قرآن ترجمه، سوره نساء آیات 45 تا 51
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِکُمْ وَکَفَى بِاللَّهِ وَلِیًّا وَکَفَى بِاللَّهِ نَصِیرًا ﴿45﴾
خدا دشمنانتان را بهتر میشناسد و همین بس، بله همین بس که خدا خودش حامی و یاورتان باشد.(45)
مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿46﴾
آن دشمنان یهودیهاییاند که مطالب تورات را تغییر میدادند یا کموزیاد میکردند. پیامبر را هم با تغییردادن لحنشان به باد تمسخر میگرفتند: «از تو گفتن، از ما نشنیدن!»، «بشنو و باور نکن!» و عبارتهای دوپهلو بهکار میبردند. هدفشان بیادبی و طعنهزدن به اسلام بود. اگر بهجای اینها میگفتند: «گوشبهفرمان توایم»، «ایمانآوردنمان را بشنو» و «هوایمان را داشته باش»، برایشان بهتر و منطقیتر بود؛ ولی خدا برای بیدینیشان لعنتشان کرد. همین است که جز عدۀ کمی از آنها اسلام نمیآورند.{برخی مسلمانان به رسول خدا (ص) می گفتند: در سخن گفتن حال ما را رعایت کنید، راعنا و شمرده تر سخن بگویید، تا کلامتان را بهتر بفهمیم و آنرا حفظ یا یادداشت کنیم. ولی عبارت راعنا در زبان عبری یهودی ها به این معنا بود: خوب ما را خر میکنید، آنها با سوء استفاده از این مساله، پیامبر(ص) و مسلمانان را دست میانداختند. خدا به مسلمانان دستور داد که از این به بعد بجای راعنا، بگویند " انظرنا" تا از این شیطنت زبانی یهودی ها پیشگیری شود.} (46)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ﴿47﴾
اهلکتاب! به کتابی که فرستادهایم و تأییدکنندۀ همان تورات و انجیلی است که دست شماست، ایمان بیاورید؛ قبل از آنکه فهم آدمهایی مثل شما را کور کنیم و در نتیجه به عقبگرد وادارشان کنیم یا همانطورکه حرمتشکنهای شنبه را لعنت کردیم، آنها را نیز لعنت کنیم؛ زیرا دستور خدا همیشه عملی میشود! (47)
إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا ﴿48﴾
خدا این عقیده را که برایش در کاروبار عالم شریکی قائل باشند، بیتوبه نمیآمرزد؛ ولی گناهان دیگر را برای هرکه صلاح بداند، حتی بیتوبه میبخشد! بله، هرکه برای خدا شریکی قرار بدهد، سهلانگاری بزرگی کرده است. {اما باتوبه، خدای مهربان همۀ گناهان را میبخشد}(48)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿49﴾
ندیدی یهودیهای نژادپرستی را که از خودشان تعریف میکنند؟! اینطورها نیست. خداست که هرکس را شایسته بداند، میستاید و بهاندازۀ سرِ مویی به آنها ستم نمیشود. (49)
انْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَکَفَى بِهِ إِثْمًا مُبِینًا ﴿50﴾
ببین که چطور به خدا نسبت دروغ میدهند و همینکه این خودستایی را منتسب به خدا میدانند، بس است برای اثبات اینکه این یک سهلانگاری فاحشی باشد. {ادعاهایی که به خدا نسبت میدادند، کم نبود! ادعایشان این بود: به فرض هم که جهنمی باشیم آتش حداکثر هفت یا چهل روز مختصر تماسی با بدن ما خواهد داشت و دیگر هیچ} (50)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا ﴿51﴾
مگر ندیدی همین یهودیهایی که بهرۀ ناچیزی از تورات بردهاند، به بتها ایمان میآورند. تازه برای خوشایند بتپرستها ادعا میکنند که بتپرستها از مسلمانان هدایتیافتهترند؟!(51)
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِکُمْ وَکَفَى بِاللَّهِ وَلِیًّا وَکَفَى بِاللَّهِ نَصِیرًا ﴿45﴾
خدا دشمنانتان را بهتر میشناسد و همین بس، بله همین بس که خدا خودش حامی و یاورتان باشد.(45)
مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿46﴾
آن دشمنان یهودیهاییاند که مطالب تورات را تغییر میدادند یا کموزیاد میکردند. پیامبر را هم با تغییردادن لحنشان به باد تمسخر میگرفتند: «از تو گفتن، از ما نشنیدن!»، «بشنو و باور نکن!» و عبارتهای دوپهلو بهکار میبردند. هدفشان بیادبی و طعنهزدن به اسلام بود. اگر بهجای اینها میگفتند: «گوشبهفرمان توایم»، «ایمانآوردنمان را بشنو» و «هوایمان را داشته باش»، برایشان بهتر و منطقیتر بود؛ ولی خدا برای بیدینیشان لعنتشان کرد. همین است که جز عدۀ کمی از آنها اسلام نمیآورند.{برخی مسلمانان به رسول خدا (ص) می گفتند: در سخن گفتن حال ما را رعایت کنید، راعنا و شمرده تر سخن بگویید، تا کلامتان را بهتر بفهمیم و آنرا حفظ یا یادداشت کنیم. ولی عبارت راعنا در زبان عبری یهودی ها به این معنا بود: خوب ما را خر میکنید، آنها با سوء استفاده از این مساله، پیامبر(ص) و مسلمانان را دست میانداختند. خدا به مسلمانان دستور داد که از این به بعد بجای راعنا، بگویند " انظرنا" تا از این شیطنت زبانی یهودی ها پیشگیری شود.} (46)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ﴿47﴾
اهلکتاب! به کتابی که فرستادهایم و تأییدکنندۀ همان تورات و انجیلی است که دست شماست، ایمان بیاورید؛ قبل از آنکه فهم آدمهایی مثل شما را کور کنیم و در نتیجه به عقبگرد وادارشان کنیم یا همانطورکه حرمتشکنهای شنبه را لعنت کردیم، آنها را نیز لعنت کنیم؛ زیرا دستور خدا همیشه عملی میشود! (47)
إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا ﴿48﴾
خدا این عقیده را که برایش در کاروبار عالم شریکی قائل باشند، بیتوبه نمیآمرزد؛ ولی گناهان دیگر را برای هرکه صلاح بداند، حتی بیتوبه میبخشد! بله، هرکه برای خدا شریکی قرار بدهد، سهلانگاری بزرگی کرده است. {اما باتوبه، خدای مهربان همۀ گناهان را میبخشد}(48)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا ﴿49﴾
ندیدی یهودیهای نژادپرستی را که از خودشان تعریف میکنند؟! اینطورها نیست. خداست که هرکس را شایسته بداند، میستاید و بهاندازۀ سرِ مویی به آنها ستم نمیشود. (49)
انْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَکَفَى بِهِ إِثْمًا مُبِینًا ﴿50﴾
ببین که چطور به خدا نسبت دروغ میدهند و همینکه این خودستایی را منتسب به خدا میدانند، بس است برای اثبات اینکه این یک سهلانگاری فاحشی باشد. {ادعاهایی که به خدا نسبت میدادند، کم نبود! ادعایشان این بود: به فرض هم که جهنمی باشیم آتش حداکثر هفت یا چهل روز مختصر تماسی با بدن ما خواهد داشت و دیگر هیچ} (50)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیبًا مِنَ الْکِتَابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَیَقُولُونَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا سَبِیلًا ﴿51﴾
مگر ندیدی همین یهودیهایی که بهرۀ ناچیزی از تورات بردهاند، به بتها ایمان میآورند. تازه برای خوشایند بتپرستها ادعا میکنند که بتپرستها از مسلمانان هدایتیافتهترند؟!(51)