قرآن ترجمه حجت الاسلام ملکی با صدای محمد حسین سعیدیان و گویندگی علی همت مومیوند
جزء بیست و هفتم شامل آیات 31 تا آخر ذاریات ، طور ، نجم ، قمر ، رحمن ، واقعه ، حدید می باشد
گفتند: «ما را سروقت جماعتی گناهکار فرستادهاند 32
تا با گِلهایی سفت سنگبارانشان کنیم؛ 33
گِلهایی که پیش خدا برای تجاوزکاران نشانهگذاری شدهاند و دقیقاً به هدف میخورند!» 34
بعد از جریاناتی، مؤمنان شهر را خارج کردیم؛ 35
بماند که آنجا جز یک خانوادۀ مسلمان پیدا نکردیم: همان خانوادۀ لوط. 36
در آن شهر آثاری باقی گذاشتهایم، برای کسانی که از عذاب زجرآور میترسند. 37
در قصۀ موسی هم درس عبرتی است. او را با معجزههایی روشن بهسوی فرعون فرستادیم. 38
ولی فرعون و ارکان دولتش سرپیچی کردند و گفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 39
بالاخره، او و سپاهیانش را گرفتیم و به دریا ریختیم. بله، او مستحق هر سرزنشی بود. 40
در قصۀ قوم عاد هم، تندبادی ویرانگر سراغشان فرستادیم؛ 41
تندبادی که به هرچه میوزید، آن را مثل استخوانی پوک و پوسیده میکرد! 42
در قصۀ قوم ثمود هم، به آنها گفته شد: «برای مدتی کوتاه، فرصت دارید از زندگی برخوردار شوید.» 43
ولی باز هم متکبرانه از فرمان خدا سرپیچی کردند و دستآخر درحالیکه بُهتزده نگاه میکردند، صاعقهای مرگبار فرا گرفتشان! 44
آنگاه نه فرصت فرار پیدا کردند و نه فرصت دفاع از خود! 45
البته پیش از آنهم قوم نوح را نابود کردیم؛ چون آنها مردمی منحرف بودند. 46
آسمان را بهدست قدرت خود برافراشتیم و آن را دائم گسترش میدهیم. 47
زمین را پهن کردیم و برای زندگی، خوب آمادهاش ساختیم! 48
موجودات را دوقطبی آفریدیم: مثبت و منفی یا نر و ماده. شاید بهخودتان بیایید. 49
از بیدینی بهسوی خدا فرار کنید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 50
همردیف خدا به معبود دیگری قائل نباشید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 51
تا بوده همین بوده: کسانی هم که قبل از اینها بودند، برای راهنماییشان هر پیامبری آمد، میگفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 52
نکند این حرفها را نسلبهنسل به هم سفارش کرده بودند؟! نه، بلکه جماعتی سرکش بودند. 53
از آنها رو بگردان که با این کار، مستحق سرزنش نیستی. 54
کماکان همه را بهخود بیاور؛ گرچه این بهخودآوردن فقط بهدرد مؤمنان میخورَد. 55
جن و اِنس را آفریدم، فقط برای اینکه مرا بندگی کنند. 56
نه از آنها رزقوروزی میخواهم، نه میخواهم که به من غذا بدهند؛ 57
چون فقط خدا روزیدهنده است و قدرتمند و نیرومند. 58
کسانی که با ترک بندگی، به خودشان بد میکنند، حتماً سهمی از عذاب دارند، مانند همفکرانشان در اقوام گذشته. پس دیگر آن را با عجله از من نخواهند! 59
وای بر کسانی که باور نمیکنند روز قیامتی را که به آنها وعده میدهند! 60
سوره طور
به نام خدای بزرگوار مهربان
قسم به کوه طور، 1
قسم به تورات، آن کتاب نوشتهشده 2
بر پوستهای صیقلخورده! 3
قسم به خانۀ آبادشده، {بیتالمعمور» شاید خانهاى است که در آسمانها در راستای خانۀ کعبه قرار دارد و با عبادت فرشتگان، پررفتوآمد و آباد است. شاید هم همان خانۀ کعبه باشد که با طواف و عبادتهای حاجیان آباد و پابرجاست.} 4
قسم به آسمان، آن سقف برافراشته، 5
قسم به دریاهای برافروخته 6
که عذاب خدا اتفاق میافتد. 7
چیزی هم جلودارش نیست؛ 8
روزی که آسمان بهسرعت به جنبوجوش دربیاید 9
و کوهها بهشدت به حرکت دربیاید! 10
آن روز، وای بر کسانی که قیامت را دروغ میدانستند؛ 11
همانها که سرگرم غوطهخوردن در عقاید پوچشان بودند! 12
همان روزی که با خشونت بهطرف آتش جهنم کشانده میشوند. 13
این همان آتشی است که آن را دروغ میدانستید! 14
این هم جادوجنبل است؟! نمیبینید هنوز؟! 15
در این آتش بسوزید و بریان شوید! چه صبر کنید چه نکنید، فرقی به حالتان ندارد؛ چون فقط با همان کارهایی مجازات میشوید که دائم مشغولش بودید. 16
ازآنسو، خودمراقبان در باغهایی پردرختاند و در نازونعمت. 17
از عطایا و هدایای خدا خوشوخرّماند. خدا از عذاب سوزان جهنم حفظشان میکند. 18
بهپاس کارهای خوبتان، بخورید و بنوشید: نوش جانتان! 19
لَم دادهاند روی تختهایی چیدهشده در کنارِ هم و با همسرانی زیباچشم همنشینشان میکنیم. 20
بچههای چنین مؤمنانی را که از نظر اعتقادی با والدینشان هممسیرند، در بهشت به آنها ملحق میکنیم؛ هرچند ایمان بچهها ضعیفتر باشد. از کارهای خوب پدران و مادران هم چیزی کم نمیکنیم. در ضمن، هرکسی گیرِ کارهای خودش است! 21
پیدرپی، به بهشتیان انواع میوه و گوشت که باب میلشان باشد، میدهیم. 22
آنجا پیالههای شرابی را دستبهدست میکنند که با خوردنش نه عربده میکشند و نه خمار میشوند. 23
خدمتکارانی دارند که پروانهوار دورشان میچرخند: انگار مرواریدی در صدفاند! 24
بهشتیان به هم رو میکنند و از گذشتۀ هم میپرسند. 25
میگویند: «ما در دنیا، به خوشبختی خانوادۀ خودمان امیدوار بودیم. 26
خدا هم با ملحقکردنشان به ما، بر ما منّت گذاشت و از عذاب جانگداز نجاتمان داد. 27
ما در دنیا او را صدا میزدیم که او خوب و مهربان است.» 28
پیامبر! مردم را بهخودشان بیاور که تو، بهلطف خدا، نه کاهنی و نه دیوانه.{کاهن کسی است که پیشگویی میکند و ادعای آگاهی از علم غیب دارد.} 29
بلکه میگویند: «او خیالبافی است که چشمبهراهیم دچار حادثهای مرگبار بشود!» 30
بگو: «چشمبهراه باشید که من هم با شما چشمبهراه نابودیتان هستم.» 31
آیاعقلهایشان وادارشان میکند به این یاوهگوییها؟! یا اینکه جماعتی سرکشاند؟! 32
یک بار هم میگویند: «قرآن را از خودش ساخته!» نه، اصلاً نمیخواهند ایمان بیاورند. 33
اگر راست میگویند، سخنی مثل قرآن بیاورند! 34
مگر تافتۀ جدابافتهاند که پیامبر نخواهند؟! یا خودشان خالق خودشاناند که بیصاحب باشند؟! 35
آسمانها و زمین را مگر آنها آفریدهاند که سرکشی میکنند؟! نه، اصلاً آنها دنبال کشف حقیقت نیستند. 36
مگر گنجینههای رحمت خدا پیش آنهاست یا کارهای هستند که بخواهند تو پیامبر باشی یا نباشی؟! 37
مگر نردبانی دارند که از بالایش خبرهای وحی را شنود کنند؟! اگر اینطور است، شنودکنندۀ آنها باید دلیل واضحی بر ادعایش بیاورد. 38
سهم خدا دختر است و سهم شما پسر؟! 39
مگر مزدی از آنها خواستهای که از پرداختش کمر خم کرده باشند؟! 40
مگر علم غیب پیش آنهاست که حرفهایشان را دربارۀ تو از رویش مینویسند؟! 41
نکند میخواهند نیرنگی بزنند؟! ولی این قبیل بیدینها خودشان نیرنگخوردهاند! 42
مگر معبودی جز خدا دارند؟! خدا مبرّاست از معبودهایشان. 43
حتی اگر ببینند شهابسنگهایی از آسمان بر سرشان فرود میآید، باز ایمان نمیآورند و میگویند: «این ابری متراکم است!» 44
پس بهحال خودشان رهایشان کن تا با روزی روبهرو شوند که در آن هلاک میشوند. 45
روزی که نیرنگشان هیچ بهدردشان نمیخورد و به آنها کمک نمیشود! 46
البته، جز عذاب آخرت، برای چنین بدکارهایی عذاب دیگری در پیش است؛ ولی بیشترشان متوجه نیستند. 47
در راه ابلاغ حکم خدایت صبوری کن که تو تحت نظارت و حمایت مایی. وقتی هم که بلند میشوی، خدا را از سرِ سپاس، به پاکی یاد کن.{معصومان بزرگوار به ما سفارش کردهاند که وقتی از جای خود برمیخیزیم، آیۀ 180 تا 182 صافّات (ص452) را بخوانیم: سُبحانَ رَبِّکَ رَبِّ العِزَّةِ عَمّا یصِفُونَ * وَ سَلامٌ عَلَى المُرسَلِینَ * وَ الحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالَمِینَ } 48
همچنین، قسمتی از شب به پاکی یادش کن و بعد از غروب ستارگان هم. {شاید «قسمتی از شب» به نماز شب اشاره میکند و «بعد از غروب ستارگان» به نماز صبح. } 49
سوره نجم
به نام خدای بزرگوار مهربان
به غروب ستارگان قسم 1
که همشهریتان، محمد، نه گمراه است و نه منحرف. 2
دلبخواهی هم حرف نمیزند! 3
وقتِ رساندن پیام خدا، حرفهایش فقط آیههایی است که وحی میشود. 4
خدای پُرتوان در معراج یادش داده. {شبی خدای بزرگ حضرت محمد(ص) را از مکه به فلسطین برد و از آنجا بهسوی آسمانها. در این سفر حیرتانگیز، اتفاقهای گوناگونی برای پیامبر پیش آمد. او توانست بهشتیان و جهنمیان را ببیند و حتی به یک قدمی خدا برسد.نزدیکی پیامبر(ص) به خدا نزدیکی مکانی نبود و خدا را با چشم سر ندید؛ زیرا خدای بلندمرتبه نه مکان دارد و نه جسم.معراج در زندگی پیامبر(ص) بیشتر از یک بار اتفاق افتاده و چگونگی آن بهطور مفصل در روایات آمده است. } 5
محمد با تشریفاتی خاص به بالاها رفت و در بلندترین افق ایستاد. 6و7
بعد، نزدیک و نزدیکتر شد... 8
تا آنکه به یکقدمی خدا رسید یا حتی نزدیکتر! {در متن آیه آمده: «قاب قوسین او ادنی» به معنای «بهاندازۀ دو قوسِ یککمان یا حتی کمتر». چون این عبارت کنایه از نزدیکشدن است، ما معادل فارسیِ امروزیاش را در ترجمه آوردهایم.} 9
و بعد، خدا آنچه قرار بود به بندهاش وحیکند، وحیکرد. 10
آنچه دلِ پیامبر دید، دروغ ندید. 11
آیا با او جرّوبحث میکنید دربارۀ آنچه دید؟! 12
البته یک بارِ دیگر هم خدا را دیده بود. 13
کنار درخت سِدری که در انتهای آسمانها بود! 14
در ضمن، بهشت همان جا بود. 15
همان وقت که هالهای از نور و سُرور، درخت سِدر را پوشانده بود! 16
چشم پیامبر کم و زیاد ندید. 17
او چند نشانۀ بزرگ خدا را دید. 18
حال بهنظر شما آیا بت لات و عُزّیٰ 19
و سومی، یعنی منات، میتوانند از این کارها بکنند؟! 20
آیا سهم شما پسر است و سهم خدا دختر؟! و این بتها را نماد دخترهای خدا میدانید؟! 21
اینکه تقسیمی ناعادلانه شد! 22
اینها بتهای بیجانیاند که شما و پدرانتان بهدروغ نام خدایان رویشان گذاشتهاید و خدا هم دلیلی بردرستیِ حرفتان نفرستاده است. با آنکه راهنمایی خدا سراغشان آمده، آنها فقط دنبالهروِ خیالات خودشان و خواستههای دلشاناند. 23
مگر انسان به هرچه آرزو کند میرسد که بتپرستها آرزوی شفاعت فرشتگان را دارند؟! 24
درصورتیکه دنیا و آخرت در اختیار خداست. 25
چه فرشتگان زیادی در آسمانها هستند که شفاعتشان فقط بهدرد آنهایی میخورَد که خدا بخواهد و دینشان را بپسندد. 26
کسانی که آخرت را باور ندارند، روی فرشتگان نام میگذارند، آنهم نامهای زنانه، تا بگویند آنان دختر خدایند! 27
دلیلی بر ادعایشان ندارند و فقط دنبالهروِ خیالاتاند! ولی خیالبافی اصلاً بهدرد شناخت حقیقت نمیخورد. 28
پس اعتنا نکن به آنهایی که از یاد من رو میگردانند و جز زندگی دنیا چیزی نمیخواهند. 29
سطح فکرشان همین است! البته خدا بهتر میداند حال آنهایی را که از راهش بهدر شدهاند یا در راه درست قرار دارند. 30
آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال خداست تا دستآخر، بدکارها را بهسزای کارهایشان برساند و نیکوکاران را پاداشی خوبتر از کارهایشان عطا کند؛ 31
همانانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت کاملاً فاصله میگیرند، جز گناهانی که اتفاقی از آنان سر میزند. البته سفرۀ آمرزش خدا گسترده است.او بیشتر از هرکسی احوالتان را میداند: از وقتی روی زمین بهوجودتان آورد و از وقتی در شکم مادرانتان زندگی جنینی داشتید. پس خودستایی نکنید؛ چون او بهتر میداند حالِ آنانی را که مراقب رفتارشاناند. 32
نظرت چیست دربارۀ کسی که از کمک در راه خدا دست کشیده؟! 33
کمکی میکند؛ ولی ادامه نمیدهد. 34
مگر علم غیب دارد که با این کمککردنها فقیر میشود؟! 35
مگر از آنچه در کتاب موسی است، باخبر نشده؟! 36
یادر کتاب ابراهیم که حق بندگی را ادا کرد؟! 37
یعنی اینها: کسی بار گناه کسی را بهدوش نمیکشد. 38
انسان جز از تلاش خودش بهره نمیبرد. 39
بالاخره تلاشش دیده میشود 40
و در برابر تلاشش بهطور کامل جزا داده میشود. 41
پایان هر چیزی هم به خدا ختم میشود. 42
اوست که میخندانَد و میگریانَد. 43
اوست که میمیرانَد و دوباره زنده میکند. 44
اوست که دختر و پسر را میآفریند، 45
از ذرهای ناچیز که در رحِم مادر قرار میگیرد. 46
اوست که جهانِ دیگر را حتماً پدید میآورَد. 47
اوست که بینیاز میکند و سرمایه میبخشد. 48
اوست که ستارۀ شباهنگ را تدبیر میکند.{ستارۀ شباهنگ روشنترین ستارۀ آسمان و یکی از معبودهای بتپرستها بوده است.} 49
اوست که نسل اولِ قوم عاد را نابود کرد 50
و قوم ثمود را هم و کسی از بیدینهایشان را باقی نگذاشت. 51
قبل از عاد و ثمود هم، قوم نوح را. اینها ستمکارتر و سرکشتر از آن دو قوم بودند. 52
شهرهای زیرورو شدۀ قوم لوط را هم خدا در هم کوبید 53
و با عذابی شدید احاطهشان کرد! 54
حال، آی انسان، به کدامیک از نعمتهای خدا شک داری؟! 55
محمد هم، هشداردهندهای است از جنس هشداردهندههای گذشته. 56
قیامت نزدیک و نزدیکتر میشود! 57
جز خدا کسی برطرفکنندۀ سختیهای قیامت نیست. 58
آیا از این حرفها تعجب میکنید 59
و با گردنکشی، به آن میخندید و بهحال خودتان گریه نمیکنید؟! 60و61
پس با این اوضاع، در برابر خدا سجده کنید و او را بپرستید. {این یکی از چهار آیۀ سجدهدار قرآن است که اگر تمام آیه را بخوانی یا بشنوی، لازم است فوراً به سجده بروی. البته جز داشتن مُهر، شرایط دیگر سجدۀ نمازِ واجب، مثل وضو و روبهقبلهبودن و...، در اینجا لازم نیست، هرچند بودنش بهتر است. خوب است در حال سجده، این ذکر را زمزمه کنی: «لا إلٰهَ إلّا اللّٰه حَقّاً حَقّاً. لا إلٰهَ الّا اللّٰه ایماناً وَ تَصدِیقاً. لا إلٰهَ إلّا اللّٰه عُبُودِیةً وَ رِقّاً. سَجَدتُ لَک یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً. لا مُستَنکفاً وَ لا مُستَکبِراً. بَل أنَا عَبدٌ ذَلیلٌ ضَعیفٌ خائِفٌ مُستَجیرٌ.»} 62
سوره قمر
به نام خدای بزرگوار مهربان
ماه شکافت و همین نشانهای است که قیامت خیلی نزدیک شده.{این آیه اشاره میکند به معجزۀ درخواستیِ بتپرستهای مکه در دونیمشدن ماه بهدست مبارک پیامبر(ص) . این حادثه نوعی یادآوری هم هست، برای چگونگی وقوع نشانهای از قیامت.} 1
البته بتپرستها هر معجزهای ببینند، رو برمیگردانند و میگویند: «این همان جادوی همیشگی است!» 2
پیامبر و معجزههایش را دروغ میدانند و تابع میل خودشان هستند؛ درحالیکه ماه همیشه پشت ابر نمیماند! 3
از اخبار مردم گذشته و حوادث قیامت، آن مقداری که مایۀ عبرت باشد، حتماً به گوششان خورده است: 4
همان پندهای حکیمانه و بینقص؛ اما این هشدارها بیفایده است. 5
از آنها رو بگردان و منتظر روزی باش که احضارکنندهای صدایشان میزند به پای میزِ دشوار محاکمه! 6
درحالیکه خواری در چشمهایشان موج میزند، از گورها بیرون میآیند، مثل ملخهای پراکنده! 7
درحالیکه گردنهایشان را به جلو کشیدهاند، بهطرف احضارکننده میدوند! بیدینها میگویند: «این روزی نفسگیر است.» 8
قبل از آنها هم، قوم نوح انگ دروغگویی زدند؛ یعنی بندهمان نوح را دروغگو دانستند و گفتند: «دیوانه است و جنزده!» 9
نوح هم به خدا عرض کرد: «من دیگر بهتنگ آمدهام. به فریادم برس!» 10
پس درهای آسمان را به روی بارانی یکریز گشودیم 11
و جایجای زمین را چشمههایی جوشان کردیم تا اینکه آبهای زمین و آسمان برای سیلابی ویرانگر، بههم پیوست! 12
او را سوار مَرکب مستحکمی کردیم ساختهشده از تختهها و میخها. 13
کشتی زیر نظر ما حرکت میکرد. این پاداش پیامبری بود که باورش نکردند. 14
البته بقایای آن کشتی را حفظ کردیم تا درس عبرتی باشد. کسی هست به خودش بیاید؟! 15
خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 16
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 17
مردم عاد هم پیامبرشان را دروغگو دانستند. خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 18
چند روز نحس، ما تندبادی سرد و استخوانسوز سروقتشان فرستادیم. 19
آن مردم تنومند را از جا میکند و به هوا پرت میکرد، انگار تنههای نخلِ ریشهکنشدهاند! 20
خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 21
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 22
مردم ثمود هم، هشداردهندهها را دروغگو دانستند 23
و گفتند: «یعنی بیفتیم دنبال بشری بیکسوکار از جنس خودمان؟! دراینصورت، سر از گمراهی و دیوانگی درمیآوریم! 24
از میان ما فقط بر او وحی شده؟! بلکه او دروغگویی بُلهوس است!» 25
ولی فردایی نزدیک خواهند فهمید که دروغگوی بُلهوس کیست! 26
به صالح گفتیم: «ما برای امتحانکردنشان مادهشتری میفرستیم. منتظر عکسالعملشان باش و صبر کن. 27
به آنها خبر بده: آب چشمه بین آنها و مادهشتر تقسیم شده است. هریک سرِ نوبت خودش حاضر بشود.» 28
ولی آنها با یکی از اشرارشان برای کشتن آن شتر هماهنگ کردند. او دستبهکار شد و آن را از پا درآورد! 29
خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 30
ما فقط بر سرشان یک غرّش وحشتزا کشیدیم و آنها مثل علوفۀ دامداران شدند! 31
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 32
قوم لوط هم هشداردهندهها را دروغگو دانستند. 33
ما بر سرشان طوفان شن فرستادیم؛ جز بر سر خانوادۀ لوط که دم صبح نجاتشان دادیم 34
تا نعمتی باشد از طرف ما. هرکه شکر کند، اینطور پاداشش میدهیم. 35
البته لوط مردمش را به مجازات شدید ما هشدار داد؛ ولی آنها در برابر هشدارها جبهه گرفتند 36
و از لوط خواستند با مهمانانش رابطۀ نامشروع داشته باشند! ما چشمهای آن مردم را کور کردیم و گفتیم: «بچشید عذاب و انتقامم را!...» 37
دم صبح هم، عذاب اصلی سراغشان آمد. 38
«... بچشید عذاب و انتقامم را!» 39
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 40
هشدارهایمان به فرعونیان هم رسید. 41
ولی همۀ معجزههایمان را دروغ دانستند. ما هم در هیبتِ شکستناپذیری قدرتمند گرفتار عذابشان کردیم. 42
آیا خون بیدینهای شما رنگینتر از خون آن ملتهای گذشته است؟! یا برایتان اماننامهای در کتابهای آسمانی هست؟! 43
تازه، میگویند: «ما همه با هَمیم و پیروزیم.» 44
اما جمعشان در جنگ بَدر بههمین زودیها شکست میخورند و پا به فرار میگذارند! 45
تازه، وعدهگاهشان قیامت است و قیامت مصیبتبارتر و تلختر است. 46
بله، گناهکارها راه بهشت را گم کردهاند و گرفتار جهنمِ شعلهورند! 47
روزی که آنها را بهرواُفتاده، در آتش، اینطرف و آنطرف میکشانند: «بچشید سوزش تماس با آتش را!» 48
ما هر چیزی را بهاندازه آفریدهایم. 49
کار ما در آفرینش موجودات فقط به یک اشارۀ چشم است. 50
شک نکنید که امثال شما را نیستونابود کردیم. کسی هست به خودش بیاید؟! 51
هر کاری کردهاند، در نامۀ اعمالشان ثبت است. 52
بله، هر کار کوچک و بزرگی نوشته میشود. 53
خودمراقبان در باغهایی پردرخت و کنار نهرهایی پرآباند، 54
در جایگاهی واقعی و عالی، در پیشگاه فرمانروایی بااقتدار. 55
سوره ألرّحمٰن
به نام خدای بزرگوار مهربان
خدای رحمان قرآن را یاد میدهد، 1و2
انسان را میآفریند 3
و به او حرفزدن میآموزد. 4
خورشید و ماه با حسابی دقیق میگردند 5
و گیاهان و درختان در برابر خدا سجده میکنند. 6
خدا آسمان را برافراشته و وسایل اندازهگیری را وضع کرده است 7
تا شما در کشیدن کالاها کم و زیاد نکنید 8
و دقیق بکِشید و با دستکاریِ ترازوها کم نفروشید. 9
زمین را هم برای زندگیکردنِ مردم آماده کرده است. 10
در آن میوههای گوناگون پیدا میشود و نخلهای خرما با شکوفههای فراوان 11
و دانههای سبوسدار و گیاهان خوشبو. 12
خب، شما جن و اِنس، کدامیک از نعمتهای خدا را انکار میکنید؟! 13
نخستین انسان را از گلولای خشکیدۀ سفالمانندی آفرید 14
و نخستین جن را از شعلههای رنگارنگِ آتش آفرید. 15
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 16
او صاحب مشرقها و مغربها است.{خورشید هر روز از نقطهاى غیر از نقطۀ روزِ قبل طلوع و غروب مىکند یا اینکه چون زمین کروى است، هر نقطهاى از آن، مشرق و مغرب مخصوص به خود را دارد. بهعلاوه، یکی از هنرهای ادبی «سَجْع» است، به معنای آوردن کلمات هموزنوقافیه در یک نوشته یا انشاء. در قرآن مجید هم از این هنر ادبی فراوان استفاده شده است و به آن «رعایت فواصل» گفته میشود. این هنر در چندین آیه از سورۀ «اَلرَّحمن» به کار رفته است، مثل همین آیۀ 17 و آیههای 46، 50، 52، 62 و 66 که کلمۀ پایانی آیهها بهخاطر رعایت همین هنر ادبی، با لفظ «مُثَنّٰی» آمده ولی معنای «جمع» منظور است.} 17
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 18
دریای شور و شیرین را کنارِ هم میآورد؛ 19
اما بینشان انگار دیواری است که تا مدتی مخلوط نمیشوند.{وقتی رودهای بزرگ به دریاها میریزند، آبشان سینۀ دریا را میشکافد و بیآنکه با آب دریا یکی شود، تا کیلومترها به پیشروی خود ادامه میدهد. اگر از بالا به این پیوند نگاه کنیم، منظرۀ جذابی چشممان را مینوازد: گویا دو دریای شور و شیرین در همسایگی هم تشکیل شدهاند! ملوانان و ماهیگیرانی که در دریا مشغول صیادیاند و نیز کشاورزان و باغداران ساحلی، از این پدیدۀ شگفتانگیز بهرهها میبرند.} 20
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 21
از هر دو دریا مروارید و مرجان بیرون میآید. 22
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 23
مالِ اوست کشتیهای غولپیکری که در دریاها بادبان برافراشتهاند. 24
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 25
هرکه در زمین است از بین میرود {منظور «فنای نسبی» است، نه «فنای مطلق»؛ یعنی انتقال از این دنیا به دنیای دیگر و ملاقات با خدا و دوستان خدا. بههمینخاطر خدای مهربان این «فنا» را یکی از نعمتهای خودش برشمرده است} 26
و فقط جلوۀ باشکوه و ارجمند خدا باقى مىماند.{روی خدا (وَجهُ الله) همان فیضِ بیحدّواندازه و همگانیِ اوست که با همه چیز بوده و در همه چیز هست؛ اما خودِ آنها نیست و رنگ هیچچیز بهخود نمیگیرد. برای همین، همه چیز ازبینرفتنی است؛ اما وَجهُ الله از بین نمیرود.} 27
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 28
هرکه در آسمانها و زمین است نیازهایش را از او میخواهد. هر لحظه، او به کاری تازه مشغول است. 29
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 30
ای جن و اِنس، به حسابوکتابتان خواهیم رسید! 31
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 32
ای جماعت جن و اِنس، در قیامت اگر میتوانید با عبور از مرزهای آسمانها و زمین از دست خدا فرار کنید، خب فرار کنید! اما نمیتوانید، مگر اینکه نیرویی شگفتانگیز داشته باشید. 33
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 34
آن روز، زبانهای از آتش و دود بر سرتان فرو میریزند و نمیتوانید از خودتان دفاع کنید. 35
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 36
وقتی آسمان مثل روغنی که غُل میخورد، بههم بریزد. 37
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 38
هیچ جن و اِنسی بهجای دیگری مؤاخذه نمیشود. 39
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 40
گناهکارها را میشود از قیافههایشان شناخت! آنها را از موهای جلوی سر و از پاها میگیرند و در جهنم پرتشان میکنند! 41
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 42
این همان جهنمی است که گناهکارها آن را دروغ میدانستند؛ 43
ولی حالا بین آتشی سوزان و آبی جوشان در رفتوآمدند! 44
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 45
هرکه از روبهروشدن با خدا بترسد، باغهایی پردرخت نصیبش میشود. 46
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 47
با شاخوبرگ فراوان. 48
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 49
چشمههایی زلال در آنها در جریان است. 50
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 51
انواع میوههای خوشمزه در آنها پیدا میشود. 52
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 53
لَم دادهاند بر بسترهایی که حتی آسترش هم از ابریشم نرم و نازک است. میوههای آن باغها همیشه در دسترس است. 54
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 55
در آن بسترها، دلبرانیاند خمارچشم که دست هیچ جن و اِنسی پیش از اینان به آنان نرسیده است. 56
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 57
انگار که یاقوتاند و مرجان. 58
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 59
جواب خوبی جز خوبی است؟! 60
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 61
در مرتبۀ پایینتر از آن باغهای بهشتی، باغهای زیبای دیگری هم هست. 62
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 63
در نهایتِ سرسبزیاند و خرّمی. 64
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 65
در آنها چشمههایی گوارا در حال فوران است. 66
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 67
در آنها میوههای فراوان یافت میشود، ازجمله انواع خرما و انار. 68
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 69
در آنها همسرانیاند نیکوسیرت و زیباصورت. 70
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 71
حوریانی در حجلهها که فقط منتظر وصالِ همسرانشان هستند. 72
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 73
دست هیچ جن و اِنسی پیش از اینان به آنان نرسیده است. 74
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 75
لَم دادهاند بر بالشهایی نرم و بسترهایی گرم. 76
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 77
پربرکت است نام خدای باشکوه و ارجمند! 78
سوره واقعه
به نام خدای بزرگوار مهربان
قیامت که شروع شود، 1
دیگر کسی نمیتواند انکارش کند یا در وقوعش شک کند؛ 2
چونکه عالَم را زیرورو میکند! 3
همان وقت که زمین بهشدت به لرزه درمیآید 4
و کوهها کاملاً متلاشی میشود و بهصورت گرد و غبار درمیآید، 5و6
شما سه گروه میشوید: 7
گروهی اهل سعادت و خوشبختی، چه مردم خوشبختی! 8
گروهی اهل شقاوت و بدبختی، چه مردم بدبختی! 9
و گروهی پیشتازانِ پیشتاز! 10
آنان بندگان خیلی نزدیک به خدایند: 11
در باغهایی پُرنازونعمت جای میگیرند. 12
خیلیشان از گذشتگاناند و کمی هم از آیندگان! 13و14
بر تختهایی جواهرنشان، روبهروی هم لَم میدهند. 15و16
خدمتکارانی دستبهسینه، با کوزههایی زرین، جامهایی بلورین و پیالههایی لبالب از شراب بهشتی، پروانهوار دورشان میگردند. 17و18
در این نوشانوش، سردرد نمیگیرند و بیشراب هم نمیمانند. 19
خدمتکارانی دیگر، با هر میوهای که آنان بخواهند و با گوشت هر پرندهای که باب میلشان باشد، اطرافشان در چرخشاند. 20و21
حوریانی زیباچشم انتظارشان را میکشند که از زیبایی همچون مروارید در صدفاند. 22و23
اینها بهپاس کارهای خوبی است که میکردند. 24
در آنجا نه حرف بیفایدهای میشنوند و نه تهمت و غیبتی. 25
هرچه به گوش میرسد، آرامشدهنده است و تسلّیبخش. 26
اما اهل سعادت و خوشبختی، چه مردم خوشبختی. 27
در کنار درختان کُنار بیخار{درخت کُنار همان درخت سِدر است.} 28
و درختان موز پُربرگوبار 29
و زیر سایههای پایدار 30
و آب و آبشار 31
و میوههای بسیارِ در دسترس و همیشه بهبار. 32و33
همنشیناند با همسرانی باوقار 34
که پدیدههاییاند شاهکار، 35
دوشیزهاند هر بار 36
و همسردوستانیاند جوانرخسار. 37
همۀ اینهاست برای سعادتمندان. 38
خیلیشان از گذشتگاناند 39
و خیلیشان از آیندگان. 40
اما اهل شقاوت و بدبختی، چه مردمِ بدبختی. 41
هستند در میان بادی سوزان و آبی جوشان 42
و دود سیاهی چون سایبان 43
که نه خنک است و نه فایدهرسان. 44
آنها قبل از این، مرفّهانی بیدرد بودند 45
و همیشه بر اطاعت از غیرخدا اصرار داشتند. 46
دائم میگفتند: «بعد از اینکه مردیم و مشتی خاک و استخوان شدیم، یعنی باز واقعاً زنده میشویم؟! نیاکانمان چطور؟!» 47و48
بگو: «بهیقین، همۀ انسانها را از اولین تا آخرین، در وعدۀ دیدار روز قیامت، جمع میکنند. 49و50
در آن روز، شما ای گمراهانِ انکارکنندۀ همه چیز، 51
حتماً از درخت زقّوم میخورید 52
و شکمهایتان را از آن پر میکنید{زفوم به احتمالی نام میوه درختی است به نام استن که بسیار زشت و تلخ و بد بو است. } 53
و بلافاصله، همچون شتران عطشزده، مجبور میشوید از آبی جوشان بنوشید!» 54و55
این است شیوۀ پذیرایی از آنها در روز جزا! 56
ماییم که شما را آفریدهایم. چرا حرفمان را دربارۀ معاد نمیپذیرید؟! 57
آیا دربارۀ بچهدارشدنِ خودتان فکر کردهاید؟! 58
شما فرزند را بهشکل انسانی کامل میآفرینید یا ما؟! 59
مرگ را هم ما میانتان گذاشتهایم. نه اینکه قادر به ادامهدادن حیاتتان نباشیم. 60
بلکه میخواهیم کسان دیگری را بهجایتان بیاوریم. شما را هم در عالمی دیگر، دوباره زنده میکنیم که از ویژگیهایش خبری ندارید. 61
البته از جزئیات آفرینشِ نخستین خبر دارید. پس چرا بهخودتان نمیآیید؟! 62
آیا به آنچه میکارید، توجه کردهاید؟! 63
شما آن را میرویانید یا ما؟! 64
اگر میخواستیم، آنچنان به خسوخاشاک تبدیلش میکردیم که خوشی را فراموش کنید و بگویید: «ما خسارت دیدیم! بلکه بدتر، بدبخت شدیم!» 65و66و67
آیا به آب گوارایی که مینوشید، دقت کردهاید؟! 68
شما آن را از ابرها فرو میفرستید یا ما؟! 69
اگر میخواستیم، تلخ و شورش میکردیم. پس چرا شکر نمیکنید؟! 70
آیا به آتشی که روشن میکنید، نظر انداختهاید؟! 71
شما درختش را میرویانید یا ما؟! 72
ما آن را یادآور آتش جهنم قرار دادهایم و وسیلهای برای استفادۀ مسافران. 73
حال که چنین است، اسم خدای بزرگمرتبهات را به پاکی یاد کن. 74
نمیخواهم قسم بخورم به جایگاه فلکی ستارگان. 75
حواستان نیست؛ وگرنه این قسم خیلی مهم است. 76
ولی بدانید قرآن کتابی ارزشمند است. 77
اصل آن در کتابی پوشیده و مصون از هرگونه تغییر است.{این کتاب مانند کتابهای رایج بین ما نیست؛ بلکه همان کتابِ علم خداست که شرق و غرب عالم را فراگرفته و تغییر و تحریف در آن، راه ندارد و همۀ موجودات و حرکتهای آفرینش در آن ثبت و ضبط است. شاید این همان «لوح محفوظ»، «اُمّالکتاب»، «امام مبین»، «کتاب» و «کتاب مکنون» است که در آیههای دیگر آمدهاند} 78
جز پاکشدگانِ از آلودگیها به حقایقش دسترسی ندارند. 79
قرآن را خدای جهانیان فرستاده است. 80
قرآنِ با چنین اوصافی را سرسری میگیرید؟! 81
چرا خیال میکنید از انکارکردنش بهرهای میبرید؟! 82
میگویید مرگ در دست خدا نیست؟! وقتی جان کسی به گلو میرسد، 83
شما در آن لحظه فقط تماشا میکنید. 84
ما از شما به آن فرد نزدیکتریم؛ ولی حضور ما را متوجه نمیشوید. 85
پس اگر راست میگویید که حسابوکتابی در کار نیست، 86
چرا جانش را به بدنش برنمیگردانید؟! 87
بدانید ما جانش را میگیریم و حسابوکتاب هم در کار است: اگر از نزدیکان به خدا باشد، 88
همۀ وجودش، رفاه و راحتی و بهشت پُرنازونعمت خواهد بود 89
و اگر از سعادتمندان باشد، 90
به او میگویند: «درود مردم سعادتمند نثارت باد!» 91
اگر هم از انکارکنندههای گمراه باشد، 92
با آبی جوشان از او پذیرایی میکنند 93
و سرانجامش سرخوسوختهشدن در جهنم است. 94
بهراستی، این مطالب همگی عین حقیقت است؛ 95
پس اسم خدای بزرگمرتبهات را به پاکی یاد کن. 96
سوره حدید
به نام خدای بزرگوار مهربان
آنچه در آسمانها و زمین است، مشغول تسبیح خداست و اوست شکستناپذیرِ کاردرست. 1
فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط مال اوست. هماوست که زنده میکند و میمیراند و او از عهدۀ هر کاری برمیآید. 2
او قبل از همه بوده و بعد از همه هم خواهد بود. ازهمه آشکارتر است و درعینحال از همه هم مخفیتر! او هر چیزى را میداند. 3
اوست کسی که آسمانها و زمین را در طول شش مرحله آفرید. آنوقت، بر مقام فرمانرواییِ جهان تکیه زد. همه را میداند: آنچه در زمین فرو میرود و آنچه از زمین خارج میشود و آنچه از آسمان فرو میآید و آنچه به آسمان بالا میرود. هر جا باشید، با شماست. بله، خدا کارهایتان را میبیند. 4
فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط مال اوست و همۀ کارها به او ختم میشود. 5
در طول سال، مدتی شبها را بلند و روزها را کوتاه میکند و مدتی روزها را بلند و شبها را کوتاه. او میداند هرچه را در دلها میگذرد.{بلند و کوتاهشدنِ تدریجی شبها و روزهای سال، در بیشترِ مناطق کرۀ زمین، جز منطقههایی که روی خط استوا قرار دارند، فصلهای مختلف سال را پدید میآورد. این تغییر، زمینه را آماده میکند برای تنوع آبوهوایی و رشد گیاهان و درختان و مواد خوراکیِ گوناگون برای ساکنان زمین.} 6
نقش ایمان به خدا و رسولش را در زندگی پُررنگتر کنید و از اموالی که خدا در استفادۀ از آن، شما را جانشین خودش کرده است، در راه او هزینه کنید. از میان شما کسانی که نقش ایمان را در زندگی پُررنگتر کنند و انفاق کنند، پاداش بزرگی نصیبشان میشود. 7
چهتان شده که آنطورکه باید، به خدا ایمان نمیآورید؟!بااینکه پیامبر به پُررنگترکردن نقش ایمان به خدا دعوتتان میکند! درحالیکه اگر واقعاً مسلمانید، هنگام اسلام آوردن، از شما تعهد محکم گرفت که گوشبهفرمانش باشید! 8
هماوست که بر بندهاش محمد آیههای روشن میفرستد تا از تاریکیهای اعتقادی و اخلاقی بهطرف نور معرفت و پاکی بیرونتان بکشد. آخر، خدا در حقّتان دلسوزی مهربان است. 9
چهتان شده که در راه خدا انفاق نمیکنید؟! درحالیکه آخرِ سر هم، خدا وارث آسمانها و زمین است. البته از بین شما، کسانی که قبل از فتح مکه در راه خدا هزینه کردند و جنگیدند، با بقیه مساوی نیستند. آنها مقامی دارند خیلی برتر از کسانی که بعد از فتح مکه در راه خدا هزینه کردند و جنگیدند. البته خدا به همۀ آنان پاداش نیک وعده داده است. بله، خدا از کارهایتان آگاه است. 10
کیست که کارهای خوب پیش خدا پسانداز کند تا خدا برایش چند برابرشان کند و آن کس پاداشی ارزشمند داشته باشد؟!{«قرضالحسنه» در فرهنگ قرآنی هر کار خیری را در بر میگیرد: قرضدادن به دیگران، عبادتکردن مانند نماز و روزه، کارهای خدماتی مثل ساختنِ مدرسه و مسجد و درمانگاه، دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی و... .} 11
در آن روز که مردان و زنان باایمان را میبینی که نورشان جلوی رو و در سمت راست و چپشان پَرتوافشانی میکند. ندا میآید: «بشارت باد امروز بر شما به باغهای پردرختی که از زیرشان جویها روان است و در آنجا ماندنی هستید. این است آن کامیابی بزرگ!» 12
همان روزی که مردها و زنهای منافق با التماس به مؤمنان میگویند: «کمی صبر کنید تا ما هم از نورتان استفاده کنیم!» به آنها گفته میشود: «برگردید پشت سرتان و نوری از دنیا بهدست بیاورید!» پس بینشان دیواری زده میشود که دری دارد. محوطۀ داخلیاش بهشت است و محوطۀ بیرونیاش جهنم! 13
آنها مؤمنان را صدا میزنند: «مگر در همۀ صحنهها با شما نبودیم؟!» مؤمنان میگویند: «چرا، ولی شما خودتان را به بلای نفاق گرفتار کردید، در انتظار نابودی اسلام بودید، در همه چیز شک کردید، آرزوهای پوچ فریبتان داد و شیطان با وعدۀ آمرزش الهی گولتان زد تا بالاخره فرمان مرگتان از طرف خدا رسید. 14
بنابراین امروز درعوضِ رهایی ازآتش، نه ازشما چیزی پذیرفته میشود و نه از بیدینها. جایگاهتان آتش است و همان هم همدمتان است و آن بد سرانجامی است!» 15
آیا وقتش نرسیده که دلهای مسلمانان بهیاد خدا و آیههای سراسر حقّ قرآن نرم بشود و مثل اهلکتابی نباشند که قبل از آنان زندگی میکردند؟! آن اهلکتاب چون مدت عمر بهنظرشان زیاد آمد، دلهایشان سفتوسخت شد و خیلیهایشان به انحراف کشیده شدند. 16
البته بدانید همانطورکه خدا زمین را بعد از مردنش زنده میکند، دل سخت را هم نرم میکند! آیهها و نشانههای خود را واقعاً برایتان روشن کردیم تا عقلتان را بهکار بیندازید. 17
مردان و زنانی که صدقه و خمس و زکات میدهند و در کل، آنانی که کارهای خوب پیش خدا پسانداز میکنند، آنچه میدهند برایشان چند برابر میشود و پاداشی ارزشمند دارند! 18
کسانی که نقش ایمان به خدا و پیامبرانش را در زندگی پُررنگتر کردند، از نظر خدا در رتبۀ آدمهای باصداقت و شاهدان اعمال مردماند و پاداش و نورانیتی مثل آنها دارند؛ ولی کسانی که بیدین شدند و آیهها و نشانههای ما را دروغ دانستند، جهنمیاند. 19
بدانید زندگی دنیا فقط بازیچه، سرگرمی، تجملگرایی، فخرفروشی به همدیگر و زیادهخواهی در اموال و اولاد است! درست مثل بارانی که از گلوگیاهِ عملآمده از آن، کشاورزان خوششان بیاید؛ ولی مدتی بعد پژمرده میشود و میبینی که زرد شده است. آخرِ سر هم خسوخاشاک میشود! در آخرت، عذابی سخت برای دنیا پرستهاست و آمرزش و رضایت خدا برای عبرتگیرندهها. بله، زندگی دنیا فقط وسیلۀ گولخوردن است. 20
سبقت بگیرید از همدیگر برای رسیدن به آمرزش خدا و بهشتی که بهپهنای آسمان و زمین است و برای کسانی آمادهاش ساختهاند که خدا و پیامبرانش را باور کردهاند. این لطف خداست که به هرکس شایسته بداند، میدهد؛ زیرا خدا لطفِ بسیار دارد. 21
هر حادثهای بخواهد در زمین یا برای خود شما اتفاق بیفتد، قبل از آنکه بهوجودش بیاوریم، در کتابی ثبت است که البته این کار برای خدا آسان است؛{این کتاب مانند کتابهای رایج بین ما نیست؛ بلکه همان کتابِ علم خداست که شرق و غرب عالم را فراگرفته و تغییر و تحریف در آن، راه ندارد و همۀ موجودات و حرکتهای آفرینش در آن ثبت و ضبط است. شاید این همان «لوح محفوظ»، «اُمّالکتاب»، «امام مبین»، «کتاب» و «کتاب مکنون» است که در آیههای دیگر آمدهاند} 22
تا از آنچه از دستتان میرود، سرخورده نشوید و به آنچه خدا به شما میدهد، سرخوش نشوید! خدا خیالبافهای خودپسند را دوست ندارد؛ 23
همان کسانی که بخل میورزند و دیگران را هم به بخیلبودن تشویق میکنند. هرکس از ایمان و انفاق رو بگرداند، بداند که فقط خدا بینیازی ستودنی است. 24
ما پیامبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم. همچنین، کتابهای آسمانی را فرستادیم و دین را که معیار سنجش است تا مردم بهعدالت رفتار کنند.آهن را که در ساختن تجهیزات نظامی و غیرنظامی بهدرد میخورَد، آفریدیم تا خدا معلوم کند کسانی را که از ترس عذابِ ندیده، دین الهی و پیامبرانش را یاری میکنند و تا... . زیرا خدا نیرومندِ شکستناپذیر است.{منظور از عذاب ندیده جهنمی است که در دنیا دیدنی نیست.} 25
نوح و ابراهیم را برای راهنمایی مردم فرستادیم و در نسل آن دو، نعمت پیامبری و کتاب آسمانی را بهامانت گذاشتیم. بعضیهایشان راه درست را پیدا کردند؛ ولی خیلیهایشان منحرف شدند. 26
بعد، بهدنبال آنان پیامبران دیگرمان را یکی پس از دیگری آوردیم تا اینکه عیسیبنمریم را فرستادیم. به او انجیل دادیم و در دل پیروانش انداختیم که به همدیگر محبت و مهربانی کنند. در ضمن، نوعی گوشهنشینی و ترک دنیا هم از خودشان درآوردند! البته ما آن را برایشان واجب نکرده بودیم. درست است که انگیزهشان از گوشهنشینی بهدستآوردن رضای خدا بود؛ ولی حدّش را آنطورکه بایدوشاید رعایت نکردند. در نهایت، پاداش مؤمنان واقعیشان را دادیم؛ اما خیلیهایشان منحرف شدند. 27
مسلمانان! درحضور خدا مراقب رفتارتان باشید و به پیامبرش ایمان واقعی بیاورید تااز رحمتش دوچندان به شما عطا کند و نوری درخشان جلوی پایتان بتاباند که به برکتش، در مسیر درست راه بروید و تا اینکه بیامرزدتان که او آمرزندۀ مهربان است. 28
این پاداش دوچندان برای آن است که اهلکتاب خیال نکنند مسلمانان حتی به گوشهای از لطف خدا دسترسی ندارند! زیرا لطف، همهاش دست خداست و به هرکه شایسته بداند میدهد؛ چون خدا لطفِ بسیار دارد. 29
جزء بیست و هفتم شامل آیات 31 تا آخر ذاریات ، طور ، نجم ، قمر ، رحمن ، واقعه ، حدید می باشد
گفتند: «ما را سروقت جماعتی گناهکار فرستادهاند 32
تا با گِلهایی سفت سنگبارانشان کنیم؛ 33
گِلهایی که پیش خدا برای تجاوزکاران نشانهگذاری شدهاند و دقیقاً به هدف میخورند!» 34
بعد از جریاناتی، مؤمنان شهر را خارج کردیم؛ 35
بماند که آنجا جز یک خانوادۀ مسلمان پیدا نکردیم: همان خانوادۀ لوط. 36
در آن شهر آثاری باقی گذاشتهایم، برای کسانی که از عذاب زجرآور میترسند. 37
در قصۀ موسی هم درس عبرتی است. او را با معجزههایی روشن بهسوی فرعون فرستادیم. 38
ولی فرعون و ارکان دولتش سرپیچی کردند و گفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 39
بالاخره، او و سپاهیانش را گرفتیم و به دریا ریختیم. بله، او مستحق هر سرزنشی بود. 40
در قصۀ قوم عاد هم، تندبادی ویرانگر سراغشان فرستادیم؛ 41
تندبادی که به هرچه میوزید، آن را مثل استخوانی پوک و پوسیده میکرد! 42
در قصۀ قوم ثمود هم، به آنها گفته شد: «برای مدتی کوتاه، فرصت دارید از زندگی برخوردار شوید.» 43
ولی باز هم متکبرانه از فرمان خدا سرپیچی کردند و دستآخر درحالیکه بُهتزده نگاه میکردند، صاعقهای مرگبار فرا گرفتشان! 44
آنگاه نه فرصت فرار پیدا کردند و نه فرصت دفاع از خود! 45
البته پیش از آنهم قوم نوح را نابود کردیم؛ چون آنها مردمی منحرف بودند. 46
آسمان را بهدست قدرت خود برافراشتیم و آن را دائم گسترش میدهیم. 47
زمین را پهن کردیم و برای زندگی، خوب آمادهاش ساختیم! 48
موجودات را دوقطبی آفریدیم: مثبت و منفی یا نر و ماده. شاید بهخودتان بیایید. 49
از بیدینی بهسوی خدا فرار کنید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 50
همردیف خدا به معبود دیگری قائل نباشید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 51
تا بوده همین بوده: کسانی هم که قبل از اینها بودند، برای راهنماییشان هر پیامبری آمد، میگفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 52
نکند این حرفها را نسلبهنسل به هم سفارش کرده بودند؟! نه، بلکه جماعتی سرکش بودند. 53
از آنها رو بگردان که با این کار، مستحق سرزنش نیستی. 54
کماکان همه را بهخود بیاور؛ گرچه این بهخودآوردن فقط بهدرد مؤمنان میخورَد. 55
جن و اِنس را آفریدم، فقط برای اینکه مرا بندگی کنند. 56
نه از آنها رزقوروزی میخواهم، نه میخواهم که به من غذا بدهند؛ 57
چون فقط خدا روزیدهنده است و قدرتمند و نیرومند. 58
کسانی که با ترک بندگی، به خودشان بد میکنند، حتماً سهمی از عذاب دارند، مانند همفکرانشان در اقوام گذشته. پس دیگر آن را با عجله از من نخواهند! 59
وای بر کسانی که باور نمیکنند روز قیامتی را که به آنها وعده میدهند! 60
سوره طور
به نام خدای بزرگوار مهربان
قسم به کوه طور، 1
قسم به تورات، آن کتاب نوشتهشده 2
بر پوستهای صیقلخورده! 3
قسم به خانۀ آبادشده، {بیتالمعمور» شاید خانهاى است که در آسمانها در راستای خانۀ کعبه قرار دارد و با عبادت فرشتگان، پررفتوآمد و آباد است. شاید هم همان خانۀ کعبه باشد که با طواف و عبادتهای حاجیان آباد و پابرجاست.} 4
قسم به آسمان، آن سقف برافراشته، 5
قسم به دریاهای برافروخته 6
که عذاب خدا اتفاق میافتد. 7
چیزی هم جلودارش نیست؛ 8
روزی که آسمان بهسرعت به جنبوجوش دربیاید 9
و کوهها بهشدت به حرکت دربیاید! 10
آن روز، وای بر کسانی که قیامت را دروغ میدانستند؛ 11
همانها که سرگرم غوطهخوردن در عقاید پوچشان بودند! 12
همان روزی که با خشونت بهطرف آتش جهنم کشانده میشوند. 13
این همان آتشی است که آن را دروغ میدانستید! 14
این هم جادوجنبل است؟! نمیبینید هنوز؟! 15
در این آتش بسوزید و بریان شوید! چه صبر کنید چه نکنید، فرقی به حالتان ندارد؛ چون فقط با همان کارهایی مجازات میشوید که دائم مشغولش بودید. 16
ازآنسو، خودمراقبان در باغهایی پردرختاند و در نازونعمت. 17
از عطایا و هدایای خدا خوشوخرّماند. خدا از عذاب سوزان جهنم حفظشان میکند. 18
بهپاس کارهای خوبتان، بخورید و بنوشید: نوش جانتان! 19
لَم دادهاند روی تختهایی چیدهشده در کنارِ هم و با همسرانی زیباچشم همنشینشان میکنیم. 20
بچههای چنین مؤمنانی را که از نظر اعتقادی با والدینشان هممسیرند، در بهشت به آنها ملحق میکنیم؛ هرچند ایمان بچهها ضعیفتر باشد. از کارهای خوب پدران و مادران هم چیزی کم نمیکنیم. در ضمن، هرکسی گیرِ کارهای خودش است! 21
پیدرپی، به بهشتیان انواع میوه و گوشت که باب میلشان باشد، میدهیم. 22
آنجا پیالههای شرابی را دستبهدست میکنند که با خوردنش نه عربده میکشند و نه خمار میشوند. 23
خدمتکارانی دارند که پروانهوار دورشان میچرخند: انگار مرواریدی در صدفاند! 24
بهشتیان به هم رو میکنند و از گذشتۀ هم میپرسند. 25
میگویند: «ما در دنیا، به خوشبختی خانوادۀ خودمان امیدوار بودیم. 26
خدا هم با ملحقکردنشان به ما، بر ما منّت گذاشت و از عذاب جانگداز نجاتمان داد. 27
ما در دنیا او را صدا میزدیم که او خوب و مهربان است.» 28
پیامبر! مردم را بهخودشان بیاور که تو، بهلطف خدا، نه کاهنی و نه دیوانه.{کاهن کسی است که پیشگویی میکند و ادعای آگاهی از علم غیب دارد.} 29
بلکه میگویند: «او خیالبافی است که چشمبهراهیم دچار حادثهای مرگبار بشود!» 30
بگو: «چشمبهراه باشید که من هم با شما چشمبهراه نابودیتان هستم.» 31
آیاعقلهایشان وادارشان میکند به این یاوهگوییها؟! یا اینکه جماعتی سرکشاند؟! 32
یک بار هم میگویند: «قرآن را از خودش ساخته!» نه، اصلاً نمیخواهند ایمان بیاورند. 33
اگر راست میگویند، سخنی مثل قرآن بیاورند! 34
مگر تافتۀ جدابافتهاند که پیامبر نخواهند؟! یا خودشان خالق خودشاناند که بیصاحب باشند؟! 35
آسمانها و زمین را مگر آنها آفریدهاند که سرکشی میکنند؟! نه، اصلاً آنها دنبال کشف حقیقت نیستند. 36
مگر گنجینههای رحمت خدا پیش آنهاست یا کارهای هستند که بخواهند تو پیامبر باشی یا نباشی؟! 37
مگر نردبانی دارند که از بالایش خبرهای وحی را شنود کنند؟! اگر اینطور است، شنودکنندۀ آنها باید دلیل واضحی بر ادعایش بیاورد. 38
سهم خدا دختر است و سهم شما پسر؟! 39
مگر مزدی از آنها خواستهای که از پرداختش کمر خم کرده باشند؟! 40
مگر علم غیب پیش آنهاست که حرفهایشان را دربارۀ تو از رویش مینویسند؟! 41
نکند میخواهند نیرنگی بزنند؟! ولی این قبیل بیدینها خودشان نیرنگخوردهاند! 42
مگر معبودی جز خدا دارند؟! خدا مبرّاست از معبودهایشان. 43
حتی اگر ببینند شهابسنگهایی از آسمان بر سرشان فرود میآید، باز ایمان نمیآورند و میگویند: «این ابری متراکم است!» 44
پس بهحال خودشان رهایشان کن تا با روزی روبهرو شوند که در آن هلاک میشوند. 45
روزی که نیرنگشان هیچ بهدردشان نمیخورد و به آنها کمک نمیشود! 46
البته، جز عذاب آخرت، برای چنین بدکارهایی عذاب دیگری در پیش است؛ ولی بیشترشان متوجه نیستند. 47
در راه ابلاغ حکم خدایت صبوری کن که تو تحت نظارت و حمایت مایی. وقتی هم که بلند میشوی، خدا را از سرِ سپاس، به پاکی یاد کن.{معصومان بزرگوار به ما سفارش کردهاند که وقتی از جای خود برمیخیزیم، آیۀ 180 تا 182 صافّات (ص452) را بخوانیم: سُبحانَ رَبِّکَ رَبِّ العِزَّةِ عَمّا یصِفُونَ * وَ سَلامٌ عَلَى المُرسَلِینَ * وَ الحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالَمِینَ } 48
همچنین، قسمتی از شب به پاکی یادش کن و بعد از غروب ستارگان هم. {شاید «قسمتی از شب» به نماز شب اشاره میکند و «بعد از غروب ستارگان» به نماز صبح. } 49
سوره نجم
به نام خدای بزرگوار مهربان
به غروب ستارگان قسم 1
که همشهریتان، محمد، نه گمراه است و نه منحرف. 2
دلبخواهی هم حرف نمیزند! 3
وقتِ رساندن پیام خدا، حرفهایش فقط آیههایی است که وحی میشود. 4
خدای پُرتوان در معراج یادش داده. {شبی خدای بزرگ حضرت محمد(ص) را از مکه به فلسطین برد و از آنجا بهسوی آسمانها. در این سفر حیرتانگیز، اتفاقهای گوناگونی برای پیامبر پیش آمد. او توانست بهشتیان و جهنمیان را ببیند و حتی به یک قدمی خدا برسد.نزدیکی پیامبر(ص) به خدا نزدیکی مکانی نبود و خدا را با چشم سر ندید؛ زیرا خدای بلندمرتبه نه مکان دارد و نه جسم.معراج در زندگی پیامبر(ص) بیشتر از یک بار اتفاق افتاده و چگونگی آن بهطور مفصل در روایات آمده است. } 5
محمد با تشریفاتی خاص به بالاها رفت و در بلندترین افق ایستاد. 6و7
بعد، نزدیک و نزدیکتر شد... 8
تا آنکه به یکقدمی خدا رسید یا حتی نزدیکتر! {در متن آیه آمده: «قاب قوسین او ادنی» به معنای «بهاندازۀ دو قوسِ یککمان یا حتی کمتر». چون این عبارت کنایه از نزدیکشدن است، ما معادل فارسیِ امروزیاش را در ترجمه آوردهایم.} 9
و بعد، خدا آنچه قرار بود به بندهاش وحیکند، وحیکرد. 10
آنچه دلِ پیامبر دید، دروغ ندید. 11
آیا با او جرّوبحث میکنید دربارۀ آنچه دید؟! 12
البته یک بارِ دیگر هم خدا را دیده بود. 13
کنار درخت سِدری که در انتهای آسمانها بود! 14
در ضمن، بهشت همان جا بود. 15
همان وقت که هالهای از نور و سُرور، درخت سِدر را پوشانده بود! 16
چشم پیامبر کم و زیاد ندید. 17
او چند نشانۀ بزرگ خدا را دید. 18
حال بهنظر شما آیا بت لات و عُزّیٰ 19
و سومی، یعنی منات، میتوانند از این کارها بکنند؟! 20
آیا سهم شما پسر است و سهم خدا دختر؟! و این بتها را نماد دخترهای خدا میدانید؟! 21
اینکه تقسیمی ناعادلانه شد! 22
اینها بتهای بیجانیاند که شما و پدرانتان بهدروغ نام خدایان رویشان گذاشتهاید و خدا هم دلیلی بردرستیِ حرفتان نفرستاده است. با آنکه راهنمایی خدا سراغشان آمده، آنها فقط دنبالهروِ خیالات خودشان و خواستههای دلشاناند. 23
مگر انسان به هرچه آرزو کند میرسد که بتپرستها آرزوی شفاعت فرشتگان را دارند؟! 24
درصورتیکه دنیا و آخرت در اختیار خداست. 25
چه فرشتگان زیادی در آسمانها هستند که شفاعتشان فقط بهدرد آنهایی میخورَد که خدا بخواهد و دینشان را بپسندد. 26
کسانی که آخرت را باور ندارند، روی فرشتگان نام میگذارند، آنهم نامهای زنانه، تا بگویند آنان دختر خدایند! 27
دلیلی بر ادعایشان ندارند و فقط دنبالهروِ خیالاتاند! ولی خیالبافی اصلاً بهدرد شناخت حقیقت نمیخورد. 28
پس اعتنا نکن به آنهایی که از یاد من رو میگردانند و جز زندگی دنیا چیزی نمیخواهند. 29
سطح فکرشان همین است! البته خدا بهتر میداند حال آنهایی را که از راهش بهدر شدهاند یا در راه درست قرار دارند. 30
آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال خداست تا دستآخر، بدکارها را بهسزای کارهایشان برساند و نیکوکاران را پاداشی خوبتر از کارهایشان عطا کند؛ 31
همانانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت کاملاً فاصله میگیرند، جز گناهانی که اتفاقی از آنان سر میزند. البته سفرۀ آمرزش خدا گسترده است.او بیشتر از هرکسی احوالتان را میداند: از وقتی روی زمین بهوجودتان آورد و از وقتی در شکم مادرانتان زندگی جنینی داشتید. پس خودستایی نکنید؛ چون او بهتر میداند حالِ آنانی را که مراقب رفتارشاناند. 32
نظرت چیست دربارۀ کسی که از کمک در راه خدا دست کشیده؟! 33
کمکی میکند؛ ولی ادامه نمیدهد. 34
مگر علم غیب دارد که با این کمککردنها فقیر میشود؟! 35
مگر از آنچه در کتاب موسی است، باخبر نشده؟! 36
یادر کتاب ابراهیم که حق بندگی را ادا کرد؟! 37
یعنی اینها: کسی بار گناه کسی را بهدوش نمیکشد. 38
انسان جز از تلاش خودش بهره نمیبرد. 39
بالاخره تلاشش دیده میشود 40
و در برابر تلاشش بهطور کامل جزا داده میشود. 41
پایان هر چیزی هم به خدا ختم میشود. 42
اوست که میخندانَد و میگریانَد. 43
اوست که میمیرانَد و دوباره زنده میکند. 44
اوست که دختر و پسر را میآفریند، 45
از ذرهای ناچیز که در رحِم مادر قرار میگیرد. 46
اوست که جهانِ دیگر را حتماً پدید میآورَد. 47
اوست که بینیاز میکند و سرمایه میبخشد. 48
اوست که ستارۀ شباهنگ را تدبیر میکند.{ستارۀ شباهنگ روشنترین ستارۀ آسمان و یکی از معبودهای بتپرستها بوده است.} 49
اوست که نسل اولِ قوم عاد را نابود کرد 50
و قوم ثمود را هم و کسی از بیدینهایشان را باقی نگذاشت. 51
قبل از عاد و ثمود هم، قوم نوح را. اینها ستمکارتر و سرکشتر از آن دو قوم بودند. 52
شهرهای زیرورو شدۀ قوم لوط را هم خدا در هم کوبید 53
و با عذابی شدید احاطهشان کرد! 54
حال، آی انسان، به کدامیک از نعمتهای خدا شک داری؟! 55
محمد هم، هشداردهندهای است از جنس هشداردهندههای گذشته. 56
قیامت نزدیک و نزدیکتر میشود! 57
جز خدا کسی برطرفکنندۀ سختیهای قیامت نیست. 58
آیا از این حرفها تعجب میکنید 59
و با گردنکشی، به آن میخندید و بهحال خودتان گریه نمیکنید؟! 60و61
پس با این اوضاع، در برابر خدا سجده کنید و او را بپرستید. {این یکی از چهار آیۀ سجدهدار قرآن است که اگر تمام آیه را بخوانی یا بشنوی، لازم است فوراً به سجده بروی. البته جز داشتن مُهر، شرایط دیگر سجدۀ نمازِ واجب، مثل وضو و روبهقبلهبودن و...، در اینجا لازم نیست، هرچند بودنش بهتر است. خوب است در حال سجده، این ذکر را زمزمه کنی: «لا إلٰهَ إلّا اللّٰه حَقّاً حَقّاً. لا إلٰهَ الّا اللّٰه ایماناً وَ تَصدِیقاً. لا إلٰهَ إلّا اللّٰه عُبُودِیةً وَ رِقّاً. سَجَدتُ لَک یا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقّاً. لا مُستَنکفاً وَ لا مُستَکبِراً. بَل أنَا عَبدٌ ذَلیلٌ ضَعیفٌ خائِفٌ مُستَجیرٌ.»} 62
سوره قمر
به نام خدای بزرگوار مهربان
ماه شکافت و همین نشانهای است که قیامت خیلی نزدیک شده.{این آیه اشاره میکند به معجزۀ درخواستیِ بتپرستهای مکه در دونیمشدن ماه بهدست مبارک پیامبر(ص) . این حادثه نوعی یادآوری هم هست، برای چگونگی وقوع نشانهای از قیامت.} 1
البته بتپرستها هر معجزهای ببینند، رو برمیگردانند و میگویند: «این همان جادوی همیشگی است!» 2
پیامبر و معجزههایش را دروغ میدانند و تابع میل خودشان هستند؛ درحالیکه ماه همیشه پشت ابر نمیماند! 3
از اخبار مردم گذشته و حوادث قیامت، آن مقداری که مایۀ عبرت باشد، حتماً به گوششان خورده است: 4
همان پندهای حکیمانه و بینقص؛ اما این هشدارها بیفایده است. 5
از آنها رو بگردان و منتظر روزی باش که احضارکنندهای صدایشان میزند به پای میزِ دشوار محاکمه! 6
درحالیکه خواری در چشمهایشان موج میزند، از گورها بیرون میآیند، مثل ملخهای پراکنده! 7
درحالیکه گردنهایشان را به جلو کشیدهاند، بهطرف احضارکننده میدوند! بیدینها میگویند: «این روزی نفسگیر است.» 8
قبل از آنها هم، قوم نوح انگ دروغگویی زدند؛ یعنی بندهمان نوح را دروغگو دانستند و گفتند: «دیوانه است و جنزده!» 9
نوح هم به خدا عرض کرد: «من دیگر بهتنگ آمدهام. به فریادم برس!» 10
پس درهای آسمان را به روی بارانی یکریز گشودیم 11
و جایجای زمین را چشمههایی جوشان کردیم تا اینکه آبهای زمین و آسمان برای سیلابی ویرانگر، بههم پیوست! 12
او را سوار مَرکب مستحکمی کردیم ساختهشده از تختهها و میخها. 13
کشتی زیر نظر ما حرکت میکرد. این پاداش پیامبری بود که باورش نکردند. 14
البته بقایای آن کشتی را حفظ کردیم تا درس عبرتی باشد. کسی هست به خودش بیاید؟! 15
خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 16
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 17
مردم عاد هم پیامبرشان را دروغگو دانستند. خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 18
چند روز نحس، ما تندبادی سرد و استخوانسوز سروقتشان فرستادیم. 19
آن مردم تنومند را از جا میکند و به هوا پرت میکرد، انگار تنههای نخلِ ریشهکنشدهاند! 20
خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 21
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 22
مردم ثمود هم، هشداردهندهها را دروغگو دانستند 23
و گفتند: «یعنی بیفتیم دنبال بشری بیکسوکار از جنس خودمان؟! دراینصورت، سر از گمراهی و دیوانگی درمیآوریم! 24
از میان ما فقط بر او وحی شده؟! بلکه او دروغگویی بُلهوس است!» 25
ولی فردایی نزدیک خواهند فهمید که دروغگوی بُلهوس کیست! 26
به صالح گفتیم: «ما برای امتحانکردنشان مادهشتری میفرستیم. منتظر عکسالعملشان باش و صبر کن. 27
به آنها خبر بده: آب چشمه بین آنها و مادهشتر تقسیم شده است. هریک سرِ نوبت خودش حاضر بشود.» 28
ولی آنها با یکی از اشرارشان برای کشتن آن شتر هماهنگ کردند. او دستبهکار شد و آن را از پا درآورد! 29
خب، چطور بود هشدارها و عذاب من؟! 30
ما فقط بر سرشان یک غرّش وحشتزا کشیدیم و آنها مثل علوفۀ دامداران شدند! 31
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 32
قوم لوط هم هشداردهندهها را دروغگو دانستند. 33
ما بر سرشان طوفان شن فرستادیم؛ جز بر سر خانوادۀ لوط که دم صبح نجاتشان دادیم 34
تا نعمتی باشد از طرف ما. هرکه شکر کند، اینطور پاداشش میدهیم. 35
البته لوط مردمش را به مجازات شدید ما هشدار داد؛ ولی آنها در برابر هشدارها جبهه گرفتند 36
و از لوط خواستند با مهمانانش رابطۀ نامشروع داشته باشند! ما چشمهای آن مردم را کور کردیم و گفتیم: «بچشید عذاب و انتقامم را!...» 37
دم صبح هم، عذاب اصلی سراغشان آمد. 38
«... بچشید عذاب و انتقامم را!» 39
قرآن را ساده کردهایم، برای بهخودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! 40
هشدارهایمان به فرعونیان هم رسید. 41
ولی همۀ معجزههایمان را دروغ دانستند. ما هم در هیبتِ شکستناپذیری قدرتمند گرفتار عذابشان کردیم. 42
آیا خون بیدینهای شما رنگینتر از خون آن ملتهای گذشته است؟! یا برایتان اماننامهای در کتابهای آسمانی هست؟! 43
تازه، میگویند: «ما همه با هَمیم و پیروزیم.» 44
اما جمعشان در جنگ بَدر بههمین زودیها شکست میخورند و پا به فرار میگذارند! 45
تازه، وعدهگاهشان قیامت است و قیامت مصیبتبارتر و تلختر است. 46
بله، گناهکارها راه بهشت را گم کردهاند و گرفتار جهنمِ شعلهورند! 47
روزی که آنها را بهرواُفتاده، در آتش، اینطرف و آنطرف میکشانند: «بچشید سوزش تماس با آتش را!» 48
ما هر چیزی را بهاندازه آفریدهایم. 49
کار ما در آفرینش موجودات فقط به یک اشارۀ چشم است. 50
شک نکنید که امثال شما را نیستونابود کردیم. کسی هست به خودش بیاید؟! 51
هر کاری کردهاند، در نامۀ اعمالشان ثبت است. 52
بله، هر کار کوچک و بزرگی نوشته میشود. 53
خودمراقبان در باغهایی پردرخت و کنار نهرهایی پرآباند، 54
در جایگاهی واقعی و عالی، در پیشگاه فرمانروایی بااقتدار. 55
سوره ألرّحمٰن
به نام خدای بزرگوار مهربان
خدای رحمان قرآن را یاد میدهد، 1و2
انسان را میآفریند 3
و به او حرفزدن میآموزد. 4
خورشید و ماه با حسابی دقیق میگردند 5
و گیاهان و درختان در برابر خدا سجده میکنند. 6
خدا آسمان را برافراشته و وسایل اندازهگیری را وضع کرده است 7
تا شما در کشیدن کالاها کم و زیاد نکنید 8
و دقیق بکِشید و با دستکاریِ ترازوها کم نفروشید. 9
زمین را هم برای زندگیکردنِ مردم آماده کرده است. 10
در آن میوههای گوناگون پیدا میشود و نخلهای خرما با شکوفههای فراوان 11
و دانههای سبوسدار و گیاهان خوشبو. 12
خب، شما جن و اِنس، کدامیک از نعمتهای خدا را انکار میکنید؟! 13
نخستین انسان را از گلولای خشکیدۀ سفالمانندی آفرید 14
و نخستین جن را از شعلههای رنگارنگِ آتش آفرید. 15
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 16
او صاحب مشرقها و مغربها است.{خورشید هر روز از نقطهاى غیر از نقطۀ روزِ قبل طلوع و غروب مىکند یا اینکه چون زمین کروى است، هر نقطهاى از آن، مشرق و مغرب مخصوص به خود را دارد. بهعلاوه، یکی از هنرهای ادبی «سَجْع» است، به معنای آوردن کلمات هموزنوقافیه در یک نوشته یا انشاء. در قرآن مجید هم از این هنر ادبی فراوان استفاده شده است و به آن «رعایت فواصل» گفته میشود. این هنر در چندین آیه از سورۀ «اَلرَّحمن» به کار رفته است، مثل همین آیۀ 17 و آیههای 46، 50، 52، 62 و 66 که کلمۀ پایانی آیهها بهخاطر رعایت همین هنر ادبی، با لفظ «مُثَنّٰی» آمده ولی معنای «جمع» منظور است.} 17
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 18
دریای شور و شیرین را کنارِ هم میآورد؛ 19
اما بینشان انگار دیواری است که تا مدتی مخلوط نمیشوند.{وقتی رودهای بزرگ به دریاها میریزند، آبشان سینۀ دریا را میشکافد و بیآنکه با آب دریا یکی شود، تا کیلومترها به پیشروی خود ادامه میدهد. اگر از بالا به این پیوند نگاه کنیم، منظرۀ جذابی چشممان را مینوازد: گویا دو دریای شور و شیرین در همسایگی هم تشکیل شدهاند! ملوانان و ماهیگیرانی که در دریا مشغول صیادیاند و نیز کشاورزان و باغداران ساحلی، از این پدیدۀ شگفتانگیز بهرهها میبرند.} 20
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 21
از هر دو دریا مروارید و مرجان بیرون میآید. 22
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 23
مالِ اوست کشتیهای غولپیکری که در دریاها بادبان برافراشتهاند. 24
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 25
هرکه در زمین است از بین میرود {منظور «فنای نسبی» است، نه «فنای مطلق»؛ یعنی انتقال از این دنیا به دنیای دیگر و ملاقات با خدا و دوستان خدا. بههمینخاطر خدای مهربان این «فنا» را یکی از نعمتهای خودش برشمرده است} 26
و فقط جلوۀ باشکوه و ارجمند خدا باقى مىماند.{روی خدا (وَجهُ الله) همان فیضِ بیحدّواندازه و همگانیِ اوست که با همه چیز بوده و در همه چیز هست؛ اما خودِ آنها نیست و رنگ هیچچیز بهخود نمیگیرد. برای همین، همه چیز ازبینرفتنی است؛ اما وَجهُ الله از بین نمیرود.} 27
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 28
هرکه در آسمانها و زمین است نیازهایش را از او میخواهد. هر لحظه، او به کاری تازه مشغول است. 29
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 30
ای جن و اِنس، به حسابوکتابتان خواهیم رسید! 31
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 32
ای جماعت جن و اِنس، در قیامت اگر میتوانید با عبور از مرزهای آسمانها و زمین از دست خدا فرار کنید، خب فرار کنید! اما نمیتوانید، مگر اینکه نیرویی شگفتانگیز داشته باشید. 33
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 34
آن روز، زبانهای از آتش و دود بر سرتان فرو میریزند و نمیتوانید از خودتان دفاع کنید. 35
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 36
وقتی آسمان مثل روغنی که غُل میخورد، بههم بریزد. 37
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 38
هیچ جن و اِنسی بهجای دیگری مؤاخذه نمیشود. 39
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 40
گناهکارها را میشود از قیافههایشان شناخت! آنها را از موهای جلوی سر و از پاها میگیرند و در جهنم پرتشان میکنند! 41
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 42
این همان جهنمی است که گناهکارها آن را دروغ میدانستند؛ 43
ولی حالا بین آتشی سوزان و آبی جوشان در رفتوآمدند! 44
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 45
هرکه از روبهروشدن با خدا بترسد، باغهایی پردرخت نصیبش میشود. 46
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 47
با شاخوبرگ فراوان. 48
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 49
چشمههایی زلال در آنها در جریان است. 50
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 51
انواع میوههای خوشمزه در آنها پیدا میشود. 52
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 53
لَم دادهاند بر بسترهایی که حتی آسترش هم از ابریشم نرم و نازک است. میوههای آن باغها همیشه در دسترس است. 54
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 55
در آن بسترها، دلبرانیاند خمارچشم که دست هیچ جن و اِنسی پیش از اینان به آنان نرسیده است. 56
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 57
انگار که یاقوتاند و مرجان. 58
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 59
جواب خوبی جز خوبی است؟! 60
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 61
در مرتبۀ پایینتر از آن باغهای بهشتی، باغهای زیبای دیگری هم هست. 62
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 63
در نهایتِ سرسبزیاند و خرّمی. 64
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 65
در آنها چشمههایی گوارا در حال فوران است. 66
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 67
در آنها میوههای فراوان یافت میشود، ازجمله انواع خرما و انار. 68
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 69
در آنها همسرانیاند نیکوسیرت و زیباصورت. 70
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 71
حوریانی در حجلهها که فقط منتظر وصالِ همسرانشان هستند. 72
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 73
دست هیچ جن و اِنسی پیش از اینان به آنان نرسیده است. 74
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 75
لَم دادهاند بر بالشهایی نرم و بسترهایی گرم. 76
خب، کدامیک از قدرتنماییهای خدا را انکار میکنید؟! 77
پربرکت است نام خدای باشکوه و ارجمند! 78
سوره واقعه
به نام خدای بزرگوار مهربان
قیامت که شروع شود، 1
دیگر کسی نمیتواند انکارش کند یا در وقوعش شک کند؛ 2
چونکه عالَم را زیرورو میکند! 3
همان وقت که زمین بهشدت به لرزه درمیآید 4
و کوهها کاملاً متلاشی میشود و بهصورت گرد و غبار درمیآید، 5و6
شما سه گروه میشوید: 7
گروهی اهل سعادت و خوشبختی، چه مردم خوشبختی! 8
گروهی اهل شقاوت و بدبختی، چه مردم بدبختی! 9
و گروهی پیشتازانِ پیشتاز! 10
آنان بندگان خیلی نزدیک به خدایند: 11
در باغهایی پُرنازونعمت جای میگیرند. 12
خیلیشان از گذشتگاناند و کمی هم از آیندگان! 13و14
بر تختهایی جواهرنشان، روبهروی هم لَم میدهند. 15و16
خدمتکارانی دستبهسینه، با کوزههایی زرین، جامهایی بلورین و پیالههایی لبالب از شراب بهشتی، پروانهوار دورشان میگردند. 17و18
در این نوشانوش، سردرد نمیگیرند و بیشراب هم نمیمانند. 19
خدمتکارانی دیگر، با هر میوهای که آنان بخواهند و با گوشت هر پرندهای که باب میلشان باشد، اطرافشان در چرخشاند. 20و21
حوریانی زیباچشم انتظارشان را میکشند که از زیبایی همچون مروارید در صدفاند. 22و23
اینها بهپاس کارهای خوبی است که میکردند. 24
در آنجا نه حرف بیفایدهای میشنوند و نه تهمت و غیبتی. 25
هرچه به گوش میرسد، آرامشدهنده است و تسلّیبخش. 26
اما اهل سعادت و خوشبختی، چه مردم خوشبختی. 27
در کنار درختان کُنار بیخار{درخت کُنار همان درخت سِدر است.} 28
و درختان موز پُربرگوبار 29
و زیر سایههای پایدار 30
و آب و آبشار 31
و میوههای بسیارِ در دسترس و همیشه بهبار. 32و33
همنشیناند با همسرانی باوقار 34
که پدیدههاییاند شاهکار، 35
دوشیزهاند هر بار 36
و همسردوستانیاند جوانرخسار. 37
همۀ اینهاست برای سعادتمندان. 38
خیلیشان از گذشتگاناند 39
و خیلیشان از آیندگان. 40
اما اهل شقاوت و بدبختی، چه مردمِ بدبختی. 41
هستند در میان بادی سوزان و آبی جوشان 42
و دود سیاهی چون سایبان 43
که نه خنک است و نه فایدهرسان. 44
آنها قبل از این، مرفّهانی بیدرد بودند 45
و همیشه بر اطاعت از غیرخدا اصرار داشتند. 46
دائم میگفتند: «بعد از اینکه مردیم و مشتی خاک و استخوان شدیم، یعنی باز واقعاً زنده میشویم؟! نیاکانمان چطور؟!» 47و48
بگو: «بهیقین، همۀ انسانها را از اولین تا آخرین، در وعدۀ دیدار روز قیامت، جمع میکنند. 49و50
در آن روز، شما ای گمراهانِ انکارکنندۀ همه چیز، 51
حتماً از درخت زقّوم میخورید 52
و شکمهایتان را از آن پر میکنید{زفوم به احتمالی نام میوه درختی است به نام استن که بسیار زشت و تلخ و بد بو است. } 53
و بلافاصله، همچون شتران عطشزده، مجبور میشوید از آبی جوشان بنوشید!» 54و55
این است شیوۀ پذیرایی از آنها در روز جزا! 56
ماییم که شما را آفریدهایم. چرا حرفمان را دربارۀ معاد نمیپذیرید؟! 57
آیا دربارۀ بچهدارشدنِ خودتان فکر کردهاید؟! 58
شما فرزند را بهشکل انسانی کامل میآفرینید یا ما؟! 59
مرگ را هم ما میانتان گذاشتهایم. نه اینکه قادر به ادامهدادن حیاتتان نباشیم. 60
بلکه میخواهیم کسان دیگری را بهجایتان بیاوریم. شما را هم در عالمی دیگر، دوباره زنده میکنیم که از ویژگیهایش خبری ندارید. 61
البته از جزئیات آفرینشِ نخستین خبر دارید. پس چرا بهخودتان نمیآیید؟! 62
آیا به آنچه میکارید، توجه کردهاید؟! 63
شما آن را میرویانید یا ما؟! 64
اگر میخواستیم، آنچنان به خسوخاشاک تبدیلش میکردیم که خوشی را فراموش کنید و بگویید: «ما خسارت دیدیم! بلکه بدتر، بدبخت شدیم!» 65و66و67
آیا به آب گوارایی که مینوشید، دقت کردهاید؟! 68
شما آن را از ابرها فرو میفرستید یا ما؟! 69
اگر میخواستیم، تلخ و شورش میکردیم. پس چرا شکر نمیکنید؟! 70
آیا به آتشی که روشن میکنید، نظر انداختهاید؟! 71
شما درختش را میرویانید یا ما؟! 72
ما آن را یادآور آتش جهنم قرار دادهایم و وسیلهای برای استفادۀ مسافران. 73
حال که چنین است، اسم خدای بزرگمرتبهات را به پاکی یاد کن. 74
نمیخواهم قسم بخورم به جایگاه فلکی ستارگان. 75
حواستان نیست؛ وگرنه این قسم خیلی مهم است. 76
ولی بدانید قرآن کتابی ارزشمند است. 77
اصل آن در کتابی پوشیده و مصون از هرگونه تغییر است.{این کتاب مانند کتابهای رایج بین ما نیست؛ بلکه همان کتابِ علم خداست که شرق و غرب عالم را فراگرفته و تغییر و تحریف در آن، راه ندارد و همۀ موجودات و حرکتهای آفرینش در آن ثبت و ضبط است. شاید این همان «لوح محفوظ»، «اُمّالکتاب»، «امام مبین»، «کتاب» و «کتاب مکنون» است که در آیههای دیگر آمدهاند} 78
جز پاکشدگانِ از آلودگیها به حقایقش دسترسی ندارند. 79
قرآن را خدای جهانیان فرستاده است. 80
قرآنِ با چنین اوصافی را سرسری میگیرید؟! 81
چرا خیال میکنید از انکارکردنش بهرهای میبرید؟! 82
میگویید مرگ در دست خدا نیست؟! وقتی جان کسی به گلو میرسد، 83
شما در آن لحظه فقط تماشا میکنید. 84
ما از شما به آن فرد نزدیکتریم؛ ولی حضور ما را متوجه نمیشوید. 85
پس اگر راست میگویید که حسابوکتابی در کار نیست، 86
چرا جانش را به بدنش برنمیگردانید؟! 87
بدانید ما جانش را میگیریم و حسابوکتاب هم در کار است: اگر از نزدیکان به خدا باشد، 88
همۀ وجودش، رفاه و راحتی و بهشت پُرنازونعمت خواهد بود 89
و اگر از سعادتمندان باشد، 90
به او میگویند: «درود مردم سعادتمند نثارت باد!» 91
اگر هم از انکارکنندههای گمراه باشد، 92
با آبی جوشان از او پذیرایی میکنند 93
و سرانجامش سرخوسوختهشدن در جهنم است. 94
بهراستی، این مطالب همگی عین حقیقت است؛ 95
پس اسم خدای بزرگمرتبهات را به پاکی یاد کن. 96
سوره حدید
به نام خدای بزرگوار مهربان
آنچه در آسمانها و زمین است، مشغول تسبیح خداست و اوست شکستناپذیرِ کاردرست. 1
فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط مال اوست. هماوست که زنده میکند و میمیراند و او از عهدۀ هر کاری برمیآید. 2
او قبل از همه بوده و بعد از همه هم خواهد بود. ازهمه آشکارتر است و درعینحال از همه هم مخفیتر! او هر چیزى را میداند. 3
اوست کسی که آسمانها و زمین را در طول شش مرحله آفرید. آنوقت، بر مقام فرمانرواییِ جهان تکیه زد. همه را میداند: آنچه در زمین فرو میرود و آنچه از زمین خارج میشود و آنچه از آسمان فرو میآید و آنچه به آسمان بالا میرود. هر جا باشید، با شماست. بله، خدا کارهایتان را میبیند. 4
فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط مال اوست و همۀ کارها به او ختم میشود. 5
در طول سال، مدتی شبها را بلند و روزها را کوتاه میکند و مدتی روزها را بلند و شبها را کوتاه. او میداند هرچه را در دلها میگذرد.{بلند و کوتاهشدنِ تدریجی شبها و روزهای سال، در بیشترِ مناطق کرۀ زمین، جز منطقههایی که روی خط استوا قرار دارند، فصلهای مختلف سال را پدید میآورد. این تغییر، زمینه را آماده میکند برای تنوع آبوهوایی و رشد گیاهان و درختان و مواد خوراکیِ گوناگون برای ساکنان زمین.} 6
نقش ایمان به خدا و رسولش را در زندگی پُررنگتر کنید و از اموالی که خدا در استفادۀ از آن، شما را جانشین خودش کرده است، در راه او هزینه کنید. از میان شما کسانی که نقش ایمان را در زندگی پُررنگتر کنند و انفاق کنند، پاداش بزرگی نصیبشان میشود. 7
چهتان شده که آنطورکه باید، به خدا ایمان نمیآورید؟!بااینکه پیامبر به پُررنگترکردن نقش ایمان به خدا دعوتتان میکند! درحالیکه اگر واقعاً مسلمانید، هنگام اسلام آوردن، از شما تعهد محکم گرفت که گوشبهفرمانش باشید! 8
هماوست که بر بندهاش محمد آیههای روشن میفرستد تا از تاریکیهای اعتقادی و اخلاقی بهطرف نور معرفت و پاکی بیرونتان بکشد. آخر، خدا در حقّتان دلسوزی مهربان است. 9
چهتان شده که در راه خدا انفاق نمیکنید؟! درحالیکه آخرِ سر هم، خدا وارث آسمانها و زمین است. البته از بین شما، کسانی که قبل از فتح مکه در راه خدا هزینه کردند و جنگیدند، با بقیه مساوی نیستند. آنها مقامی دارند خیلی برتر از کسانی که بعد از فتح مکه در راه خدا هزینه کردند و جنگیدند. البته خدا به همۀ آنان پاداش نیک وعده داده است. بله، خدا از کارهایتان آگاه است. 10
کیست که کارهای خوب پیش خدا پسانداز کند تا خدا برایش چند برابرشان کند و آن کس پاداشی ارزشمند داشته باشد؟!{«قرضالحسنه» در فرهنگ قرآنی هر کار خیری را در بر میگیرد: قرضدادن به دیگران، عبادتکردن مانند نماز و روزه، کارهای خدماتی مثل ساختنِ مدرسه و مسجد و درمانگاه، دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی و... .} 11
در آن روز که مردان و زنان باایمان را میبینی که نورشان جلوی رو و در سمت راست و چپشان پَرتوافشانی میکند. ندا میآید: «بشارت باد امروز بر شما به باغهای پردرختی که از زیرشان جویها روان است و در آنجا ماندنی هستید. این است آن کامیابی بزرگ!» 12
همان روزی که مردها و زنهای منافق با التماس به مؤمنان میگویند: «کمی صبر کنید تا ما هم از نورتان استفاده کنیم!» به آنها گفته میشود: «برگردید پشت سرتان و نوری از دنیا بهدست بیاورید!» پس بینشان دیواری زده میشود که دری دارد. محوطۀ داخلیاش بهشت است و محوطۀ بیرونیاش جهنم! 13
آنها مؤمنان را صدا میزنند: «مگر در همۀ صحنهها با شما نبودیم؟!» مؤمنان میگویند: «چرا، ولی شما خودتان را به بلای نفاق گرفتار کردید، در انتظار نابودی اسلام بودید، در همه چیز شک کردید، آرزوهای پوچ فریبتان داد و شیطان با وعدۀ آمرزش الهی گولتان زد تا بالاخره فرمان مرگتان از طرف خدا رسید. 14
بنابراین امروز درعوضِ رهایی ازآتش، نه ازشما چیزی پذیرفته میشود و نه از بیدینها. جایگاهتان آتش است و همان هم همدمتان است و آن بد سرانجامی است!» 15
آیا وقتش نرسیده که دلهای مسلمانان بهیاد خدا و آیههای سراسر حقّ قرآن نرم بشود و مثل اهلکتابی نباشند که قبل از آنان زندگی میکردند؟! آن اهلکتاب چون مدت عمر بهنظرشان زیاد آمد، دلهایشان سفتوسخت شد و خیلیهایشان به انحراف کشیده شدند. 16
البته بدانید همانطورکه خدا زمین را بعد از مردنش زنده میکند، دل سخت را هم نرم میکند! آیهها و نشانههای خود را واقعاً برایتان روشن کردیم تا عقلتان را بهکار بیندازید. 17
مردان و زنانی که صدقه و خمس و زکات میدهند و در کل، آنانی که کارهای خوب پیش خدا پسانداز میکنند، آنچه میدهند برایشان چند برابر میشود و پاداشی ارزشمند دارند! 18
کسانی که نقش ایمان به خدا و پیامبرانش را در زندگی پُررنگتر کردند، از نظر خدا در رتبۀ آدمهای باصداقت و شاهدان اعمال مردماند و پاداش و نورانیتی مثل آنها دارند؛ ولی کسانی که بیدین شدند و آیهها و نشانههای ما را دروغ دانستند، جهنمیاند. 19
بدانید زندگی دنیا فقط بازیچه، سرگرمی، تجملگرایی، فخرفروشی به همدیگر و زیادهخواهی در اموال و اولاد است! درست مثل بارانی که از گلوگیاهِ عملآمده از آن، کشاورزان خوششان بیاید؛ ولی مدتی بعد پژمرده میشود و میبینی که زرد شده است. آخرِ سر هم خسوخاشاک میشود! در آخرت، عذابی سخت برای دنیا پرستهاست و آمرزش و رضایت خدا برای عبرتگیرندهها. بله، زندگی دنیا فقط وسیلۀ گولخوردن است. 20
سبقت بگیرید از همدیگر برای رسیدن به آمرزش خدا و بهشتی که بهپهنای آسمان و زمین است و برای کسانی آمادهاش ساختهاند که خدا و پیامبرانش را باور کردهاند. این لطف خداست که به هرکس شایسته بداند، میدهد؛ زیرا خدا لطفِ بسیار دارد. 21
هر حادثهای بخواهد در زمین یا برای خود شما اتفاق بیفتد، قبل از آنکه بهوجودش بیاوریم، در کتابی ثبت است که البته این کار برای خدا آسان است؛{این کتاب مانند کتابهای رایج بین ما نیست؛ بلکه همان کتابِ علم خداست که شرق و غرب عالم را فراگرفته و تغییر و تحریف در آن، راه ندارد و همۀ موجودات و حرکتهای آفرینش در آن ثبت و ضبط است. شاید این همان «لوح محفوظ»، «اُمّالکتاب»، «امام مبین»، «کتاب» و «کتاب مکنون» است که در آیههای دیگر آمدهاند} 22
تا از آنچه از دستتان میرود، سرخورده نشوید و به آنچه خدا به شما میدهد، سرخوش نشوید! خدا خیالبافهای خودپسند را دوست ندارد؛ 23
همان کسانی که بخل میورزند و دیگران را هم به بخیلبودن تشویق میکنند. هرکس از ایمان و انفاق رو بگرداند، بداند که فقط خدا بینیازی ستودنی است. 24
ما پیامبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم. همچنین، کتابهای آسمانی را فرستادیم و دین را که معیار سنجش است تا مردم بهعدالت رفتار کنند.آهن را که در ساختن تجهیزات نظامی و غیرنظامی بهدرد میخورَد، آفریدیم تا خدا معلوم کند کسانی را که از ترس عذابِ ندیده، دین الهی و پیامبرانش را یاری میکنند و تا... . زیرا خدا نیرومندِ شکستناپذیر است.{منظور از عذاب ندیده جهنمی است که در دنیا دیدنی نیست.} 25
نوح و ابراهیم را برای راهنمایی مردم فرستادیم و در نسل آن دو، نعمت پیامبری و کتاب آسمانی را بهامانت گذاشتیم. بعضیهایشان راه درست را پیدا کردند؛ ولی خیلیهایشان منحرف شدند. 26
بعد، بهدنبال آنان پیامبران دیگرمان را یکی پس از دیگری آوردیم تا اینکه عیسیبنمریم را فرستادیم. به او انجیل دادیم و در دل پیروانش انداختیم که به همدیگر محبت و مهربانی کنند. در ضمن، نوعی گوشهنشینی و ترک دنیا هم از خودشان درآوردند! البته ما آن را برایشان واجب نکرده بودیم. درست است که انگیزهشان از گوشهنشینی بهدستآوردن رضای خدا بود؛ ولی حدّش را آنطورکه بایدوشاید رعایت نکردند. در نهایت، پاداش مؤمنان واقعیشان را دادیم؛ اما خیلیهایشان منحرف شدند. 27
مسلمانان! درحضور خدا مراقب رفتارتان باشید و به پیامبرش ایمان واقعی بیاورید تااز رحمتش دوچندان به شما عطا کند و نوری درخشان جلوی پایتان بتاباند که به برکتش، در مسیر درست راه بروید و تا اینکه بیامرزدتان که او آمرزندۀ مهربان است. 28
این پاداش دوچندان برای آن است که اهلکتاب خیال نکنند مسلمانان حتی به گوشهای از لطف خدا دسترسی ندارند! زیرا لطف، همهاش دست خداست و به هرکه شایسته بداند میدهد؛ چون خدا لطفِ بسیار دارد. 29

