قرآن ترجمه سوره ای حجت الاسلام علی ملکی با صدای محمد حسین سعیدیان و گویندگی علی همت مومیوند
سوره معارج
به نام خدای بزرگوار مهربان
کسی عذابی حتمی از خدا خواست {در غدیرخم، حضرت على(ع) به مقام جانشینی پیامبر(ص) منصوب شد و خبر آن در شهرهای مختلف پیچید. منافقی به نام نُعمان بنحارث از شنیدن این خبر بسیار عصبانی شد! او پیش رسول خدا(ص) آمد و با خشم گفت: «این کار را از طرف خودت کردی یا از طرف خدا؟!» پیامبر(ص) صریح فرمود: «از طرف خدا.» او رو برگرداند و گفت: «خدایا، اگر این حق است و از طرف توست، شهابسنگى از آسمان بر سر من بینداز!» ناگهان شهابسنگى فرود آمد و بر سرش خورد و به درک واصلش کرد.} 1
که مخصوص بیدینهاست و چیزی هم جلودارش نیست! 2
و از طرف خدای مرتبهآفرین است. 3
فرشتگان و روح در روزی که معادل پنجاههزار سال دنیایی است، مرتبهبهمرتبه بهطرف خدا بالا میروند. {روح موجودی است برتر از همۀ فرشتگان.} 4
پس فعلاً در برابر آزار بیدینها جانانه صبر کن! 5
آنها عذاب قیامت را دور میبینند 6
و ما نزدیک میبینیم. 7
همان روزی که آسمان مثل فلزِ گداخته راه میافتد 8
و کوهها مثل پشمِ رنگارنگ، نرم میشود! 9
دوست صمیمی سراغ دوست صمیمیاش را نمیگیرد؛ 10
با اینکه آنها را جلوی چشمِ هم میآورند!اصلاً هر گناهکاری آرزو میکند بتواند برای رهایی از عذابِ آن روز، بچههایش را 11
و همسر و برادر و خواهرش را 12
و قوموخویشش را که پشتوپناهش بودند 13
و نیز هرکه را روی زمین است فدا کند تا این کار نجاتش بدهد! 14
معلوم است که نمیدهد!تازه، آتش هر لحظه زبانه میکشد 15
و پوست و گوشت را میکَند! 16
صدا میزند هرکه را به حق پشت میکند و رو برمیگردانَد 17
و ثروت جمع میکند و پسانداز میکند! {وظیفۀ هر مسلمان، غیر از پرداخت خمس و زکات، کمک به محرومان جامعه است . ثروتمندها بعد از رفع نیازهای خود، آنهم بهاندازۀ متعارف و منطقی و نه در حدّ بریزوبپاش و چشموهمچشمیهای نفرتآور، باید به زندگی نیازمندان برسند و از جمعکردن حریصانه و حقیرانۀ سرمایه و طلا و دلار و زمین و ماشین و... بپرهیزند، چه برای ترس بیجا از آینده باشد و چه برای پُزدادن؛ وگرنه عذاب الهی در انتظارشان است!} 18
بله، انسان نوعاً کمظرفیت است! 19
وقتی شر به او برسد، بیتابی میکند 20
و وقتی خیر به او برسد، بخل میورزد؛ 21
مگر نمازگزارانی 22
که همیشه نمازشان را میخوانند 23
و در اموالشان سهم مشخصی برای محرومان و گدایان کنار میگذارند. 24و25
باور به روز جزا را در عمل نشان میدهند 26
و از عذاب خدا در هراساند. 27
آخر، عذاب خدا چیزی نیست که بتوانند از آن در امان بمانند. 28
همچنین، در رفتار جنسیِ خود پاکدامناند 29
و فقط با همسران و کنیزانشان رابطۀ زناشویی دارند و از این بابت، سرزنش نمیشوند. 30
آنهایی که بیشتر از این، دنبال برآوردنِ نیازهای جنسیشان باشند، زیادهخواهاند. 31
این نمازگزاران در امانتداری مواظباند و سرِ قولشان میایستند 32
و هر وقت لازم باشد، حاضرند شهادتِ حق بدهند 33
و نمازشان را با آداب و شرایطش میخوانند. 34
آنها در باغهای بهشتی، شایستۀ احتراماند. 35
آنوقت، منافقهای بیعمل چه فکری میکنند که بهطرفت سرک میکشند 36
و دستهدسته از چپ و راست، دورت جمع میشوند؟! 37
یعنی هر کدامشان توقع بیجا دارند که در بهشتِ پُرنازونعمت واردشان کنند؟! 38
چه خیال خامی! ما آنها را از آنچه خود میدانند، آفریدهایم! 39
دیگر نمیخواهم قسم بخورم به صاحب مشرقها و مغربها که ما میتوانیم 40
بهتر از آنها را بهجایشان بیاوریم و کسی هم جلودارمان نیست.{خورشید هر روز از نقطهاى غیر از نقطۀ روزِ قبل طلوع و غروب مىکند یا اینکه چون زمین کروى است، هر نقطهاى از آن، مشرق و مغرب مخصوص به خود را دارد.} 41
پس بگذار در افکار پوچشان غوطهور باشند و به دنیای مادیشان سرگرم بمانند تا بالاخره با روز موعود روبهرو شوند؛ 42
همان روزی که از گورها بهسرعت بیرون میآیند؛ انگار بهسوی بتهایشان میشتابند! {بین بتپرستها رایج بوده و هست که جایی دورتر از عبادتگاهِ بتهایشان جمع میشدند و برای شروع مراسم، یکدفعه بهطرف آنجا میدویدند. هرکدامشان هم دوست داشتند زودتر به آنجا برسند! در اینجا شاید خدا میخواهد اینها را به مسخره بگیرد و بگوید: «آنجا دیگر مثل اینجا نیست که بخواهید بدَوید و مثلاً فتحالفتوحی کنید و جایی را بگیرید؛ بلکه آنجا باید بازخواست شوید و تاوان کارهای زشتتان را پس بدهید.»} 43
خواری در چشمهایشان موج میزند و خفت سرتاپایشان را میگیرد! این همان روزی است که به آنها وعده میدادند. 44
سوره معارج
به نام خدای بزرگوار مهربان
کسی عذابی حتمی از خدا خواست {در غدیرخم، حضرت على(ع) به مقام جانشینی پیامبر(ص) منصوب شد و خبر آن در شهرهای مختلف پیچید. منافقی به نام نُعمان بنحارث از شنیدن این خبر بسیار عصبانی شد! او پیش رسول خدا(ص) آمد و با خشم گفت: «این کار را از طرف خودت کردی یا از طرف خدا؟!» پیامبر(ص) صریح فرمود: «از طرف خدا.» او رو برگرداند و گفت: «خدایا، اگر این حق است و از طرف توست، شهابسنگى از آسمان بر سر من بینداز!» ناگهان شهابسنگى فرود آمد و بر سرش خورد و به درک واصلش کرد.} 1
که مخصوص بیدینهاست و چیزی هم جلودارش نیست! 2
و از طرف خدای مرتبهآفرین است. 3
فرشتگان و روح در روزی که معادل پنجاههزار سال دنیایی است، مرتبهبهمرتبه بهطرف خدا بالا میروند. {روح موجودی است برتر از همۀ فرشتگان.} 4
پس فعلاً در برابر آزار بیدینها جانانه صبر کن! 5
آنها عذاب قیامت را دور میبینند 6
و ما نزدیک میبینیم. 7
همان روزی که آسمان مثل فلزِ گداخته راه میافتد 8
و کوهها مثل پشمِ رنگارنگ، نرم میشود! 9
دوست صمیمی سراغ دوست صمیمیاش را نمیگیرد؛ 10
با اینکه آنها را جلوی چشمِ هم میآورند!اصلاً هر گناهکاری آرزو میکند بتواند برای رهایی از عذابِ آن روز، بچههایش را 11
و همسر و برادر و خواهرش را 12
و قوموخویشش را که پشتوپناهش بودند 13
و نیز هرکه را روی زمین است فدا کند تا این کار نجاتش بدهد! 14
معلوم است که نمیدهد!تازه، آتش هر لحظه زبانه میکشد 15
و پوست و گوشت را میکَند! 16
صدا میزند هرکه را به حق پشت میکند و رو برمیگردانَد 17
و ثروت جمع میکند و پسانداز میکند! {وظیفۀ هر مسلمان، غیر از پرداخت خمس و زکات، کمک به محرومان جامعه است . ثروتمندها بعد از رفع نیازهای خود، آنهم بهاندازۀ متعارف و منطقی و نه در حدّ بریزوبپاش و چشموهمچشمیهای نفرتآور، باید به زندگی نیازمندان برسند و از جمعکردن حریصانه و حقیرانۀ سرمایه و طلا و دلار و زمین و ماشین و... بپرهیزند، چه برای ترس بیجا از آینده باشد و چه برای پُزدادن؛ وگرنه عذاب الهی در انتظارشان است!} 18
بله، انسان نوعاً کمظرفیت است! 19
وقتی شر به او برسد، بیتابی میکند 20
و وقتی خیر به او برسد، بخل میورزد؛ 21
مگر نمازگزارانی 22
که همیشه نمازشان را میخوانند 23
و در اموالشان سهم مشخصی برای محرومان و گدایان کنار میگذارند. 24و25
باور به روز جزا را در عمل نشان میدهند 26
و از عذاب خدا در هراساند. 27
آخر، عذاب خدا چیزی نیست که بتوانند از آن در امان بمانند. 28
همچنین، در رفتار جنسیِ خود پاکدامناند 29
و فقط با همسران و کنیزانشان رابطۀ زناشویی دارند و از این بابت، سرزنش نمیشوند. 30
آنهایی که بیشتر از این، دنبال برآوردنِ نیازهای جنسیشان باشند، زیادهخواهاند. 31
این نمازگزاران در امانتداری مواظباند و سرِ قولشان میایستند 32
و هر وقت لازم باشد، حاضرند شهادتِ حق بدهند 33
و نمازشان را با آداب و شرایطش میخوانند. 34
آنها در باغهای بهشتی، شایستۀ احتراماند. 35
آنوقت، منافقهای بیعمل چه فکری میکنند که بهطرفت سرک میکشند 36
و دستهدسته از چپ و راست، دورت جمع میشوند؟! 37
یعنی هر کدامشان توقع بیجا دارند که در بهشتِ پُرنازونعمت واردشان کنند؟! 38
چه خیال خامی! ما آنها را از آنچه خود میدانند، آفریدهایم! 39
دیگر نمیخواهم قسم بخورم به صاحب مشرقها و مغربها که ما میتوانیم 40
بهتر از آنها را بهجایشان بیاوریم و کسی هم جلودارمان نیست.{خورشید هر روز از نقطهاى غیر از نقطۀ روزِ قبل طلوع و غروب مىکند یا اینکه چون زمین کروى است، هر نقطهاى از آن، مشرق و مغرب مخصوص به خود را دارد.} 41
پس بگذار در افکار پوچشان غوطهور باشند و به دنیای مادیشان سرگرم بمانند تا بالاخره با روز موعود روبهرو شوند؛ 42
همان روزی که از گورها بهسرعت بیرون میآیند؛ انگار بهسوی بتهایشان میشتابند! {بین بتپرستها رایج بوده و هست که جایی دورتر از عبادتگاهِ بتهایشان جمع میشدند و برای شروع مراسم، یکدفعه بهطرف آنجا میدویدند. هرکدامشان هم دوست داشتند زودتر به آنجا برسند! در اینجا شاید خدا میخواهد اینها را به مسخره بگیرد و بگوید: «آنجا دیگر مثل اینجا نیست که بخواهید بدَوید و مثلاً فتحالفتوحی کنید و جایی را بگیرید؛ بلکه آنجا باید بازخواست شوید و تاوان کارهای زشتتان را پس بدهید.»} 43
خواری در چشمهایشان موج میزند و خفت سرتاپایشان را میگیرد! این همان روزی است که به آنها وعده میدادند. 44