قرآن ترجمه، سوره قلم آیات 43 تا 52 - سوره حاقه آیات 1 تا 8
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿٤٣﴾
خواری در چشمهایشان موج میزند و خفت سرتاپایشان را میگیرد! البته در دنیا هم به سجده دعوت میشدند، درحالیکه صحیح و سالم بودند! 43
فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِیثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿٤٤﴾
آنهایی را که قرآن را دروغ میدانند، به من واگذار: از جایى که فکرش را نمىکنند، کمکم گریبانشان را خواهیم گرفت. 44
وَأُمْلِی لَهُمْ ۚ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿٤٥﴾
البته بهاندازۀ کافی مهلتشان میدهم؛ چون نقشهام حسابشده است! 45
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿٤٦﴾
مگر برای راهنماییشان مزدی از آنها خواستهای که از پرداختش کمر خم کرده باشند؟! 46
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿٤٧﴾
مگر علم غیب پیش آنهاست که حرفهایشان را دربارۀ تو از رویش مینویسند؟! 47
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿٤٨﴾
صبر کن تا خدا فرمان عذاب تدریجیاش را پیش ببرد. مثل یونس هم نباش! او برای نجاتش، بغضآلود صدایمان زد. 48
لَّوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿٤٩﴾
اگر بهفرض، لطف خدا در قبول توبه شامل حالش نمیشد، در حالی به آن ساحل بدون گیاه انداخته میشد که مستحق ملامت بود! 49
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿٥٠﴾
پس خدا برگزیدش و جزو شایستگانش کرد. 50
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿٥١﴾
وقتی بتپرستها قرآن میشنوند، کم مانده که با چشمزخم، به تو آسیب بزنند. تازه، میگویند: «او دیوانه است!» 51
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿٥٢﴾
درحالیکه این قرآن فقط مایۀ یادآوری جهانیان است. 52
سورة الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بزرگوار مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿١﴾
حادثۀ حتمی! 1
مَا الْحَاقَّةُ ﴿٢﴾
آن حادثۀ حتمی چیست؟! 2
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿٣﴾
و چه میدانی آن حادثۀ حتمی چیست؟! 3
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿٤﴾
قوم ثمود و عاد آن حادثۀ درهمکوبنده را انکار کردند! 4
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿٥﴾
پس قوم ثمود با صاعقهای مرگبار نابود شدند! 5
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿٦﴾
قوم عاد هم با تندبادی استخوانسوز و وحشی نابود شدند! 6
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَىٰ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿٧﴾
آن تندباد را هفت شب و هشت روزِ متوالی بر آنها مسلط کرد! پس اگر آنجا بودی، میدیدی که آن قومِ تنومند چنان به خاک افتادهاند که انگار تنههای توخالیِ درختان خرمایند! 7
فَهَلْ تَرَىٰ لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ ﴿٨﴾
حتی یک نفرشان جان سالم بهدر برد؟! 8
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ کَانُوا یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿٤٣﴾
خواری در چشمهایشان موج میزند و خفت سرتاپایشان را میگیرد! البته در دنیا هم به سجده دعوت میشدند، درحالیکه صحیح و سالم بودند! 43
فَذَرْنِی وَمَن یُکَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِیثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿٤٤﴾
آنهایی را که قرآن را دروغ میدانند، به من واگذار: از جایى که فکرش را نمىکنند، کمکم گریبانشان را خواهیم گرفت. 44
وَأُمْلِی لَهُمْ ۚ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿٤٥﴾
البته بهاندازۀ کافی مهلتشان میدهم؛ چون نقشهام حسابشده است! 45
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿٤٦﴾
مگر برای راهنماییشان مزدی از آنها خواستهای که از پرداختش کمر خم کرده باشند؟! 46
أَمْ عِندَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿٤٧﴾
مگر علم غیب پیش آنهاست که حرفهایشان را دربارۀ تو از رویش مینویسند؟! 47
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَکْظُومٌ ﴿٤٨﴾
صبر کن تا خدا فرمان عذاب تدریجیاش را پیش ببرد. مثل یونس هم نباش! او برای نجاتش، بغضآلود صدایمان زد. 48
لَّوْلَا أَن تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿٤٩﴾
اگر بهفرض، لطف خدا در قبول توبه شامل حالش نمیشد، در حالی به آن ساحل بدون گیاه انداخته میشد که مستحق ملامت بود! 49
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿٥٠﴾
پس خدا برگزیدش و جزو شایستگانش کرد. 50
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿٥١﴾
وقتی بتپرستها قرآن میشنوند، کم مانده که با چشمزخم، به تو آسیب بزنند. تازه، میگویند: «او دیوانه است!» 51
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿٥٢﴾
درحالیکه این قرآن فقط مایۀ یادآوری جهانیان است. 52
سورة الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بزرگوار مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿١﴾
حادثۀ حتمی! 1
مَا الْحَاقَّةُ ﴿٢﴾
آن حادثۀ حتمی چیست؟! 2
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿٣﴾
و چه میدانی آن حادثۀ حتمی چیست؟! 3
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿٤﴾
قوم ثمود و عاد آن حادثۀ درهمکوبنده را انکار کردند! 4
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿٥﴾
پس قوم ثمود با صاعقهای مرگبار نابود شدند! 5
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿٦﴾
قوم عاد هم با تندبادی استخوانسوز و وحشی نابود شدند! 6
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَىٰ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿٧﴾
آن تندباد را هفت شب و هشت روزِ متوالی بر آنها مسلط کرد! پس اگر آنجا بودی، میدیدی که آن قومِ تنومند چنان به خاک افتادهاند که انگار تنههای توخالیِ درختان خرمایند! 7
فَهَلْ تَرَىٰ لَهُم مِّن بَاقِیَةٍ ﴿٨﴾
حتی یک نفرشان جان سالم بهدر برد؟! 8