فهرست
سوره مریم 12 تا 36، بلد، حاقه 1تا 4

تلاوت تحقیق حامد شاکرنژاد سوره مریم 12 تا 36، بلد، حاقه 1تا 4

  • 59 دقیقه مدت
  • 91 دریافت شده
تلاوت: ایرانی
تلاوت: کامل
تلاوت: مجلسی
ملیت قاری: ایرانی
تلاوت تحقیق حامد شاکرنژاد، این تلاوت در مشهد، حسینیه منتظران مهدی اجرا گردیده است.
سوره 19: مریم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا ﴿12﴾

ای یحیی! کتاب (خدا) را با قوت بگیر، و ما فرمان نبوت (و عقل کافی) در کودکی به‏ او دادیم. (12)



وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَکَاةً وَکَانَ تَقِیًّا ﴿13﴾

و به او رحمت و محبت از ناحیه خود بخشیدیم، و پاکی (روح و عمل) و او پرهیزگار بود. (13)



وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُنْ جَبَّارًا عَصِیًّا ﴿14﴾

او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود و جبار (و متکبر) و عصیانگر نبود. (14)



وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ﴿15﴾

و سلام بر او آن روز که تولد یافت، و آن روز که می‏میرد، و آن روز که زنده و برانگیخته می‏شود. (15)



وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا ﴿16﴾

در این کتاب (آسمانی قرآن) از مریم یاد آر، آن هنگام که از خانواده اش جدا شد و در ناحیه شرقی قرار گرفت. (16)



فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا﴿17﴾

و حجابی میان خود و آنها افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد. (17)



قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا ﴿18﴾

او (سخت ترسید و) گفت من به خدای رحمن از تو پناه می‏برم اگر پرهیزگار هستی. (18)



قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا ﴿19﴾

گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده‏ ام) تا پسر پاکیزه‏ ای به تو ببخشم! (19)



قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا ﴿20﴾

گفت چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که تاکنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلوده‏ ای هم نبوده‏ ام؟! (20)



قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا ﴿21﴾

گفت مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است، ما می‏خواهیم او را نشانه‏ ای برای مردم قرار دهیم و رحمتی از سوی ما باشد، و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد). (21)



فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿22﴾

سرانجام (مریم) باردار شد و او را به نقطه دوردستی برد. (22)



فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿23﴾

درد وضع حمل او را به کنار تنه درخت خرمائی کشاند، (آنقدر ناراحت شد که) گفت ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش شده بودم. (23)



فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿24﴾

ناگهان از طرف پائین پایش او را صدا زد که غمگین مباش ‍ پروردگارت زیر پای تو چشمه آب (گوارائی) قرار داده است. (24)



وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿25﴾

و تکانی به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد. (25)



فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا ﴿26﴾

از (این غذای لذیذ) بخور، و از (آن آب گوارا) بنوش، و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار، و هر گاه کسی از انسانها را دیدی با اشاره بگو: من برای خدای رحمان روزه گرفته‏ ام و با احدی امروز سخن نمی‏گویم (این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد). (26)



فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا ﴿27﴾

(مریم) او را در آغوش گرفته به سوی قومش آمد، گفتند: ای مریم! کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! (27)



یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا ﴿28﴾

ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدکاره‏ ای! (28)



فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿29﴾

(مریم) اشاره به او کرد، گفتند ما چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوئیم؟! (29)



قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ﴿30﴾

(ناگهان عیسی زبان به سخن گشود) گفت من بنده خدایم به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر قرار داده است. (30)



وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا﴿31﴾

و مرا وجودی پر برکت قرار داده در هر کجا باشم، و مرا توصیه به نماز و زکات مادام که زنده‏ ام کرده است. (31)



وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ﴿32﴾

و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده، و جبار و شقی قرار نداده است. (32)



وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ﴿33﴾

و سلام (خدا) بر من آن روز که متولد شدم و آنروز که می‏میرم و آنروز که زنده برانگیخته می‏شوم. (33)



ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿34﴾

اینست عیسی بن مریم، گفتار حقی که در آن تردید می‏کنند. (34)



مَا کَانَ لِلَّهِ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿35﴾

هرگز برای خدا شایسته نبود فرزندی انتخاب کند، منزه است او، هر گاه چیزی را فرمان دهد می‏گوید: موجود باش! آن هم موجود می‏شود. (35)



وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿36﴾

و خداوند پروردگار من و شماست، او را پرستش کنید اینست راه راست. (36)


سوره 90: البلد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾

قسم به این شهر مقدس (مکه). (1)

وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾

شهری که تو ساکن (2)

وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾

و قسم به پدر و فرزندش (ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح). (3)

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾

که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او مملو از رنجها است). (4)

أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾

آیا او گمان می‏کند که هیچ کس قادر نیست بر او دست یابد؟! (5)

یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾

می گوید: مال زیادی را (در کارهای خیر) تلف کرده‏ ام! (6)

أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾

آیا گمان می‏کند هیچ کس او را ندیده (و نمی‏بیند)؟ (7)

أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾

آیا برای او (انسان) دو چشم قرار ندادیم ؟ (8)

وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾

و یک زبان و دو لب ؟ (9)

وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾

و او را به خیر و شرش هدایت نمودیم. (10)

فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾

ولی او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم بالا نرفت! (11)

وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾

و تو نمی‏دانی آن گردنه چیست ؟ (12)

فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾

آزاد کردن برده است! (13)

أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾

یا اطعام کردن در روز گرسنگی. (14)

یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾

یتیمی از خویشاوندان را. (15)

أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾

یا مستمندی به خاک افتاده را. (16)

ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾

سپس از کسانی بوده باشد که ایمان آورده، و یکدیگر را به شکیبائی و رحمت توصیه می‏کنند. (17)

أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾

آنها اصحاب الیمین هستند (و نامه اعمالشان را به دست راستشان می‏دهند). (18)

وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾

و کسانی که آیات ما را انکار کرده‏ اند افرادی شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده می‏شود. (19)

عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾

بر آنها آتشی است فرو بسته (که راه فراری از آن نیست). (20)


سوره 69: الحاقة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

الْحَاقَّةُ ﴿1﴾

آن روزی که مسلما واقع می‏شود. (1)

مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾

چه روز واقع شدنی است؟ (2)

وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾

و تو چه می‏دانی آن روز تحقق یابنده چیست؟ (3)

کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾

قوم ثمود و عاد عذاب کوبنده الهی را انکار کردند. (4)

قطعات صوتی

مشخصات

سایر مشخصات

تصاویر

تلاوت‌هایی از این قاری

پایگاه قرآن