ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان به همراه شرح تکمیلی، اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند
80.عبس
به نام خدای خوب مهربان
اخم کرد و صورتش را برگرداند، {او مردی از بنىامیه بود که در مجلس پیامبر(ص) حضور داشت و از آمدن آن نابینای فقیر ناراحت شد.} 1
از اینکه نابینای فقیری آمد کنارش نشست تا حرفهای پیامبر را بشنود! 2
باید از او پرسید: «چه میدانی؟! شاید آن فقیر خودسازی کند 3
یاپند بگیرد و آن پند بهحالش سود دهد. 4
به آنکه مغرور از ثروت است 5
احترام میگذاری! 6
با آنکه اگر مسلمان هم نشود، برایت مهم نیست! 7
اما به آنکه مشتاق و خداترس میآید و اتفاقی کنارت مینشیند 8و9
بیمحلی میکنی!» 10
این رفتار اصلاً درست نیست؛ چونکه قرآن برای همه مایۀ بهخودآوردن است 11
تا هرکه دوست دارد، از آن پند بگیرد. 12
در دفترهایی باارزش ثبت است، آنهم بدون هیچگونه ناهماهنگی و ناسازگاری 13و14
و در دست فرشتگانی است گرامی و نیکوکار. 15و16
مرگ بر چنین انسانی! آخر چقدر ناشکر! 17
خدا مگر او را از چه میآفریند؟! 18
او را از ذرهای ناچیز میآفریند و به او ویژگیهای خاصی میدهد. 19
راه خوشبختی را برایش آسان میکند. 20
بعد، مرگش را میرساند و دفنش میکند. 21
هر وقت هم خدا بخواهد، خودش زندهاش میکند. 22
انسان قدر میداند؟ بههیچوجه! تازه، کارهایی را که خدا به او فرمان داده، نمیکند! 23
انسان باید به خوراک خود خوب نگاه کند: 24
ما حسابی برف و باران فرو میریزیم 25
بعد، زمین را با ظرافت میشکافیم، 26
دانههای زیادی در آن میرویانیم 27
و همینطور تاکستان انگور و سبزیهای تازه 28
و درختان زیتون و نخلهای خرما 29
و باغهای انبوه 30
و میوهها و مراتع سرسبز 31
برای استفادۀ شما و چهارپایانتان. 32
وقتی آن فریاد گوشخراش شنیده شود، 33
همان روزی که انسان از برادر و خواهرش 34
و از پدر و مادرش 35
و از همسر و بچههایش فرار میکند، 36
چون آن روز هرکس خودش آنقدر گرفتاری دارد که به فکر دیگری نباشد، 37
آن روز صورتهایی نورانیاند 38
و خندان و شادان. 39
روی بعضی صورتها هم در آن روز غبار غم نشسته 40
و تاریکی آنها را پوشانده. 41
آنهایند همان بیدینهای تبهکار! 42
80.عبس
به نام خدای خوب مهربان
اخم کرد و صورتش را برگرداند، {او مردی از بنىامیه بود که در مجلس پیامبر(ص) حضور داشت و از آمدن آن نابینای فقیر ناراحت شد.} 1
از اینکه نابینای فقیری آمد کنارش نشست تا حرفهای پیامبر را بشنود! 2
باید از او پرسید: «چه میدانی؟! شاید آن فقیر خودسازی کند 3
یاپند بگیرد و آن پند بهحالش سود دهد. 4
به آنکه مغرور از ثروت است 5
احترام میگذاری! 6
با آنکه اگر مسلمان هم نشود، برایت مهم نیست! 7
اما به آنکه مشتاق و خداترس میآید و اتفاقی کنارت مینشیند 8و9
بیمحلی میکنی!» 10
این رفتار اصلاً درست نیست؛ چونکه قرآن برای همه مایۀ بهخودآوردن است 11
تا هرکه دوست دارد، از آن پند بگیرد. 12
در دفترهایی باارزش ثبت است، آنهم بدون هیچگونه ناهماهنگی و ناسازگاری 13و14
و در دست فرشتگانی است گرامی و نیکوکار. 15و16
مرگ بر چنین انسانی! آخر چقدر ناشکر! 17
خدا مگر او را از چه میآفریند؟! 18
او را از ذرهای ناچیز میآفریند و به او ویژگیهای خاصی میدهد. 19
راه خوشبختی را برایش آسان میکند. 20
بعد، مرگش را میرساند و دفنش میکند. 21
هر وقت هم خدا بخواهد، خودش زندهاش میکند. 22
انسان قدر میداند؟ بههیچوجه! تازه، کارهایی را که خدا به او فرمان داده، نمیکند! 23
انسان باید به خوراک خود خوب نگاه کند: 24
ما حسابی برف و باران فرو میریزیم 25
بعد، زمین را با ظرافت میشکافیم، 26
دانههای زیادی در آن میرویانیم 27
و همینطور تاکستان انگور و سبزیهای تازه 28
و درختان زیتون و نخلهای خرما 29
و باغهای انبوه 30
و میوهها و مراتع سرسبز 31
برای استفادۀ شما و چهارپایانتان. 32
وقتی آن فریاد گوشخراش شنیده شود، 33
همان روزی که انسان از برادر و خواهرش 34
و از پدر و مادرش 35
و از همسر و بچههایش فرار میکند، 36
چون آن روز هرکس خودش آنقدر گرفتاری دارد که به فکر دیگری نباشد، 37
آن روز صورتهایی نورانیاند 38
و خندان و شادان. 39
روی بعضی صورتها هم در آن روز غبار غم نشسته 40
و تاریکی آنها را پوشانده. 41
آنهایند همان بیدینهای تبهکار! 42