قرآن ترجمه، سوره قیامه آیات 20 تا 40 - سوره انسان آیات 1 تا 5
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿٢٠﴾
بله، نه اینکه قیامتی در کار نباشد؛ بلکه دودستی به دنیای زودگذر چسبیدهاید 20
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿٢١﴾
و آخرت را وا گذاشتهاید! 21
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾
چهرههایی در آن روز خیلی شاداباند 22
إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾
و به خدا نگاه میکنند! 23
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿٢٤﴾
چهرههایی هم بهشدت گرفتهاند؛ 24
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿٢٥﴾
گویی که بلایی کمرشکن سرشان میآورند! 25
کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿٢٦﴾
بله، دنیا ارزش دلبستن ندارد؛ چون وقتی جان به گلو برسد، 26
وَقِیلَ مَنْ ۜ رَاقٍ ﴿٢٧﴾
میگویند: «دعانویس کو؟!» 27
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿٢٨﴾
و او فکر میکند که دیگر وقت جدایی است! 28
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿٢٩﴾
از درد جانکندن، به خود میپیچد! 29
إِلَىٰ رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿٣٠﴾
آن روز، وقت بردنش بهسوی خداست! 30
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ﴿٣١﴾
او نه چیزی را باور کرد و نه نمازی خواند! 31
وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ﴿٣٢﴾
بلکه انکار کرد و رو برگرداند. 32
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰ أَهْلِهِ یَتَمَطَّىٰ ﴿٣٣﴾
بعد هم، مغرور از انکار دین، به خانهاش رفت! 33
أَوْلَىٰ لَکَ فَأَوْلَىٰ ﴿٣٤﴾
حال و روزی که داری، حق توست! بله، حق توست! 34
ثُمَّ أَوْلَىٰ لَکَ فَأَوْلَىٰ ﴿٣٥﴾
باز هم میگویم: حق توست! بله، حق توست! 35
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى ﴿٣٦﴾
انسان خیال میکند همینطور بیهدف رها میشود؟! 36
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَىٰ ﴿٣٧﴾
مگر همۀ وجودش از ذرهای ناچیز نبود که در رحِم مادر جا گرفت؟! 37
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ﴿٣٨﴾
سپس به لختۀ خونی تبدیل شد. آنوقت خدا خلقتش را کامل کرد؟! 38
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَىٰ ﴿٣٩﴾
و او را دختر یا پسر کرد؟! 39
أَلَیْسَ ذَٰلِکَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَىٰ ﴿٤٠﴾
حالا، چنین خدایی نمیتواند مردگان را زنده کند؟! 40
سورة الانسان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بزرگوار مهربان
هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا ﴿١﴾
مگر نه اینکه انسان، قبل از بهدنیاآمدنش، برای مدتزمانی چیزی بهحساب نمیآمد! 1
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿٢﴾
ما انسان را از نطفهای مرکّب از اجزای مختلف و بهصورت مرحلهبهمرحله میآفرینیم و شنوا و بینایش میکنیم. 2
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿٣﴾
ما راهوچاه را نشانش میدهیم؛ خواه شکرگزار شود یا ناشکر! 3
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا ﴿٤﴾
البته ما برای ناشکرها غلوزنجیر و آتشی شعلهور آماده کردهایم؛ 4
إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ﴿٥﴾
ولی خوبانِ شکرگزار از پیالهای مینوشند که شرابش طبع خنک دارد و معطر است. 5
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿٢٠﴾
بله، نه اینکه قیامتی در کار نباشد؛ بلکه دودستی به دنیای زودگذر چسبیدهاید 20
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿٢١﴾
و آخرت را وا گذاشتهاید! 21
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿٢٢﴾
چهرههایی در آن روز خیلی شاداباند 22
إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿٢٣﴾
و به خدا نگاه میکنند! 23
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿٢٤﴾
چهرههایی هم بهشدت گرفتهاند؛ 24
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿٢٥﴾
گویی که بلایی کمرشکن سرشان میآورند! 25
کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿٢٦﴾
بله، دنیا ارزش دلبستن ندارد؛ چون وقتی جان به گلو برسد، 26
وَقِیلَ مَنْ ۜ رَاقٍ ﴿٢٧﴾
میگویند: «دعانویس کو؟!» 27
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿٢٨﴾
و او فکر میکند که دیگر وقت جدایی است! 28
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿٢٩﴾
از درد جانکندن، به خود میپیچد! 29
إِلَىٰ رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿٣٠﴾
آن روز، وقت بردنش بهسوی خداست! 30
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ ﴿٣١﴾
او نه چیزی را باور کرد و نه نمازی خواند! 31
وَلَٰکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ﴿٣٢﴾
بلکه انکار کرد و رو برگرداند. 32
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰ أَهْلِهِ یَتَمَطَّىٰ ﴿٣٣﴾
بعد هم، مغرور از انکار دین، به خانهاش رفت! 33
أَوْلَىٰ لَکَ فَأَوْلَىٰ ﴿٣٤﴾
حال و روزی که داری، حق توست! بله، حق توست! 34
ثُمَّ أَوْلَىٰ لَکَ فَأَوْلَىٰ ﴿٣٥﴾
باز هم میگویم: حق توست! بله، حق توست! 35
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى ﴿٣٦﴾
انسان خیال میکند همینطور بیهدف رها میشود؟! 36
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَىٰ ﴿٣٧﴾
مگر همۀ وجودش از ذرهای ناچیز نبود که در رحِم مادر جا گرفت؟! 37
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ ﴿٣٨﴾
سپس به لختۀ خونی تبدیل شد. آنوقت خدا خلقتش را کامل کرد؟! 38
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَىٰ ﴿٣٩﴾
و او را دختر یا پسر کرد؟! 39
أَلَیْسَ ذَٰلِکَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَىٰ ﴿٤٠﴾
حالا، چنین خدایی نمیتواند مردگان را زنده کند؟! 40
سورة الانسان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بزرگوار مهربان
هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا ﴿١﴾
مگر نه اینکه انسان، قبل از بهدنیاآمدنش، برای مدتزمانی چیزی بهحساب نمیآمد! 1
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿٢﴾
ما انسان را از نطفهای مرکّب از اجزای مختلف و بهصورت مرحلهبهمرحله میآفرینیم و شنوا و بینایش میکنیم. 2
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا ﴿٣﴾
ما راهوچاه را نشانش میدهیم؛ خواه شکرگزار شود یا ناشکر! 3
إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا ﴿٤﴾
البته ما برای ناشکرها غلوزنجیر و آتشی شعلهور آماده کردهایم؛ 4
إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا ﴿٥﴾
ولی خوبانِ شکرگزار از پیالهای مینوشند که شرابش طبع خنک دارد و معطر است. 5