قرآن ترجمه سوره ای حجت الاسلام علی ملکی با صدای محمد حسین سعیدیان و گویندگی علی همت مومیوند
سوره ذاریات
به نام خدای بزرگوار مهربان
قسم به بادهای گردهافشان 1
و به ابرهای پُربرفوباران 2
و به کشتیهای بهآسانی در جریان 3
و به فرشتگانِ تقسیمکنندۀ کارهای جهان 4
که آنچه به شما وعده میدهند، راستِ راست است 5
و روز جزا حتماً اتفاق میافتد! 6
قسم به آسمان با راههایی برای رفتوآمد فرشتگان 7
که دربارۀ قرآن هردفعه یک چیز میگویید! 8
آنکه منحرف شده، از نورش محروم است. 9
مرگ بر آنها که دربارۀ قیامت گرفتار توهّماند؛ 10
همانهایی که در غفلت غوطهورند. 11
بهمسخره میپرسند: «پس روز قیامت کِی میآید؟!» 12
روزی است که در آتش انداخته و سوزانده میشوند. 13
بچشید عذابتان را! این همان است که آن را با عجله میخواستید. 14
اما خودمراقبان در باغهایی پردرخت و در کنار چشمهساران مستقرند. 15
عطایا و هدایای خدا را با کمال میل میگیرند؛ چونکه آنها قبل از این در دنیا نیکوکار بودهاند: 16
کمتر شبی خواب میماندند و نماز شب نمیخواندند. 17
همچنین، سحرگاهان مشغول استغفار میشدند 18
و در اموالشان هم سهمی برای محرومان و گدایان کنار میگذاشتند. 19
در زمین، برای اهل یقین، نشانههایی از یکتاییِ خداست. 20
در وجود خودتان هم. پس چرا چشم بینا ندارید؟! 21
اسباب رزقوروزیتان و بهشتی که وعده داده میشوید، در آسمان است. 22
به صاحب آسمان و زمین قسم که این موضوع همانقدر واقعیت دارد که حرفزدنِ شما واقعی است. 23
اکنون، چند مثال: داستان فرشتگان بزرگواری که مهمان ابراهیم شدند، به گوشَت خورده؟ 24
وارد خانهاش شدند و سلام کردند. جواب سلامشان را بهگرمی داد و پیش خودش گفت: «غریبهاند انگار!» 25
بعد، آهسته پیش همسرش رفت و گوسالۀ چاق و بریانی آماده کرد. 26
غذا را جلویشان گذاشت و گفت: «میل نمیفرمایید؟» 27
وقتی دید نمیخورند، از آنان ترسی به دلش افتاد! گفتند: «نترس!» و به تولد پسری دانا مژدهاش دادند. 28
همسرش با حالِ بههمریخته جلو آمد. بر صورت خودش زد و گفت: «پیرزنی نازا و بچه؟!» 29
گفتند: «همینطور است که میگویی؛ ولی خب خدا گفته! آخر، فقط اوست کاردرست دانا.» 30
پرسید: «مأموریت اصلیتان چیست، ای فرستادههای خدا؟» 31
گفتند: «ما را سروقت جماعتی گناهکار فرستادهاند 32
تا با گِلهایی سفت سنگبارانشان کنیم؛ 33
گِلهایی که پیش خدا برای تجاوزکاران نشانهگذاری شدهاند و دقیقاً به هدف میخورند!» 34
بعد از جریاناتی، مؤمنان شهر را خارج کردیم؛ 35
بماند که آنجا جز یک خانوادۀ مسلمان پیدا نکردیم: همان خانوادۀ لوط. 36
در آن شهر آثاری باقی گذاشتهایم، برای کسانی که از عذاب زجرآور میترسند. 37
در قصۀ موسی هم درس عبرتی است. او را با معجزههایی روشن بهسوی فرعون فرستادیم؛ 38
ولی فرعون و ارکان دولتش سرپیچی کردند و گفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 39
بالاخره، او و سپاهیانش را گرفتیم و به دریا ریختیم. بله، او مستحق هر سرزنشی بود. 40
در قصۀ قوم عاد هم: تندبادی ویرانگر سراغشان فرستادیم؛ 41
تندبادی که به هرچه میوزید، آن را مثل استخوانی پوک و پوسیده میکرد! 42
در قصۀ قوم ثمود هم: به آنها گفته شد: «برای مدتی کوتاه، فرصت دارید از زندگی برخوردار شوید.» 43
ولی باز هم متکبرانه از فرمان خدا سرپیچی کردند و دستآخر درحالیکه بُهتزده نگاه میکردند، صاعقهای مرگبار فرا گرفتشان! 44
آنگاه نه فرصت فرار پیدا کردند و نه فرصت دفاع از خود! 45
البته پیش از آنهم قوم نوح را نابود کردیم؛ چون آنها مردمی منحرف بودند. 46
آسمان را بهدست قدرت خود برافراشتیم و آن را دائم گسترش میدهیم. 47
زمین را پهن کردیم و برای زندگی، خوب آمادهاش ساختیم! 48
موجودات را دوقطبی آفریدیم: مثبت و منفی یا نر و ماده. شاید بهخودتان بیایید. 49
از بیدینی بهسوی خدا فرار کنید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 50
همردیف خدا به معبود دیگری قائل نباشید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 51
تا بوده همین بوده: کسانی هم که قبل از اینها بودند، برای راهنماییشان هر پیامبری آمد، میگفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 52
نکند این حرفها را نسلبهنسل به هم سفارش کرده بودند؟! نه، بلکه جماعتی سرکش بودند. 53
از آنها رو بگردان که با این کار، مستحق سرزنش نیستی. 54
کماکان همه را بهخود بیاور؛ گرچه این بهخودآوردن فقط بهدرد مؤمنان میخورَد. 55
جن و اِنس را آفریدم، فقط برای اینکه مرا بندگی کنند. 56
نه از آنها رزقوروزی میخواهم، نه میخواهم که به من غذا بدهند؛ 57
چون فقط خدا روزیدهنده است و قدرتمند و نیرومند. 58
کسانی که با ترک بندگی، به خودشان بد میکنند، حتماً سهمی از عذاب دارند، مانند همفکرانشان در اقوام گذشته. پس دیگر آن را با عجله از من نخواهند! 59
وای بر کسانی که باور نمیکنند روز قیامتی را که به آنها وعده میدهند! 60
سوره ذاریات
به نام خدای بزرگوار مهربان
قسم به بادهای گردهافشان 1
و به ابرهای پُربرفوباران 2
و به کشتیهای بهآسانی در جریان 3
و به فرشتگانِ تقسیمکنندۀ کارهای جهان 4
که آنچه به شما وعده میدهند، راستِ راست است 5
و روز جزا حتماً اتفاق میافتد! 6
قسم به آسمان با راههایی برای رفتوآمد فرشتگان 7
که دربارۀ قرآن هردفعه یک چیز میگویید! 8
آنکه منحرف شده، از نورش محروم است. 9
مرگ بر آنها که دربارۀ قیامت گرفتار توهّماند؛ 10
همانهایی که در غفلت غوطهورند. 11
بهمسخره میپرسند: «پس روز قیامت کِی میآید؟!» 12
روزی است که در آتش انداخته و سوزانده میشوند. 13
بچشید عذابتان را! این همان است که آن را با عجله میخواستید. 14
اما خودمراقبان در باغهایی پردرخت و در کنار چشمهساران مستقرند. 15
عطایا و هدایای خدا را با کمال میل میگیرند؛ چونکه آنها قبل از این در دنیا نیکوکار بودهاند: 16
کمتر شبی خواب میماندند و نماز شب نمیخواندند. 17
همچنین، سحرگاهان مشغول استغفار میشدند 18
و در اموالشان هم سهمی برای محرومان و گدایان کنار میگذاشتند. 19
در زمین، برای اهل یقین، نشانههایی از یکتاییِ خداست. 20
در وجود خودتان هم. پس چرا چشم بینا ندارید؟! 21
اسباب رزقوروزیتان و بهشتی که وعده داده میشوید، در آسمان است. 22
به صاحب آسمان و زمین قسم که این موضوع همانقدر واقعیت دارد که حرفزدنِ شما واقعی است. 23
اکنون، چند مثال: داستان فرشتگان بزرگواری که مهمان ابراهیم شدند، به گوشَت خورده؟ 24
وارد خانهاش شدند و سلام کردند. جواب سلامشان را بهگرمی داد و پیش خودش گفت: «غریبهاند انگار!» 25
بعد، آهسته پیش همسرش رفت و گوسالۀ چاق و بریانی آماده کرد. 26
غذا را جلویشان گذاشت و گفت: «میل نمیفرمایید؟» 27
وقتی دید نمیخورند، از آنان ترسی به دلش افتاد! گفتند: «نترس!» و به تولد پسری دانا مژدهاش دادند. 28
همسرش با حالِ بههمریخته جلو آمد. بر صورت خودش زد و گفت: «پیرزنی نازا و بچه؟!» 29
گفتند: «همینطور است که میگویی؛ ولی خب خدا گفته! آخر، فقط اوست کاردرست دانا.» 30
پرسید: «مأموریت اصلیتان چیست، ای فرستادههای خدا؟» 31
گفتند: «ما را سروقت جماعتی گناهکار فرستادهاند 32
تا با گِلهایی سفت سنگبارانشان کنیم؛ 33
گِلهایی که پیش خدا برای تجاوزکاران نشانهگذاری شدهاند و دقیقاً به هدف میخورند!» 34
بعد از جریاناتی، مؤمنان شهر را خارج کردیم؛ 35
بماند که آنجا جز یک خانوادۀ مسلمان پیدا نکردیم: همان خانوادۀ لوط. 36
در آن شهر آثاری باقی گذاشتهایم، برای کسانی که از عذاب زجرآور میترسند. 37
در قصۀ موسی هم درس عبرتی است. او را با معجزههایی روشن بهسوی فرعون فرستادیم؛ 38
ولی فرعون و ارکان دولتش سرپیچی کردند و گفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 39
بالاخره، او و سپاهیانش را گرفتیم و به دریا ریختیم. بله، او مستحق هر سرزنشی بود. 40
در قصۀ قوم عاد هم: تندبادی ویرانگر سراغشان فرستادیم؛ 41
تندبادی که به هرچه میوزید، آن را مثل استخوانی پوک و پوسیده میکرد! 42
در قصۀ قوم ثمود هم: به آنها گفته شد: «برای مدتی کوتاه، فرصت دارید از زندگی برخوردار شوید.» 43
ولی باز هم متکبرانه از فرمان خدا سرپیچی کردند و دستآخر درحالیکه بُهتزده نگاه میکردند، صاعقهای مرگبار فرا گرفتشان! 44
آنگاه نه فرصت فرار پیدا کردند و نه فرصت دفاع از خود! 45
البته پیش از آنهم قوم نوح را نابود کردیم؛ چون آنها مردمی منحرف بودند. 46
آسمان را بهدست قدرت خود برافراشتیم و آن را دائم گسترش میدهیم. 47
زمین را پهن کردیم و برای زندگی، خوب آمادهاش ساختیم! 48
موجودات را دوقطبی آفریدیم: مثبت و منفی یا نر و ماده. شاید بهخودتان بیایید. 49
از بیدینی بهسوی خدا فرار کنید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 50
همردیف خدا به معبود دیگری قائل نباشید که من از طرف او برایتان هشداردهندهای باصراحتم. 51
تا بوده همین بوده: کسانی هم که قبل از اینها بودند، برای راهنماییشان هر پیامبری آمد، میگفتند: «یا جادوگر است یا دیوانه!» 52
نکند این حرفها را نسلبهنسل به هم سفارش کرده بودند؟! نه، بلکه جماعتی سرکش بودند. 53
از آنها رو بگردان که با این کار، مستحق سرزنش نیستی. 54
کماکان همه را بهخود بیاور؛ گرچه این بهخودآوردن فقط بهدرد مؤمنان میخورَد. 55
جن و اِنس را آفریدم، فقط برای اینکه مرا بندگی کنند. 56
نه از آنها رزقوروزی میخواهم، نه میخواهم که به من غذا بدهند؛ 57
چون فقط خدا روزیدهنده است و قدرتمند و نیرومند. 58
کسانی که با ترک بندگی، به خودشان بد میکنند، حتماً سهمی از عذاب دارند، مانند همفکرانشان در اقوام گذشته. پس دیگر آن را با عجله از من نخواهند! 59
وای بر کسانی که باور نمیکنند روز قیامتی را که به آنها وعده میدهند! 60