ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان به همراه شرح تکمیلی، اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند
33. احزاب
به نام خدای بزرگوار مهربان
پیامبر! در حضور خدا مراقب رفتارت باش و دنبالهروِ سران بتپرست و منافق نباش؛ چون خدا دانای کاردرست است.{بعد از جنگ اُحد، سرانِ بتپرستِ مکه به مدینه آمدند و به پیامبر(ص) پیشنهاد کردند که آنجناب با آنها و بتپرستىشان کارى نداشته باشد تا آنها هم با او و یکتاپرستىاش کارى نداشته باشند! این آیهها نازل شد و پیامبر را از قبول این پیشنهاد منع کرد. آنها، قبلترها شبیه این پیشنهاد را در مکه هم مطرح کرده بودند} 1
دنبالهروِ چیزی باش که از طرف خدا به تو وحى مىشود؛ چون خدا از کارهایی که میکنید، آگاه است. 2
به خدا توکل کن. همین بس که خدا حامی تو باشد. 3
درونِ هیچکسی خدا دو تا دل نگذاشته است که یکی به حق مایل باشد و یکی به باطل. خدا همسرانتان را که ظِهار میکنید، یعنی آنان رامادر خودتان فرض میکنید، مادرانتان قرار نداده است. فرزندخواندگانتان راهم بچههای واقعی شمانکرده است. اینها حرفهای بیاساسی است که بهزبان میآورید. خدا حرفهای درست و حسابی میگوید و فقط اوست که به راه راست راهنمایی میکند.{ظهار نوعی طلاق بود در دوران جاهلیت، شوهر با گفتن جملۀ «تو برای من مثل مادرم هستی!» همسر خود را بر خودش حرام اَبدی میکرده است. در نتیجه، آن زن نه حق رجوع داشته و نه حتی حق ازدواج با مردی دیگر! } 4
فرزندخواندگانتان را به پدرانشان منتسب کنید که این از نظر خدا عادلانهتر است. اگر هم پدرانشان را نمیشناسید، پس اینها برادران دینی و آزادکردگان شمایند. اگر به غیرپدرانشان اشتباهی منتسبشان کنید، اشکالی ندارد؛ ولی اگر عمدی و دانسته باشد، گناهکارید. البته اگر توبه کنید، خدا آمرزندۀ مهربان است. 5
رضایت ونفع پیامبر باید اولویتِ اولِ مسلمانان درهر رفتار و تصمیمی باشد. همسرانش هم انگار مادران آناناند؛ یعنی محترماند و ازدواج با آنان حرام است. طبق کتاب الهی،خویشاوندان در ارثبردنِ از همدیگر مقدّماند بر مهاجران و انصار؛ مگر آنکه خودتان بخواهید با وصیتکردنِ بخشی از اموالتان به دوستانتان، در حقّشان خوبی کنید که این حکم در کتاب خدا ثبتوضبط است. 6
خدا از پیامبران، بهویژه از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسیبنمریم، تعهد گرفت که: «دین را کامل اجرا کنید و با آن برخوردِ گزینشی نکنید.» بله، از آنان تعهد محکم گرفتیم 7
تا خدا از راستگویان بخواهد صداقتشان را در عمل نشان بدهند. خدا برای بیدینها عذابی زجرآور آماده کرده است. 8
مسلمانان! لطف خدا را در حق خودتان بهیاد آورید؛ آنوقتیکه در جنگ احزاب سپاهیان فراوانی بهقصد نابودیِ شما سروقتتان آمدند؛ ولی تندبادی سرد و لشکریانی نامرئی برضدّشان فرستادیم. خدا کارهایتان را کاملاً زیر نظر داشت.{از اینجا تا آیۀ 27، خدا قسمتی از ماجراهای تلخ و شیرینِ جنگ احزاب را بازگو میکند.} 2-{کمی بعد از انقلاب اسلامی و در سال 1359، دشمنان قسمخوردۀ اسلام و انقلاب بهمنظور رهاسازی گروگانهای آمریکاییِ لانۀ جاسوسی (سفارتخانۀ آمریکا در ایران)، در صحرای طبس عملیات نظامی انجام دادند. آنها با نقشهای حسابشده و بعد از تمرینهای فشرده و بررسیهای دقیق هواشناسی، با هواپیماها و بالگردهای بسیار پیشرفته، عملیات خودشان را شروع کردند؛ ولی از آنجا که لطف خدا همیشه شامل حال ما بوده و هست، طوفان شن مأمور میشود و دمار از روزگارشان درمیآورد! به قول آیۀ 25 همین سوره: خدا آنها را برگرداند، با دلی آکنده از خشم و با دستی خالی از نتیجه! زحمت جنگ را هم ازدوش مسلمانان برداشت؛ زیرا خدا نیرومند شکست ناپذیر است.}9
یادتان هست که آنها از بالا و پایین شهر مدینه به شما یورش بردند: چشمها از شدت ترس خیره مانده بود و جانها به گلو رسیده بود و خیالهای بدی دربارۀ خدا در سر میپروراندید! 10
آنجا بود که مسلمانان در معرض امتحان قرار گرفتند و دچار تزلزل و اضطرابِ شدید شدند! 11
منافقها و افراد ضیعفایمان مُدام میگفتند: «آن وعدۀ پیروزی که خدا و رسولش به ما داده بودند، وعدۀ سرِ خرمن بود!» 12
گروهی از آنها هم گفتند: «آهای مردم مدینه، دیگر جای ماندن در جبهه نیست؛ برگردید خانههایتان.» عدۀ دیگرشان اجازۀ مرخصی از پیامبر میگرفتند؛ به بهانۀ اینکه: «خانههایمان دروپیکر درستوحسابی ندارد!» درصورتیکه خانههایشان بیحفاظ نبود. بله، جز فرار از جبهه منظور دیگری نداشتند. 13
اگر از اطراف مدینه به آنها حمله میکردند و از آنها میخواستند که دست از دینشان بکشند، بیمعطلی قبول میکردند! 14
با آنکه قبلاً با خدا عهد بسته بودند که پشت به دشمن نکنند. بله، دربارۀ عمل به عهد الهی همه باید پاسخگو باشند. 15
بگو: «هیچ سودی بهحالتان ندارد اگر از مردن یا کشتهشدن فرار کنید. بهفرض هم سودی داشته باشد، چندصباحی بیشتر در دنیا بهرهمند نمیشوید.» 16
بپرس: «اگر خدا بدِ شما را بخواهد یا خیرتان را، چه کسی مانع اجرایش در حق شما میشود؟!» در ضمن، برای خودشان جز خدا یار و یاوری پیدا نمیکنند. 17
خدا، هم منافقانی را میشناسد که با تضعیف روحیه، در جبهه کارشکنی میکنند و هم آنهایی را که فقط کمی و آنهم برای خودنمایی، به جنگ آمدهاند و بقیه را وسوسه میکنند که: «برگردید بیایید پیش ما!» 18
از هر کمکی به شما رزمندگان دریغ میورزند. همینکه آتش جنگ شعلهور شود، میبینیشان چنان سراسیمه نگاهت میکنند که مثل آدمِ روبهموت، چشمهایشان گِرد شده!اما بهمحض اینکه گَرد جنگ بخوابد، از سرِحرصشان در گرفتن غنائم، با زبانهایی تندوتیز به شما نیشوکنایه میزنند. آنها در واقع ایمان نیاوردهاند. پس خدا کارهای خوبی را هم که احیاناً از آنها سر زده است، بیاثر میکند. این برای خدا آسان است. 19
بعد از جنگ هم، خیال میکنند آن دشمنانِ همدست هنوز نرفتهاند! اگر آنها بار دیگر برگردند، اینها آرزو میکنند کاش بین روستانشینان بودند و اخبار شما را از آنجا پی میگرفتند! بهفرض هم پیشِ شما بودند، فقط کمی میجنگیدند، آنهم برای اینکه خودی نشان بدهند! 20
قطعاً راهوروش رسول خدا، برای شما سرمشقِ خوبی است؛ یعنی برای آنانی که به خدا و آخرت امید دارند و خیلی بهیاد خدا هستند. 21
ازآنطرف، مسلمانان واقعی تا دشمنانِ همدست را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و خدا و رسولش هم راست گفتهاند.» دیدنِ دشمن فقط ایمان و تسلیمشان را بیشتر کرد. 22
در میان مسلمانان رادمردانی هستند که بر سرِ عهدشان با خدا برای فرارنکردن از میدان جنگ، صادقانه ایستادند. برخیشان شهید شدند و برخی منتظر شهادتاند. اینان بههیچوجه تغییر عقیده ندادند. 23
همۀ امتحانها برای این بود که خدا راستگویان را بهخاطر صداقتشان پاداش دهد و منافقان را اگر بخواهد، مجازات کند یا توفیق توبه به آنها بدهد. آخر، خدا آمرزندۀ مهربان است. 24
خدا دشمنان بیدین را برگرداند، با دلی آکنده ازخشم و با دستی خالی ازنتیجه! زحمت جنگ را هم از دوش مسلمانان برداشت؛ زیراخدا نیرومند شکستناپذیر است. 25
در ضمن، یهودیان بنیقُرَیظه را که در جنگ احزاب از بتپرستها پشتیبانی کرده بودند، از قلعههای تسخیرناپذیرشان به زیر کشید و در دلهایشان وحشت انداخت: مردانشان را کشتید و زنان و بچههایشان را اسیر کردید.{سه گروه یهودی در مدینه زندگی میکردند: بنیقَینُقاع و بنینضیر و بنیقُرَیظه. گروه سوم در سال پنجم هجری و در جنگ احزاب(جنگ خندق) دشمن را به جنگ تحریک کردند و با او همدست شدند. ازداخل مدینه نیز برضدّ مسلمانان فتنهگری و شورش کردند. بعداز شکست خوردن دشمن خارجی و متواریشدنشان، نوبت به این دشمن داخلی رسید. پیامبر و یارانش بهفرمان الهی قلعههای این گروه خطرناک را محاصره کردند. آنها به داوری سعد بن معاذ راضی شدند و... . }26
خدا زمینها و خانهها و اموالشان را در اختیارتان گذاشت و همینطور زمینهای دیگرشان را که برای تصاحبش اقدامی نکرده بودید. خدا هر کاری میتواند بکند. 27
پیامبر! به همسرانت گوشزد کن: «اگر زندگی دنیا و زرقوبرقش را میخواهید، بیایید چیزی به شما بپردازم و با خوبی و خوشی طلاقتان بدهم 28
و اگرخدا و رسولش و سرای آخرت را میخواهید، بدانید خدا برای درستکارانِ شما پاداشی باارزش آماده کرده است.» 29
بانوان پیامبر! هریک از شما مرتکب کارِ خیلی زشتی بشود که در جامعه بازتاب پیدا کند، عذابش دوچندان است! این برای خدا آسان است. 30
هریک از شما هم که در برابر خدا و رسولش تواضع بهخرج دهد و کار خوبی بکند که در جامعه بازتاب پیدا کند، پاداشش را دوچندان میدهیم و برایش روزیِ ناب هم آماده کردهایم. 31
بانوان پیامبر! شأن شما مثل بقیۀ زنها نیست، بلکه برتر است؛ البته اگر مراقب رفتارتان باشید. پس با ناز و کرشمه حرف نزنید تا کسی که مرض دارد، مبادا به شما طمع کند! در کل، مؤدب و پسندیده حرف بزنید. 32
درخانههایتان بمانید و مانند دوران جاهلیتِ گذشته، درکوچه و خیابان خودنمایی نکنید. نماز را با آدابش بخوانید و صدقه بدهید و از خدا و رسولش اطاعت کنید. خدا میخواهد هرگونه ناپاکی را فقط از شما اهلبیت (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین) برطرف سازد و شما را کاملاً پاکوپاکیزه کند.1- {تعبیر «جاهلیتِ گذشته» نشان مىدهد که جاهلیتِ دیگرى هم در آینده در پیش است! در عصر کنونی، تحقق این پیشگویی را در دنیاى بهاصطلاح متمدن مىبینیم: فرهنگ برهنگی و بیبندوباری در جهان رواج دارد و ذهن بسیاری زنان و دختران غیرمسلمان و حتی مسلمان را دغدغۀ خودنمایی و نگاهربایی و آرایش و... تسخیر کرده است.}2- {جملۀ آخرِ آیۀ 33، از سورۀ 33 (احزاب)، ربطی به جملههای قبل و بعد ندارد و باید بهصورت مستقل معنا شود؛ زیرا بهدلیل نشانههایی در خودِ آیه (کُم) و روایات معتبری که از شیعه و سنّی نقل شده، این قسمت از آیه دربارۀ پنجتن آلعبا است، نه زنان پیامبر. در ضمن، با این جمله عصمت محمد و آلمحمد ثابت میشود.}33
بانوان پیامبر! یادتان باشد که آیههای الهی و سخنان حکمتآمیز، در خانههای شماست که خوانده میشود. خدا نکتهسنجِ آگاه است. 34
مردان و زنانی که طبق اسلام عمل میکنند، مردان و زنانی که از تهِ دل دین را باور دارند، مردان و زنانی که با فروتنی گوشبهفرماناند، مردان و زنانی که باصداقتاند، مردان و زنانی که در برابر مشکلات و سختیِ عبادت و جاذبۀ گناه صبورند، مردان و زنانی که متواضعاند، مردان و زنانی که صدقه و خمس و زکات میدهند، مردان و زنانی که روزه میگیرند، مردان و زنانی که در رفتار جنسیِ خود پاکدامناند و مردان و زنانى که خیلی بهیاد خدایند، خدا برای همۀ اینان آمرزش و پاداشى بزرگ آماده کرده است. 35
هیچ مرد و زن مسلمانی حق ندارد در برابر فرمان خدا و رسولش، حق انتخابی برای خودش قائل باشد! هرکس با خدا و رسولش مخالفت کند، غرق گمراهی شده است. 36
به پسرخواندهات، خدا نعمت اسلام داده بود و تو نعمت آزادی. زمانی، نصیحتش میکردی: «همسرت را نگه دار و از خدا بترس و طلاقش نده.» در دلت چیزی را مخفی میکردی که خدا میخواست آشکارش کند؛ یعنی دستور خدا به ازدواج با زن طلاقگرفتۀ او. از سرزنش مردم میترسیدی، با آنکه سزاوار بود از خدا بترسی. زید از او کام گرفت. وقتی طلاقش داد، او را به ازدواج تو درآوردیم تا دیگر محدودیتی برای مسلمانان در ازدواج با همسران طلاقگرفتۀ پسرخواندههایشان نباشد؛ حتی وقتی از آنها کام گرفته باشند. بله، دستور خدا همیشه عملی میشود. 37
ازبینبردن رسمهای غلط را خدا بهعهدۀ پیامبر گذاشته و برای او در این راه، محدودیتی نیست. خدا این وظیفه را بهعهدۀ پیامبرانِ گذشته هم بهخوبی گذاشته بود؛ چون دستورهای الهی کاملاً حسابشده است؛ 38
همان کسانی که پیامهاى خدا را با جدّیت و تلاش به مردم مىرسانند و فقط از او حساب مىبرند و از هیچکس جز او حساب نمیبرند. همین بس که خدا حسابرس باشد. 39
محمد پدر هیچیک از مردانتان، نه زید و نه دیگران، نیست تا ازدواج با بانوانِ طلاقگرفتهشان برایش حرام باشد. او فرستادۀ خداست و پایانبخشِ پیامبران. خدا هر چیزی را میداند. 40
مسلمانان! خیلی بهیاد خدا باشید 41
و هر صبح و شب به پاکی یادش کنید. 42
اوست که رحمت ویژۀ خودش را شامل حالتان میکند و فرشتگانش برایتان آمرزش میطلبند تا خدا از تاریکیهای اعتقادی و اخلاقی بهطرف نور معرفت و پاکی بیرونتان بکشد؛ زیرا او با مؤمنان مهربان است. 43
روزی که خدا را ملاقات کنند، با آنان با کمال احترام برخورد میشود و خدا پاداشی ارزشمند برایشان تدارک دیده است. 44
پیامبر! ما تو را فرستادیم تا شاهد کارهای مردم باشی و مژدهدهنده و هشداردهنده. 45
همچنین، زیر نظر خدا دعوتکننده بهطرفش باشی و هماینکه چراغی باشی درخشنده. 46
مؤمنان را مژده بده که لطف بزرگی از طرف خدا نصیبشان میشود. 47
دنبالهروِ سران بتپرست و منافق نباش و به اذیتوآزارشان فعلاً اعتنا نکن و به خدا توکل کن. همین بس که خدا حامی تو باشد. 48
ای مردان مسلمان،وقتی بابانوانِ مسلمان ازدواج میکنید و قبل ازهمبستری باآنان طلاقشان میدهید، دیگر لازم نیست بهخاطر شماعدّه نگه دارند که بخواهید حسابش را نگه دارید؛ ولی هدیۀ مناسبی تقدیمشان کنید و با خوبی و خوشی طلاقشان دهید.1- {در بیشتر انواع طلاق، زنِ طلاقگرفته واجب است عدّه نگه دارد؛ یعنی مدتی صبر کند و بعد اگر خواست، با مرد دیگری ازدواج کند.} 2- {پرداخت هدیه به چنین زنانی، بهشرط اینکه برایشان مهریه معیّن نشده باشد، واجب است؛ ولی اگر مهریه برایشان معیّن شده باشد، مستحب است.} 49
پیامبر! ما چهار گروه از بانوان را بر تو حلال کرده بودیم: همسرانت که مَهرشان را دادهاى؛ کنیزانى که خدا از راه غنیمت در اختیارت گذاشته است؛ ازدواج با دخترعموها، دخترعمهها، دختردایىها و دخترخالههایت بهشرط آنکه با تو از مکه به مدینه مهاجرت کرده باشند؛ زن مسلمانى که خودش را داوطلبانه به پیامبر ببخشد و پیامبر هم بخواهد او را به همسری بگیرد. البته این ازدواجِ از روی بخشش و بیمهریه، مخصوص توست و نه بقیۀ مسلمانان؛ چون خودمان بهتر میدانیم چه احکامی را بر مسلمانان دربارۀ همسران و کنیزانشان واجب کنیم. بله، این چهار گروه را برایت حلال کرده بودیم تا مشکلى برای تو پیش نیاید. آخر، خدا آمرزندۀ مهربان است. 50
آنان که میخواهند داوطلبانه خودشان را به همسریات دربیاورند، میتوانی پیشنهادشان را رد یا قبول کنی یا پیشنهاد هر کدامشان را که رد کردهای، دوباره بپذیری. آنها بهتر است به این حقی که خدا به تو داده، خوشحال باشند و نگران چیزی نباشند و همگیشان به تصمیمی که دربارهشان میگیری، راضی باشند. خدا هرچه در دلهاى شماست، مىداند؛ زیرا او دانای بردبار است. 51
از این بهبعد هم، هیچ زنِ دیگری برایت حلال نیست و نمیتوانی با طلاقدادن همسران فعلیات، بانوانِ دیگری بهجایشان بگیری؛ هرچند از زیبایی آنها خوشت بیاید. البته ازدواجت با آنانی که کنیز تو شوند، همیشه حلال است. خدا مراقب همه چیز هست. 52
مسلمانان! داخل خانههای پیامبر نشوید، مگر آنکه مثلاً برای صرف غذایی دعوتتان کنند؛ آنهم بیآنکه زودتر بروید و منتظر آمادهشدن غذا بمانید! هر وقت هم به شما اجازۀ ورود دادند، داخل شوید. وقتی غذا را میل کردید، پراکنده شوید و سرگرم گفتوگوهای پراکنده نشوید؛ زیرا این کارها پیامبر را اذیت میکند؛ ولی او از شما خجالت میکشد و حال آنکه خدا از گفتن حرفِ حق خجالت نمیکشد. وقتی شما مردان مسلمان میخواهید از همسران پیامبر چیزی بگیرید، از پشت پرده با آنان حرف بزنید. این برای پاکماندنِ دلهایتان و نیز دلهایشان، بهتر است.حق ندارید که پیامبر خدا را اذیت کنید و حق ندارید که بعد از مرگ او همسرانش را بگیرید. این کار از نظر خدا گناه بزرگی است. 53
دربارۀ اذیت پیامبر یا ازدواج با بانوانش اگر چیزی آشکار یا پنهان کنید، خدا به حسابتان خواهد رسید؛ چونکه او هر چیزی را میداند. 54
برای همسران پیامبر معاشرت با اینها، بیآنکه از پشت پرده باشد، اشکال ندارد: پدرانشان، بچههایشان، برادرانشان، برادرزادههایشان، خواهرزادههایشان، بانوان مسلمان و کنیزان و غلامان خودشان. بانوان پیامبر! در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید که خدا شاهدِ همه چیز است. 55
خدا و فرشتگانش بر پیامبر سلام و صلوات میفرستند. مسلمانان! شما هم بر پیامبر سلام و صلوات بفرستید و تسلیم محض او باشید. 56
کسانی که خدا و رسولش را اذیت میکنند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان میکند و برایشان عذابی خفتبار آماده کرده است. 57
کسانی که مردان و زنان مسلمان را اذیت میکنند، بیآنکه آنان کاری کرده باشند، یقیناً زیر بار تهمت و گناه فاحشی رفتهاند. 58
پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مسلمانان سفارش کن که با چادرها و مانتوهایشان خود را کامل بپوشانند. این برای آنکه آنان را به پاکدامنی بشناسند و اذیتشان نکنند، بهتر است. برای خطاهای گذشته هم، خدا آمرزندۀ مهربان است.{ از این آیه و آیۀ 31 سورۀ نور بهخوبی استفاده میشود که اصل حجاب در دین اسلام و سایر دینها و غالب آیینها کاری شایسته و بایسته بوده است. حتی در فیلمهای مستندی که متعلق به حدود صد سال پیش است، بیشتر زنان پوشش قابل قبولی دارند و فقط بعضی از آنها روسریشان را به گردن انداختهاند. بنابراین، بحث جنجالبرانگیز «حجاب اجباری» و «حجاب اختیاری» بحثی کاملاً انحرافی و موزیانه است؛ چونکه اولاً همانطور که گفته شد، اصل حجاب امری مسلّم بین جوامع انسانی بوده است. ثانیاً قائلان به «حجاب اختیاری» متوجه لوازم وحشتناک حرف خود نیستند. حجاب به اصطلاح اختیاریِ بدون هیچ حدّ و مرز، عاقبتش برهنگی و ولنگاری اخلاقی است؛ همان مصیبتی که در عصر حاضر، گریبانگیر جوامع غربی و شرقی شده و حیثیت بانوان و بنیان خانواده را بر باد داده است!} 59
منافقان و افراد ضعیفایمان و شایعهپراکنهایی که جنگ روانی در مدینه راه انداختهاند، اگر دست از توطئههای خودشان برندارند، حتماً تو را برضدّشان میشورانیم. در آن صورت باید در فرصت کوتاهی، با سرافکندگی، شهر را ترک کنند. بعدش هم هرکجا بخواهند آفتابی شوند، باید دستگیر و ریشهکن شوند! 60و61
این راهوروش را خدا دربارۀ گذشتگان هم بهخوبی اجرا کرده و در راهوروش خدا هرگز تغییری نخواهی دید. 62
از تو دربارۀ زمان رسیدن قیامت میپرسند. بگو: «علمش فقط پیش خداست» و تو چه میدانی! شاید قیامت نزدیک باشد. 63
خدا بیدینها را لعنت کرده و برایشان آتشی سوزان آماده ساخته است 64
که همیشه در آنجا ماندنیاند و هیچ یار و یاوری ندارند. 65
روزى که چهرههایشان در آتش از اینرو به آنرو میشود، مىگویند: «اىکاش از خدا و پیامبر اطاعت مىکردیم!» 66
و ادامه میدهند: «خدایا، ما از سران و بزرگانمان اطاعت کردیم؛ پس در واقع آنها بودند که گمراهمان کردند. 67
خدایا، دوچندان عذابشان بده و کاملاً لعنتشان کن.» 68
مسلمانان! در برخورد با پیامبرتان مانند کسانی نباشید که موسی را با انواع تهمتها اذیت کردند. البته خدا از تهمتها مبرّایش کرد. آخر، او پیش خدا آبرومند بود. 69
مسلمانان! در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید و سنجیده سخن بگویید 70
که خدا کارهایتان را سروسامان میدهد و گناهانتان را میآمرزد. هرکه از خدا و رسولش اطاعت کند، حسابی کامیاب شده است. 71
ما میخواستیم در زمین نماینده داشته باشیم. توان آسمانها و زمین و کوهها را سنجیدیم: استعداد پذیرش و توان تحملش را نداشتند؛ اما انسان استعداد و توانش را داشت و آن را بهدوش کشید؛ گرچه او نوعاً ستمکار و ندانمکار هم هست! 72
هدف از این کار آن بود که خدا مردها و زنهای منافق و مردها و زنهای بتپرست را عذاب کند و لطفش را شامل حال مردان و زنان مؤمن کند. آخر، خدا آمرزندۀ مهربان است. 73
33. احزاب
به نام خدای بزرگوار مهربان
پیامبر! در حضور خدا مراقب رفتارت باش و دنبالهروِ سران بتپرست و منافق نباش؛ چون خدا دانای کاردرست است.{بعد از جنگ اُحد، سرانِ بتپرستِ مکه به مدینه آمدند و به پیامبر(ص) پیشنهاد کردند که آنجناب با آنها و بتپرستىشان کارى نداشته باشد تا آنها هم با او و یکتاپرستىاش کارى نداشته باشند! این آیهها نازل شد و پیامبر را از قبول این پیشنهاد منع کرد. آنها، قبلترها شبیه این پیشنهاد را در مکه هم مطرح کرده بودند} 1
دنبالهروِ چیزی باش که از طرف خدا به تو وحى مىشود؛ چون خدا از کارهایی که میکنید، آگاه است. 2
به خدا توکل کن. همین بس که خدا حامی تو باشد. 3
درونِ هیچکسی خدا دو تا دل نگذاشته است که یکی به حق مایل باشد و یکی به باطل. خدا همسرانتان را که ظِهار میکنید، یعنی آنان رامادر خودتان فرض میکنید، مادرانتان قرار نداده است. فرزندخواندگانتان راهم بچههای واقعی شمانکرده است. اینها حرفهای بیاساسی است که بهزبان میآورید. خدا حرفهای درست و حسابی میگوید و فقط اوست که به راه راست راهنمایی میکند.{ظهار نوعی طلاق بود در دوران جاهلیت، شوهر با گفتن جملۀ «تو برای من مثل مادرم هستی!» همسر خود را بر خودش حرام اَبدی میکرده است. در نتیجه، آن زن نه حق رجوع داشته و نه حتی حق ازدواج با مردی دیگر! } 4
فرزندخواندگانتان را به پدرانشان منتسب کنید که این از نظر خدا عادلانهتر است. اگر هم پدرانشان را نمیشناسید، پس اینها برادران دینی و آزادکردگان شمایند. اگر به غیرپدرانشان اشتباهی منتسبشان کنید، اشکالی ندارد؛ ولی اگر عمدی و دانسته باشد، گناهکارید. البته اگر توبه کنید، خدا آمرزندۀ مهربان است. 5
رضایت ونفع پیامبر باید اولویتِ اولِ مسلمانان درهر رفتار و تصمیمی باشد. همسرانش هم انگار مادران آناناند؛ یعنی محترماند و ازدواج با آنان حرام است. طبق کتاب الهی،خویشاوندان در ارثبردنِ از همدیگر مقدّماند بر مهاجران و انصار؛ مگر آنکه خودتان بخواهید با وصیتکردنِ بخشی از اموالتان به دوستانتان، در حقّشان خوبی کنید که این حکم در کتاب خدا ثبتوضبط است. 6
خدا از پیامبران، بهویژه از تو و نوح و ابراهیم و موسی و عیسیبنمریم، تعهد گرفت که: «دین را کامل اجرا کنید و با آن برخوردِ گزینشی نکنید.» بله، از آنان تعهد محکم گرفتیم 7
تا خدا از راستگویان بخواهد صداقتشان را در عمل نشان بدهند. خدا برای بیدینها عذابی زجرآور آماده کرده است. 8
مسلمانان! لطف خدا را در حق خودتان بهیاد آورید؛ آنوقتیکه در جنگ احزاب سپاهیان فراوانی بهقصد نابودیِ شما سروقتتان آمدند؛ ولی تندبادی سرد و لشکریانی نامرئی برضدّشان فرستادیم. خدا کارهایتان را کاملاً زیر نظر داشت.{از اینجا تا آیۀ 27، خدا قسمتی از ماجراهای تلخ و شیرینِ جنگ احزاب را بازگو میکند.} 2-{کمی بعد از انقلاب اسلامی و در سال 1359، دشمنان قسمخوردۀ اسلام و انقلاب بهمنظور رهاسازی گروگانهای آمریکاییِ لانۀ جاسوسی (سفارتخانۀ آمریکا در ایران)، در صحرای طبس عملیات نظامی انجام دادند. آنها با نقشهای حسابشده و بعد از تمرینهای فشرده و بررسیهای دقیق هواشناسی، با هواپیماها و بالگردهای بسیار پیشرفته، عملیات خودشان را شروع کردند؛ ولی از آنجا که لطف خدا همیشه شامل حال ما بوده و هست، طوفان شن مأمور میشود و دمار از روزگارشان درمیآورد! به قول آیۀ 25 همین سوره: خدا آنها را برگرداند، با دلی آکنده از خشم و با دستی خالی از نتیجه! زحمت جنگ را هم ازدوش مسلمانان برداشت؛ زیرا خدا نیرومند شکست ناپذیر است.}9
یادتان هست که آنها از بالا و پایین شهر مدینه به شما یورش بردند: چشمها از شدت ترس خیره مانده بود و جانها به گلو رسیده بود و خیالهای بدی دربارۀ خدا در سر میپروراندید! 10
آنجا بود که مسلمانان در معرض امتحان قرار گرفتند و دچار تزلزل و اضطرابِ شدید شدند! 11
منافقها و افراد ضیعفایمان مُدام میگفتند: «آن وعدۀ پیروزی که خدا و رسولش به ما داده بودند، وعدۀ سرِ خرمن بود!» 12
گروهی از آنها هم گفتند: «آهای مردم مدینه، دیگر جای ماندن در جبهه نیست؛ برگردید خانههایتان.» عدۀ دیگرشان اجازۀ مرخصی از پیامبر میگرفتند؛ به بهانۀ اینکه: «خانههایمان دروپیکر درستوحسابی ندارد!» درصورتیکه خانههایشان بیحفاظ نبود. بله، جز فرار از جبهه منظور دیگری نداشتند. 13
اگر از اطراف مدینه به آنها حمله میکردند و از آنها میخواستند که دست از دینشان بکشند، بیمعطلی قبول میکردند! 14
با آنکه قبلاً با خدا عهد بسته بودند که پشت به دشمن نکنند. بله، دربارۀ عمل به عهد الهی همه باید پاسخگو باشند. 15
بگو: «هیچ سودی بهحالتان ندارد اگر از مردن یا کشتهشدن فرار کنید. بهفرض هم سودی داشته باشد، چندصباحی بیشتر در دنیا بهرهمند نمیشوید.» 16
بپرس: «اگر خدا بدِ شما را بخواهد یا خیرتان را، چه کسی مانع اجرایش در حق شما میشود؟!» در ضمن، برای خودشان جز خدا یار و یاوری پیدا نمیکنند. 17
خدا، هم منافقانی را میشناسد که با تضعیف روحیه، در جبهه کارشکنی میکنند و هم آنهایی را که فقط کمی و آنهم برای خودنمایی، به جنگ آمدهاند و بقیه را وسوسه میکنند که: «برگردید بیایید پیش ما!» 18
از هر کمکی به شما رزمندگان دریغ میورزند. همینکه آتش جنگ شعلهور شود، میبینیشان چنان سراسیمه نگاهت میکنند که مثل آدمِ روبهموت، چشمهایشان گِرد شده!اما بهمحض اینکه گَرد جنگ بخوابد، از سرِحرصشان در گرفتن غنائم، با زبانهایی تندوتیز به شما نیشوکنایه میزنند. آنها در واقع ایمان نیاوردهاند. پس خدا کارهای خوبی را هم که احیاناً از آنها سر زده است، بیاثر میکند. این برای خدا آسان است. 19
بعد از جنگ هم، خیال میکنند آن دشمنانِ همدست هنوز نرفتهاند! اگر آنها بار دیگر برگردند، اینها آرزو میکنند کاش بین روستانشینان بودند و اخبار شما را از آنجا پی میگرفتند! بهفرض هم پیشِ شما بودند، فقط کمی میجنگیدند، آنهم برای اینکه خودی نشان بدهند! 20
قطعاً راهوروش رسول خدا، برای شما سرمشقِ خوبی است؛ یعنی برای آنانی که به خدا و آخرت امید دارند و خیلی بهیاد خدا هستند. 21
ازآنطرف، مسلمانان واقعی تا دشمنانِ همدست را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و خدا و رسولش هم راست گفتهاند.» دیدنِ دشمن فقط ایمان و تسلیمشان را بیشتر کرد. 22
در میان مسلمانان رادمردانی هستند که بر سرِ عهدشان با خدا برای فرارنکردن از میدان جنگ، صادقانه ایستادند. برخیشان شهید شدند و برخی منتظر شهادتاند. اینان بههیچوجه تغییر عقیده ندادند. 23
همۀ امتحانها برای این بود که خدا راستگویان را بهخاطر صداقتشان پاداش دهد و منافقان را اگر بخواهد، مجازات کند یا توفیق توبه به آنها بدهد. آخر، خدا آمرزندۀ مهربان است. 24
خدا دشمنان بیدین را برگرداند، با دلی آکنده ازخشم و با دستی خالی ازنتیجه! زحمت جنگ را هم از دوش مسلمانان برداشت؛ زیراخدا نیرومند شکستناپذیر است. 25
در ضمن، یهودیان بنیقُرَیظه را که در جنگ احزاب از بتپرستها پشتیبانی کرده بودند، از قلعههای تسخیرناپذیرشان به زیر کشید و در دلهایشان وحشت انداخت: مردانشان را کشتید و زنان و بچههایشان را اسیر کردید.{سه گروه یهودی در مدینه زندگی میکردند: بنیقَینُقاع و بنینضیر و بنیقُرَیظه. گروه سوم در سال پنجم هجری و در جنگ احزاب(جنگ خندق) دشمن را به جنگ تحریک کردند و با او همدست شدند. ازداخل مدینه نیز برضدّ مسلمانان فتنهگری و شورش کردند. بعداز شکست خوردن دشمن خارجی و متواریشدنشان، نوبت به این دشمن داخلی رسید. پیامبر و یارانش بهفرمان الهی قلعههای این گروه خطرناک را محاصره کردند. آنها به داوری سعد بن معاذ راضی شدند و... . }26
خدا زمینها و خانهها و اموالشان را در اختیارتان گذاشت و همینطور زمینهای دیگرشان را که برای تصاحبش اقدامی نکرده بودید. خدا هر کاری میتواند بکند. 27
پیامبر! به همسرانت گوشزد کن: «اگر زندگی دنیا و زرقوبرقش را میخواهید، بیایید چیزی به شما بپردازم و با خوبی و خوشی طلاقتان بدهم 28
و اگرخدا و رسولش و سرای آخرت را میخواهید، بدانید خدا برای درستکارانِ شما پاداشی باارزش آماده کرده است.» 29
بانوان پیامبر! هریک از شما مرتکب کارِ خیلی زشتی بشود که در جامعه بازتاب پیدا کند، عذابش دوچندان است! این برای خدا آسان است. 30
هریک از شما هم که در برابر خدا و رسولش تواضع بهخرج دهد و کار خوبی بکند که در جامعه بازتاب پیدا کند، پاداشش را دوچندان میدهیم و برایش روزیِ ناب هم آماده کردهایم. 31
بانوان پیامبر! شأن شما مثل بقیۀ زنها نیست، بلکه برتر است؛ البته اگر مراقب رفتارتان باشید. پس با ناز و کرشمه حرف نزنید تا کسی که مرض دارد، مبادا به شما طمع کند! در کل، مؤدب و پسندیده حرف بزنید. 32
درخانههایتان بمانید و مانند دوران جاهلیتِ گذشته، درکوچه و خیابان خودنمایی نکنید. نماز را با آدابش بخوانید و صدقه بدهید و از خدا و رسولش اطاعت کنید. خدا میخواهد هرگونه ناپاکی را فقط از شما اهلبیت (محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین) برطرف سازد و شما را کاملاً پاکوپاکیزه کند.1- {تعبیر «جاهلیتِ گذشته» نشان مىدهد که جاهلیتِ دیگرى هم در آینده در پیش است! در عصر کنونی، تحقق این پیشگویی را در دنیاى بهاصطلاح متمدن مىبینیم: فرهنگ برهنگی و بیبندوباری در جهان رواج دارد و ذهن بسیاری زنان و دختران غیرمسلمان و حتی مسلمان را دغدغۀ خودنمایی و نگاهربایی و آرایش و... تسخیر کرده است.}2- {جملۀ آخرِ آیۀ 33، از سورۀ 33 (احزاب)، ربطی به جملههای قبل و بعد ندارد و باید بهصورت مستقل معنا شود؛ زیرا بهدلیل نشانههایی در خودِ آیه (کُم) و روایات معتبری که از شیعه و سنّی نقل شده، این قسمت از آیه دربارۀ پنجتن آلعبا است، نه زنان پیامبر. در ضمن، با این جمله عصمت محمد و آلمحمد ثابت میشود.}33
بانوان پیامبر! یادتان باشد که آیههای الهی و سخنان حکمتآمیز، در خانههای شماست که خوانده میشود. خدا نکتهسنجِ آگاه است. 34
مردان و زنانی که طبق اسلام عمل میکنند، مردان و زنانی که از تهِ دل دین را باور دارند، مردان و زنانی که با فروتنی گوشبهفرماناند، مردان و زنانی که باصداقتاند، مردان و زنانی که در برابر مشکلات و سختیِ عبادت و جاذبۀ گناه صبورند، مردان و زنانی که متواضعاند، مردان و زنانی که صدقه و خمس و زکات میدهند، مردان و زنانی که روزه میگیرند، مردان و زنانی که در رفتار جنسیِ خود پاکدامناند و مردان و زنانى که خیلی بهیاد خدایند، خدا برای همۀ اینان آمرزش و پاداشى بزرگ آماده کرده است. 35
هیچ مرد و زن مسلمانی حق ندارد در برابر فرمان خدا و رسولش، حق انتخابی برای خودش قائل باشد! هرکس با خدا و رسولش مخالفت کند، غرق گمراهی شده است. 36
به پسرخواندهات، خدا نعمت اسلام داده بود و تو نعمت آزادی. زمانی، نصیحتش میکردی: «همسرت را نگه دار و از خدا بترس و طلاقش نده.» در دلت چیزی را مخفی میکردی که خدا میخواست آشکارش کند؛ یعنی دستور خدا به ازدواج با زن طلاقگرفتۀ او. از سرزنش مردم میترسیدی، با آنکه سزاوار بود از خدا بترسی. زید از او کام گرفت. وقتی طلاقش داد، او را به ازدواج تو درآوردیم تا دیگر محدودیتی برای مسلمانان در ازدواج با همسران طلاقگرفتۀ پسرخواندههایشان نباشد؛ حتی وقتی از آنها کام گرفته باشند. بله، دستور خدا همیشه عملی میشود. 37
ازبینبردن رسمهای غلط را خدا بهعهدۀ پیامبر گذاشته و برای او در این راه، محدودیتی نیست. خدا این وظیفه را بهعهدۀ پیامبرانِ گذشته هم بهخوبی گذاشته بود؛ چون دستورهای الهی کاملاً حسابشده است؛ 38
همان کسانی که پیامهاى خدا را با جدّیت و تلاش به مردم مىرسانند و فقط از او حساب مىبرند و از هیچکس جز او حساب نمیبرند. همین بس که خدا حسابرس باشد. 39
محمد پدر هیچیک از مردانتان، نه زید و نه دیگران، نیست تا ازدواج با بانوانِ طلاقگرفتهشان برایش حرام باشد. او فرستادۀ خداست و پایانبخشِ پیامبران. خدا هر چیزی را میداند. 40
مسلمانان! خیلی بهیاد خدا باشید 41
و هر صبح و شب به پاکی یادش کنید. 42
اوست که رحمت ویژۀ خودش را شامل حالتان میکند و فرشتگانش برایتان آمرزش میطلبند تا خدا از تاریکیهای اعتقادی و اخلاقی بهطرف نور معرفت و پاکی بیرونتان بکشد؛ زیرا او با مؤمنان مهربان است. 43
روزی که خدا را ملاقات کنند، با آنان با کمال احترام برخورد میشود و خدا پاداشی ارزشمند برایشان تدارک دیده است. 44
پیامبر! ما تو را فرستادیم تا شاهد کارهای مردم باشی و مژدهدهنده و هشداردهنده. 45
همچنین، زیر نظر خدا دعوتکننده بهطرفش باشی و هماینکه چراغی باشی درخشنده. 46
مؤمنان را مژده بده که لطف بزرگی از طرف خدا نصیبشان میشود. 47
دنبالهروِ سران بتپرست و منافق نباش و به اذیتوآزارشان فعلاً اعتنا نکن و به خدا توکل کن. همین بس که خدا حامی تو باشد. 48
ای مردان مسلمان،وقتی بابانوانِ مسلمان ازدواج میکنید و قبل ازهمبستری باآنان طلاقشان میدهید، دیگر لازم نیست بهخاطر شماعدّه نگه دارند که بخواهید حسابش را نگه دارید؛ ولی هدیۀ مناسبی تقدیمشان کنید و با خوبی و خوشی طلاقشان دهید.1- {در بیشتر انواع طلاق، زنِ طلاقگرفته واجب است عدّه نگه دارد؛ یعنی مدتی صبر کند و بعد اگر خواست، با مرد دیگری ازدواج کند.} 2- {پرداخت هدیه به چنین زنانی، بهشرط اینکه برایشان مهریه معیّن نشده باشد، واجب است؛ ولی اگر مهریه برایشان معیّن شده باشد، مستحب است.} 49
پیامبر! ما چهار گروه از بانوان را بر تو حلال کرده بودیم: همسرانت که مَهرشان را دادهاى؛ کنیزانى که خدا از راه غنیمت در اختیارت گذاشته است؛ ازدواج با دخترعموها، دخترعمهها، دختردایىها و دخترخالههایت بهشرط آنکه با تو از مکه به مدینه مهاجرت کرده باشند؛ زن مسلمانى که خودش را داوطلبانه به پیامبر ببخشد و پیامبر هم بخواهد او را به همسری بگیرد. البته این ازدواجِ از روی بخشش و بیمهریه، مخصوص توست و نه بقیۀ مسلمانان؛ چون خودمان بهتر میدانیم چه احکامی را بر مسلمانان دربارۀ همسران و کنیزانشان واجب کنیم. بله، این چهار گروه را برایت حلال کرده بودیم تا مشکلى برای تو پیش نیاید. آخر، خدا آمرزندۀ مهربان است. 50
آنان که میخواهند داوطلبانه خودشان را به همسریات دربیاورند، میتوانی پیشنهادشان را رد یا قبول کنی یا پیشنهاد هر کدامشان را که رد کردهای، دوباره بپذیری. آنها بهتر است به این حقی که خدا به تو داده، خوشحال باشند و نگران چیزی نباشند و همگیشان به تصمیمی که دربارهشان میگیری، راضی باشند. خدا هرچه در دلهاى شماست، مىداند؛ زیرا او دانای بردبار است. 51
از این بهبعد هم، هیچ زنِ دیگری برایت حلال نیست و نمیتوانی با طلاقدادن همسران فعلیات، بانوانِ دیگری بهجایشان بگیری؛ هرچند از زیبایی آنها خوشت بیاید. البته ازدواجت با آنانی که کنیز تو شوند، همیشه حلال است. خدا مراقب همه چیز هست. 52
مسلمانان! داخل خانههای پیامبر نشوید، مگر آنکه مثلاً برای صرف غذایی دعوتتان کنند؛ آنهم بیآنکه زودتر بروید و منتظر آمادهشدن غذا بمانید! هر وقت هم به شما اجازۀ ورود دادند، داخل شوید. وقتی غذا را میل کردید، پراکنده شوید و سرگرم گفتوگوهای پراکنده نشوید؛ زیرا این کارها پیامبر را اذیت میکند؛ ولی او از شما خجالت میکشد و حال آنکه خدا از گفتن حرفِ حق خجالت نمیکشد. وقتی شما مردان مسلمان میخواهید از همسران پیامبر چیزی بگیرید، از پشت پرده با آنان حرف بزنید. این برای پاکماندنِ دلهایتان و نیز دلهایشان، بهتر است.حق ندارید که پیامبر خدا را اذیت کنید و حق ندارید که بعد از مرگ او همسرانش را بگیرید. این کار از نظر خدا گناه بزرگی است. 53
دربارۀ اذیت پیامبر یا ازدواج با بانوانش اگر چیزی آشکار یا پنهان کنید، خدا به حسابتان خواهد رسید؛ چونکه او هر چیزی را میداند. 54
برای همسران پیامبر معاشرت با اینها، بیآنکه از پشت پرده باشد، اشکال ندارد: پدرانشان، بچههایشان، برادرانشان، برادرزادههایشان، خواهرزادههایشان، بانوان مسلمان و کنیزان و غلامان خودشان. بانوان پیامبر! در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید که خدا شاهدِ همه چیز است. 55
خدا و فرشتگانش بر پیامبر سلام و صلوات میفرستند. مسلمانان! شما هم بر پیامبر سلام و صلوات بفرستید و تسلیم محض او باشید. 56
کسانی که خدا و رسولش را اذیت میکنند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان میکند و برایشان عذابی خفتبار آماده کرده است. 57
کسانی که مردان و زنان مسلمان را اذیت میکنند، بیآنکه آنان کاری کرده باشند، یقیناً زیر بار تهمت و گناه فاحشی رفتهاند. 58
پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مسلمانان سفارش کن که با چادرها و مانتوهایشان خود را کامل بپوشانند. این برای آنکه آنان را به پاکدامنی بشناسند و اذیتشان نکنند، بهتر است. برای خطاهای گذشته هم، خدا آمرزندۀ مهربان است.{ از این آیه و آیۀ 31 سورۀ نور بهخوبی استفاده میشود که اصل حجاب در دین اسلام و سایر دینها و غالب آیینها کاری شایسته و بایسته بوده است. حتی در فیلمهای مستندی که متعلق به حدود صد سال پیش است، بیشتر زنان پوشش قابل قبولی دارند و فقط بعضی از آنها روسریشان را به گردن انداختهاند. بنابراین، بحث جنجالبرانگیز «حجاب اجباری» و «حجاب اختیاری» بحثی کاملاً انحرافی و موزیانه است؛ چونکه اولاً همانطور که گفته شد، اصل حجاب امری مسلّم بین جوامع انسانی بوده است. ثانیاً قائلان به «حجاب اختیاری» متوجه لوازم وحشتناک حرف خود نیستند. حجاب به اصطلاح اختیاریِ بدون هیچ حدّ و مرز، عاقبتش برهنگی و ولنگاری اخلاقی است؛ همان مصیبتی که در عصر حاضر، گریبانگیر جوامع غربی و شرقی شده و حیثیت بانوان و بنیان خانواده را بر باد داده است!} 59
منافقان و افراد ضعیفایمان و شایعهپراکنهایی که جنگ روانی در مدینه راه انداختهاند، اگر دست از توطئههای خودشان برندارند، حتماً تو را برضدّشان میشورانیم. در آن صورت باید در فرصت کوتاهی، با سرافکندگی، شهر را ترک کنند. بعدش هم هرکجا بخواهند آفتابی شوند، باید دستگیر و ریشهکن شوند! 60و61
این راهوروش را خدا دربارۀ گذشتگان هم بهخوبی اجرا کرده و در راهوروش خدا هرگز تغییری نخواهی دید. 62
از تو دربارۀ زمان رسیدن قیامت میپرسند. بگو: «علمش فقط پیش خداست» و تو چه میدانی! شاید قیامت نزدیک باشد. 63
خدا بیدینها را لعنت کرده و برایشان آتشی سوزان آماده ساخته است 64
که همیشه در آنجا ماندنیاند و هیچ یار و یاوری ندارند. 65
روزى که چهرههایشان در آتش از اینرو به آنرو میشود، مىگویند: «اىکاش از خدا و پیامبر اطاعت مىکردیم!» 66
و ادامه میدهند: «خدایا، ما از سران و بزرگانمان اطاعت کردیم؛ پس در واقع آنها بودند که گمراهمان کردند. 67
خدایا، دوچندان عذابشان بده و کاملاً لعنتشان کن.» 68
مسلمانان! در برخورد با پیامبرتان مانند کسانی نباشید که موسی را با انواع تهمتها اذیت کردند. البته خدا از تهمتها مبرّایش کرد. آخر، او پیش خدا آبرومند بود. 69
مسلمانان! در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید و سنجیده سخن بگویید 70
که خدا کارهایتان را سروسامان میدهد و گناهانتان را میآمرزد. هرکه از خدا و رسولش اطاعت کند، حسابی کامیاب شده است. 71
ما میخواستیم در زمین نماینده داشته باشیم. توان آسمانها و زمین و کوهها را سنجیدیم: استعداد پذیرش و توان تحملش را نداشتند؛ اما انسان استعداد و توانش را داشت و آن را بهدوش کشید؛ گرچه او نوعاً ستمکار و ندانمکار هم هست! 72
هدف از این کار آن بود که خدا مردها و زنهای منافق و مردها و زنهای بتپرست را عذاب کند و لطفش را شامل حال مردان و زنان مؤمن کند. آخر، خدا آمرزندۀ مهربان است. 73