- 3853
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل محمد صدیق منشاوی ترتیل استاد محمد صدیق منشاوی- جزء 23
آشنایی با جزء بیست و سوم : جزء بیست و سوم شامل آیات یس ٢٨ تا آخر، صافات، ص، زمر ١ تا ٣١ می باشد محتوی سوره یس به سه اصل دین توحید، نبوت و معاد اشاره دارد...
جزء 23 - ترجمه مکارم شیرازی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ﴿28﴾
ما بعد از او بر قوم او هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم و هرگز سنت ما بر این نبود. (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
فقط یک صیحه آسمانی بود! ناگهان همگی خاموش شدند!! (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿30﴾
افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنها نیامد مگر اینکه او را استهزاء میکردند. (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿31﴾
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنها (به خاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان باز نمیگردند. (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و همه آنها روز قیامت نزد ما حاضر میشوند. (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ ﴿33﴾
زمین مرده برای آنها آیتی است، ما آنرا زنده کردیم، و دانه هائی از آن خارج ساختیم، و آنها از آن میخورند. (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ ﴿34﴾
و در آن باغهائی از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه هائی از آن بیرون فرستادیم. (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا از میوه آن بخورند در حالی که دست آنها هیچ دخالتی در ساختن آن نداشته است، آیا شکر خدا را بجا نمیآورند؟ (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین میرویاند، و از خود و از آنچه نمیدانند! (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
شب برای آنها (نیز) نشانه ای است (از عظمت خدا) ما روز را از آن بر میگیریم، ناگهان تاریکی آنها را فرا میگیرد. (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است، این تقدیر خداوند قادر و دانا است. (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و برای ماه منزلگاههائی قرار دادیم (و به هنگامی که این منازل را طی کرد) سرانجام به صورت شاخه کهنه (قوسی شکل و زرد رنگ) خرما در میآید. (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه برای خورشید سزاوار است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی میگیرد و هر کدام از آنها در مسیر خود شناورند. (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
این نیز برای آنها نشانه ای است (از عظمت پروردگار) که ما فرزندانشان را در کشتیهائی که مملو (از وسائل و بارها است) حمل کردیم. (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و برای آنها مرکبهای دیگری همانند آن آفریدیم. (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم آنها را غرق میکنیم، به طوری که نه فریادرسی داشته باشند، و نه کسی آنها را از دریا بگیرد. (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر باز هم رحمت ما شامل حال آنها شود و تا زمان معینی از این زندگی بهره گیرند. (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ﴿45﴾
هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه پیش رو و پشت سر شما است (از عذابهای الهی) بترسید، تا مشمول رحمت الهی شوید (اعتنا نمیکنند). (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ آیه ای از آیات پروردگارشان برای آنها نمیآید مگر اینکه از آن روی گردان میشوند. (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید کافران به مومنان میگویند آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد (پس خدا خواسته که او گرسنه باشد) شما فقط در گمراهی آشکارید. (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
آنها میگویند اگر راست میگوئید این وعده (قیامت) کی خواهد بود؟! (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
(اما) جز این انتظار نمیکشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فرو گیرد در حالی که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند! (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
(چنان غافلگیر میشوند که حتی) نمیتوانند وصیتی کنند، یا به سوی خانواده خود مراجعت نمایند! (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
(بار دیگر) در صور دمیده میشود ناگهان آنها از قبرها شتابان به سوی (دادگاه) پروردگارشان میروند. (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ﴿52﴾
می گویند ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت ؟ (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده و فرستادگان (او) راست گفتند. (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
صیحه واحدی بیش نیست (فریادی از این برمیخیزد) ناگهان همگی نزد ما حاضر میشوند. (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
امروز به هیچکس ستم نمیشود و جز آنچه را عمل میکردید جزا داده نمیشوید. (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
بهشتیان امروز به نعمتهای خدا مشغول و مسرورند (و از هر اندیشه ناراحت کننده برکنار). (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
آنها و همسرانشان در سایه های (قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکیه کرده اند! (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
برای آنها در بهشت میوه بسیار لذت بخشی است و هر چه بخواهند در اختیار آنها خواهد بود. (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
برای آنها سلام (و درود الهی) است، این سخنی است از ناحیه پروردگار (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
جدا شوید امروز ای گنهکاران! (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ﴿60﴾
آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم! که شیطان را پرستش نکنید که او برای شما دشمن آشکاری است ؟ (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است ؟ (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
او افراد زیادی از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟ (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این همان دوزخی است که به شما وعده داده میشد. (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
امروز وارد آن شوید و به آتش آن بسوزید به خاطر کفری که داشتید! (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهان آنها مهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهائی را که انجام میدادند شهادت میدهند. (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ ﴿66﴾
و اگر بخواهیم چشمان آنها را محو میکنیم، سپس برای عبور از راه میخواهند بر یکدیگر پیشی بگیرند اما چگونه میتوانند ببینند؟! (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ﴿67﴾
و اگر بخواهیم آنها را در جای خود مسخ میکنیم (و به مجسمه هائی بیروح مبدل میسازیم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند یا به عقب برگردند. (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
هر کس را که طول عمر دهیم در آفرینش واژگونه میکنیم (و به ناتوانی کودکی باز میگردانیم) آیا اندیشه نمیکنند؟ (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
ما هرگز شعر به او نیاموختیم، و شایسته او نیست، این (کتاب آسمانی) تنها ذکر و قرآن مبین است. (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
هدف این است که افرادی را که زنده اند انذار کند و بر کافران اتمام حجت شود و فرمان عذاب بر آنها مسلم گردد. (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ ﴿71﴾
آیا آنها ندیدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ایم چهار پایانی برای آنها آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟ (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذیه میکنند. (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و برای آنان منافع دیگری در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهای گوارائی، آیا با این حال شکرگزاری نمیکنند؟ (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
آنها غیر از خدا معبودانی برای خویش برگزیدند به این امید که یاری شوند. (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
ولی آنان قادر به یاری ایشان نیستند و این (عبادت کنندگان در قیامت) لشکر آنها خواهند بود که در آتش دوزخ حضور مییابند! (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
بنا بر این سخنان آنها تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان میدارند یا آشکار میکنند میدانیم! (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه ای بیارزش آفریدیم، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار برخاست! (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد، و گفت چه کسی این استخوانها را زنده میکند در حالی که پوسیده است ؟ (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو: همان کسی آنرا زنده میکند که نخستین بار آنرا آفرید، و او به هر مخلوقی آگاه است! (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿80﴾
همان کسی که برای شما از درخت سبز آتش آفرید، و شما به وسیله آن آتش میافروزید. (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید قدرت ندارد همانند آنها (انسانهای خاک شده) را بیافریند؟ آری (میتواند) و او آفریدگار دانا است! (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
فرمان او تنها این است که هر گاه چیزی را اراده کند به او میگوید: موجود باش آن نیز بلافاصله موجود میشود! (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس منزه است خداوندی که مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست او است، و (همگی) به سوی او باز میگردید. (83)
سوره 37: الصافات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿1﴾
سوگند به آنها که صف کشیده اند (و صفوف خود را منظم ساخته اند). (1)
فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا ﴿2﴾
همانها که قویا نهی میکنند (و باز میدارند). (2)
فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا ﴿3﴾
و آنها که پی درپی ذکر (الهی) را تلاوت میکنند. (3)
إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ ﴿4﴾
که معبود شما مسلما یکتاست. (4)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿5﴾
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست و پروردگار مشرقها! (5)
إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ﴿6﴾
ما آسمان پائین را با ستارگان تزیین کردیم. (6)
وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ ﴿7﴾
و آن را از هر شیطان خبیثی حفظ نمودیم. (7)
لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ ﴿8﴾
آنها نمیتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و هرگاه چنین بخواهند) از هر سو هدف تیرها قرار میگیرند! (8)
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿9﴾
آنها به شدت به عقب رانده میشوند، و برای آنان عذاب دائم است. (9)
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿10﴾
مگر آنها که در لحظه ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند که شهاب ثاقب آنها را تعقیب میکند! (10)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِینٍ لَازِبٍ﴿11﴾
از آنها بپرس: آیا آفرینش (و معاد) آنان سختتر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین) ما آنها را از گل چسبنده ای آفریدیم. (11)
بَلْ عَجِبْتَ وَیَسْخَرُونَ ﴿12﴾
تو از انکار آنها تعجب میکنی، ولی آنها مسخره میکنند! (12)
وَإِذَا ذُکِّرُوا لَا یَذْکُرُونَ ﴿13﴾
و هنگامی که به آنها تذکر داده شود هرگز متذکر نمیشوند. (13)
وَإِذَا رَأَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ ﴿14﴾
و هنگامی که معجزه ای را ببینند دیگران را نیز به استهزا دعوت میکنند! (14)
وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿15﴾
و میگویند این فقط سحر آشکاری است. (15)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿16﴾
آنها میگویند آیا هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر برانگیخته خواهیم شد! (16)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿17﴾
یا پدران نخستین ما (باز میگردند)؟ (17)
قُلْ نَعَمْ وَأَنْتُمْ دَاخِرُونَ ﴿18﴾
بگو آری، همه شما زنده میشوید، در حالی که خوار و کوچک خواهید بود. (18)
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ یَنْظُرُونَ ﴿19﴾
تنها یک صیحه عظیم واقع میشود ناگهان همه (از قبرها بر میخیزند و) نگاه میکنند. (19)
وَقَالُوا یَا وَیْلَنَا هَذَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿20﴾
و میگویند: ای وای بر ما این روز جزا است. (20)
هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿21﴾
(آری) این همان روز جدائی است که شما آن را تکذیب میکردید (جدای حق از باطل). (21)
احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ ﴿22﴾
(در این هنگام به فرشتگان دستور داده میشود) ظالمان و همردیفان آنها و آنچه را میپرستیدند … (22)
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ ﴿23﴾
(آری آنچه را) جز خدا میپرستیدند جمع کنید و به سوی راه دوزخ هدایتشان نمائید. (23)
وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ ﴿24﴾
آنها را متوقف سازید که باید بازپرسی شوند. (24)
مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ ﴿25﴾
شما چرا از هم یاری نمیطلبید. (25)
بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿26﴾
ولی آنها در آن روز تسلیم قدرت خداوندند. (26)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿27﴾
(و در اینحال) آنها رو به یکدیگر کرده و از هم سؤ ال میکنند … (27)
قَالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿28﴾
گروهی میگویند: (شما رهبران گمراه ما) از طریق خیرخواهی و نیکی وارد شدید (اما جز مکر و فریب چیزی در کارتان نبود). (28)
قَالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿29﴾
(آنها در جواب) میگویند: شما خودتان اهل ایمان نبودید (تقصیر ما چیست)؟ (29)
وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿30﴾
ما هیچگونه سلطه ای بر شما نداشتیم، بلکه شما خود قومی طغیانگر بودید! (30)
فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿31﴾
اکنون فرمان خدا بر همه ما مسلم شده، و همگی از عذاب او میچشیم. (31)
فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ ﴿32﴾
(آری) ما شما را گمراه کردیم همانگونه که خود گمراه بودیم. (32)
فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿33﴾
همه آنها (پیشوایان و پیروان گمراه) در آن روز در عذاب الهی مشترکند. (33)
إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿34﴾
(آری) ما اینگونه با مجرمان رفتار میکنیم. (34)
إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿35﴾
چرا که وقتی به آنها لا اله الا الله گفته میشد استکبار میکردند. (35)
وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ ﴿36﴾
و پیوسته میگفتند: آیا ما خدایان خود را به خاطر شاعر دیوانه ای رها کنیم؟! (36)
بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ ﴿37﴾
چنین نیست، او حق آورده، و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است. (37)
إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ ﴿38﴾
اما شما (مستکبران کوردل) به طور مسلم عذاب دردناک (الهی) را خواهید چشید. (38)
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿39﴾
و جز به اعمالی که انجام میدادید جزا داده نمیشوید. (39)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
جز بندگان مخلص پروردگار (که از همه این مجازاتها برکنارند). (40)
أُولَئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ ﴿41﴾
برای آنها (بندگان مخلص) روزی معین و ویژه ای است. (41)
فَوَاکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ ﴿42﴾
میوه های گوناگون پر ارزش، و آنها مورد احترامند. (42)
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿43﴾
در باغهای پرنعمت بهشت. (43)
عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿44﴾
بر تختها روبروی یکدیگر تکیه زده اند. (44)
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿45﴾
گرداگرد آنها قدحهای لبریز از شراب طهور را میگردانند (45)
بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ ﴿46﴾
شرابی که سفید و درخشنده و لذتبخش برای نوشندگان است. (46)
لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ ﴿47﴾
شرابی که نه در آن مایه فساد عقل است نه موجب مستی میگردد. (47)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿48﴾
و نزد آنها همسرانی است که جز به شوهران خود عشق نمیورزند و چشمانی درشت (و زیبا) دارند. (48)
کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿49﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است). (49)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿50﴾
(در حالی که آنها غرق گفتگو هستند) و بعضی رو به بعضی دیگر کرده سؤ ال میکنند … (50)
قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ ﴿51﴾
یکی از آنها میگوید: من همنشینی داشتم. (51)
یَقُولُ أَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ ﴿52﴾
که پیوسته میگفت: آیا (به راستی) تو این سخن را باور کرده ای ؟… (52)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿53﴾
که وقتی ما مردیم و خاک و استخوان شدیم (بار دیگر) زنده میشویم، و جزا داده خواهیم شد؟! (53)
قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿54﴾
(سپس) میگوید: آیا شما میتوانید از او خبری بگیرید؟ (54)
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ ﴿55﴾
اینجاست که به جستجو بر میخیزد و نگاهی میکند ناگهان او را در وسط جهنم میبیند! (55)
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدِینِ ﴿56﴾
می گوید: به خدا سوگند چیزی نمانده بود که مرا نیز به هلاکت بکشانی! (56)
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿57﴾
و هر گاه نعمت پروردگارم نبود من نیز از احضار شدگان در دوزخ بودم! (57)
أَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿58﴾
(ای دوستان) آیا ما هرگز نمیمیریم ؟ (و در بهشت جاودانه خواهیم بود). (58)
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿59﴾
و جز همان مرگ اول مرگی به سراغ ما نخواهد آمد و ما هرگز مجازات نخواهیم شد؟ (چه نعمتی برای خدای من!). (59)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿60﴾
راستی این پیروزی بزرگی است. (60)
لِمِثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿61﴾
آری برای مثل این پاداش تلاشگران باید بکوشند. (61)
أَذَلِکَ خَیْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ﴿62﴾
آیا این (نعمتهای جاویدان بهشت) بهتر است یا درخت (نفرت انگیز) زقوم؟! (62)
إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ ﴿63﴾
ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم. (63)
إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ ﴿64﴾
درختی است که از قعر جهنم میروید! (64)
طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ ﴿65﴾
شکوفه آن مانند کله های شیاطین است. (65)
فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿66﴾
آنها (مجرمان) از آن میخورند و شکم خود را از آن پر میکنند. (66)
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِیمٍ ﴿67﴾
سپس روی آن آب داغ متعفنی مینوشند. (67)
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِیمِ ﴿68﴾
سپس بازگشت آنها به سوی جهنم است. (68)
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّینَ ﴿69﴾
چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند. (69)
فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ یُهْرَعُونَ ﴿70﴾
با اینحال با سرعت به دنبال آنان میدوند. (70)
وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ ﴿71﴾
قبل از آنها اکثر پیشینیان (نیز) گمراه شدند. (71)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِیهِمْ مُنْذِرِینَ ﴿72﴾
ما در میان آنها انذارکنندگانی فرستادیم. (72)
فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ ﴿73﴾
بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود؟ (73)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿74﴾
مگر بندگان مخلص ما! (74)
وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ﴿75﴾
نوح ما را ندا کرد (و ما دعای او را اجابت کردیم)، و چه خوب اجابت کننده ای هستیم. (75)
وَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿76﴾
و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهائی بخشیدیم. (76)
وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ ﴿77﴾
و فرزندانش را بازماندگان (روی زمین) قرار دادیم. (77)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿78﴾
و نام نیک او را در میان امتهای بعد باقی گذاردیم. (78)
سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ ﴿79﴾
سلام باد بر نوح در میان جهانیان. (79)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿80﴾
ما اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (80)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿81﴾
چرا که او از بندگان با ایمان ما بود. (81)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿82﴾
سپس دیگران (دشمنان او) را غرق کردیم. (82)
وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ﴿83﴾
و از پیروان او (نوح) ابراهیم بود. (83)
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿84﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد. (84)
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿85﴾
هنگامی که به پدر و قومش گفت: اینها چه چیز است که میپرستید؟! (85)
أَئِفْکًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ﴿86﴾
آیا غیر از خدا، به سراغ این معبودان دروغین میروید؟ (86)
فَمَا ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿87﴾
شما درباره پروردگار عالمیان چه گمان میبرید؟ (87)
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ ﴿88﴾
(سپس) او نگاهی به ستارگان افکند. (88)
فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿89﴾
و گفت من بیمارم (و با شما به مراسم جشن نمیآیم). (89)
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ﴿90﴾
آنها از او روی برتافته و به او پشت کردند (و به سرعت دور شدند). (90)
فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿91﴾
(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهی به معبودان آنها کرد و از روی تمسخر گفت: چرا از این غذاها نمیخورید؟ (91)
مَا لَکُمْ لَا تَنْطِقُونَ ﴿92﴾
(اصلا) چرا سخن نمیگوئید؟! (92)
فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ ﴿93﴾
سپس ضربه ای محکم با دست راست و با توجه بر پیکر آنها فرود آورد (و همه را جز بت بزرگ در هم شکست) (93)
فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ﴿94﴾
آنها با سرعت به سراغ او آمدند. (94)
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿95﴾
او (ابراهیم) گفت: آیا چیزی را میپرستید که با دست خود میتراشید؟ (95)
وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿96﴾
با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهائی را که میسازید! (96)
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ﴿97﴾
آنها گفتند بنای مرتفعی برای او بسازید، و او را در جهنمیاز آتش بیفکنید! (97)
فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ﴿98﴾
آنها طرحی برای نابودی ابراهیم ریخته بودند ولی ما آنها را پست و مغلوب ساختیم. (98)
وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿99﴾
(او از این مهلکه به سلامت بیرون آمد) و گفت: من به سوی پروردگارم میروم او مرا هدایت خواهد کرد. (99)
رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿100﴾
پروردگارا! به من از (فرزندان) صالح ببخش. (100)
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿101﴾
ما او (ابراهیم) را به نوجوانی بردبار و پر استقامت بشارت دادیم. (101)
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ﴿102﴾
هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید گفت: فرزندم من در خواب دیدم که باید تو را ذبح کنم! بنگر نظر تو چیست ؟ گفت: پدرم هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت! (102)
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿103﴾
هنگامی که هر دو تسلیم و آماده شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد … (103)
وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿104﴾
او را ندا دادیم که ای ابراهیم! (104)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿105﴾
آنچه را در خواب ماموریت یافتی انجام دادی، ما اینگونه نیکوکاران را جزا میدهیم. (105)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿106﴾
این مسلما امتحان مهم و آشکاری است. (106)
وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿107﴾
ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم. (107)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿108﴾
و نام نیک او را در امتهای بعد باقی گذاردیم. (108)
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿109﴾
سلام بر ابراهیم باد! (109)
کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿110﴾
اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (110)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿111﴾
او (ابراهیم) از بندگان با ایمان ما است. (111)
وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿112﴾
ما او را به اسحاق، پیامبری صالح، بشارت دادیم. (112)
وَبَارَکْنَا عَلَیْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ﴿113﴾
ما به او و اسحاق برکت دادیم، و از دودمان آنها افرادی نیکوکار به وجود آمدند و افرادی که آشکارا به خود ستم کردند. (113)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿114﴾
ما به موسی و هارون نعمت بخشیدیم. (114)
وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿115﴾
آنها و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم. (115)
وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿116﴾
و آنها را یاری کردیم تا بر دشمنان خود پیروز شدند. (116)
وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ﴿117﴾
ما به آنها کتاب (آسمانی) دادیم. (117)
وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿118﴾
آنها را به راه راست هدایت کردیم. (118)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِمَا فِی الْآخِرِینَ ﴿119﴾
و ذکر خیر آنها را در اقوام بعد باقی گذاردیم. (119)
سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿120﴾
سلام بر موسی و هارون. (120)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿121﴾
ما اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (121)
إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿122﴾
آنها از بندگان مؤ من ما بودند. (122)
وَإِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿123﴾
و الیاس از رسولان ما بود. (123)
إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿124﴾
به خاطر بیاور هنگامی که به قومش گفت: آیا تقوا پیشه نمیکنید؟ (124)
أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ ﴿125﴾
آیا بت بعل را میخوانید و بهترین خالقها را رها میسازید؟! (125)
اللَّهَ رَبَّکُمْ وَرَبَّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿126﴾
خدائی که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما است. (126)
فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿127﴾
اما آنها او را تکذیب کردند ولی مسلما همگی در دادگاه عدل الهی احضار میشوند. (127)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿128﴾
مگر بندگان مخلص خدا. (128)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿129﴾
ما نام نیک او (الیاس) را در میان امتهای بعد برقرار ساختیم. (129)
سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ ﴿130﴾
سلام بر الیاسین. (130)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿131﴾
ما اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (131)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿132﴾
او از بندگان مؤ من ما است. (132)
وَإِنَّ لُوطًا لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿133﴾
لوط از رسولان ما بود. (133)
إِذْ نَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿134﴾
به خاطر بیاور زمانی را که او و خاندانش را نجات همگی دادیم. (134)
إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿135﴾
مگر پیرزنی که در میان آن قوم باقی ماند (و به سرنوشت آنها گرفتار شد). (135)
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿136﴾
سپس بقیه را نابود کردیم. (136)
وَإِنَّکُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَیْهِمْ مُصْبِحِینَ ﴿137﴾
و شما پیوسته صبحگاهان از کنار (ویرانه های شهرهای) آنها عبور میکنید … (137)
وَبِاللَّیْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿138﴾
و شبانگاه، آیا نمیاندیشید. (138)
وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿139﴾
و یونس از رسولان ما بود. (139)
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿140﴾
به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی مملو (از جمعیت و بار) فرار کرد. (140)
فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ ﴿141﴾
و با آنها قرعه افکند (و قرعه بنام او اصابت کرد و) مغلوب شد. (141)
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿142﴾
(او را به دریا افکندند) و ماهی عظیمی او را بلعید، در حالی که مستحق ملامت بود! (142)
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ﴿143﴾
و اگر او از تسبیح کنندگان نبود… (143)
لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿144﴾
تا روز قیامت در شکم ماهی میماند. (144)
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ ﴿145﴾
(به هر حال ما او را رهائی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود. (145)
وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ ﴿146﴾
و کدوبنی بر او رویاندیم (تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد). (146)
وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ﴿147﴾
و او را به سوی جمعیت یکصد هزار نفری، یا بیشتر، فرستادیم. (147)
فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ﴿148﴾
آنها ایمان آوردند و تا مدت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره مند ساختیم. (148)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿149﴾
از آنها بپرس: آیا پروردگار تو دخترانی دارد و پسران از آن آنها است؟! (149)
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِکَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿150﴾
آیا ما فرشتگان را به صورت دختران آفریدیم و آنها ناظر بودند؟! (150)
أَلَا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ ﴿151﴾
بدانید آنها با این تهمت بزرگشان میگویند. (151)
وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿152﴾
خداوند فرزندی آورده! ولی آنها قطعا دروغ میگویند! (152)
أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ ﴿153﴾
آیا دختران را بر پسران ترجیح داده ؟ (153)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿154﴾
شما چگونه حکم میکنید؟ (و هیچ میفهمید چه میگوئید؟). (154)
أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿155﴾
آیا متذکر نمیشوید؟ (155)
أَمْ لَکُمْ سُلْطَانٌ مُبِینٌ ﴿156﴾
آیا شما دلیل روشنی در این باره دارید؟ (156)
فَأْتُوا بِکِتَابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿157﴾
کتابتان را بیاورید اگر راست میگویید! (157)
وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴿158﴾
آنها میان او و جن (خویشاوندی و) نسبتی قائل شدند، در حالی که جنیان به خوبی میدانستند که این بت پرستان در دادگاه الهی احضار میشوند. (158)
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿159﴾
منزه است خداوند از توصیفی که آنها میکنند. (159)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿160﴾
مگر بندگان مخلص خدا. (160)
فَإِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿161﴾
شما و آنچه پرستش میکنید، (161)
مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ بِفَاتِنِینَ ﴿162﴾
هرگز نمیتوانید کسی را (با آن) فریب دهید. (162)
إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیمِ ﴿163﴾
مگر آنها که میخواهند در آتش دوزخ بسوزند. (163)
وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ ﴿164﴾
هر یک از ما مقام معلومی داریم. (164)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿165﴾
و ما همگی (برای اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستاده ایم. (165)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿166﴾
و ما همگی تسبیح او میگوییم. (166)
وَإِنْ کَانُوا لَیَقُولُونَ ﴿167﴾
آنها پیوسته میگفتند: (167)
لَوْ أَنَّ عِنْدَنَا ذِکْرًا مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿168﴾
اگر یکی از کتب پیشینیان نزد ما بود، (168)
لَکُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿169﴾
ما از بندگان مخلص خدا بودیم. (169)
فَکَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿170﴾
(اما هنگامی که این کتاب بزرگ آسمانی بر آنها نازل شد) آنها به آن کافر شدند ولی بزودی نتیجه کار خود را خواهند دانست. (170)
وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ ﴿171﴾
وعده قطعی ما برای بندگان مرسل ما از قبل مسلم شده. (171)
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿172﴾
که آنها یاری میشوند. (172)
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿173﴾
و لشکر ما (در تمام صحنه ها) پیروزند. (173)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿174﴾
از آنها روی بگردان تا زمان معینی (تا زمانی که فرمان جهاد صادر شود). (174)
وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿175﴾
و وضع آنها را بنگر (چه بیمحتوا است) اما به زودی آنها (محصول اعمال خود را) میبینند. (175)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿176﴾
آیا آنها برای عذاب ما عجله میکنند؟! (176)
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنْذَرِینَ ﴿177﴾
اما هنگامی که عذاب ما در صحن خانه هاشان فرود آید صبحگاهان بدی خواهند داشت. (177)
وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿178﴾
از آنها روی بگردان تا زمان معینی. (178)
وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿179﴾
و وضع کارشان را ببین، آنها نیز به زودی (محصول اعمال خود را) میبینند. (179)
سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿180﴾
منزه است پروردگار، پروردگار عزت (و قدرت) از توصیفهایی که آنها میکنند. (180)
وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ ﴿181﴾
و سلام بر رسولان. (181)
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿182﴾
و حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار عالمیان است. (182)
سوره 38: ص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ ﴿1﴾
ص، سوگند به قرآنی که متضمن ذکر است (که این کتاب اعجاز الهی است). (1)
بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿2﴾
ولی کافران گرفتار غرور و اختلافند. (2)
کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِینَ مَنَاصٍ ﴿3﴾
چه بسیار اقوامی را که پیش از آنها هلاک کردیم و به هنگام نزول عذاب فریاد میزدند، ولی وقت نجات گذشته بود! (3)
وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ ﴿4﴾
آنها تعجب کردند که چرا پیامبر انذار کننده ای از میان آنها برخاسته، و کافران گفتند: این ساحر دروغگوئی است! (4)
أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عُجَابٌ ﴿5﴾
آیا او بجای اینهمه خدایان خدای واحدی قرار داده ؟ این راستی چیز عجیبی است؟! (5)
وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ یُرَادُ﴿6﴾
سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند بروید و خدایانتان را محکم بچسبید که میخواهند ما را به سوی بدبختی بکشانند! (6)
مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿7﴾
ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیده ایم، این فقط یک دروغ است! (7)
أَأُنْزِلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْ ذِکْرِی بَلْ لَمَّا یَذُوقُوا عَذَابِ ﴿8﴾
آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او (محمد) نازل شده ؟، آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند بلکه آنها هنوز عذاب الهی را نچشیده اند (که اینچنین گستاخانه سخن میگویند). (8)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّکَ الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ ﴿9﴾
مگر خزائن رحمت پروردگار قادر و بخشنده ات نزد آنها است (تا به هر کس میل دارند بدهند)؟! (9)
أَمْ لَهُمْ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَلْیَرْتَقُوا فِی الْأَسْبَابِ ﴿10﴾
یا اینکه مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو است از آن آنها است ؟ (اگر چنین است) به آسمانها بروند (و جلو نزول وحی را بر قلب پاک محمد بگیرند). (10)
جُنْدٌ مَا هُنَالِکَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ ﴿11﴾
(آری) اینها لشکر کوچک شکست خورده ای از احزابند! (11)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿12﴾
قبل از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پیامبران ما را) تکذیب کردند. (12)
وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَیْکَةِ أُولَئِکَ الْأَحْزَابُ ﴿13﴾
و قوم ثمود و لوط و اصحاب الایکه (قوم شعیب)، اینها احزابی بودند (که به تکذیب پیامبران برخاستند). (13)
إِنْ کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿14﴾
هر یک از این گروهها رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهی درباره آنها تحقق یافت. (14)
وَمَا یَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ﴿15﴾
اینها (با این اعمالشان) انتظاری جز این نمیکشند که یک صیحه آسمانی فرود آید صیحه ای که در آن بازگشت نیست (و همگی را نابود سازد). (15)
وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ یَوْمِ الْحِسَابِ ﴿16﴾
آنها (از روی خیره سری) گفتند. پروردگارا! نصیب ما را از عذابت هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده! (16)
اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿17﴾
در برابر آنچه میگویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داود صاحب قدرت و توبه کار را. (17)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿18﴾
ما کوهها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح میگفتند. (18)
وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿19﴾
پرندگان را نیز دستجمعی مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند) و همه اینها بازگشت کننده به سوی او بودند. (19)
وَشَدَدْنَا مُلْکَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿20﴾
و حکومت او را استحکام بخشیدیم، هم دانش به او دادیم و هم داوری عادلانه. (20)
وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿21﴾
آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)
إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿22﴾
هنگامی که (بی هیچ مقدمه) بر او وارد شدند و او از مشاهده آنها وحشت کرد، گفتند نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری تعدی کرده، اکنون در میان ما به حق داوری کن و ستم روا مدار، و ما را به راه راست هدایت فرما. (22)
إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ ﴿23﴾
این برادر من است نود و نه میش دارد، و من یکی بیش ندارم، اما او اصرار میکند که این یکی را هم به من واگذار! و از نظر سخن بر من غلبه کرده است. (23)
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ ﴿24﴾
(داود) گفت: مسلما او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش بر تو ستم کرده، و بسیاری از دوستان به یکدیگر ستم میکنند مگر آنها که ایمان آورده اند و عمل صالح دارند، اما عده آنان کم است!، داود گمان کرد ما او را (با این ماجرا) آزموده ایم، از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿25﴾
ما این عمل را بر او بخشیدیم، و او نزد ما دارای مقام والا و آینده نیک است. (25)
یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿26﴾
ای داود ما تو را خلیفه (و نماینده خود) در زمین قرار دادیم، در میان مردم به حق داوری کن، و از هوای نفس پیروی منما که تو را از راه خدا منحرف میسازد، کسانی که از راه خدا گمراه شوند عذاب شدیدی به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند. (26)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿27﴾
ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنها است بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است وای بر کافران از آتش (دوزخ). (27)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ﴿28﴾
آیا کسانی را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران! (28)
کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿29﴾
این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان مغز (و اندیشه) متذکر شوند. (29)
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿30﴾
ما سلیمان را به داود بخشیدیم، چه بنده خوبی ؟ چرا که همواره به سوی خدا بازگشت میکرد (و به یاد او بود). (30)
إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ ﴿31﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند. (31)
فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿32﴾
گفت من این اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم (من میخواهم از آنها در جهاد استفاده کنم او همچنان به آنها نگاه میکرد) تا از دیدگانش پنهان شدند. (32)
رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿33﴾
(آنها آنقدر جالب بودند که گفت) بار دیگر آنها را بازگردانید و دست به ساقها و گردنهای آنها کشید (و آنها را نوازش داد). (33)
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿34﴾
ما سلیمان را آزمودیم، و بر کرسی او جسدی افکندیم، سپس او به درگاه خداوند انابه کرد. (34)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾
گفت: پروردگارا مرا ببخش، و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد، که تو بسیار بخشنده ای. (35)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾
ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند، و به هر جا او میخواهد برود. (36)
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾
و شیاطین را مسخر او ساختیم، هر بناء و غواصی از آنها. (37)
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾
و گروه دیگری (از شیاطین) را در غل و زنجیر (تحت سلطه او) قرار دادیم. (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾
(و به او گفتیم) این عطای ماست به هر کس میخواهی (و صلاح میبینی) ببخش و از هر کس میخواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست. (39)
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿40﴾
و برای او (سلیمان) نزد ما مقامی ارجمند و سرانجامی نیک است. (40)
وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ﴿41﴾
به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامی که پروردگارش را خوانده که شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده. (41)
ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿42﴾
(به او گفتیم) پای خود را بر زمین بکوب این، چشمه آبی خنک برای شستشو و نوشیدن است. (42)
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿43﴾
و خانواده اش را به او بخشیدیم، و همانند آنها را با آنها قرار دادیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذکری برای صاحبان فکر. (43)
وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿44﴾
(و به او گفتیم) بسته ای از ساقه های گندم (یا مانند آن) را برگیر و به او (همسرت) بزن و سوگند خود را مشکن، ما او را شکیبا یافتیم، چه بنده خوبی که بسیار بازگشت کننده به سوی خدا بود؟ (44)
وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَالْأَبْصَارِ ﴿45﴾
و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را صاحبان دستهای (نیرومند) و چشمهای (بینا). (45)
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ ﴿46﴾
ما آنها را با خلوص ویژه ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود. (46)
وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ ﴿47﴾
و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند. (47)
وَاذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَذَا الْکِفْلِ وَکُلٌّ مِنَ الْأَخْیَارِ ﴿48﴾
و به خاطر بیاور اسماعیل و الیسع و ذالکفل را که همه از نیکان بودند. (48)
هَذَا ذِکْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿49﴾
این یک یادآوری است، و برای پرهیزگاران بازگشت نیکوئی است. (49)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿50﴾
باغهای جاویدان بهشتی که درهایش به روی آنان گشوده است. (50)
مُتَّکِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿51﴾
در حالی که در آن بر تختها تکیه کرده اند و انواع میوه ها و نوشیدنیهای گوناگون در اختیار آنان است. (51)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿52﴾
و نزد آنان همسرانی است که تنها چشم به شوهرانشان دوخته اند و همگی هم سن و سالند. (52)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِیَوْمِ الْحِسَابِ ﴿53﴾
این چیزی است که برای روز حساب به شما وعده داده میشود (وعدهای تخلف ناپذیر). (53)
إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ ﴿54﴾
این روزی ما است که هرگز پایان نمیگیرد. (54)
هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿55﴾
این (پاداش پرهیزگاران است) و برای طغیانگران بدترین محل بازگشت است. (55)
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿56﴾
دوزخ است که در آن وارد میشوند و چه بستر بدی است؟! (56)
هَذَا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿57﴾
این نوشابه حمیم و غساق است دو مایع سوزان و تیره رنگ) که باید از آن بچشند. (57)
وَآخَرُ مِنْ شَکْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿58﴾
و جز اینها کیفرهای دیگری همشکل آن را دارند. (58)
هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿59﴾
(به آنها گفته میشود) این فوجی است که همراه شما وارد دوزخ همان رؤ سای ضلالند) خوشامد بر آنها مباد، همگی در آتش خواهند سوخت. (59)
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِکُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿60﴾
آنها (به رؤ سای خود) میگویند: بلکه خوشامد بر شما مباد که این عذاب را شما برای ما فراهم ساختید، چه بد قرارگاهی است اینجا؟! (60)
قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِی النَّارِ ﴿61﴾
(سپس) میگویند: پروردگارا هر کس این عذاب را برای ما فراهم ساخته عذابی مضاعف در آتش بر او بیفزا. (61)
وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ ﴿62﴾
آنها میگویند چرا مردانی را که ما از اشرار میشمردیم (در اینجا، در آتش دوزخ) نمیبینیم. (62)
أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِیًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿63﴾
آیا ما آنها را به سخریه گرفتیم یا (به اندازهای حقیر بودند که) چشمها آنها را نمیدید؟! (63)
إِنَّ ذَلِکَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿64﴾
این یک واقعیت است گفتگوهای خصمانه دوزخیان! (64)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿65﴾
بگو من فقط یک انذارکننده ام و هیچ معبودی جز خداوند یگانه قهار نیست. (65)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿66﴾
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، پروردگار عزیز و غفار. (66)
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ ﴿67﴾
بگو: این یک خبر بزرگ است! (67)
أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿68﴾
که شما از آن روی گردان هستید. (68)
مَا کَانَ لِیَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿69﴾
من از ملاء اعلی (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامی که (درباره آفرینش آدم مخاصمه میکردند خبر ندارم. (69)
إِنْ یُوحَى إِلَیَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿70﴾
تنها چیزی که به من وحی میشود این است که من انذارکننده آشکاری هستم. (70)
إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِینٍ ﴿71﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به ملائکه گفت: من بشری را از گل میآفرینم. (71)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿72﴾
هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح خودم در آن دمیدم برای او سجده کنید. (72)
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿73﴾
در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند. (73)
إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿74﴾
جز ابلیس که تکبر ورزید و از کافران بود! (74)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ ﴿75﴾
گفت: ای ابلیس چه چیز مانع تو از سجده کردن بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم گردید؟ آیا تکبر کردی، یا از برترین بودی ؟ (بالاتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!). (75)
قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ ﴿76﴾
گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفریده ای و او را از گل. (76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿77﴾
فرمود: از آسمانها (و از صفوف ملائکه) خارج شو که تو رانده درگاه منی! (77)
وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿78﴾
و مسلما لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود. (78)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿79﴾
عرض کرد: پروردگار من! مرا تا روزی که انسانها برانگیخته میشوند مهلت ده. (79)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿80﴾
فرمود تو از مهلت داده شدگانی. (80)
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿81﴾
ولی تا روز و زمان معینی. (81)
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿82﴾
گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم کرد (82)
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿83﴾
مگر بندگان خالص تو از میان آنها. (83)
قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿84﴾
فرمود: به حق سوگند، و حق میگویم. (84)
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَمِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿85﴾
که جهنم را از تو و پیروانت همگی پر خواهم کرد. (85)
قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ ﴿86﴾
بگو: (ای پیامبر!) من از شما هیچ پاداشی نمیطلبم و من از متکلفین نیستم (سخنانم روشن و همراه با دلیل است). (86)
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿87﴾
این ( قرآن) وسیله تذکر برای همه جهانیان است. (87)
وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ ﴿88﴾
و خبر آن را بعد از مدتی میشنوید! (88)
سوره 39: الزمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿1﴾
این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است. (1)
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿2﴾
ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان. (2)
أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ ﴿3﴾
آگاه باشید دین خالص از آن خدا است، و آنها که غیر از خدا را اولیای خود قرار دادند، و دلیلشان این بود که اینها را نمیپرستیم مگر به خاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند، خداوند روز قیامت میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میکند، خداوند آن کس را که دروغگو و کفران کننده است هرگز هدایت نمیکند. (3)
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿4﴾
اگر (به فرض محال) خدا میخواست فرزندی انتخاب کند از میان مخلوقاتش آنچه را میخواست بر میگزید منزه است، (از اینکه فرزندی داشته باشد) او خداوند واحد قهار است. (4)
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿5﴾
آسمانها و زمین را به حق آفرید، شب را بر روز میپیچد، و روز را بر شب، و خورشید و ماه را مسخر فرمان خویش قرار داد، هر کدام تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه میدهند، آگاه باشید او قادر بخشنده است. (5)
خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴿6﴾
او شما را از نفس واحدی آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گل) او خلق کرد، و برای شما هشت زوج از چهارپایان نازل کرد، او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر در میان تاریکیهای سه گانه میبخشد، این است خداوند پروردگار شما، که حکومت (در عالم هستی) از آن او است هیچ معبودی جز او وجود ندارد با اینحال چگونه از راه حق منحرف میشوید؟! (6)
إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿7﴾
اگر کفران کنید خداوند از شما بینیاز است، و هرگز کفران را برای بندگانش نمیپسندد، و اگر شکر او را بجا آورید آن را برای شما میپسندد و هیچ گنهکاری گناه دیگری را بر دوش نمیکشد، سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میسازد، چرا که به آنچه در سینه هاست آگاه است. (7)
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿8﴾
هنگامی که انسان را زیانی رسد پروردگار خود را میخواند، و به سوی او باز میگردد، اما هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را میخواند به فراموشی میسپرد، و برای خداوند شبیه هائی قرار میدهد، تا مردم را از راه او منحرف سازد، بگو چند روزی از کفرت بهره گیر که از اصحاب دوزخی! (8)
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ﴿9﴾
آیا چنین کسی با ارزش است یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است، بگو آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟ تنها صاحبان مغز متذکر میشوند! (9)
قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿10﴾
بگو: ای بندگان من که ایمان آورده اید! از (مخالفت پروردگارتان بپرهیزید، برای کسانی که در این دنیا نیکی کرده اند پاداش نیک است، و زمین خداوند وسیع است (هرگاه تحت فشار سردمداران کفر واقع شدید مهاجرت کنید) که صابران اجر و پاداش خود را بیحساب دریافت میدارند. (10)
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿11﴾
بگو: من مامورم که خدا را پرستش کنم در حالی که دینم را برای او خالص نمایم. (11)
وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ ﴿12﴾
و مامورم که نخستین مسلمان باشم. (12)
قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿13﴾
بگو: من اگر نافرمانی پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ قیامت (او) میترسم. (13)
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِینِی ﴿14﴾
بگو: من تنها خدا را میپرستم، در حالی که دینم را برای او خالص میکنم. (14)
فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿15﴾
شما هر کس را جز او میخواهید بپرستید، بگو: زیانکاران واقعی کسانی هستند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده اند آگاه باشید زیان آشکار همین است. (15)
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿16﴾
برای آنها از بالای سرشان سایبانهائی از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهائی از آتش است، این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را تخویف میکند، ای بندگان من از نافرمانی من بپرهیزید. (16)
وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿17﴾
کسانی که از عبادت طاغوت اجتناب کردند و به سوی خداوند بازگشتند بشارت از آن آنها است، بنابراین بندگان مرا بشارت ده. (17)
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿18﴾
کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند، آنها کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند. (18)
أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ ﴿19﴾
آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده، رهائی بخشی ؟ آیا تو میتوانی کسی را که در درون آتش است برگیری و بیرون آوری. (19)
لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ ﴿20﴾
ولی آنها که تقوای الهی پیشه کردند غرفه هائی در بهشت دارند، غرفه های دیگری بنا شده، و از زیر آن نهرها جاری است، این وعده الهی است و خداوند در وعده خود تخلف نمیکند. (20)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿21﴾
آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد، و آن را به صورت چشمه هائی در زمین وارد نمود سپس با آن زراعتی را خارج میسازد که الوان مختلف دارد بعد این گیاه خشک میشود، به گونه ای که آن را زرد و بیروح میبینی، سپس آن را در هم میشکند و خرد میکند، در این ماجرا تذکری برای صاحبان مغز است. (21)
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿22﴾
آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده کرده، و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلانی است که نور هدایت به قلبشان راه نیافته) وای بر آنها که قلبهائی سخت در برابر ذکر خدا دارند، آنها در گمراهی آشکارند. (22)
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿23﴾
خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (از نظر لطف و زیبائی و عمق محتوا) همانند یکدیگر است، آیاتی مکرر دارد (تکراری شوق انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان خاشعند میافتد سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود، این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمائی میکند، و هر کس را خداوند گمراه سازد راهنمائی برای او نخواهد بود! (23)
أَفَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ ﴿24﴾
آیا کسی که با صورت خود عذاب دردناک (الهی) را دور میسازد (همانند کسی است که هرگز آتش دوزخ به او نمیرسد؟) و به ظالمان گفته میشود بچشید آنچه را به دست میآوردید. (24)
کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ ﴿25﴾
کسانی که قبل از آنها بودند نیز آیات ما را تکذیب نمودند، و عذاب الهی از جائی که فکر نمیکردند به سراغ آنها آمد. (25)
فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ﴿26﴾
خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید و عذاب آخرت شدیدتر است اگر میدانستند. (26)
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿27﴾
ما برای مردم در این قرآن از هر نوع مثلی زدیم، شاید متذکر شوند. (27)
قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿28﴾
قرآنی است فصیح و خالی از هر گونه کجی و نادرستی شاید پرهیزگاری پیشه کنند. (28)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿29﴾
خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شرکائی است که درباره او پیوسته به مشاجره مشغولند، و مردی را که تنها تسلیم یکنفر است، آیا این دو یکسانند؟ حمد مخصوص خدا است ولی اکثر آنها نمیدانند. (29)
إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ ﴿30﴾
تو میمیری آنها نیز خواهند مرد! (30)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿31﴾
سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه میکنید. (31)
جزء 23 - ترجمه مکارم شیرازی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ﴿28﴾
ما بعد از او بر قوم او هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم و هرگز سنت ما بر این نبود. (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
فقط یک صیحه آسمانی بود! ناگهان همگی خاموش شدند!! (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿30﴾
افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنها نیامد مگر اینکه او را استهزاء میکردند. (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿31﴾
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنها (به خاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان باز نمیگردند. (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و همه آنها روز قیامت نزد ما حاضر میشوند. (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ ﴿33﴾
زمین مرده برای آنها آیتی است، ما آنرا زنده کردیم، و دانه هائی از آن خارج ساختیم، و آنها از آن میخورند. (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ ﴿34﴾
و در آن باغهائی از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه هائی از آن بیرون فرستادیم. (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا از میوه آن بخورند در حالی که دست آنها هیچ دخالتی در ساختن آن نداشته است، آیا شکر خدا را بجا نمیآورند؟ (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین میرویاند، و از خود و از آنچه نمیدانند! (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
شب برای آنها (نیز) نشانه ای است (از عظمت خدا) ما روز را از آن بر میگیریم، ناگهان تاریکی آنها را فرا میگیرد. (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است، این تقدیر خداوند قادر و دانا است. (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و برای ماه منزلگاههائی قرار دادیم (و به هنگامی که این منازل را طی کرد) سرانجام به صورت شاخه کهنه (قوسی شکل و زرد رنگ) خرما در میآید. (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه برای خورشید سزاوار است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی میگیرد و هر کدام از آنها در مسیر خود شناورند. (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
این نیز برای آنها نشانه ای است (از عظمت پروردگار) که ما فرزندانشان را در کشتیهائی که مملو (از وسائل و بارها است) حمل کردیم. (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و برای آنها مرکبهای دیگری همانند آن آفریدیم. (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم آنها را غرق میکنیم، به طوری که نه فریادرسی داشته باشند، و نه کسی آنها را از دریا بگیرد. (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر باز هم رحمت ما شامل حال آنها شود و تا زمان معینی از این زندگی بهره گیرند. (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ﴿45﴾
هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه پیش رو و پشت سر شما است (از عذابهای الهی) بترسید، تا مشمول رحمت الهی شوید (اعتنا نمیکنند). (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ آیه ای از آیات پروردگارشان برای آنها نمیآید مگر اینکه از آن روی گردان میشوند. (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید کافران به مومنان میگویند آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد (پس خدا خواسته که او گرسنه باشد) شما فقط در گمراهی آشکارید. (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
آنها میگویند اگر راست میگوئید این وعده (قیامت) کی خواهد بود؟! (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
(اما) جز این انتظار نمیکشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فرو گیرد در حالی که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند! (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
(چنان غافلگیر میشوند که حتی) نمیتوانند وصیتی کنند، یا به سوی خانواده خود مراجعت نمایند! (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
(بار دیگر) در صور دمیده میشود ناگهان آنها از قبرها شتابان به سوی (دادگاه) پروردگارشان میروند. (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ﴿52﴾
می گویند ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت ؟ (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده و فرستادگان (او) راست گفتند. (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
صیحه واحدی بیش نیست (فریادی از این برمیخیزد) ناگهان همگی نزد ما حاضر میشوند. (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
امروز به هیچکس ستم نمیشود و جز آنچه را عمل میکردید جزا داده نمیشوید. (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
بهشتیان امروز به نعمتهای خدا مشغول و مسرورند (و از هر اندیشه ناراحت کننده برکنار). (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
آنها و همسرانشان در سایه های (قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکیه کرده اند! (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
برای آنها در بهشت میوه بسیار لذت بخشی است و هر چه بخواهند در اختیار آنها خواهد بود. (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
برای آنها سلام (و درود الهی) است، این سخنی است از ناحیه پروردگار (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
جدا شوید امروز ای گنهکاران! (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ﴿60﴾
آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم! که شیطان را پرستش نکنید که او برای شما دشمن آشکاری است ؟ (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است ؟ (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
او افراد زیادی از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟ (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این همان دوزخی است که به شما وعده داده میشد. (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
امروز وارد آن شوید و به آتش آن بسوزید به خاطر کفری که داشتید! (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهان آنها مهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهائی را که انجام میدادند شهادت میدهند. (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ ﴿66﴾
و اگر بخواهیم چشمان آنها را محو میکنیم، سپس برای عبور از راه میخواهند بر یکدیگر پیشی بگیرند اما چگونه میتوانند ببینند؟! (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ﴿67﴾
و اگر بخواهیم آنها را در جای خود مسخ میکنیم (و به مجسمه هائی بیروح مبدل میسازیم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند یا به عقب برگردند. (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
هر کس را که طول عمر دهیم در آفرینش واژگونه میکنیم (و به ناتوانی کودکی باز میگردانیم) آیا اندیشه نمیکنند؟ (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
ما هرگز شعر به او نیاموختیم، و شایسته او نیست، این (کتاب آسمانی) تنها ذکر و قرآن مبین است. (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
هدف این است که افرادی را که زنده اند انذار کند و بر کافران اتمام حجت شود و فرمان عذاب بر آنها مسلم گردد. (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ ﴿71﴾
آیا آنها ندیدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آورده ایم چهار پایانی برای آنها آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟ (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذیه میکنند. (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و برای آنان منافع دیگری در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهای گوارائی، آیا با این حال شکرگزاری نمیکنند؟ (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
آنها غیر از خدا معبودانی برای خویش برگزیدند به این امید که یاری شوند. (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
ولی آنان قادر به یاری ایشان نیستند و این (عبادت کنندگان در قیامت) لشکر آنها خواهند بود که در آتش دوزخ حضور مییابند! (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
بنا بر این سخنان آنها تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان میدارند یا آشکار میکنند میدانیم! (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه ای بیارزش آفریدیم، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار برخاست! (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد، و گفت چه کسی این استخوانها را زنده میکند در حالی که پوسیده است ؟ (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو: همان کسی آنرا زنده میکند که نخستین بار آنرا آفرید، و او به هر مخلوقی آگاه است! (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿80﴾
همان کسی که برای شما از درخت سبز آتش آفرید، و شما به وسیله آن آتش میافروزید. (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید قدرت ندارد همانند آنها (انسانهای خاک شده) را بیافریند؟ آری (میتواند) و او آفریدگار دانا است! (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
فرمان او تنها این است که هر گاه چیزی را اراده کند به او میگوید: موجود باش آن نیز بلافاصله موجود میشود! (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس منزه است خداوندی که مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست او است، و (همگی) به سوی او باز میگردید. (83)
سوره 37: الصافات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿1﴾
سوگند به آنها که صف کشیده اند (و صفوف خود را منظم ساخته اند). (1)
فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا ﴿2﴾
همانها که قویا نهی میکنند (و باز میدارند). (2)
فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا ﴿3﴾
و آنها که پی درپی ذکر (الهی) را تلاوت میکنند. (3)
إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ ﴿4﴾
که معبود شما مسلما یکتاست. (4)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿5﴾
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست و پروردگار مشرقها! (5)
إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ ﴿6﴾
ما آسمان پائین را با ستارگان تزیین کردیم. (6)
وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ ﴿7﴾
و آن را از هر شیطان خبیثی حفظ نمودیم. (7)
لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ ﴿8﴾
آنها نمیتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و هرگاه چنین بخواهند) از هر سو هدف تیرها قرار میگیرند! (8)
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿9﴾
آنها به شدت به عقب رانده میشوند، و برای آنان عذاب دائم است. (9)
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿10﴾
مگر آنها که در لحظه ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند که شهاب ثاقب آنها را تعقیب میکند! (10)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِینٍ لَازِبٍ﴿11﴾
از آنها بپرس: آیا آفرینش (و معاد) آنان سختتر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین) ما آنها را از گل چسبنده ای آفریدیم. (11)
بَلْ عَجِبْتَ وَیَسْخَرُونَ ﴿12﴾
تو از انکار آنها تعجب میکنی، ولی آنها مسخره میکنند! (12)
وَإِذَا ذُکِّرُوا لَا یَذْکُرُونَ ﴿13﴾
و هنگامی که به آنها تذکر داده شود هرگز متذکر نمیشوند. (13)
وَإِذَا رَأَوْا آیَةً یَسْتَسْخِرُونَ ﴿14﴾
و هنگامی که معجزه ای را ببینند دیگران را نیز به استهزا دعوت میکنند! (14)
وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿15﴾
و میگویند این فقط سحر آشکاری است. (15)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿16﴾
آنها میگویند آیا هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر برانگیخته خواهیم شد! (16)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿17﴾
یا پدران نخستین ما (باز میگردند)؟ (17)
قُلْ نَعَمْ وَأَنْتُمْ دَاخِرُونَ ﴿18﴾
بگو آری، همه شما زنده میشوید، در حالی که خوار و کوچک خواهید بود. (18)
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ یَنْظُرُونَ ﴿19﴾
تنها یک صیحه عظیم واقع میشود ناگهان همه (از قبرها بر میخیزند و) نگاه میکنند. (19)
وَقَالُوا یَا وَیْلَنَا هَذَا یَوْمُ الدِّینِ ﴿20﴾
و میگویند: ای وای بر ما این روز جزا است. (20)
هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿21﴾
(آری) این همان روز جدائی است که شما آن را تکذیب میکردید (جدای حق از باطل). (21)
احْشُرُوا الَّذِینَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا کَانُوا یَعْبُدُونَ ﴿22﴾
(در این هنگام به فرشتگان دستور داده میشود) ظالمان و همردیفان آنها و آنچه را میپرستیدند … (22)
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِیمِ ﴿23﴾
(آری آنچه را) جز خدا میپرستیدند جمع کنید و به سوی راه دوزخ هدایتشان نمائید. (23)
وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ ﴿24﴾
آنها را متوقف سازید که باید بازپرسی شوند. (24)
مَا لَکُمْ لَا تَنَاصَرُونَ ﴿25﴾
شما چرا از هم یاری نمیطلبید. (25)
بَلْ هُمُ الْیَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿26﴾
ولی آنها در آن روز تسلیم قدرت خداوندند. (26)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿27﴾
(و در اینحال) آنها رو به یکدیگر کرده و از هم سؤ ال میکنند … (27)
قَالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ ﴿28﴾
گروهی میگویند: (شما رهبران گمراه ما) از طریق خیرخواهی و نیکی وارد شدید (اما جز مکر و فریب چیزی در کارتان نبود). (28)
قَالُوا بَلْ لَمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿29﴾
(آنها در جواب) میگویند: شما خودتان اهل ایمان نبودید (تقصیر ما چیست)؟ (29)
وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ کُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِینَ ﴿30﴾
ما هیچگونه سلطه ای بر شما نداشتیم، بلکه شما خود قومی طغیانگر بودید! (30)
فَحَقَّ عَلَیْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿31﴾
اکنون فرمان خدا بر همه ما مسلم شده، و همگی از عذاب او میچشیم. (31)
فَأَغْوَیْنَاکُمْ إِنَّا کُنَّا غَاوِینَ ﴿32﴾
(آری) ما شما را گمراه کردیم همانگونه که خود گمراه بودیم. (32)
فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿33﴾
همه آنها (پیشوایان و پیروان گمراه) در آن روز در عذاب الهی مشترکند. (33)
إِنَّا کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ ﴿34﴾
(آری) ما اینگونه با مجرمان رفتار میکنیم. (34)
إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ ﴿35﴾
چرا که وقتی به آنها لا اله الا الله گفته میشد استکبار میکردند. (35)
وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ ﴿36﴾
و پیوسته میگفتند: آیا ما خدایان خود را به خاطر شاعر دیوانه ای رها کنیم؟! (36)
بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ ﴿37﴾
چنین نیست، او حق آورده، و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است. (37)
إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ ﴿38﴾
اما شما (مستکبران کوردل) به طور مسلم عذاب دردناک (الهی) را خواهید چشید. (38)
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿39﴾
و جز به اعمالی که انجام میدادید جزا داده نمیشوید. (39)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
جز بندگان مخلص پروردگار (که از همه این مجازاتها برکنارند). (40)
أُولَئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ ﴿41﴾
برای آنها (بندگان مخلص) روزی معین و ویژه ای است. (41)
فَوَاکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ ﴿42﴾
میوه های گوناگون پر ارزش، و آنها مورد احترامند. (42)
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿43﴾
در باغهای پرنعمت بهشت. (43)
عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿44﴾
بر تختها روبروی یکدیگر تکیه زده اند. (44)
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿45﴾
گرداگرد آنها قدحهای لبریز از شراب طهور را میگردانند (45)
بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ ﴿46﴾
شرابی که سفید و درخشنده و لذتبخش برای نوشندگان است. (46)
لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ ﴿47﴾
شرابی که نه در آن مایه فساد عقل است نه موجب مستی میگردد. (47)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿48﴾
و نزد آنها همسرانی است که جز به شوهران خود عشق نمیورزند و چشمانی درشت (و زیبا) دارند. (48)
کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿49﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم مرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است). (49)
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿50﴾
(در حالی که آنها غرق گفتگو هستند) و بعضی رو به بعضی دیگر کرده سؤ ال میکنند … (50)
قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ ﴿51﴾
یکی از آنها میگوید: من همنشینی داشتم. (51)
یَقُولُ أَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ ﴿52﴾
که پیوسته میگفت: آیا (به راستی) تو این سخن را باور کرده ای ؟… (52)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿53﴾
که وقتی ما مردیم و خاک و استخوان شدیم (بار دیگر) زنده میشویم، و جزا داده خواهیم شد؟! (53)
قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿54﴾
(سپس) میگوید: آیا شما میتوانید از او خبری بگیرید؟ (54)
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ ﴿55﴾
اینجاست که به جستجو بر میخیزد و نگاهی میکند ناگهان او را در وسط جهنم میبیند! (55)
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ کِدْتَ لَتُرْدِینِ ﴿56﴾
می گوید: به خدا سوگند چیزی نمانده بود که مرا نیز به هلاکت بکشانی! (56)
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿57﴾
و هر گاه نعمت پروردگارم نبود من نیز از احضار شدگان در دوزخ بودم! (57)
أَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿58﴾
(ای دوستان) آیا ما هرگز نمیمیریم ؟ (و در بهشت جاودانه خواهیم بود). (58)
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿59﴾
و جز همان مرگ اول مرگی به سراغ ما نخواهد آمد و ما هرگز مجازات نخواهیم شد؟ (چه نعمتی برای خدای من!). (59)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿60﴾
راستی این پیروزی بزرگی است. (60)
لِمِثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿61﴾
آری برای مثل این پاداش تلاشگران باید بکوشند. (61)
أَذَلِکَ خَیْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ﴿62﴾
آیا این (نعمتهای جاویدان بهشت) بهتر است یا درخت (نفرت انگیز) زقوم؟! (62)
إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ ﴿63﴾
ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم. (63)
إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ ﴿64﴾
درختی است که از قعر جهنم میروید! (64)
طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ ﴿65﴾
شکوفه آن مانند کله های شیاطین است. (65)
فَإِنَّهُمْ لَآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿66﴾
آنها (مجرمان) از آن میخورند و شکم خود را از آن پر میکنند. (66)
ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِیمٍ ﴿67﴾
سپس روی آن آب داغ متعفنی مینوشند. (67)
ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِیمِ ﴿68﴾
سپس بازگشت آنها به سوی جهنم است. (68)
إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّینَ ﴿69﴾
چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند. (69)
فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ یُهْرَعُونَ ﴿70﴾
با اینحال با سرعت به دنبال آنان میدوند. (70)
وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ ﴿71﴾
قبل از آنها اکثر پیشینیان (نیز) گمراه شدند. (71)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِیهِمْ مُنْذِرِینَ ﴿72﴾
ما در میان آنها انذارکنندگانی فرستادیم. (72)
فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ ﴿73﴾
بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود؟ (73)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿74﴾
مگر بندگان مخلص ما! (74)
وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ﴿75﴾
نوح ما را ندا کرد (و ما دعای او را اجابت کردیم)، و چه خوب اجابت کننده ای هستیم. (75)
وَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿76﴾
و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهائی بخشیدیم. (76)
وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ ﴿77﴾
و فرزندانش را بازماندگان (روی زمین) قرار دادیم. (77)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿78﴾
و نام نیک او را در میان امتهای بعد باقی گذاردیم. (78)
سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ ﴿79﴾
سلام باد بر نوح در میان جهانیان. (79)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿80﴾
ما اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (80)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿81﴾
چرا که او از بندگان با ایمان ما بود. (81)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿82﴾
سپس دیگران (دشمنان او) را غرق کردیم. (82)
وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ﴿83﴾
و از پیروان او (نوح) ابراهیم بود. (83)
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿84﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد. (84)
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿85﴾
هنگامی که به پدر و قومش گفت: اینها چه چیز است که میپرستید؟! (85)
أَئِفْکًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ﴿86﴾
آیا غیر از خدا، به سراغ این معبودان دروغین میروید؟ (86)
فَمَا ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿87﴾
شما درباره پروردگار عالمیان چه گمان میبرید؟ (87)
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ ﴿88﴾
(سپس) او نگاهی به ستارگان افکند. (88)
فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿89﴾
و گفت من بیمارم (و با شما به مراسم جشن نمیآیم). (89)
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ﴿90﴾
آنها از او روی برتافته و به او پشت کردند (و به سرعت دور شدند). (90)
فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿91﴾
(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهی به معبودان آنها کرد و از روی تمسخر گفت: چرا از این غذاها نمیخورید؟ (91)
مَا لَکُمْ لَا تَنْطِقُونَ ﴿92﴾
(اصلا) چرا سخن نمیگوئید؟! (92)
فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ ﴿93﴾
سپس ضربه ای محکم با دست راست و با توجه بر پیکر آنها فرود آورد (و همه را جز بت بزرگ در هم شکست) (93)
فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ﴿94﴾
آنها با سرعت به سراغ او آمدند. (94)
قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿95﴾
او (ابراهیم) گفت: آیا چیزی را میپرستید که با دست خود میتراشید؟ (95)
وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿96﴾
با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهائی را که میسازید! (96)
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ﴿97﴾
آنها گفتند بنای مرتفعی برای او بسازید، و او را در جهنمیاز آتش بیفکنید! (97)
فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ﴿98﴾
آنها طرحی برای نابودی ابراهیم ریخته بودند ولی ما آنها را پست و مغلوب ساختیم. (98)
وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿99﴾
(او از این مهلکه به سلامت بیرون آمد) و گفت: من به سوی پروردگارم میروم او مرا هدایت خواهد کرد. (99)
رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿100﴾
پروردگارا! به من از (فرزندان) صالح ببخش. (100)
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿101﴾
ما او (ابراهیم) را به نوجوانی بردبار و پر استقامت بشارت دادیم. (101)
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ﴿102﴾
هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید گفت: فرزندم من در خواب دیدم که باید تو را ذبح کنم! بنگر نظر تو چیست ؟ گفت: پدرم هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت! (102)
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿103﴾
هنگامی که هر دو تسلیم و آماده شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد … (103)
وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿104﴾
او را ندا دادیم که ای ابراهیم! (104)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿105﴾
آنچه را در خواب ماموریت یافتی انجام دادی، ما اینگونه نیکوکاران را جزا میدهیم. (105)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿106﴾
این مسلما امتحان مهم و آشکاری است. (106)
وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿107﴾
ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم. (107)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿108﴾
و نام نیک او را در امتهای بعد باقی گذاردیم. (108)
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿109﴾
سلام بر ابراهیم باد! (109)
کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿110﴾
اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (110)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿111﴾
او (ابراهیم) از بندگان با ایمان ما است. (111)
وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿112﴾
ما او را به اسحاق، پیامبری صالح، بشارت دادیم. (112)
وَبَارَکْنَا عَلَیْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِینٌ﴿113﴾
ما به او و اسحاق برکت دادیم، و از دودمان آنها افرادی نیکوکار به وجود آمدند و افرادی که آشکارا به خود ستم کردند. (113)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿114﴾
ما به موسی و هارون نعمت بخشیدیم. (114)
وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ ﴿115﴾
آنها و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم. (115)
وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿116﴾
و آنها را یاری کردیم تا بر دشمنان خود پیروز شدند. (116)
وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ ﴿117﴾
ما به آنها کتاب (آسمانی) دادیم. (117)
وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿118﴾
آنها را به راه راست هدایت کردیم. (118)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِمَا فِی الْآخِرِینَ ﴿119﴾
و ذکر خیر آنها را در اقوام بعد باقی گذاردیم. (119)
سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿120﴾
سلام بر موسی و هارون. (120)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿121﴾
ما اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (121)
إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿122﴾
آنها از بندگان مؤ من ما بودند. (122)
وَإِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿123﴾
و الیاس از رسولان ما بود. (123)
إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿124﴾
به خاطر بیاور هنگامی که به قومش گفت: آیا تقوا پیشه نمیکنید؟ (124)
أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ ﴿125﴾
آیا بت بعل را میخوانید و بهترین خالقها را رها میسازید؟! (125)
اللَّهَ رَبَّکُمْ وَرَبَّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿126﴾
خدائی که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما است. (126)
فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿127﴾
اما آنها او را تکذیب کردند ولی مسلما همگی در دادگاه عدل الهی احضار میشوند. (127)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿128﴾
مگر بندگان مخلص خدا. (128)
وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿129﴾
ما نام نیک او (الیاس) را در میان امتهای بعد برقرار ساختیم. (129)
سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ ﴿130﴾
سلام بر الیاسین. (130)
إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿131﴾
ما اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم. (131)
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿132﴾
او از بندگان مؤ من ما است. (132)
وَإِنَّ لُوطًا لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿133﴾
لوط از رسولان ما بود. (133)
إِذْ نَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿134﴾
به خاطر بیاور زمانی را که او و خاندانش را نجات همگی دادیم. (134)
إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿135﴾
مگر پیرزنی که در میان آن قوم باقی ماند (و به سرنوشت آنها گرفتار شد). (135)
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿136﴾
سپس بقیه را نابود کردیم. (136)
وَإِنَّکُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَیْهِمْ مُصْبِحِینَ ﴿137﴾
و شما پیوسته صبحگاهان از کنار (ویرانه های شهرهای) آنها عبور میکنید … (137)
وَبِاللَّیْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿138﴾
و شبانگاه، آیا نمیاندیشید. (138)
وَإِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿139﴾
و یونس از رسولان ما بود. (139)
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿140﴾
به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی مملو (از جمعیت و بار) فرار کرد. (140)
فَسَاهَمَ فَکَانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ ﴿141﴾
و با آنها قرعه افکند (و قرعه بنام او اصابت کرد و) مغلوب شد. (141)
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿142﴾
(او را به دریا افکندند) و ماهی عظیمی او را بلعید، در حالی که مستحق ملامت بود! (142)
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ﴿143﴾
و اگر او از تسبیح کنندگان نبود… (143)
لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿144﴾
تا روز قیامت در شکم ماهی میماند. (144)
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِیمٌ ﴿145﴾
(به هر حال ما او را رهائی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود. (145)
وَأَنْبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطِینٍ ﴿146﴾
و کدوبنی بر او رویاندیم (تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد). (146)
وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ ﴿147﴾
و او را به سوی جمعیت یکصد هزار نفری، یا بیشتر، فرستادیم. (147)
فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِینٍ ﴿148﴾
آنها ایمان آوردند و تا مدت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهره مند ساختیم. (148)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿149﴾
از آنها بپرس: آیا پروردگار تو دخترانی دارد و پسران از آن آنها است؟! (149)
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِکَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿150﴾
آیا ما فرشتگان را به صورت دختران آفریدیم و آنها ناظر بودند؟! (150)
أَلَا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ ﴿151﴾
بدانید آنها با این تهمت بزرگشان میگویند. (151)
وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿152﴾
خداوند فرزندی آورده! ولی آنها قطعا دروغ میگویند! (152)
أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ ﴿153﴾
آیا دختران را بر پسران ترجیح داده ؟ (153)
مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ﴿154﴾
شما چگونه حکم میکنید؟ (و هیچ میفهمید چه میگوئید؟). (154)
أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿155﴾
آیا متذکر نمیشوید؟ (155)
أَمْ لَکُمْ سُلْطَانٌ مُبِینٌ ﴿156﴾
آیا شما دلیل روشنی در این باره دارید؟ (156)
فَأْتُوا بِکِتَابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿157﴾
کتابتان را بیاورید اگر راست میگویید! (157)
وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ﴿158﴾
آنها میان او و جن (خویشاوندی و) نسبتی قائل شدند، در حالی که جنیان به خوبی میدانستند که این بت پرستان در دادگاه الهی احضار میشوند. (158)
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿159﴾
منزه است خداوند از توصیفی که آنها میکنند. (159)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿160﴾
مگر بندگان مخلص خدا. (160)
فَإِنَّکُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿161﴾
شما و آنچه پرستش میکنید، (161)
مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ بِفَاتِنِینَ ﴿162﴾
هرگز نمیتوانید کسی را (با آن) فریب دهید. (162)
إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیمِ ﴿163﴾
مگر آنها که میخواهند در آتش دوزخ بسوزند. (163)
وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ ﴿164﴾
هر یک از ما مقام معلومی داریم. (164)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿165﴾
و ما همگی (برای اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستاده ایم. (165)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿166﴾
و ما همگی تسبیح او میگوییم. (166)
وَإِنْ کَانُوا لَیَقُولُونَ ﴿167﴾
آنها پیوسته میگفتند: (167)
لَوْ أَنَّ عِنْدَنَا ذِکْرًا مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿168﴾
اگر یکی از کتب پیشینیان نزد ما بود، (168)
لَکُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿169﴾
ما از بندگان مخلص خدا بودیم. (169)
فَکَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿170﴾
(اما هنگامی که این کتاب بزرگ آسمانی بر آنها نازل شد) آنها به آن کافر شدند ولی بزودی نتیجه کار خود را خواهند دانست. (170)
وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ ﴿171﴾
وعده قطعی ما برای بندگان مرسل ما از قبل مسلم شده. (171)
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿172﴾
که آنها یاری میشوند. (172)
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿173﴾
و لشکر ما (در تمام صحنه ها) پیروزند. (173)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿174﴾
از آنها روی بگردان تا زمان معینی (تا زمانی که فرمان جهاد صادر شود). (174)
وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿175﴾
و وضع آنها را بنگر (چه بیمحتوا است) اما به زودی آنها (محصول اعمال خود را) میبینند. (175)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿176﴾
آیا آنها برای عذاب ما عجله میکنند؟! (176)
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنْذَرِینَ ﴿177﴾
اما هنگامی که عذاب ما در صحن خانه هاشان فرود آید صبحگاهان بدی خواهند داشت. (177)
وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿178﴾
از آنها روی بگردان تا زمان معینی. (178)
وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ ﴿179﴾
و وضع کارشان را ببین، آنها نیز به زودی (محصول اعمال خود را) میبینند. (179)
سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿180﴾
منزه است پروردگار، پروردگار عزت (و قدرت) از توصیفهایی که آنها میکنند. (180)
وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ ﴿181﴾
و سلام بر رسولان. (181)
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿182﴾
و حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار عالمیان است. (182)
سوره 38: ص
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ ﴿1﴾
ص، سوگند به قرآنی که متضمن ذکر است (که این کتاب اعجاز الهی است). (1)
بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿2﴾
ولی کافران گرفتار غرور و اختلافند. (2)
کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِینَ مَنَاصٍ ﴿3﴾
چه بسیار اقوامی را که پیش از آنها هلاک کردیم و به هنگام نزول عذاب فریاد میزدند، ولی وقت نجات گذشته بود! (3)
وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ ﴿4﴾
آنها تعجب کردند که چرا پیامبر انذار کننده ای از میان آنها برخاسته، و کافران گفتند: این ساحر دروغگوئی است! (4)
أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عُجَابٌ ﴿5﴾
آیا او بجای اینهمه خدایان خدای واحدی قرار داده ؟ این راستی چیز عجیبی است؟! (5)
وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ یُرَادُ﴿6﴾
سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند بروید و خدایانتان را محکم بچسبید که میخواهند ما را به سوی بدبختی بکشانند! (6)
مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿7﴾
ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیده ایم، این فقط یک دروغ است! (7)
أَأُنْزِلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْ ذِکْرِی بَلْ لَمَّا یَذُوقُوا عَذَابِ ﴿8﴾
آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او (محمد) نازل شده ؟، آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند بلکه آنها هنوز عذاب الهی را نچشیده اند (که اینچنین گستاخانه سخن میگویند). (8)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّکَ الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ ﴿9﴾
مگر خزائن رحمت پروردگار قادر و بخشنده ات نزد آنها است (تا به هر کس میل دارند بدهند)؟! (9)
أَمْ لَهُمْ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَلْیَرْتَقُوا فِی الْأَسْبَابِ ﴿10﴾
یا اینکه مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو است از آن آنها است ؟ (اگر چنین است) به آسمانها بروند (و جلو نزول وحی را بر قلب پاک محمد بگیرند). (10)
جُنْدٌ مَا هُنَالِکَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ ﴿11﴾
(آری) اینها لشکر کوچک شکست خورده ای از احزابند! (11)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿12﴾
قبل از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پیامبران ما را) تکذیب کردند. (12)
وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَیْکَةِ أُولَئِکَ الْأَحْزَابُ ﴿13﴾
و قوم ثمود و لوط و اصحاب الایکه (قوم شعیب)، اینها احزابی بودند (که به تکذیب پیامبران برخاستند). (13)
إِنْ کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿14﴾
هر یک از این گروهها رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهی درباره آنها تحقق یافت. (14)
وَمَا یَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ﴿15﴾
اینها (با این اعمالشان) انتظاری جز این نمیکشند که یک صیحه آسمانی فرود آید صیحه ای که در آن بازگشت نیست (و همگی را نابود سازد). (15)
وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ یَوْمِ الْحِسَابِ ﴿16﴾
آنها (از روی خیره سری) گفتند. پروردگارا! نصیب ما را از عذابت هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده! (16)
اصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿17﴾
در برابر آنچه میگویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داود صاحب قدرت و توبه کار را. (17)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿18﴾
ما کوهها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح میگفتند. (18)
وَالطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿19﴾
پرندگان را نیز دستجمعی مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند) و همه اینها بازگشت کننده به سوی او بودند. (19)
وَشَدَدْنَا مُلْکَهُ وَآتَیْنَاهُ الْحِکْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿20﴾
و حکومت او را استحکام بخشیدیم، هم دانش به او دادیم و هم داوری عادلانه. (20)
وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿21﴾
آیا داستان شاکیان هنگامی که از محراب (داود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)
إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿22﴾
هنگامی که (بی هیچ مقدمه) بر او وارد شدند و او از مشاهده آنها وحشت کرد، گفتند نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری تعدی کرده، اکنون در میان ما به حق داوری کن و ستم روا مدار، و ما را به راه راست هدایت فرما. (22)
إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِیَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ ﴿23﴾
این برادر من است نود و نه میش دارد، و من یکی بیش ندارم، اما او اصرار میکند که این یکی را هم به من واگذار! و از نظر سخن بر من غلبه کرده است. (23)
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ ﴿24﴾
(داود) گفت: مسلما او با درخواست یک میش تو برای افزودن آن به میشهایش بر تو ستم کرده، و بسیاری از دوستان به یکدیگر ستم میکنند مگر آنها که ایمان آورده اند و عمل صالح دارند، اما عده آنان کم است!، داود گمان کرد ما او را (با این ماجرا) آزموده ایم، از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)
فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿25﴾
ما این عمل را بر او بخشیدیم، و او نزد ما دارای مقام والا و آینده نیک است. (25)
یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿26﴾
ای داود ما تو را خلیفه (و نماینده خود) در زمین قرار دادیم، در میان مردم به حق داوری کن، و از هوای نفس پیروی منما که تو را از راه خدا منحرف میسازد، کسانی که از راه خدا گمراه شوند عذاب شدیدی به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند. (26)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿27﴾
ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنها است بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است وای بر کافران از آتش (دوزخ). (27)
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ ﴿28﴾
آیا کسانی را که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران! (28)
کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿29﴾
این کتابی است پر برکت که بر تو نازل کرده ایم تا در آیات آن تدبر کنند و صاحبان مغز (و اندیشه) متذکر شوند. (29)
وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿30﴾
ما سلیمان را به داود بخشیدیم، چه بنده خوبی ؟ چرا که همواره به سوی خدا بازگشت میکرد (و به یاد او بود). (30)
إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ الصَّافِنَاتُ الْجِیَادُ ﴿31﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند. (31)
فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿32﴾
گفت من این اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم (من میخواهم از آنها در جهاد استفاده کنم او همچنان به آنها نگاه میکرد) تا از دیدگانش پنهان شدند. (32)
رُدُّوهَا عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿33﴾
(آنها آنقدر جالب بودند که گفت) بار دیگر آنها را بازگردانید و دست به ساقها و گردنهای آنها کشید (و آنها را نوازش داد). (33)
وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمَانَ وَأَلْقَیْنَا عَلَى کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿34﴾
ما سلیمان را آزمودیم، و بر کرسی او جسدی افکندیم، سپس او به درگاه خداوند انابه کرد. (34)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾
گفت: پروردگارا مرا ببخش، و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد، که تو بسیار بخشنده ای. (35)
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾
ما باد را مسخر او ساختیم تا مطابق فرمانش به نرمی حرکت کند، و به هر جا او میخواهد برود. (36)
وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾
و شیاطین را مسخر او ساختیم، هر بناء و غواصی از آنها. (37)
وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾
و گروه دیگری (از شیاطین) را در غل و زنجیر (تحت سلطه او) قرار دادیم. (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾
(و به او گفتیم) این عطای ماست به هر کس میخواهی (و صلاح میبینی) ببخش و از هر کس میخواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست. (39)
وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿40﴾
و برای او (سلیمان) نزد ما مقامی ارجمند و سرانجامی نیک است. (40)
وَاذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ﴿41﴾
به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامی که پروردگارش را خوانده که شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده. (41)
ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿42﴾
(به او گفتیم) پای خود را بر زمین بکوب این، چشمه آبی خنک برای شستشو و نوشیدن است. (42)
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿43﴾
و خانواده اش را به او بخشیدیم، و همانند آنها را با آنها قرار دادیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذکری برای صاحبان فکر. (43)
وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿44﴾
(و به او گفتیم) بسته ای از ساقه های گندم (یا مانند آن) را برگیر و به او (همسرت) بزن و سوگند خود را مشکن، ما او را شکیبا یافتیم، چه بنده خوبی که بسیار بازگشت کننده به سوی خدا بود؟ (44)
وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَالْأَبْصَارِ ﴿45﴾
و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را صاحبان دستهای (نیرومند) و چشمهای (بینا). (45)
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ ﴿46﴾
ما آنها را با خلوص ویژه ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود. (46)
وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ ﴿47﴾
و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند. (47)
وَاذْکُرْ إِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَذَا الْکِفْلِ وَکُلٌّ مِنَ الْأَخْیَارِ ﴿48﴾
و به خاطر بیاور اسماعیل و الیسع و ذالکفل را که همه از نیکان بودند. (48)
هَذَا ذِکْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿49﴾
این یک یادآوری است، و برای پرهیزگاران بازگشت نیکوئی است. (49)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿50﴾
باغهای جاویدان بهشتی که درهایش به روی آنان گشوده است. (50)
مُتَّکِئِینَ فِیهَا یَدْعُونَ فِیهَا بِفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿51﴾
در حالی که در آن بر تختها تکیه کرده اند و انواع میوه ها و نوشیدنیهای گوناگون در اختیار آنان است. (51)
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿52﴾
و نزد آنان همسرانی است که تنها چشم به شوهرانشان دوخته اند و همگی هم سن و سالند. (52)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِیَوْمِ الْحِسَابِ ﴿53﴾
این چیزی است که برای روز حساب به شما وعده داده میشود (وعدهای تخلف ناپذیر). (53)
إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ ﴿54﴾
این روزی ما است که هرگز پایان نمیگیرد. (54)
هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِینَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿55﴾
این (پاداش پرهیزگاران است) و برای طغیانگران بدترین محل بازگشت است. (55)
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿56﴾
دوزخ است که در آن وارد میشوند و چه بستر بدی است؟! (56)
هَذَا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿57﴾
این نوشابه حمیم و غساق است دو مایع سوزان و تیره رنگ) که باید از آن بچشند. (57)
وَآخَرُ مِنْ شَکْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿58﴾
و جز اینها کیفرهای دیگری همشکل آن را دارند. (58)
هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿59﴾
(به آنها گفته میشود) این فوجی است که همراه شما وارد دوزخ همان رؤ سای ضلالند) خوشامد بر آنها مباد، همگی در آتش خواهند سوخت. (59)
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِکُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿60﴾
آنها (به رؤ سای خود) میگویند: بلکه خوشامد بر شما مباد که این عذاب را شما برای ما فراهم ساختید، چه بد قرارگاهی است اینجا؟! (60)
قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِی النَّارِ ﴿61﴾
(سپس) میگویند: پروردگارا هر کس این عذاب را برای ما فراهم ساخته عذابی مضاعف در آتش بر او بیفزا. (61)
وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ ﴿62﴾
آنها میگویند چرا مردانی را که ما از اشرار میشمردیم (در اینجا، در آتش دوزخ) نمیبینیم. (62)
أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِیًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿63﴾
آیا ما آنها را به سخریه گرفتیم یا (به اندازهای حقیر بودند که) چشمها آنها را نمیدید؟! (63)
إِنَّ ذَلِکَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿64﴾
این یک واقعیت است گفتگوهای خصمانه دوزخیان! (64)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿65﴾
بگو من فقط یک انذارکننده ام و هیچ معبودی جز خداوند یگانه قهار نیست. (65)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿66﴾
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، پروردگار عزیز و غفار. (66)
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ ﴿67﴾
بگو: این یک خبر بزرگ است! (67)
أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿68﴾
که شما از آن روی گردان هستید. (68)
مَا کَانَ لِیَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿69﴾
من از ملاء اعلی (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامی که (درباره آفرینش آدم مخاصمه میکردند خبر ندارم. (69)
إِنْ یُوحَى إِلَیَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿70﴾
تنها چیزی که به من وحی میشود این است که من انذارکننده آشکاری هستم. (70)
إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِینٍ ﴿71﴾
به خاطر بیاور هنگامی را که پروردگارت به ملائکه گفت: من بشری را از گل میآفرینم. (71)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿72﴾
هنگامی که آن را نظام بخشیدم و از روح خودم در آن دمیدم برای او سجده کنید. (72)
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿73﴾
در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند. (73)
إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿74﴾
جز ابلیس که تکبر ورزید و از کافران بود! (74)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعَالِینَ ﴿75﴾
گفت: ای ابلیس چه چیز مانع تو از سجده کردن بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم گردید؟ آیا تکبر کردی، یا از برترین بودی ؟ (بالاتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!). (75)
قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ ﴿76﴾
گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفریده ای و او را از گل. (76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿77﴾
فرمود: از آسمانها (و از صفوف ملائکه) خارج شو که تو رانده درگاه منی! (77)
وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿78﴾
و مسلما لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود. (78)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿79﴾
عرض کرد: پروردگار من! مرا تا روزی که انسانها برانگیخته میشوند مهلت ده. (79)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿80﴾
فرمود تو از مهلت داده شدگانی. (80)
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿81﴾
ولی تا روز و زمان معینی. (81)
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿82﴾
گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم کرد (82)
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿83﴾
مگر بندگان خالص تو از میان آنها. (83)
قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿84﴾
فرمود: به حق سوگند، و حق میگویم. (84)
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَمِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿85﴾
که جهنم را از تو و پیروانت همگی پر خواهم کرد. (85)
قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ ﴿86﴾
بگو: (ای پیامبر!) من از شما هیچ پاداشی نمیطلبم و من از متکلفین نیستم (سخنانم روشن و همراه با دلیل است). (86)
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿87﴾
این ( قرآن) وسیله تذکر برای همه جهانیان است. (87)
وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ ﴿88﴾
و خبر آن را بعد از مدتی میشنوید! (88)
سوره 39: الزمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ﴿1﴾
این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است. (1)
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿2﴾
ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان. (2)
أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ ﴿3﴾
آگاه باشید دین خالص از آن خدا است، و آنها که غیر از خدا را اولیای خود قرار دادند، و دلیلشان این بود که اینها را نمیپرستیم مگر به خاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند، خداوند روز قیامت میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میکند، خداوند آن کس را که دروغگو و کفران کننده است هرگز هدایت نمیکند. (3)
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿4﴾
اگر (به فرض محال) خدا میخواست فرزندی انتخاب کند از میان مخلوقاتش آنچه را میخواست بر میگزید منزه است، (از اینکه فرزندی داشته باشد) او خداوند واحد قهار است. (4)
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ ﴿5﴾
آسمانها و زمین را به حق آفرید، شب را بر روز میپیچد، و روز را بر شب، و خورشید و ماه را مسخر فرمان خویش قرار داد، هر کدام تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه میدهند، آگاه باشید او قادر بخشنده است. (5)
خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴿6﴾
او شما را از نفس واحدی آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گل) او خلق کرد، و برای شما هشت زوج از چهارپایان نازل کرد، او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر در میان تاریکیهای سه گانه میبخشد، این است خداوند پروردگار شما، که حکومت (در عالم هستی) از آن او است هیچ معبودی جز او وجود ندارد با اینحال چگونه از راه حق منحرف میشوید؟! (6)
إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَلَا یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَإِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿7﴾
اگر کفران کنید خداوند از شما بینیاز است، و هرگز کفران را برای بندگانش نمیپسندد، و اگر شکر او را بجا آورید آن را برای شما میپسندد و هیچ گنهکاری گناه دیگری را بر دوش نمیکشد، سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میسازد، چرا که به آنچه در سینه هاست آگاه است. (7)
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿8﴾
هنگامی که انسان را زیانی رسد پروردگار خود را میخواند، و به سوی او باز میگردد، اما هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را میخواند به فراموشی میسپرد، و برای خداوند شبیه هائی قرار میدهد، تا مردم را از راه او منحرف سازد، بگو چند روزی از کفرت بهره گیر که از اصحاب دوزخی! (8)
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ﴿9﴾
آیا چنین کسی با ارزش است یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت میترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است، بگو آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟ تنها صاحبان مغز متذکر میشوند! (9)
قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿10﴾
بگو: ای بندگان من که ایمان آورده اید! از (مخالفت پروردگارتان بپرهیزید، برای کسانی که در این دنیا نیکی کرده اند پاداش نیک است، و زمین خداوند وسیع است (هرگاه تحت فشار سردمداران کفر واقع شدید مهاجرت کنید) که صابران اجر و پاداش خود را بیحساب دریافت میدارند. (10)
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ ﴿11﴾
بگو: من مامورم که خدا را پرستش کنم در حالی که دینم را برای او خالص نمایم. (11)
وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ ﴿12﴾
و مامورم که نخستین مسلمان باشم. (12)
قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿13﴾
بگو: من اگر نافرمانی پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ قیامت (او) میترسم. (13)
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِینِی ﴿14﴾
بگو: من تنها خدا را میپرستم، در حالی که دینم را برای او خالص میکنم. (14)
فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿15﴾
شما هر کس را جز او میخواهید بپرستید، بگو: زیانکاران واقعی کسانی هستند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده اند آگاه باشید زیان آشکار همین است. (15)
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿16﴾
برای آنها از بالای سرشان سایبانهائی از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهائی از آتش است، این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را تخویف میکند، ای بندگان من از نافرمانی من بپرهیزید. (16)
وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿17﴾
کسانی که از عبادت طاغوت اجتناب کردند و به سوی خداوند بازگشتند بشارت از آن آنها است، بنابراین بندگان مرا بشارت ده. (17)
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿18﴾
کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند، آنها کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند. (18)
أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ ﴿19﴾
آیا تو میتوانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده، رهائی بخشی ؟ آیا تو میتوانی کسی را که در درون آتش است برگیری و بیرون آوری. (19)
لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ ﴿20﴾
ولی آنها که تقوای الهی پیشه کردند غرفه هائی در بهشت دارند، غرفه های دیگری بنا شده، و از زیر آن نهرها جاری است، این وعده الهی است و خداوند در وعده خود تخلف نمیکند. (20)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿21﴾
آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد، و آن را به صورت چشمه هائی در زمین وارد نمود سپس با آن زراعتی را خارج میسازد که الوان مختلف دارد بعد این گیاه خشک میشود، به گونه ای که آن را زرد و بیروح میبینی، سپس آن را در هم میشکند و خرد میکند، در این ماجرا تذکری برای صاحبان مغز است. (21)
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿22﴾
آیا کسی که خدا سینه اش را برای اسلام گشاده کرده، و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلانی است که نور هدایت به قلبشان راه نیافته) وای بر آنها که قلبهائی سخت در برابر ذکر خدا دارند، آنها در گمراهی آشکارند. (22)
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿23﴾
خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (از نظر لطف و زیبائی و عمق محتوا) همانند یکدیگر است، آیاتی مکرر دارد (تکراری شوق انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان خاشعند میافتد سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود، این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمائی میکند، و هر کس را خداوند گمراه سازد راهنمائی برای او نخواهد بود! (23)
أَفَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ ﴿24﴾
آیا کسی که با صورت خود عذاب دردناک (الهی) را دور میسازد (همانند کسی است که هرگز آتش دوزخ به او نمیرسد؟) و به ظالمان گفته میشود بچشید آنچه را به دست میآوردید. (24)
کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لَا یَشْعُرُونَ ﴿25﴾
کسانی که قبل از آنها بودند نیز آیات ما را تکذیب نمودند، و عذاب الهی از جائی که فکر نمیکردند به سراغ آنها آمد. (25)
فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ﴿26﴾
خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید و عذاب آخرت شدیدتر است اگر میدانستند. (26)
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿27﴾
ما برای مردم در این قرآن از هر نوع مثلی زدیم، شاید متذکر شوند. (27)
قُرْآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿28﴾
قرآنی است فصیح و خالی از هر گونه کجی و نادرستی شاید پرهیزگاری پیشه کنند. (28)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿29﴾
خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شرکائی است که درباره او پیوسته به مشاجره مشغولند، و مردی را که تنها تسلیم یکنفر است، آیا این دو یکسانند؟ حمد مخصوص خدا است ولی اکثر آنها نمیدانند. (29)
إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ ﴿30﴾
تو میمیری آنها نیز خواهند مرد! (30)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿31﴾
سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه میکنید. (31)