- 7760
- 1000
- 1000
- 1000
درس پنجم - انواع هاء و احکام هاء
در این برنامه استاد یاریگل به مبحث انواع هاء و احکام هاء در اخر کلمات پرداخته اند...
حرف «هاء» در آخر کلمات قرآن از این سه نوع خارج نیست :
1- هاء جوهری 2- هاء سکت 3- هاء ضمیر
1- هاء جوهری :
این هاء جزء جوهر وذات کلمه است واز آن جدا نمی شود چرا که بدون آن کلمه از معنای خود خارج می شود . مانند هاء در کلمات فارسی « کوه ، ماه ».
نمونه ی آن در قرآن : وُجُوه – ا َللهُ - فَواکِهُ – اِلهُ ... حرکت هاء جوهری هر چه باشد به همان صورت وبدون اشباع وکشش خوانده می شود .
نکته : در کلمه ی «هَذِه» با وجود اینکه هاء آخر کلمه جوهری است ولی به اشباع خوانده میشود .
2- هاء سکت:
هاء ساکنه ای که جزء اصل کلمه نیست بلکه به آخر آن اضافه می شود و معنا هم ندارد ! فایده ی آن حفظ حرکت آخر کلمه در موقع وقف است و با این کار بر وقف بر این کلمات تأ کید می شود .
در روایت حفص از عاصم موقع وصل نیز هاء سکت حذف نمی شود . موارد هاء سکت در قرآن :
لَم یَتَسَنّه ( بقره -258 ) *** اِقْتَدِهْ (انعام – 89 ) *** ماهِیَهْ (قارعه – 9 ) *** کِتابِیَهْ (حاقه – 18و24 ) *** حِسابِیَهْ (حاقه - 19و 25 ) *** مالِیَهْ (حاقه – 25 ) *** سُلطانِیَهْ (حاقه – 28 )
نکته : در دو کلمه « اَرْجِهْ – فَاَلقِهْ » هاء ساکنه بر خلاف ظاهر هاء ضمیر می باشد .
3- هاء ضمیر:
هاء ضمیر، حرفی است که در آخر کلمه می آید وجانشین اسم می شود ( ضمیر مفرد مذکر غایب ) ومعنی « او – آن » می دهد . مانند :( لَهُ – برای او ، برای آن )
هاءضمیر هیچگاه مفتوح نیست و همیشه به صورت مکسور یا مضموم می آید ، البته حرکت اصلی آن ضمه بوده است . اما هاء ضمیر گاهی اشباع وگاهی بلا اشباع خوانده می شود .
اشباع در لغت به معنی سیر کردن در تجوید ، تبدیل صدای کوتاه به کشیده است . به اشباع صله هم می گویند . بلا اشباع ، به معنای اداء حرف با صدای کوتاه است .
حرف «هاء» در آخر کلمات قرآن از این سه نوع خارج نیست :
1- هاء جوهری 2- هاء سکت 3- هاء ضمیر
1- هاء جوهری :
این هاء جزء جوهر وذات کلمه است واز آن جدا نمی شود چرا که بدون آن کلمه از معنای خود خارج می شود . مانند هاء در کلمات فارسی « کوه ، ماه ».
نمونه ی آن در قرآن : وُجُوه – ا َللهُ - فَواکِهُ – اِلهُ ... حرکت هاء جوهری هر چه باشد به همان صورت وبدون اشباع وکشش خوانده می شود .
نکته : در کلمه ی «هَذِه» با وجود اینکه هاء آخر کلمه جوهری است ولی به اشباع خوانده میشود .
2- هاء سکت:
هاء ساکنه ای که جزء اصل کلمه نیست بلکه به آخر آن اضافه می شود و معنا هم ندارد ! فایده ی آن حفظ حرکت آخر کلمه در موقع وقف است و با این کار بر وقف بر این کلمات تأ کید می شود .
در روایت حفص از عاصم موقع وصل نیز هاء سکت حذف نمی شود . موارد هاء سکت در قرآن :
لَم یَتَسَنّه ( بقره -258 ) *** اِقْتَدِهْ (انعام – 89 ) *** ماهِیَهْ (قارعه – 9 ) *** کِتابِیَهْ (حاقه – 18و24 ) *** حِسابِیَهْ (حاقه - 19و 25 ) *** مالِیَهْ (حاقه – 25 ) *** سُلطانِیَهْ (حاقه – 28 )
نکته : در دو کلمه « اَرْجِهْ – فَاَلقِهْ » هاء ساکنه بر خلاف ظاهر هاء ضمیر می باشد .
3- هاء ضمیر:
هاء ضمیر، حرفی است که در آخر کلمه می آید وجانشین اسم می شود ( ضمیر مفرد مذکر غایب ) ومعنی « او – آن » می دهد . مانند :( لَهُ – برای او ، برای آن )
هاءضمیر هیچگاه مفتوح نیست و همیشه به صورت مکسور یا مضموم می آید ، البته حرکت اصلی آن ضمه بوده است . اما هاء ضمیر گاهی اشباع وگاهی بلا اشباع خوانده می شود .
اشباع در لغت به معنی سیر کردن در تجوید ، تبدیل صدای کوتاه به کشیده است . به اشباع صله هم می گویند . بلا اشباع ، به معنای اداء حرف با صدای کوتاه است .