فهرست

صفحه ﴿246﴾

  • 1 قطعه
  • 5':26" مدت زمان
  • 39 دریافت شده
قرآن ترجمه، سوره یوسف آیات 87 تا 95
یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ‎﴿٨٧﴾‏
بچه‌های من، بروید و دنبال یوسف و برادرش بنیامین بگردید و از گشایش و رحمت خدا ناامید نشوید که فقط مردم بی‌دین از گشایش و رحمت خدا ناامید می‌شوند.» 87

فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ‎﴿٨٨﴾‏
بعضی از برادران دوباره راهیِ مصر شدند. وقتی خدمت یوسف رسیدند، خواهش کردند: «ای بزرگوار، آسیب‌های فراوانی گریبانگیرِ ما و خانوادۀ ما شده است. پولی ناچیز با خود آورده‌ایم! مثل دفعۀ قبل، در معامله با ما سنگ‌تمام بگذارید و برادرمان را هم به ما ببخشید که پاداش بخشندگان با خداست.» 88

قَالَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذْ أَنتُمْ جَاهِلُونَ ‎﴿٨٩﴾
یوسف پاسخ داد: «می‌دانید که با ندانم‌کاری‌هایتان چه بر سرِ یوسف و برادرش آوردید؟!» 89

‏ قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنتَ یُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَٰذَا أَخِی ۖ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا ۖ إِنَّهُ مَن یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ‎﴿٩٠﴾‏
با تعجب پرسیدند: «هان؟ نکند یوسف خودِ تویی؟!» پاسخ داد: «بله، من یوسفم و این هم برادرم که خدا دیدار دوبارۀ همدیگر را نصیبمان کرد. بله، هرکس مراقب رفتارش باشد و صبر پیشه کند، باید بداند که خدا پاداش درستکارها را پایمال نخواهد کرد.» 90

قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِن کُنَّا لَخَاطِئِینَ ‎﴿٩١﴾‏
با شرمساری گفتند: «به خدا قسم، خدا تو را برتر از ما قرار داد و این ما بودیم که در حق تو کوتاهی کردیم.» 91

قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ ۖ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ‎﴿٩٢﴾‏
یوسف با بزرگواری گفت: «حالا دیگر جای توبیخ و سرزنش نیست. خدا شما را مى‌آمرزد و او از هر مهربانی مهربان‌تر است. 92

اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ ‎﴿٩٣﴾
این پیراهن مرا ببَرید و به چشمان پدرم بمالید تا بینایی‌اش را دوباره به‌دست آورَد. بعد هم با خانواده‌هایتان همگی پیش من بیایید.» 93

‏ وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ ۖ لَوْلَا أَن تُفَنِّدُونِ ‎﴿٩٤﴾‏
همین‌که کاروان از مصر راه افتاد، یعقوب به آن پسرانش که پیش او مانده بودند، گفت: «من دارم بوی یوسف را حس می‌کنم! البته اگر به حواس‌پرتی متهمم نکنید.» 94

قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَالِکَ الْقَدِیمِ ‎﴿٩٥﴾
با بی‌ادبی گفتند: «به خدا قسم، تو دچار همان اشتباه سابقت هستی!» 95


قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 5:26

مشخصات

سایر مشخصات

تصاویر

پایگاه قرآن