- 229
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عمر القزابری سوره مبارکه یس
تلاوت ترتیل سوره ای عمر القزابری به روایت ورش عن نافع _ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یس ﴿1﴾
یس [یاسین] (1)
وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ﴿2﴾
سوگند به قرآن حکمت آموز (2)
إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿3﴾
که تو از پیامبرانى (3)
عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿4﴾
بر راهى راست (4)
تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿5﴾
[این کتاب] فرو فرستاده [خداوند] پیروزمند مهربان است (5)
لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿6﴾
تا قومى را که پدرانشان هشدار نیافته بودند، و خود غافلند، هشدار دهى (6)
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿7﴾
به راستى که حکم [عذاب] بر بیشترینه آنان تحقق یافته است و ایشان ایمان نمى آورند (7)
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿8﴾
ما بر گردنهایشان غفل هایى نهاده ایم تا [دستانشان را بسته است به گردنها و] چانه هایشان و ایشان سرهایشان به بالا و نگاهشان به پایین است (8)
وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿9﴾
و در پیشاپیش آنان سدى و در پشتشان هم سدى نهادهایم و بر [دیدگان] آنان پردهاى افکنده ایم، لذا نمىتوانند دید (9)
وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿10﴾
براى ایشان یکسان است چه هشدارشان دهى، چه هشدارشان ندهى، ایشان ایمان نمى آورند (10)
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿11﴾
تنها کسى را توانى هشدار داد که از پند [کتاب آسمانى] پیروى کند و به نادیده از خداى رحمان بهراسد، پس او را به آمرزش و پاداشى ارجمند بشارت ده (11)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿12﴾
ما خود مردگان را [از نو] زنده مىکنیم و آنچه در گذشته انجام دادهاند، و حتى نقش گامهایشان را مى نویسیم، و همه چیز را در کتابى روشنگر بر شمارده ایم (12)
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿13﴾
و براى آنان مثلى بزن از شهروندانى که پیامبران به آنجا [نزدشان] آمدند (13)
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ ﴿14﴾
آنگاه که به نزد آنان دو تن را فرستادیم، و آنان را دروغگو شمردند، سپس جانب آنان را با [فرستادن] سومین فرد استوار داشتیم، آنگاه [همگى] گفتند ما به سوى شما [به رسالت] فرستاده شده ایم (14)
قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ﴿15﴾
گفتند شما جز بشرى همانند ما نیستید، و خداى رحمان چیزى فرو نفرستاده است، شما چیزى جز دروغ نمىگویید (15)
قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿16﴾
گفتند پروردگار ما مىداند که ما به سوى شما [به رسالت] فرستاده شده ایم (16)
وَمَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿17﴾
و بر عهده ما جز پیامرسانى آشکار چیزى نیست (17)
قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿18﴾
گفتند ما به شما فال بد مىزنیم، اگر دست برندارید، شما را سنگسار مىکنیم، و از ما عذابى دردناک به شما مىرسد (18)
قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿19﴾
گفتند فال بدتان با شماست، آیا چون اندرز داده شوید [باید فال بد بزنید؟]، حق این است که شما قومى تجاوز پیشه اید (19)
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ﴿20﴾
و مردى از دوردست شهر شتابان آمد، گفت اى قوم من از فرستادگان [پیامبران] پیروى کنید (20)
اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿21﴾
از کسانى که از شما پاداشى نمى خواهند و خود رهیافته اند، پیروى کنید (21)
وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿22﴾
و مرا نرسد که کسى را که مرا آفریده است، و شما هم به سوى او بازگردانده مىشوید، نپرستم (22)
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ ﴿23﴾
آیا به جاى او خدایانى را به پرستش گیرم که اگر خداى رحمان بلایى در حق من اراده کند، شفاعت ایشان مرا سود ندهد و نتوانند مرا نجات دهند (23)
إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿24﴾
من در آن صورت در گمراهى آشکارم (24)
إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿25﴾
پس سخن مرا بشنوید [و شهادت دهید] که من به پروردگارتان ایمان آورده ام (25)
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿26﴾
گفته شود وارد بهشت شو، گوید اى کاش قوم من مىدانستند (26)
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿27﴾
این را که پروردگارم مرا آمرزیده است، و مرا از گرامیان قرار داده است (27)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ﴿28﴾
و ما بر سر قوم او، پس از او، سپاهى از آسمان فرو نفرستادیم، و ما فرو فرستنده [آن] نبودیم (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
آن جز بانگ مرگبارى یگانه نبود، آنگاه ایشان خاموش شدند (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ﴿30﴾
اى دریغ بر بندگان، هیچ پیامبرى براى آنان نیامد، مگر آنکه او را ریشخند کردند (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ﴿31﴾
آیا نیندیشیدهاند که چه بسیار پیش از ایشان، نسلهایى را نابود کردیم که آنان به سوى اینان باز نگشتند (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و همگیشان جز جمعى نیستند که نزد ما احضار کرده شوند (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ﴿33﴾
و زمین پژمرده [بایر] مایه عبرتى است براى آنان که زنده اش گرداندیم و از آن دانه ها برآوردیم که از آن مىخورند (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ﴿34﴾
و در آن باغهایى از خرما و انگور پدید آوردیم و در آنجا چشمه ساران روان ساختیم (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا سرانجام از بار و بر آن و آنچه دستهاى خودشان عمل آورده بود، بخورند، آیا سپاس نمى گزارند؟ (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
پاک و منزه است کسى که همه گونه ها را آفریده است، از جمله آنچه زمین مىرویاند و نیز از [وجود] خودشان و نیز آنچه نمى شناسند (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
و براى آنان شب پدیده شگرفى است که روز را از آن جدا مىسازیم که آنگاه در تاریکى فرو مىروند (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید با قرار و قاعده[ى معینش] جریان دارد، این اندازه آفرینى [خداوند] پیروزمند داناست (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و ماه را نیز منزلگاه هایى مقرر داشته ایم تا [در سیر خویش] همچون شاخه خشکیده دیرینه باز مىگردد (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه خورشید را سزاوار است که [در سیر خود] به ماه برسد، و نه شب بر روز سبقت جوید، و همه در سپهرى شناورند (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
و مایه عبرتى است براى آنان که ما زاد و رودشان را در کشتى گرانبار سوار کردیم (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و براى آنان چیزى همانند آن آفریده ایم که سوارش مىشوند (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم آنان را غرقه مىسازیم، و فریادرسى ندارند، و نجات داده نشوند (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر رحمتى از سوى ما [بینند] و برخوردارى تا زمانى معین (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ﴿45﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه پیش روى شما و از آنچه پشت سرتان است، پروا کنید، باشد که مشمول رحمت شوید [اعراض کنند] (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ آیتى از آیات پروردگارشان براى آنان نیامده است مگر آنکه از آن رویگردان بوده اند (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند به شما روزى داده است، بخشش کنید، کافران به مؤمنان گویند، آیا کسى را خوراک دهیم که اگر خداوند بخواهد خوراکش مىدهد، شما جز در گمراهى آشکار نیستید (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
و گویند اگر راست مىگویید این وعده کى فرا مىرسد (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
جز بانگ مرگبار یگانه اى را انتظار نمى کشند که در حالى که ستیزه و جدل مىکنند، فروگیردشان (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
و در آن هنگام نه وصیتى توانند کرد و نه به سوى خانواده شان باز مىگردند (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
و در صور دمیده شود، آنگاه ایشان از گورها [برخیزند و] به سوى پروردگارشان بشتابند (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
گویند واى بر ما، کى ما را از خواب [گاه] مان برانگیخت؟ این همان است که خداى رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته اند (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
[سپس] جز بانگ مرگبار یگانه اى در کار نیست، آنگاه است که همگى [آنان] در نزد ما حاضر شدگانند (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
[بدانید که] امروز بر هیچ کس ستمى نرود، و جز در برابر کارى که کرده اید، جزا نیابید (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
بىگمان بهشتیان امروز در کارى خوش و خرمند (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
ایشان و جفت هایشان در سایه ساران بر روى اورنگ ها تکیه زده اند (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
در آنجا براى آنان میوههاست، و براى آنان هرچه طلب کنند، آماده است (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
سلام [بر شما]، این سخنى است از پروردگار مهربان (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
[و ندا آید] امروز اى گنهکاران [از نیکوکاران] جدا شوید (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿60﴾
آیا اى آدمیان با شما پیمان نبسته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید، که این راهى راست است (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
و به راستى گروهى بسیار از شما را گمراه کرد، آیا تعقل نمى کردید؟ (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این همان جهنمى است که به شما وعده داده شده بود (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
امروز به خاطر کفرى که مى ورزیدید، به آن درآیید (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهان هایشان مهر گذاریم و درباره آنچه مى کردند، دستهایشان با ما سخن بگویند، و پاهایشان گواهى دهند (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ﴿66﴾
و اگر خواهیم دیدگانشان را نابینا سازیم، آنگاه به سوى راه [/صراط] بشتابند، اما چگونه بنگرند (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ﴿67﴾
و اگر خواهیم آنان را در جایشان مسخ گردانیم، آنگاه نتوانند رفتارى کنند و نه بازگردند (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
و هر کس را که عمر [دراز] دهیم، خلقت [و رفتارش] را باژگونه کنیم، آیا تعقل نمىکنند؟ (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
و ما به او [پیامبر] شعر نیاموخته ایم، و سزاوار او [هم] نیست، این جز اندرز و قرآن مبین نیست (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
تا هر کس را که زنده [دل] است هشدار دهد و حجت را بر کافران تمام گرداند (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ﴿71﴾
آیا نیندیشیده اند که ما براى آنان از آنچه دستان [قدرت] مان بر سازد، چارپایانى آفریده ایم که ایشان داراى آن هستند (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
و آنها را رام ایشان گردانده ایم، لذا هم مرکوبشان از آنهاست و هم از آن مىخورند (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و براى آنان در آنها سودها و آشامیدنىهاست، آیا سپاس نمىگزارند؟ (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
و به جاى خداوند خدایانى را [به پرستش] گرفته اند به امید آنکه ایشان یارى یابند (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
[اما] آنها به یارى [دادن] ایشان توانایى ندارند، و ایشان براى آنها چون سپاهى هستند که در [عرصه قیامت] حاضر کرده شوند (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
پس سخنشان تو را اندوهگین نکند، ما آنچه پنهان مىدارند و آنچه آشکار مىدارند مىدانیم (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
آیا انسان نیندیشیده است که ما او را از نطفه اى آفریده ایم، آنگاه او جدل پیشه اى آشکار است (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و براى ما مثل مىزند و آفرینش خود را فراموش مىکند، گوید چه کسى استخوانها را -در حالى که پوسیده اند از نو زنده مى گرداند؟ (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورده است، زنده اش مىگرداند، او به هر آفرینشى دانا [و توانا]ست (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ﴿80﴾
همان کسى که براى شما از درخت سبز[تر و تازه] آتشى پدید آورد، که آنگاه از آن آتش مى افروزید (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده است، تواناى آن نیست که مانند ایشان را بیافریند، چرا، و او آفرینشگر داناست (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
امر او چون [آفرینش] چیزى را اراده کند، تنها همین است که به آن مىگوید موجود شو، [و بىدرنگ] موجود مىشود (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس منزه است کسى که ملکوت هر چیز به دست اوست و به سوى او باز گردانده مىشوید (83)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یس ﴿1﴾
یس [یاسین] (1)
وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ﴿2﴾
سوگند به قرآن حکمت آموز (2)
إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿3﴾
که تو از پیامبرانى (3)
عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿4﴾
بر راهى راست (4)
تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿5﴾
[این کتاب] فرو فرستاده [خداوند] پیروزمند مهربان است (5)
لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿6﴾
تا قومى را که پدرانشان هشدار نیافته بودند، و خود غافلند، هشدار دهى (6)
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿7﴾
به راستى که حکم [عذاب] بر بیشترینه آنان تحقق یافته است و ایشان ایمان نمى آورند (7)
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿8﴾
ما بر گردنهایشان غفل هایى نهاده ایم تا [دستانشان را بسته است به گردنها و] چانه هایشان و ایشان سرهایشان به بالا و نگاهشان به پایین است (8)
وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿9﴾
و در پیشاپیش آنان سدى و در پشتشان هم سدى نهادهایم و بر [دیدگان] آنان پردهاى افکنده ایم، لذا نمىتوانند دید (9)
وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿10﴾
براى ایشان یکسان است چه هشدارشان دهى، چه هشدارشان ندهى، ایشان ایمان نمى آورند (10)
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿11﴾
تنها کسى را توانى هشدار داد که از پند [کتاب آسمانى] پیروى کند و به نادیده از خداى رحمان بهراسد، پس او را به آمرزش و پاداشى ارجمند بشارت ده (11)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿12﴾
ما خود مردگان را [از نو] زنده مىکنیم و آنچه در گذشته انجام دادهاند، و حتى نقش گامهایشان را مى نویسیم، و همه چیز را در کتابى روشنگر بر شمارده ایم (12)
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿13﴾
و براى آنان مثلى بزن از شهروندانى که پیامبران به آنجا [نزدشان] آمدند (13)
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ ﴿14﴾
آنگاه که به نزد آنان دو تن را فرستادیم، و آنان را دروغگو شمردند، سپس جانب آنان را با [فرستادن] سومین فرد استوار داشتیم، آنگاه [همگى] گفتند ما به سوى شما [به رسالت] فرستاده شده ایم (14)
قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ﴿15﴾
گفتند شما جز بشرى همانند ما نیستید، و خداى رحمان چیزى فرو نفرستاده است، شما چیزى جز دروغ نمىگویید (15)
قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿16﴾
گفتند پروردگار ما مىداند که ما به سوى شما [به رسالت] فرستاده شده ایم (16)
وَمَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿17﴾
و بر عهده ما جز پیامرسانى آشکار چیزى نیست (17)
قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿18﴾
گفتند ما به شما فال بد مىزنیم، اگر دست برندارید، شما را سنگسار مىکنیم، و از ما عذابى دردناک به شما مىرسد (18)
قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿19﴾
گفتند فال بدتان با شماست، آیا چون اندرز داده شوید [باید فال بد بزنید؟]، حق این است که شما قومى تجاوز پیشه اید (19)
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ﴿20﴾
و مردى از دوردست شهر شتابان آمد، گفت اى قوم من از فرستادگان [پیامبران] پیروى کنید (20)
اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿21﴾
از کسانى که از شما پاداشى نمى خواهند و خود رهیافته اند، پیروى کنید (21)
وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿22﴾
و مرا نرسد که کسى را که مرا آفریده است، و شما هم به سوى او بازگردانده مىشوید، نپرستم (22)
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ ﴿23﴾
آیا به جاى او خدایانى را به پرستش گیرم که اگر خداى رحمان بلایى در حق من اراده کند، شفاعت ایشان مرا سود ندهد و نتوانند مرا نجات دهند (23)
إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿24﴾
من در آن صورت در گمراهى آشکارم (24)
إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿25﴾
پس سخن مرا بشنوید [و شهادت دهید] که من به پروردگارتان ایمان آورده ام (25)
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿26﴾
گفته شود وارد بهشت شو، گوید اى کاش قوم من مىدانستند (26)
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿27﴾
این را که پروردگارم مرا آمرزیده است، و مرا از گرامیان قرار داده است (27)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ﴿28﴾
و ما بر سر قوم او، پس از او، سپاهى از آسمان فرو نفرستادیم، و ما فرو فرستنده [آن] نبودیم (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
آن جز بانگ مرگبارى یگانه نبود، آنگاه ایشان خاموش شدند (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ﴿30﴾
اى دریغ بر بندگان، هیچ پیامبرى براى آنان نیامد، مگر آنکه او را ریشخند کردند (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ﴿31﴾
آیا نیندیشیدهاند که چه بسیار پیش از ایشان، نسلهایى را نابود کردیم که آنان به سوى اینان باز نگشتند (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و همگیشان جز جمعى نیستند که نزد ما احضار کرده شوند (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ﴿33﴾
و زمین پژمرده [بایر] مایه عبرتى است براى آنان که زنده اش گرداندیم و از آن دانه ها برآوردیم که از آن مىخورند (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ﴿34﴾
و در آن باغهایى از خرما و انگور پدید آوردیم و در آنجا چشمه ساران روان ساختیم (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا سرانجام از بار و بر آن و آنچه دستهاى خودشان عمل آورده بود، بخورند، آیا سپاس نمى گزارند؟ (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
پاک و منزه است کسى که همه گونه ها را آفریده است، از جمله آنچه زمین مىرویاند و نیز از [وجود] خودشان و نیز آنچه نمى شناسند (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
و براى آنان شب پدیده شگرفى است که روز را از آن جدا مىسازیم که آنگاه در تاریکى فرو مىروند (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید با قرار و قاعده[ى معینش] جریان دارد، این اندازه آفرینى [خداوند] پیروزمند داناست (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و ماه را نیز منزلگاه هایى مقرر داشته ایم تا [در سیر خویش] همچون شاخه خشکیده دیرینه باز مىگردد (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه خورشید را سزاوار است که [در سیر خود] به ماه برسد، و نه شب بر روز سبقت جوید، و همه در سپهرى شناورند (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
و مایه عبرتى است براى آنان که ما زاد و رودشان را در کشتى گرانبار سوار کردیم (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و براى آنان چیزى همانند آن آفریده ایم که سوارش مىشوند (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم آنان را غرقه مىسازیم، و فریادرسى ندارند، و نجات داده نشوند (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر رحمتى از سوى ما [بینند] و برخوردارى تا زمانى معین (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ﴿45﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه پیش روى شما و از آنچه پشت سرتان است، پروا کنید، باشد که مشمول رحمت شوید [اعراض کنند] (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ آیتى از آیات پروردگارشان براى آنان نیامده است مگر آنکه از آن رویگردان بوده اند (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند به شما روزى داده است، بخشش کنید، کافران به مؤمنان گویند، آیا کسى را خوراک دهیم که اگر خداوند بخواهد خوراکش مىدهد، شما جز در گمراهى آشکار نیستید (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
و گویند اگر راست مىگویید این وعده کى فرا مىرسد (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
جز بانگ مرگبار یگانه اى را انتظار نمى کشند که در حالى که ستیزه و جدل مىکنند، فروگیردشان (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
و در آن هنگام نه وصیتى توانند کرد و نه به سوى خانواده شان باز مىگردند (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
و در صور دمیده شود، آنگاه ایشان از گورها [برخیزند و] به سوى پروردگارشان بشتابند (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
گویند واى بر ما، کى ما را از خواب [گاه] مان برانگیخت؟ این همان است که خداى رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته اند (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
[سپس] جز بانگ مرگبار یگانه اى در کار نیست، آنگاه است که همگى [آنان] در نزد ما حاضر شدگانند (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
[بدانید که] امروز بر هیچ کس ستمى نرود، و جز در برابر کارى که کرده اید، جزا نیابید (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
بىگمان بهشتیان امروز در کارى خوش و خرمند (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
ایشان و جفت هایشان در سایه ساران بر روى اورنگ ها تکیه زده اند (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
در آنجا براى آنان میوههاست، و براى آنان هرچه طلب کنند، آماده است (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
سلام [بر شما]، این سخنى است از پروردگار مهربان (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
[و ندا آید] امروز اى گنهکاران [از نیکوکاران] جدا شوید (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿60﴾
آیا اى آدمیان با شما پیمان نبسته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید، که این راهى راست است (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
و به راستى گروهى بسیار از شما را گمراه کرد، آیا تعقل نمى کردید؟ (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این همان جهنمى است که به شما وعده داده شده بود (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
امروز به خاطر کفرى که مى ورزیدید، به آن درآیید (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهان هایشان مهر گذاریم و درباره آنچه مى کردند، دستهایشان با ما سخن بگویند، و پاهایشان گواهى دهند (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ﴿66﴾
و اگر خواهیم دیدگانشان را نابینا سازیم، آنگاه به سوى راه [/صراط] بشتابند، اما چگونه بنگرند (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ﴿67﴾
و اگر خواهیم آنان را در جایشان مسخ گردانیم، آنگاه نتوانند رفتارى کنند و نه بازگردند (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
و هر کس را که عمر [دراز] دهیم، خلقت [و رفتارش] را باژگونه کنیم، آیا تعقل نمىکنند؟ (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
و ما به او [پیامبر] شعر نیاموخته ایم، و سزاوار او [هم] نیست، این جز اندرز و قرآن مبین نیست (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
تا هر کس را که زنده [دل] است هشدار دهد و حجت را بر کافران تمام گرداند (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ﴿71﴾
آیا نیندیشیده اند که ما براى آنان از آنچه دستان [قدرت] مان بر سازد، چارپایانى آفریده ایم که ایشان داراى آن هستند (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
و آنها را رام ایشان گردانده ایم، لذا هم مرکوبشان از آنهاست و هم از آن مىخورند (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و براى آنان در آنها سودها و آشامیدنىهاست، آیا سپاس نمىگزارند؟ (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
و به جاى خداوند خدایانى را [به پرستش] گرفته اند به امید آنکه ایشان یارى یابند (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
[اما] آنها به یارى [دادن] ایشان توانایى ندارند، و ایشان براى آنها چون سپاهى هستند که در [عرصه قیامت] حاضر کرده شوند (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
پس سخنشان تو را اندوهگین نکند، ما آنچه پنهان مىدارند و آنچه آشکار مىدارند مىدانیم (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
آیا انسان نیندیشیده است که ما او را از نطفه اى آفریده ایم، آنگاه او جدل پیشه اى آشکار است (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و براى ما مثل مىزند و آفرینش خود را فراموش مىکند، گوید چه کسى استخوانها را -در حالى که پوسیده اند از نو زنده مى گرداند؟ (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورده است، زنده اش مىگرداند، او به هر آفرینشى دانا [و توانا]ست (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ﴿80﴾
همان کسى که براى شما از درخت سبز[تر و تازه] آتشى پدید آورد، که آنگاه از آن آتش مى افروزید (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده است، تواناى آن نیست که مانند ایشان را بیافریند، چرا، و او آفرینشگر داناست (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
امر او چون [آفرینش] چیزى را اراده کند، تنها همین است که به آن مىگوید موجود شو، [و بىدرنگ] موجود مىشود (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس منزه است کسى که ملکوت هر چیز به دست اوست و به سوى او باز گردانده مىشوید (83)