ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان به همراه شرح تکمیلی، اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند
44. دخان
به نام خدای بزرگوار مهربان
حا، میم. 1
به خود این کتاب روشنگر قسم 2
که ما آن را در شب مبارک قدر فرستادیم. البته ما همیشه هشداردهنده بودهایم! 3
همه چیز بهصورت کلی در علم غیب الهی هست؛ ولی در این شب، جزئیات مشخص میشود. 4
قطعاً انجام این کارها بهفرمان ماست و همه چیز را ما میفرستیم. 5 اینها همه لطفی از طرف خدای توست؛ زیرا فقط اوست شنوای دعاها و دانای نیازها. 6
همان صاحب آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست. البته اگر یقین پیدا میکنید! 7
معبودی جز او نیست. به دنیا میآورد و از دنیا میبرد؛ همانکه صاحباختیار شما و اجداد شماست. 8
افسوس که بتپرستها با ایجاد شکوشبهه، حقایق را به بازی میگیرند. 9
ای پیامبر، منتظر روزی باش که آسمان، دودی غلیظ و خفهکننده بهوجود بیاورد 10
که همۀ مردم را فرا بگیرد. این همان عذاب زجرآور است!{این دود غلیظ که در آخرالزمان آسمان را فرامیگیرد و یکی از علائم شروع قیامت است، چیست و چطور پدید مىآید؟ در آیههای دیگر قرآن، مطلب خاصّی دربارهاش نیامده است و در روایتها هم مطلب مستند و شفافی بهچشم نمیخورد. میشود گفت که متن این آیه بهترین دلیل است برای اینکه قرآن قصد داشته دراینباره سربسته سخن بگوید. این آیه مثل آیۀ 82 سورۀ نمل (ص384)، یکی از آیههای پُر رمز و راز قرآن بهشمار میرود.} 11
بتپرستها التماس میکنند: «خدایا، شرّ این عذاب را از سرمان کم کن که ما ایمان خواهیم آورد.» 12
چطور حالا از خواب بیدار شدند با آنکه قبلاً پیامبری باصراحت، سراغشان آمده بود؟! 13
آنها از پیامبرشان سرپیچی کردند. برخی میگفتند دیوانه است و برخی میگفتند این حرفها را یادش دادهاند! 14
بههرحال، ما شرّ عذاب را برای مدت کمی برمیداریم؛ ولی در قیامت دوباره با آن روبهرو میشوید؛ 15
روزی که به سختترین روش عذاب میکنیم. بله، ما انتقام میگیریم. 16
قبل از آنها هم فرعونیان را با فرستادن پیامبری بزرگوار همچون موسی امتحان کردیم. 17
موسی گفت: «یوغ بردگی از گردن بندگان خدا بردارید و آزادشان کنید و امورشان را به من واگذارید؛ زیرا من فرستادهای قابلاعتمادم. 18
مبادا با انکار پیامبریام، در برابر خدا گردنکشی کنید؛ زیرا برایتان معجزهها و دلیلهای آشکاری آوردهام. 19
از اینکه به من بیاعتنایی و اهانت کنید، به صاحباختیار خودم و شما پناه میبرم. 20
اگر به من ایمان نمیآورید، لااقل دست از سرم بردارید.» 21
بعد از آنکه حرف موسی به گوششان فرو نرفت، خدا را صدا زد: «اینها گروهی گناهکارند و مستحق عذاب.» 22
خدا فرمود: «بندگانم را شبانه از شهر خارج کن؛ چون تحت تعقیب هستید. 23
از دریای شکافتهشده که رد شدی، آن را بهحال خودش بگذار. قرار است فرعونیان در آن غرق شوند.» 24
چه باغهای پردرخت و چشمهسارهای پرآب و مزارع سرسبز و اقامتگاههای اشرافی که از خود بهجا نگذاشتند 25و26
و چه نازونعمتی که در آن خوش نبودند! 27
چنین شد عاقبتشان! ما هم آنهمه امکانات را به گروهی دیگر واگذاشتیم. 28
نه آسمان بهحالشان گریه کرد و نه زمین! هیچ مهلتی هم به آنها داده نشد! 29
حقیقتاً بنیاسرائیل را از شکنجههای خفتبار فرعون نجات دادیم. فرعون واقعاً قلدر و متجاوز بود. 30و31
با آگاهی از لیاقتهای بنیاسرائیل، آنها را بر مردم زمانِ خود برتری دادیم. 32
معجزههایی نیز برایشان فرستادیم که با امتحانهایی سخت همراه بود. 33
بتپرستهای مکه میگویند: 34
«بعدِ مردنمان هیچ خبری نیست. یک بار میمیریم و تمام. اصلاً بعد از مردن زنده نمیشویم. 35
اگر راست میگویید، پدران مردۀ ما را زنده کنید!» 36
بتپرستهای مکه برترند یا قوم تُبَّع و اقوامی که قبل از آنها بودند؟! همه را نابود کردیم؛ چون گناهکار بودند.{«تُبَّع» یکى از پادشاهان حقجوی یمن بود. او مردی درستکار بود؛ ولی مردم زمان او در نتیجۀ طغیان و سرکشی به عذاب الهی گرفتار شدند.} 37
آسمانها و زمین را و آنچه میان آنهاست، از سرِ بیکاری نیافریدهایم که حسابوکتاب و معادی در کار نباشد. 38
آسمانها و زمین را فقط بر اساس حکمت آفریدهایم؛ هرچند بیشتر بتپرستها نمیفهمند. 39
بهیقین، روز قیامت و داوری روز قرار ما با همۀ آنهاست؛ 40
همان روزی که اصلاً کسی بهدرد کسی نمیخورد و هیچ کمکی به آنها نمیشود، 41
مگر به کسی که خدا به او رحم کند؛ چون فقط خداست شکستناپذیرِ مهربان. 42
در آن روز، درخت زقّوم خوراک هر سهلانگاری است 43و44
که وقتی خورده شود، مثل فلز مذاب و آب جوش، در شکمها غُل میزند!{زقوم به احتمالی نام میوه درختی است به نام استن که بسیار زشت و تلخ و بدبو است.} 45و46
خدا به مأموران جهنم فرمان میدهد: «این سهلانگار را بگیرید و کشانکشان به وسط جهنم ببرید. 47
آنوقت، بر سرش مواد مذاب بریزید 48
و به طعنه به او بگویید: ’بچش که تو عزیز و گرامی هستی!‘ 49
اینها همان چیزهایی است که امثال تو در آنها شکوشبهه میکردید.» 50
در مقابل، خودمراقبان در جایگاهی امن و آسودهاند. 51
در باغهایی پردرخت و کنار چشمهها روبهروی هم نشستهاند و لباسهای ابریشمیِ نرمونازک پوشیدهاند. 52و53
این است زندگی بهشتیان! همسرانی زیباچشم را نیز همنشینشان کردهایم! 54
آنجا هر میوهای را که بابِ میلشان باشد، سفارش میدهند، بیآنکه برایشان ضرری داشته باشد. 55
آنجا هرگز مرگ را نمیچشند. فقط یکبار، آنهم در دنیا، مرگ را چشیدهاند. از همه مهمتر، خدا از عذاب سوزان جهنم حفظشان میکند. 56
اینها همه لطف خداست. بله، این است آن کامیابی بزرگ! 57
خلاصه اینکه برای فهم سادهتر قرآن، آن را به زبان خودت یعنی عربی فرستادیم تا بهخود بیایند؛ 58
ولی فایدهای نداشت. پس چشمبهراه عذابشان باش که آنها خودشان هم چشمبهراه عذاباند! 59
44. دخان
به نام خدای بزرگوار مهربان
حا، میم. 1
به خود این کتاب روشنگر قسم 2
که ما آن را در شب مبارک قدر فرستادیم. البته ما همیشه هشداردهنده بودهایم! 3
همه چیز بهصورت کلی در علم غیب الهی هست؛ ولی در این شب، جزئیات مشخص میشود. 4
قطعاً انجام این کارها بهفرمان ماست و همه چیز را ما میفرستیم. 5 اینها همه لطفی از طرف خدای توست؛ زیرا فقط اوست شنوای دعاها و دانای نیازها. 6
همان صاحب آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست. البته اگر یقین پیدا میکنید! 7
معبودی جز او نیست. به دنیا میآورد و از دنیا میبرد؛ همانکه صاحباختیار شما و اجداد شماست. 8
افسوس که بتپرستها با ایجاد شکوشبهه، حقایق را به بازی میگیرند. 9
ای پیامبر، منتظر روزی باش که آسمان، دودی غلیظ و خفهکننده بهوجود بیاورد 10
که همۀ مردم را فرا بگیرد. این همان عذاب زجرآور است!{این دود غلیظ که در آخرالزمان آسمان را فرامیگیرد و یکی از علائم شروع قیامت است، چیست و چطور پدید مىآید؟ در آیههای دیگر قرآن، مطلب خاصّی دربارهاش نیامده است و در روایتها هم مطلب مستند و شفافی بهچشم نمیخورد. میشود گفت که متن این آیه بهترین دلیل است برای اینکه قرآن قصد داشته دراینباره سربسته سخن بگوید. این آیه مثل آیۀ 82 سورۀ نمل (ص384)، یکی از آیههای پُر رمز و راز قرآن بهشمار میرود.} 11
بتپرستها التماس میکنند: «خدایا، شرّ این عذاب را از سرمان کم کن که ما ایمان خواهیم آورد.» 12
چطور حالا از خواب بیدار شدند با آنکه قبلاً پیامبری باصراحت، سراغشان آمده بود؟! 13
آنها از پیامبرشان سرپیچی کردند. برخی میگفتند دیوانه است و برخی میگفتند این حرفها را یادش دادهاند! 14
بههرحال، ما شرّ عذاب را برای مدت کمی برمیداریم؛ ولی در قیامت دوباره با آن روبهرو میشوید؛ 15
روزی که به سختترین روش عذاب میکنیم. بله، ما انتقام میگیریم. 16
قبل از آنها هم فرعونیان را با فرستادن پیامبری بزرگوار همچون موسی امتحان کردیم. 17
موسی گفت: «یوغ بردگی از گردن بندگان خدا بردارید و آزادشان کنید و امورشان را به من واگذارید؛ زیرا من فرستادهای قابلاعتمادم. 18
مبادا با انکار پیامبریام، در برابر خدا گردنکشی کنید؛ زیرا برایتان معجزهها و دلیلهای آشکاری آوردهام. 19
از اینکه به من بیاعتنایی و اهانت کنید، به صاحباختیار خودم و شما پناه میبرم. 20
اگر به من ایمان نمیآورید، لااقل دست از سرم بردارید.» 21
بعد از آنکه حرف موسی به گوششان فرو نرفت، خدا را صدا زد: «اینها گروهی گناهکارند و مستحق عذاب.» 22
خدا فرمود: «بندگانم را شبانه از شهر خارج کن؛ چون تحت تعقیب هستید. 23
از دریای شکافتهشده که رد شدی، آن را بهحال خودش بگذار. قرار است فرعونیان در آن غرق شوند.» 24
چه باغهای پردرخت و چشمهسارهای پرآب و مزارع سرسبز و اقامتگاههای اشرافی که از خود بهجا نگذاشتند 25و26
و چه نازونعمتی که در آن خوش نبودند! 27
چنین شد عاقبتشان! ما هم آنهمه امکانات را به گروهی دیگر واگذاشتیم. 28
نه آسمان بهحالشان گریه کرد و نه زمین! هیچ مهلتی هم به آنها داده نشد! 29
حقیقتاً بنیاسرائیل را از شکنجههای خفتبار فرعون نجات دادیم. فرعون واقعاً قلدر و متجاوز بود. 30و31
با آگاهی از لیاقتهای بنیاسرائیل، آنها را بر مردم زمانِ خود برتری دادیم. 32
معجزههایی نیز برایشان فرستادیم که با امتحانهایی سخت همراه بود. 33
بتپرستهای مکه میگویند: 34
«بعدِ مردنمان هیچ خبری نیست. یک بار میمیریم و تمام. اصلاً بعد از مردن زنده نمیشویم. 35
اگر راست میگویید، پدران مردۀ ما را زنده کنید!» 36
بتپرستهای مکه برترند یا قوم تُبَّع و اقوامی که قبل از آنها بودند؟! همه را نابود کردیم؛ چون گناهکار بودند.{«تُبَّع» یکى از پادشاهان حقجوی یمن بود. او مردی درستکار بود؛ ولی مردم زمان او در نتیجۀ طغیان و سرکشی به عذاب الهی گرفتار شدند.} 37
آسمانها و زمین را و آنچه میان آنهاست، از سرِ بیکاری نیافریدهایم که حسابوکتاب و معادی در کار نباشد. 38
آسمانها و زمین را فقط بر اساس حکمت آفریدهایم؛ هرچند بیشتر بتپرستها نمیفهمند. 39
بهیقین، روز قیامت و داوری روز قرار ما با همۀ آنهاست؛ 40
همان روزی که اصلاً کسی بهدرد کسی نمیخورد و هیچ کمکی به آنها نمیشود، 41
مگر به کسی که خدا به او رحم کند؛ چون فقط خداست شکستناپذیرِ مهربان. 42
در آن روز، درخت زقّوم خوراک هر سهلانگاری است 43و44
که وقتی خورده شود، مثل فلز مذاب و آب جوش، در شکمها غُل میزند!{زقوم به احتمالی نام میوه درختی است به نام استن که بسیار زشت و تلخ و بدبو است.} 45و46
خدا به مأموران جهنم فرمان میدهد: «این سهلانگار را بگیرید و کشانکشان به وسط جهنم ببرید. 47
آنوقت، بر سرش مواد مذاب بریزید 48
و به طعنه به او بگویید: ’بچش که تو عزیز و گرامی هستی!‘ 49
اینها همان چیزهایی است که امثال تو در آنها شکوشبهه میکردید.» 50
در مقابل، خودمراقبان در جایگاهی امن و آسودهاند. 51
در باغهایی پردرخت و کنار چشمهها روبهروی هم نشستهاند و لباسهای ابریشمیِ نرمونازک پوشیدهاند. 52و53
این است زندگی بهشتیان! همسرانی زیباچشم را نیز همنشینشان کردهایم! 54
آنجا هر میوهای را که بابِ میلشان باشد، سفارش میدهند، بیآنکه برایشان ضرری داشته باشد. 55
آنجا هرگز مرگ را نمیچشند. فقط یکبار، آنهم در دنیا، مرگ را چشیدهاند. از همه مهمتر، خدا از عذاب سوزان جهنم حفظشان میکند. 56
اینها همه لطف خداست. بله، این است آن کامیابی بزرگ! 57
خلاصه اینکه برای فهم سادهتر قرآن، آن را به زبان خودت یعنی عربی فرستادیم تا بهخود بیایند؛ 58
ولی فایدهای نداشت. پس چشمبهراه عذابشان باش که آنها خودشان هم چشمبهراه عذاباند! 59