قرآن ترجمه، سوره کهف آیات 5 تا 15
مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبًا ﴿٥﴾
نه خودشان دلیل معتبری برای ادعایشان دارند و نه پدرانشان دلیلی داشتند. گندهتر از دهانشان حرف میزنند! هرچه میگویند، دروغ است و بس. 5
فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا ﴿٦﴾
نکند خودت را از سرِ دلسوزی و غصه، هلاک کنی! آنهم برای اینکه آنها قرآن را باور نمیکنند. 6
إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿٧﴾
ما هرچه را روی زمین است، مایۀ زیباییاش قرار دادیم تا مردم را آزمایش کنیم که کدامشان بهتر رفتار میکند. 7
وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا ﴿٨﴾
بهوقت بلا، زمین را با همۀ زیباییهایش بیابانی خشک و بیآبوعلف میکنیم! 8
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾
نکند خیال کردهای بعضی نشانههای ما، مثل اصحاب کهف و رقیم، در برابر اینهمه نشانه عددی هستند؟!1- {بهاحتمال زیاد «رقیم» که بهمعنای درشتنویسی است نام دیگر اصحاب کهف است؛ زیرا سرانجام، نام آنان را بر لوحی حک کردند و بر سردرِ غار زدند.} 2- {یهودیها به بتپرستها یاد داده بودند که برای پیامبر اسلام سؤالهایی با این موضوعات مطرح کنند: 1. داستان اصحاب کهف؛ 2. داستان موسی و خضر؛ 3. داستان ذوالقَرنَین. از این آیه، خدا سه سؤالِ آنها و پاسخهای درست را بیان میکند.} 9
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا ﴿١٠﴾
جوانمردانی خداپرست از ترس شاه بیدینشان، به غاری بزرگ پناه بردند. آنجا دعا کردند: «خدایا، لطفت را نصیبمان کن و از این مخمصه نجاتمان بده.» 10
فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا ﴿١١﴾
ما هم به دادشان رسیدیم و آنان را در آن غار، چند سالی به خوابی عمیق فرو بردیم. 11
ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا ﴿١٢﴾
بعد، بیدارشان کردیم. حالا باید معلوم میکردیم کدامیک از دو گروه مدتِ خوابشان را بهتر حساب میکنند. 12
نَّحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﴿١٣﴾
ما داستان اصحاب کهف را با جزئیات بیشتر و همانطورکه اتفاق افتاده بود، برایت تعریف میکنیم: آنان جوانمردانی بودند که به خدا ایمان آوردند و ما هم بهطور ویژه راهنماییشان کردیم. 13
وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَٰهًا ۖ لَّقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا ﴿١٤﴾
وقتی برضدّ بتپرستی قیام کردند، دلهایشان را چنان قرص کردیم که گفتند:«خدای ما صاحب آسمانها و زمین است. معبودی جز او را صدا نمیزنیم که اگر چنین کنیم، گرفتار انحراف در عقیده شدهایم. 14
هَٰؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً ۖ لَّوْلَا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسُلْطَانٍ بَیِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿١٥﴾
این هم وضع قوم ما!آمدهاند بهجای خدا،معبودهای دیگری انتخاب کردهاند.خب، چرا دلیل روشنی برای بهحقبودنشان نمیآورند؟! بنابراین چه کسانی بدکارتراز آنهاییاند که به خدا دروغ میبندند؟!» 15
مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ کَبُرَتْ کَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبًا ﴿٥﴾
نه خودشان دلیل معتبری برای ادعایشان دارند و نه پدرانشان دلیلی داشتند. گندهتر از دهانشان حرف میزنند! هرچه میگویند، دروغ است و بس. 5
فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا ﴿٦﴾
نکند خودت را از سرِ دلسوزی و غصه، هلاک کنی! آنهم برای اینکه آنها قرآن را باور نمیکنند. 6
إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ﴿٧﴾
ما هرچه را روی زمین است، مایۀ زیباییاش قرار دادیم تا مردم را آزمایش کنیم که کدامشان بهتر رفتار میکند. 7
وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَیْهَا صَعِیدًا جُرُزًا ﴿٨﴾
بهوقت بلا، زمین را با همۀ زیباییهایش بیابانی خشک و بیآبوعلف میکنیم! 8
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾
نکند خیال کردهای بعضی نشانههای ما، مثل اصحاب کهف و رقیم، در برابر اینهمه نشانه عددی هستند؟!1- {بهاحتمال زیاد «رقیم» که بهمعنای درشتنویسی است نام دیگر اصحاب کهف است؛ زیرا سرانجام، نام آنان را بر لوحی حک کردند و بر سردرِ غار زدند.} 2- {یهودیها به بتپرستها یاد داده بودند که برای پیامبر اسلام سؤالهایی با این موضوعات مطرح کنند: 1. داستان اصحاب کهف؛ 2. داستان موسی و خضر؛ 3. داستان ذوالقَرنَین. از این آیه، خدا سه سؤالِ آنها و پاسخهای درست را بیان میکند.} 9
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا ﴿١٠﴾
جوانمردانی خداپرست از ترس شاه بیدینشان، به غاری بزرگ پناه بردند. آنجا دعا کردند: «خدایا، لطفت را نصیبمان کن و از این مخمصه نجاتمان بده.» 10
فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا ﴿١١﴾
ما هم به دادشان رسیدیم و آنان را در آن غار، چند سالی به خوابی عمیق فرو بردیم. 11
ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ الْحِزْبَیْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا ﴿١٢﴾
بعد، بیدارشان کردیم. حالا باید معلوم میکردیم کدامیک از دو گروه مدتِ خوابشان را بهتر حساب میکنند. 12
نَّحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﴿١٣﴾
ما داستان اصحاب کهف را با جزئیات بیشتر و همانطورکه اتفاق افتاده بود، برایت تعریف میکنیم: آنان جوانمردانی بودند که به خدا ایمان آوردند و ما هم بهطور ویژه راهنماییشان کردیم. 13
وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَٰهًا ۖ لَّقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا ﴿١٤﴾
وقتی برضدّ بتپرستی قیام کردند، دلهایشان را چنان قرص کردیم که گفتند:«خدای ما صاحب آسمانها و زمین است. معبودی جز او را صدا نمیزنیم که اگر چنین کنیم، گرفتار انحراف در عقیده شدهایم. 14
هَٰؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً ۖ لَّوْلَا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسُلْطَانٍ بَیِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿١٥﴾
این هم وضع قوم ما!آمدهاند بهجای خدا،معبودهای دیگری انتخاب کردهاند.خب، چرا دلیل روشنی برای بهحقبودنشان نمیآورند؟! بنابراین چه کسانی بدکارتراز آنهاییاند که به خدا دروغ میبندند؟!» 15