریک آفریده است تا در آن استراحت کنید و روز را روشن تا به کار مشغول شوید. خدا به مردم لطف دارد؛ ولی بیشترِ مردم شکر نمیکنند!» 61
این است خدایی که صاحباختیار شماست. آفرینندۀ هر چیزی است و معبودی جز او نیست. آنوقت چرا از مسیر حق به انحراف کشیده میشوید؟! 62
تمام کسانی که آیههای خدا را انکار میکنند، همینطور از مسیر حق به انحراف کشیده میشوند. 63
خداست که کرۀ زمین را برایتان آراموقرار داد و آسمان را سقف بالای سرتان کرد و به شما شکلوشمایل داد، آنهم بهبهترین وجه! از چیزهای پاکوپاکیزه هم روزیتان کرد. این است خدایی که صاحباختیار شماست. هزار آفرین به خدا، صاحب جهانیان! 64
هماوست همیشهزندهای که معبودی جز او نیست؛ پس با گفتن الحمد لله ربّ العالمین، او را از ته دل عبادت کنید. 65
به بتپرستها بگو: «من نهی شدهام از پرستش بتهایی که بهجای خدا میپرستید؛ چون دلیلهای روشن از طرف خدا برایم آمده است و مأمورم که با همۀ وجود تسلیم صاحب جهانیان باشم.» 66
اوست که جدّتان آدم را از خاک آفرید. شما را هم از ذرهای ناچیز و بعدش از لختهای خون میآفریند. آنوقت، شما را بهصورت نوزاد به دنیا میآورد. کمکم بزرگتان میکند تا به جوانی برسید و دستآخر، پا به پیری بگذارید و به مرگ طبیعی از دنیا بروید. البته بعضیهایتان قبل از پیری میمیرید. خدا زندگیتان را چندمرحلهای کرد؛ شاید عقلتان را بهکار بیندازید! 67
هماوست که زنده میکند و میمیراند. وقتی چیزی را بخواهد، فقط تا فرمان بدهد: «باش»، بهسرعت بهوجود میآید. 68
کسانی که در آیههای ما چونوچرا میکنند، مگر ندیدی به کجا میبرندشان؟! 69
همان کسانی که قرآن و آنچه پیامبرانمان را مأمور ابلاغش کردیم، دروغ دانستند. بالاخره خواهند فهمید! 70
وقتی در گردنهایشان غلوزنجیر میاندازند و میان مواد مذاب به اینطرف و آنطرفشان میکشانند؛ سپس در آتش، شعلهورشان میکنند! 71و72
بعد، از آنها میپرسند: «کجایند بتهایی که بهجای خدا میپرستیدید؟!» جواب میدهند: «گموگور شدند از جلوی چشم ما! ما که اصلاً چیزی قبل از این نمیپرستیدهایم!» بله، خدا بیدینها را اینطور دچار سردرگمی میکند. 73و74
آن عذاب برای این است که در دنیا کِیف میکردید از ناحقیها. تازه، باد هم به غبغب میانداختید! 75
به طبقههای جهنم وارد بشوید که در جهنم ماندنی هستید و بد جایی است جایگاه متکبرها! 76
پیامبر! صبوری کن که وعدۀ خدا حق است. چه بعضى عذابهایى را که به آنها وعده دادهایم، اینجا نشانت بدهیم چه جانت را بگیریم و در قیامت نشانت بدهیم، بههرحال بهسوی ما برِشان میگردانند. 77
قبل از تو پیامبرانی را فرستادیم که داستان عدهای از آنان را برایت گفتهایم و داستان عدهای دیگر را برایت نگفتهایم. بنای هیچ پیامبری این نیست که بیاجازۀ خدا عذاب بیاورد. وقتی فرمان حتمی خدا برسد، عادلانه داوری خواهد شد و آنجاست که اهل باطل میبینند سرمایۀ عمرشان بر باد رفته است! 78
خداست که چهارپایان را برای استفادۀ شما آفریده است تا از بعضیهایشان سواری بگیرید و از بعضیهایشان تغذیه کنید 79
و با آنها به مقصد دلخواهتان برسید. البته آنها برایتان منافع دیگری هم دارند. در خشکی سوار اینها میشوید و در دریا سوار کشتیها. 80
بله، نشانههاى یکتاییاش را نشانتان میدهد. خب کدامیک از نشانههایش را انکار میکنید؟! 81
مگر به گوشهوکنار دنیا سفر نکردهاند تا ببینند آخرعاقبتِ کسانی که قبل از آنها زندگی میکردهاند، چه شد؟! روی زمین، آنها خیلی قویتر و پیشرفتهتر از اینها بودند. ولی دستآوردهای مادیشان دردی از آنها دوا نکرد! 82
وقتی پیامبرانشان دلیلهای روشن برایشان آوردند، آنها به اندک تواناییهایی که داشتند، دل خوش کردند و بالاخره همان عذابهایی به جانشان افتاد که مسخرهاش میکردند. 83
همینکه عذاب ما را دیدند، گفتند: «الان به خدای یگانه ایمان آوردیم و به بتهایی که شریکش کرده بودیم، کافر شدیم!» 84
ولی وقتی عذاب ما را دیدند، دیگر ایمانشان بهدردشان نخورد. این راهوروش خداست که از دیرزمان در میان بندگانش جاری است. آنجاست که بیدینها میبینند سرمایۀ عمرشان را باختهاند! 85
40. غافر
حا، میم. 1
این کتاب فرستادۀ خدای شکستناپذیرِ داناست 2
که آمرزندۀ گناه است و توبهپذیر و مجازاتش شدید است و نعمتهایش مستمر. معبودی جز او نیست و به او ختم میشود آخرعاقبتِ همه. 3
غیر از بیدینها، کسی در آیههای خدا چونوچرا نمىکند. پس پیشرفتهای مادیشان در سرزمینهای دیگر، مبادا تحت تأثیرت قرار بدهد! 4
قبلشان قوم نوح و بعدشان گروههای مخالفِ دیگر، پیامبران را دروغگو دانستند. هر ملتی توطئه میکردند پیامبرشان را از هر راهی محدود کنند و با حرفهای بیهوده جاروجنجال راه میانداختند تا با آن، حقیقت را پایمال کنند. لذا گریبانشان را گرفتم! خب، چطور بود مجازات من؟! 5
وعدۀ خدا دربارۀ بیدینها اینطور حتمی شده است که آنها جهنمی باشند. 6
فرشتگانی که ادارۀ جهان را بهعهده دارند و فرشتگان مقربی که جزو حلقۀ نزدیکِ ادارهکنندگان جهاناند، خدا را از سرِ سپاس به پاکی یاد میکنند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان اینطور آمرزش میخواهند: «خدایا، رحمت و علم بیپایانت همه چیز را فرا گرفته. پس بیامرز کسانی را که توبه میکنند و دنبالهروِ راهت هستند و از عذاب سوزان جهنم حفظشان کن. 7
خدایا، آنان را با هر کدام از پدر و مادر و همسر و بچههایشان که شایستهاند، وارد باغهای همیشهسبزی کن که به آنان وعده دادهای. آخر، تو شکستناپذیرِ کاردرستی. 8
همچنین، از سختیهای قیامت حفظشان کن. آن روز به آنهایی که از بدیها حفظشان کنی، حسابی لطف کردهای و این است آن کامیابی بزرگ!» 9
به بیدینها هم خطاب میشود: «نفرت خدا از شما بهمراتب شدیدتر است از نفرت شما از خودتان! چون در دنیا به ایمان دعوت میشدید؛ ولی باور نمیکردید.» 10
آنها در جهنم میگویند: «خدایا، دو بار جانمان را گرفتی و دو بار زندهمان کردی. دیگر معاد را باور کردیم و به گناهانمان معترفیم. حالا، راهی هست برای خروج؟» 11
به آنها میگویند: «بههیچوجه! چونکه در دنیا هر وقت از یکتاییِ خدا یادی بهمیان میآمد، باور نمیکردید؛ اما وقتی بهجایش حرفی از بتها بود، باورتان میشد! پس قضاوت دربارۀ شما با خدای بلندمرتبه و بزرگ است.» 12
هماوست که آیهها و معجزههایش را نشانتان میدهد و برایتان از آسمان رزقوروزی میفرستد؛ ولی جز آنکه بهطرف خدا رو میآورد، کسی بهخود نمیآید. 13
پس خدا را از ته دل عبادت کنید؛ هرچند بیدینها خوششان نیاید. 14
اعلا مراتب کمال را خدا دارد، ادارۀ جهان دست اوست و روح را بهفرمان خودش بر هرکس از بندگانش که شایسته بداند، میفرستد تا مردم را دربارۀ روز دیدار خدا هشدار بدهد؛ 15
همان روزی که حقیقتِ همگان رو میشود و چیزی از آنها برای خدا پوشیده نمیماند. او میپرسد: «امروز فرمانروایی در اختیار کیست؟» و خودش پاسخ میدهد: «در اختیار خدای یگانۀ مسلط بر همه.» 16
امروز هرکسی بهسزای کارهایش جزا داده میشود. ذرهای ستم در کار نیست امروز؛ چون خدا بهسرعت حسابرسی میکند. 17
آنها را از روز نزدیک قیامت بترسان؛ همان وقت که جانها به گلو میرسد، درحالیکه از شدت غموغصه خودخوری میکنند! بدکارها نه رفیق دلسوزی دارند و نه شفاعتکنندهای که حرفش خریدار داشته باشد! 18
خدا خیانت چشمها و مخفیکاری دلها را میداند. 19
او بهحق داوری میکند؛ ولی بتهایی که آنها بهجای خدا صدایشان میزنند، اصلاً چیزی از داوری سرشان نمیشود. بله، تنها خدا شنوای بیناست. 20
مگر به گوشهوکنار دنیا سفر نکردهاند تا ببینند آخرعاقبتِ کسانی که قبل از آنها زندگی میکردهاند، چه شد؟! روی زمین، آنها خیلی قویتر و پیشرفتهتر از اینها بودند. خدا هم بهسزای گناهانشان گیرشان انداخت و در برابر خدا حمایتکنندهای نداشتند. 21
این عذاب برای آن بود که پیامبرانشان دلیلهای روشنی برایشان آوردند؛ ولی آنها نپذیرفتند. خدا هم گریبانشان را گرفت. آخر، او نیرومند است و مجازاتش شدید. 22
موسی را با معجزههایمان و منطق واضح بهسوی فرعون و هامان و قارون فرستادیم. ولی آنها گفتند: «او جادوگری است حسابی دروغگو.» 23و24
وقتی موسی از طرف ما حقیقت را برایشان آورد، گفتند: «از مؤمنان همراهش، مردانشان را بکشید و زنانشان را برای بهرهکشی نگه دارید.» نقشۀ چنین بیدینهایی جز نقشی بر آب نیست. 25
فرعون هم گفت: «بگذارید تا موسی را هم بکشم و او هرچه میخواهد، خدایش را برای نجات خودش صدا بزند! چون من میترسم که او دینتان را تغییر بدهد یا سرزمینتان را به فساد و فتنه بکشاند.» 26
موسی گفت: «از شرّ هر متکبری که روز حساب را باور ندارد، به صاحباختیار خودم و شما پناه میبرم.» 27
در این میان، مردی مؤمن از خاندان فرعون که ایمانش را مخفی میکرد، گفت: «میخواهید کسی را به جرم این بکشید که میگوید: ’صاحباختیارم خداست‘، حال آنکه از طرف خدا برای شما دلیلهای روشن آورده است؟! گیرم دروغگو باشد، دروغش رسوایش میکند؛ اما اگر راستگو باشد، لااقل قسمتی از عذابهایی که به شما وعده میدهد، سرتان میآید! چون خدا زیادهخواهان دروغگو را به سرمنزل مقصود نمیرساند. 28
آی قوم من، امروز در این سرزمین حکومت دست شماست و شما بر اوضاع مسلّطید؛ اما اگر عذاب الهی سراغمان بیاید، چه کسی از ما حمایت خواهد کرد؟!»
فرعون گفت: «شما را فقط به چیزی توصیه میکنم که بهصلاحتان میدانم و راه صواب را نشانتان میدهم و بس!» 29
آن مرد مؤمن ادامه داد: «آی قوم من، میترسم از دچارشدنتان به سرنوشتی که بر سر گروههای مخالف آمده است؛ 30
همانکه بر سر قوم نوح و عاد و ثمود و اقوام بعد از آنها آمد. البته خدا قصد کوچکترین ظلمی به بندگانش ندارد. 31
آی قوم من، میترسم از وضعیتتان در روز قیامت که صدا به صدا نمیرسد! 32
همان روزی که پشت میکنید و پا به فرار میگذارید؛ ولی در برابر خدا پشتوپناهی ندارید. بله، هرکه را خدا بهحال خودش رها کند، هیچ راهبری ندارد. 33
البته یوسف هم، قبل از این برایتان دلیلهای روشن آورد؛ ولی شما در آنچه او برایتان آورده بود، دائم در شک بودید. وقتی هم از دنیا رفت، مدعی شدید خدا هرگز بعد از او پیامبری نمیفرستد! خدا شکاکهای هدردهندۀ نعمت را اینطور بهحال خودشان رها میکند؛ 34
همان کسانی که دربارۀ آیههای خدا چونوچرا میکردند، بیآنکه هیچ دلیلی در اختیارشان باشد. این کار، هم از نظر خدا و هم از نظر مؤمنان خیلی نفرتانگیز و ناپسند است. بر دل هر متکبر زورگویی خدا اینطور مُهر بدبختی و بیخبری میزند.» 35
فرعون به وزیر خود گفت: «هامان، برای تحقیقِ بیشتر رصدخانهای بزرگ برای من بساز؛ بلکه با آن از اوضاع فلکی مطلع بشوم و با آنکه فکر میکنم موسی دروغگو باشد، از خدایش اطلاعاتی بهدست بیاورم.» کارهای زشت فرعون در نظرش اینطور رنگولعاب داده شد و از راه خدا بازماند. نقشۀ فرعون جز نقشی بر آب نبود. 36و37
آن مرد مؤمن ادامه داد: «آی قوم من، دنبال من بیایید تا راه صواب را نشانتان بدهم. 38
آی قوم من، زندگی این دنیا متاعی زودگذر و ناچیز است و فقط آخرت سرای ماندنی است. 39
آنهایی که کار بدی بکنند، جز بهمانندش مجازات نمیبینند و آنانی که کار خوبی بکنند، چه مرد باشند چه زن، بهشرط باایمانبودن، وارد بهشت میشوند و در آنجا از روزیِ فراوان بهرهمند میشوند. 40
آی قوم من، چه شده که من بهسوی نجات دعوتتان میکنم و شما بهسوی آتش دعوتم میکنید؟! 41
شما دعوتم میکنید که منکر خدای واحد شوم و چیزهایی را بهجایش بپرستم که خبری از آن ندارم؛ درحالیکه من دعوتتان میکنم بهسوی آن شکستناپذیرِ آمرزنده. 42
بتهایی که بهطرفشان دعوتم میکنید، بدون شک نه برای دنیا حرف مفیدی دارند و نه برای آخرت! البته برگشتن ما بهسوی خداست. هدردهندههای نعمت هم همه جهنمیاند. 43 ب
ههمین زودیها به حرفهایم میرسید. امور خودم را به خدا میسپارم، که خدا حال و روز بندگانش را میبیند.» 44
آخر سر، خدا او را از شرّ نقشههایی که برضدّش در سر میپروراندند، حفظ کرد و عذابی شدید به جان فرعونیان افتاد؛ 45
همان آتشی که در عالم برزخ شبانهروز دچارش میشوند. روزی هم که قیامت برپا شود، دستور میآید: «فرعونیان را وارد سختترین عذاب کنید!» 46
وقتی در آتش با همدیگر بگومگو میکنند، زیردستها به سرانِ خودکامه میگویند: «ما در دنیا دنبالهروِ شما بودیم. در عوض، حالا شما میتوانید قسمتی از آتش را از ما دور کنید؟!» 47
سران خودکامه میگویند: «فعلاً که همگیمان داخل آتشیم! آخر، خدا بین بندههایش عادلانه قضاوت کرده است.» 48
جهنمیها از نگهبانان جهنم درخواست میکنند: «از همان خدایتان بخواهید برای یک روز هم که شده، از شدت عذابمان کم کند!» 49
نگهبانان میگویند: «مگر پیامبرانتان دلیلهای روشن برایتان نمیآوردند؟!» جهنمیها میگویند: «چرا.» نگهبانها میگویند: «پس خودتان از خدا بخواهید؛ ولی بدانید درخواست شما بیدینها به جایی نمیرسد.» 50
پیامبرانمان و مؤمنان را در زندگی دنیا و در روزی که شاهدان اعمال برای شهادتدادن برمیخیزند، البته یاری میکنیم؛ 51
همان روزی که عذرخواهیِ بدکارها فایدهای بهحالشان ندارد و لعنت و عاقبتبهشرّی در انتظارشان است! 52
در واقع، به موسی کتاب راهنما یعنی تورات را دادیم و آن را میان بنیاسرائیل بهیادگار گذاشتیم 53
که مایۀ راهنمایی و یادآوری برای مردم عاقل بود. 54
بنابراین صبوری کن که وعدۀ خدا حق است و از او بخواه که پیامدهای منفی کارهایت را بپوشاند و هر صبح و شب خدا را به پاکی یاد کن. 55
البته کسانی که بهمنظور پایمالکردن حقیقت، در آیههای خدا چونوچرا میکنند، بیآنکه هیچ دلیلی در اختیارشان باشد، فقط عقدۀ خودبزرگبینی دارند. البته به منظورشان هم نمیرسند! پس پناه ببر به خدا؛ زیرا فقط اوست شنوای دعاها و دانای نیازها. 56
با اینکه آفرینش آسمانها و زمین باشکوهتر از آفرینش انسانهاست، بیشترِ این مردم بیدین نمیدانند که نمیتوانند حریف خدا بشوند! 57
نه کوردل با بینای حقیقت یکی است و نه مؤمنان درستکار با بدکارها. حیف که کمتر بهخود میآیید! 58
قیامت حتماً آمدنی است و جای هیچ شکوشبههای در آن نیست؛ ولی بیشترِ مردم این حقیقت را باور نمیکنند. 59
خدا میگوید: «فقط مرا بخوانید تا سریع به شما پاسخ بدهم. کسانی که خود را بالاتر از این میبینند که مرا بپرستند، بههمین زودیها با خفتوخواری وارد جهنم میشوند. 60
خداست که شب را تاریک آفریده است تا در آن استراحت کنید و روز را روشن تا به کار مشغول شوید. خدا به مردم لطف دارد؛ ولی بیشترِ مردم شکر نمیکنند!» 61
این است خدایی که صاحباختیار شماست. آفرینندۀ هر چیزی است و معبودی جز او نیست. آنوقت چرا از مسیر حق به انحراف کشیده میشوید؟! 62
تمام کسانی که آیههای خدا را انکار میکنند، همینطور از مسیر حق به انحراف کشیده میشوند. 63
خداست که کرۀ زمین را برایتان آراموقرار داد و آسمان را سقف بالای سرتان کرد و به شما شکلوشمایل داد، آنهم بهبهترین وجه! از چیزهای پاکوپاکیزه هم روزیتان کرد. این است خدایی که صاحباختیار شماست. هزار آفرین به خدا، صاحب جهانیان! 64
هماوست همیشهزندهای که معبودی جز او نیست؛ پس با گفتن الحمد لله ربّ العالمین، او را از ته دل عبادت کنید. 65
به بتپرستها بگو: «من نهی شدهام از پرستش بتهایی که بهجای خدا میپرستید؛ چون دلیلهای روشن از طرف خدا برایم آمده است و مأمورم که با همۀ وجود تسلیم صاحب جهانیان باشم.» 66
اوست که جدّتان آدم را از خاک آفرید. شما را هم از ذرهای ناچیز و بعدش از لختهای خون میآفریند. آنوقت، شما را بهصورت نوزاد به دنیا میآورد. کمکم بزرگتان میکند تا به جوانی برسید و دستآخر، پا به پیری بگذارید و به مرگ طبیعی از دنیا بروید. البته بعضیهایتان قبل از پیری میمیرید. خدا زندگیتان را چندمرحلهای کرد؛ شاید عقلتان را بهکار بیندازید! 67
هماوست که زنده میکند و میمیراند. وقتی چیزی را بخواهد، فقط تا فرمان بدهد: «باش»، بهسرعت بهوجود میآید. 68
کسانی که در آیههای ما چونوچرا میکنند، مگر ندیدی به کجا میبرندشان؟! 69
همان کسانی که قرآن و آنچه پیامبرانمان را مأمور ابلاغش کردیم، دروغ دانستند. بالاخره خواهند فهمید! 70
وقتی در گردنهایشان غلوزنجیر میاندازند و میان مواد مذاب به اینطرف و آنطرفشان میکشانند؛ سپس در آتش، شعلهورشان میکنند! 71و72
بعد، از آنها میپرسند: «کجایند بتهایی که بهجای خدا میپرستیدید؟!» جواب میدهند: «گموگور شدند از جلوی چشم ما! ما که اصلاً چیزی قبل از این نمیپرستیدهایم!» بله، خدا بیدینها را اینطور دچار سردرگمی میکند. 73و74
آن عذاب برای این است که در دنیا کِیف میکردید از ناحقیها. تازه، باد هم به غبغب میانداختید! 75
به طبقههای جهنم وارد بشوید که در جهنم ماندنی هستید و بد جایی است جایگاه متکبرها! 76
پیامبر! صبوری کن که وعدۀ خدا حق است. چه بعضى عذابهایى را که به آنها وعده دادهایم، اینجا نشانت بدهیم چه جانت را بگیریم و در قیامت نشانت بدهیم، بههرحال بهسوی ما برِشان میگردانند. 77
قبل از تو پیامبرانی را فرستادیم که داستان عدهای از آنان را برایت گفتهایم و داستان عدهای دیگر را برایت نگفتهایم. بنای هیچ پیامبری این نیست که بیاجازۀ خدا عذاب بیاورد. وقتی فرمان حتمی خدا برسد، عادلانه داوری خواهد شد و آنجاست که اهل باطل میبینند سرمایۀ عمرشان بر باد رفته است! 78
خداست که چهارپایان را برای استفادۀ شما آفریده است تا از بعضیهایشان سواری بگیرید و از بعضیهایشان تغذیه کنید 79
و با آنها به مقصد دلخواهتان برسید. البته آنها برایتان منافع دیگری هم دارند. در خشکی سوار اینها میشوید و در دریا سوار کشتیها. 80
بله، نشانههاى یکتاییاش را نشانتان میدهد. خب کدامیک از نشانههایش را انکار میکنید؟! 81
مگر به گوشهوکنار دنیا سفر نکردهاند تا ببینند آخرعاقبتِ کسانی که قبل از آنها زندگی میکردهاند، چه شد؟! روی زمین، آنها خیلی قویتر و پیشرفتهتر از اینها بودند. ولی دستآوردهای مادیشان دردی از آنها دوا نکرد! 82
وقتی پیامبرانشان دلیلهای روشن برایشان آوردند، آنها به اندک تواناییهایی که داشتند، دل خوش کردند و بالاخره همان عذابهایی به جانشان افتاد که مسخرهاش میکردند. 83
همینکه عذاب ما را دیدند، گفتند: «الان به خدای یگانه ایمان آوردیم و به بتهایی که شریکش کرده بودیم، کافر شدیم!» 84
ولی وقتی عذاب ما را دیدند، دیگر ایمانشان بهدردشان نخورد. این راهوروش خداست که از دیرزمان در میان بندگانش جاری است. آنجاست که بیدینها میبینند سرمایۀ عمرشان را باختهاند! 85