این تلاوت شامل آیات 26 تا 60 سوره مبارکه حجر است .
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿26﴾
و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بىدود خلق کردیم (27)
وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿27﴾
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو خواهم آفرید (28)
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿28﴾
پس وقتى آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم پیش او به سجده درافتید (29)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ ﴿29﴾
پس فرشتگان همگى یکسره سجده کردند (30)
فَسَجَدَ الْمَلآئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿30﴾
جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه با سجدهکنندگان باشد (31)
إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى أَن یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿31﴾
فرمود اى ابلیس تو را چه شده است که با سجدهکنندگان نیستى (32)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلاَّ تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿32﴾
گفت من آن نیستم که براى بشرى که او را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریدهاى سجده کنم (33)
قَالَ لَمْ أَکُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿33﴾
فرمود از این [مقام] بیرون شو که تو راندهشدهاى (34)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿34﴾
و تا روز جزا بر تو لعنت باشد (35)
وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿35﴾
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى که برانگیخته خواهند شد مهلت ده (36)
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿36﴾
فرمود تو از مهلتیافتگانى (37)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿37﴾
تا روز [و] وقت معلوم (38)
إِلَى یَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿38﴾
گفت پروردگارا به سبب آنکه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مىآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت (39)
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿39﴾
مگر بندگان خالص تو از میان آنان را (40)
إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
فرمود این راهى است راست [که] به سوى من [منتهى مىشود] (41)
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ﴿41﴾
در حقیقت تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى کنند (42)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿42﴾
و قطعا وعدهگاه همه آنان دوزخ است (43)
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿43﴾
[دوزخى] که براى آن هفت در است و از هر درى بخشى معین از آنان [وارد مىشوند] (44)
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿44﴾
بىگمان پرهیزگاران در باغها و چشمهسارانند (45)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿45﴾
[به آنان گویند] با سلامت و ایمنى در آنجا داخل شوید (46)
ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ ﴿46﴾
و آنچه کینه [و شائبههاى نفسانى] در سینههاى آنان است برکنیم برادرانه بر تختهایى روبروى یکدیگر نشستهاند (47)
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ ﴿47﴾
نه رنجى در آنجا به آنان مىرسد و نه از آنجا بیرون رانده مىشوند (48)
لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ ﴿48﴾
به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان (49)
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿49﴾
و اینکه عذاب من عذابى است دردناک (50)
وَ أَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الأَلِیمَ ﴿50﴾
و از مهمانان ابراهیم به آنان خبر ده (51)
وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِبْراَهِیمَ ﴿51﴾
هنگامى که بر او وارد شدند و سلام گفتند [ابراهیم] گفت ما از شما بیمناکیم (52)
إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾
گفتند مترس که ما تو را به پسرى دانا مژده مىدهیم (53)
قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ ﴿53﴾
گفت آیا با اینکه مرا پیرى فرا رسیده است بشارتم مىدهید به چه بشارت مىدهید (54)
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَن مَّسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾
گفتند ما تو را به حق بشارت دادیم پس از نومیدان مباش (55)
قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ ﴿55﴾
گفت چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید مىشود (56)
قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ﴿56﴾
[سپس] گفت اى فرشتگان [دیگر] کارتان چیست (57)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾
گفتند ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شدهایم (58)
قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿58﴾
مگر خانواده لوط که ما قطعا همه آنان را نجات مىدهیم (59)
إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿59﴾
جز آنش را که مقدر کردیم او از بازماندگان [در عذاب] باشد (60)
إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ﴿60﴾
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿26﴾
و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بىدود خلق کردیم (27)
وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿27﴾
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو خواهم آفرید (28)
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿28﴾
پس وقتى آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم پیش او به سجده درافتید (29)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ ﴿29﴾
پس فرشتگان همگى یکسره سجده کردند (30)
فَسَجَدَ الْمَلآئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿30﴾
جز ابلیس که خوددارى کرد از اینکه با سجدهکنندگان باشد (31)
إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى أَن یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿31﴾
فرمود اى ابلیس تو را چه شده است که با سجدهکنندگان نیستى (32)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلاَّ تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿32﴾
گفت من آن نیستم که براى بشرى که او را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریدهاى سجده کنم (33)
قَالَ لَمْ أَکُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿33﴾
فرمود از این [مقام] بیرون شو که تو راندهشدهاى (34)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿34﴾
و تا روز جزا بر تو لعنت باشد (35)
وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿35﴾
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى که برانگیخته خواهند شد مهلت ده (36)
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿36﴾
فرمود تو از مهلتیافتگانى (37)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ﴿37﴾
تا روز [و] وقت معلوم (38)
إِلَى یَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿38﴾
گفت پروردگارا به سبب آنکه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مىآرایم و همه را گمراه خواهم ساخت (39)
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿39﴾
مگر بندگان خالص تو از میان آنان را (40)
إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
فرمود این راهى است راست [که] به سوى من [منتهى مىشود] (41)
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ﴿41﴾
در حقیقت تو را بر بندگان من تسلطى نیست مگر کسانى از گمراهان که تو را پیروى کنند (42)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿42﴾
و قطعا وعدهگاه همه آنان دوزخ است (43)
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿43﴾
[دوزخى] که براى آن هفت در است و از هر درى بخشى معین از آنان [وارد مىشوند] (44)
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿44﴾
بىگمان پرهیزگاران در باغها و چشمهسارانند (45)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿45﴾
[به آنان گویند] با سلامت و ایمنى در آنجا داخل شوید (46)
ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ ﴿46﴾
و آنچه کینه [و شائبههاى نفسانى] در سینههاى آنان است برکنیم برادرانه بر تختهایى روبروى یکدیگر نشستهاند (47)
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ ﴿47﴾
نه رنجى در آنجا به آنان مىرسد و نه از آنجا بیرون رانده مىشوند (48)
لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ ﴿48﴾
به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان (49)
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿49﴾
و اینکه عذاب من عذابى است دردناک (50)
وَ أَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الأَلِیمَ ﴿50﴾
و از مهمانان ابراهیم به آنان خبر ده (51)
وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَیْفِ إِبْراَهِیمَ ﴿51﴾
هنگامى که بر او وارد شدند و سلام گفتند [ابراهیم] گفت ما از شما بیمناکیم (52)
إِذْ دَخَلُواْ عَلَیْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنکُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾
گفتند مترس که ما تو را به پسرى دانا مژده مىدهیم (53)
قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ ﴿53﴾
گفت آیا با اینکه مرا پیرى فرا رسیده است بشارتم مىدهید به چه بشارت مىدهید (54)
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَن مَّسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾
گفتند ما تو را به حق بشارت دادیم پس از نومیدان مباش (55)
قَالُواْ بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُن مِّنَ الْقَانِطِینَ ﴿55﴾
گفت چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید مىشود (56)
قَالَ وَمَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ ﴿56﴾
[سپس] گفت اى فرشتگان [دیگر] کارتان چیست (57)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾
گفتند ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شدهایم (58)
قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿58﴾
مگر خانواده لوط که ما قطعا همه آنان را نجات مىدهیم (59)
إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿59﴾
جز آنش را که مقدر کردیم او از بازماندگان [در عذاب] باشد (60)
إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ﴿60﴾