- 1576
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عبدالله خیاط تلاوت ترتیل عبدالله خیاط (تحدیر) - جزء 9
آیات 88 تا 206 سوره مبارکه اعراف و آیات 1 تا 40 سوره مبارکه انفال، با ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِنْ قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ ﴿88﴾
بزرگان قوم او که استکبار ورزیده بودند گفتند اى شعیب تو و کسانى را که همراه تو ایمان آوردهاند از شهرمان بیرون مىکنیم مگر آنکه به آیین ما بازمىگردید، گفت حتى اگر دلمان نخواهد؟ (88)
قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِیهَا إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ ﴿89﴾
اگر به آیین شما -پس از آنکه خداوند از آن نجاتمان داده استبازگردیم، به راستى که بر خداوند دروغ بستهایم، و ما را نسزد که به آن بازگردیم، مگر آنکه خدا، پروردگارمان بخواهد، که علم او همه چیز را فراگیر است، بر خدا توکل کردیم، پروردگارا بین ما و قوممان به حق داورى کن که تو بهترین داورانى (89)
وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْبًا إِنَّکُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ ﴿90﴾
و بزرگان قومش که کفرورزیده بودند، گفتند اگر از شعیب پیروى کنید، در آن صورت زیانکار خواهید بود (90)
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿91﴾
آنگاه زلزله آنان را فروگرفت و در خانهشان از پا درآمدند (91)
الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْبًا کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْبًا کَانُوا هُمُ الْخَاسِرِینَ ﴿92﴾
گویى دروغگوانگاران شعیب، هرگز در آن [سرزمین] نبودهاند، دروغگوانگاران شعیب زیانکار بودهاند (92)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ ﴿93﴾
آنگاه [شعیب] از آنان رویگردان شد و گفت اى قوم من، به راستى که پیامهاى پروردگارم را به شما رساندم و خیر شما را خواستم، پس چگونه بر قوم کافر دریغ بخورم (93)
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ﴿94﴾
و هیچ پیامبرى به هیچ شهرى نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به تنگدستى و ناخوشى دچار کردیم، تا زارى و خاکسارى کنند (94)
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿95﴾
سپس به جاى ناخوشى، خوشى آوردیم تا آنکه انبوه شدند و گفتند به راستى به پدران ما هم [به همینگونه، از گردش روزگار] رنج و راحت مىرسید، آنگاه آنان را ناگهان -در حالى که بىخبر بودندفروگرفتیم (95)
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿96﴾
و اگر اهل آن شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند، بر آنان [درهاى] برکات آسمان و زمین مىگشودیم، ولى [آیات و پیامهاى ما را] دروغ انگاشتند، آنگاه به خاطر کار و کردارشان ایشان را فروگرفتیم (96)
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿97﴾
آیا اهل شهرها ایمنند از اینکه عذاب ما شبانه به سراغشان بیاید و ایشان خفته باشند؟ (97)
أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿98﴾
یا ایمنند اهل شهرها که عذاب ما در روز به هنگامى که سرگرم بازىاند به سراغشان بیاید؟ (98)
أَفَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلَا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ﴿99﴾
آیا از مکر الهى ایمنند؟ در صورتى که جز زیانکاران کسى از مکر الهى [به خیال خویش] ایمن نیست (99)
أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَنْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ ﴿100﴾
آیا براى کسانى که این سرزمین را پس از اهل آن به ارث بردهاند، روشن نشده است که اگر بخواهیم به کیفر گناهانشان گرفتارشان سازیم؟ و بر دلهایشان مهر مىنهیم، آنگاه [پندى] نمىشنوند (100)
تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ﴿101﴾
این شهرهایى است که از اخبارش بر تو مىخوانیم، و به راستى که پیامبرانشان براى آنان معجزات آوردند و آنان بر آن نبودند که به چیزى که از پیش انکار کرده بودند، ایمان بیاورند، بدینسان خداوند بر دلهاى کافران مهر مىنهد (101)
وَمَا وَجَدْنَا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ ﴿102﴾
و در اکثرشان وفاى به عهد نیافتیم، و اکثرشان را نافرمان یافتیم (102)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿103﴾
سپس بعد از آنان موسى را همراه با معجزات خویش به سوى فرعون و بزرگان قومش فرستادیم و در حق آیات ما ستم کردند، بنگر که سرانجام اهل فساد چگونه بوده است (103)
وَقَالَ مُوسَى یَا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿104﴾
و موسى گفت اى فرعون من پیامبرى از سوى پروردگار جهانیانم (104)
حَقِیقٌ عَلَى أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿105﴾
سزاوار است که به خداوند جز سخن حق نسبت ندهم، به راستى که معجزهاى از سوى پروردگارتان برایتان آوردهام، پس بنىاسرائیل را همراه من بفرست (105)
قَالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿106﴾
گفت اگر راست مىگویى که معجزهاى آوردهاى آن را [به میان] بیاور (106)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿107﴾
آنگاه عصایش را در انداخت و ناگهان به صورت اژدهایى آشکار درآمد (107)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿108﴾
و دستش را [از گریبانش] بیرون آورد، و ناگهان سپید و درخشان در دید تماشاگران پدیدار شد (108)
قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿109﴾
بزرگان قوم فرعون گفتند این [مرد] جادوگرى داناست (109)
یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿110﴾
مىخواهد شما را از سرزمینتان آواره کند، تا رأى شما چه باشد (110)
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿111﴾
گفتند او و برادرش را [به نحوى] بازدار و گردآورندگان [جادوگران] را به شهرها بفرست (111)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ﴿112﴾
تا هر جادوگر دانایى را به حضورت بیاورند (112)
وَجَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿113﴾
و [سرانجام] جادوگران به نزد فرعون آمدند [و] گفتند آیا اگر ما پیروز شویم، پاداشى داریم؟ (113)
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿114﴾
[فرعون] گفت آرى و از نزدیکان [من] خواهید بود (114)
قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَإِمَّا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ ﴿115﴾
گفتند اى موسى اول تو مىاندازى یا ما باید اندازنده باشیم؟ (115)
قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ﴿116﴾
گفت شما بیندازید، و چون درانداختند، مردمان را چشمبندى کردند و به هول و هراس انداختند و جادویى سترگ به میان آوردند (116)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿117﴾
و [ما] به موسى وحى کردیم که عصایت را بینداز، [انداخت و اژدها شد] و ناگهان برساختههایشان را فرو بلعید (117)
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿118﴾
آنگاه حق برقرار شد و کار و کوشش آنان بر باد رفت (118)
فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِینَ ﴿119﴾
و آنجا بود که شکست خوردند و خرد و خوار شدند (119)
وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿120﴾
و جادوگران به سجده درافتادند (120)
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿121﴾
گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (121)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿122﴾
پروردگار موسى و هارون (122)
قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَذَا لَمَکْرٌ مَکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿123﴾
فرعون گفت آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ این مکرى است که در شهر با همدیگر سگالیدهاید تا اهل شهر را از آن آواره کنید، به زودى خواهید دانست (123)
لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ﴿124﴾
که دستان و پاهایتان را در خلاف جهت همدیگر خواهم برید، سپس همگىتان را به دار خواهم زد (124)
قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿125﴾
گفتند [هر چه مىخواهى بکن] ما به پروردگارمان روى آوردهایم (125)
وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ﴿126﴾
و فقط از آن روى با ما کینه مىورزى که به آیات پروردگارمان، به هنگامى که بر ما ظاهر شد، ایمان آوردهایم، پروردگارا بر ما [باران] صبر فروریز و ما را مسلمان بمیران (126)
وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ﴿127﴾
بزرگان قوم فرعون گفتند آیا موسى و قومش را رها مىکنى که در این سرزمین فساد برپا کنند، و تو و خدایانت را رها کنند؟ گفت به زودى پسرانشان را خواهیم کشت و زنان [و دختران]شان را [براى کنیزى] زنده خواهیم گذاشت و ما بر آنان چیرهایم (127)
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿128﴾
موسى به قومش گفت از خداوند مدد بجویید و شکیبایى کنید، چرا که زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگانش که بخواهد به میراث مىدهد و نیک سرانجامى از آن پرهیزگاران است (128)
قَالُوا أُوذِینَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ﴿129﴾
گفتند پیش از آنکه نزد ما بیایى و پس از آنکه نزد ما آمدى همچنان آزار و اذیت دیدهایم [پس چه باید کرد؟] [موسى] گفت چه بسا پروردگارتان دشمنتان را نابود کند و شما را در این سرزمین جانشین گرداند، و بنگرد تا چه مىکنید (129)
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ﴿130﴾
و به راستى که فرعونیان را گرفتار قحطسال و کاهش محصولات کردیم، تا پند پذیرند (130)
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ﴿131﴾
آنگاه چون به آنان خوشى مىرسید مىگفتند سزاوار این هستیم، و چون ناخوشى فرا مىرسید، به موسى و همراهان او فال بد مىزدند، بدانید که فال [نیک و بد]شان با خداست ولى بیشترشان نمىدانند (131)
وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آیَةٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ﴿132﴾
و گفتند هر پدیده شگرفى که براى ما بیاورى که ما را با آن جادو کنى بدان که ما به تو ایمان نمىآوریم (132)
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِینَ ﴿133﴾
آنگاه بر سر آنان [بلاى] طوفان و ملخ و شپش و وزغ و [باران] خون فرستادیم که پدیدههاى روشن و گوناگونى بود، آنگاه [باز هم] سرکشى کردند و قومى گناهکار بودند (133)
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ﴿134﴾
و چون بلا بر سرشان آمد گفتند اى موسى براى ما از پروردگارت بخواه که با پیمانى که با تو دارد [بر ما رحمت آورد] که اگر بلا را از ما بگردانى، به تو ایمان مىآوریم و بنىاسرائیل را همراهت مىفرستیم (134)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُمْ بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنْکُثُونَ ﴿135﴾
آنگاه چون بلا را -تا زمانى که به سر رساندنداز آنان گرداندیم، باز پیمانشکنى کردند (135)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿136﴾
سپس از آنان انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرقه ساختیم چرا که آیات ما را دروغ انگاشته و از آنها غافل بودند (136)
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُوا یَعْرِشُونَ ﴿137﴾
و آن قوم را که مستضعف بودند، وارث مشرقها و مغربهاى سرزمینى ساختیم که به آن برکت بخشیده بودیم، و [بدین گونه] به خاطر صبرى که کرده بودند وعده نیکوى پروردگارت در حق بنىاسرائیل تحقق یافت و آنچه فرعون و قومش ساخته و برآورده بودند، نابود کردیم (137)
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴿138﴾
و بنىاسرائیل را از دریا گذراندیم، آنگاه به سروقت قومى رسیدند که به پرستش بتانشان مىپرداختند، [بنىاسرائیل] گفتند اى موسى براى ما خدایى قرار بده چنانکه آنان خدایانى دارند گفت به راستى قومى نادان هستید (138)
إِنَّ هَؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿139﴾
اینان بنیاد کارشان بر باد است و آنچه مىکنند باطل است (139)
قَالَ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿140﴾
گفت آیا جز خداوند را خداى شما بپسندم، و حال آنکه او شما را بر جهانیان [هم زمانتان] برترى بخشیده است (140)
وَإِذْ أَنْجَیْنَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ﴿141﴾
و چنین بود که شما را [از دست] فرعونیان رهانیدیم که عذابى سخت به شما مىچشانیدند، پسرانتان را مىکشتند و زنان [و دختران]تان را [براى کنیزى] زنده نگاه مىداشتند و در آن آزمونى بزرگ از سوى پروردگارتان بود (141)
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿142﴾
و با موسى سى شب وعده گذاشتیم، و آن را به ده شب دیگر پایان بخشیدیم، چندانکه میقات پروردگارش چهل شب کامل شد، و موسى به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشین من باش و در اصلاح بکوش و از راه و روش اهل فساد پیروى مکن (142)
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿143﴾
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت پروردگارا خود را به من بنمایان تا بر تو بنگرم، فرمود هرگز مرا نخواهى دید، ولى [اگر اصرار مىورزى] به آن کوه بنگر، اگر در جایش استوار ماند، مرا خواهى دید، و چون پروردگارش بر کوه تجلى کرد، آن را پخش و پریشان کرد و موسى بیهوش در افتاد، سپس چون به خود آمد گفت پاکا که تویى، به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمن [به این حقیقت] هستم (143)
قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِی وَبِکَلَامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿144﴾
فرمود اى موسى [بدان که] من تو را به پیامها و کلام خویش بر مردمان برگزیدم، آنچه به تو مىبخشم بگیر و از سپاسگزاران باش (144)
وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الْأَلْوَاحِ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ ﴿145﴾
و در الواح [تورات] هر گونه پند و روشنگرى در هر باب براى او نوشتهایم، پس آن را به جد و جهد بگیر و به قومت دستور بده که احکام نیکوى آن را دریافت [و به آن عمل] کنند، زودا که سراى نافرمانان را به شما نشان دهم (145)
سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لَا یُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿146﴾
کسانى را که به ناحق در این سرزمین تکبر مىورزند از آیات خود باز مىدارم و هر پدیدهاى و نشانهاى که ببینند به آن ایمان نمىآورند و اگر راه رستگارى را ببینند آن را در پیش نمىگیرند و اگر گمراهه را ببینند آن را در پیش مىگیرند، این از آن است که آیات ما را دروغ انگاشتند و از آن غافل بودند (146)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿147﴾
و دروغ دارندگان آیات ما و لقاى آن جهانى، اعمالشان باطل شده است، آیا جز در برابر کار و کردارشان جزا مىیابند؟ (147)
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لَا یُکَلِّمُهُمْ وَلَا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا اتَّخَذُوهُ وَکَانُوا ظَالِمِینَ ﴿148﴾
و قوم موسى در غیاب او از آرایههایشان پیکر گوسالهاى ساختند و پرداختند که بانگى داشت، آیا نمىدیدند که با آنان سخن نمىگوید و راهى به ایشان نمىنمایاند؟ آن را به پرستش گرفتند و مشرک شدند (148)
وَلَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿149﴾
و چون پشیمان شدند و دیدند که گمراه شدهاند گفتند اگر پروردگارمان بر ما رحمت نیاورد و ما را نبخشاید، بىشک از زیانکاران خواهیم بود (149)
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿150﴾
و چون موسى [آگاه شد و] خشمناک و اندوهگین به سوى قومش بازگشت گفت در پشتسر من چه بد رفتار کردید، چرا مهلت ندادید فرمان پروردگارتان برسد، و الواح [تورات] را بینداخت و سر برادرش را [در دست] گرفت و به سوى خود کشید [هارون] گفت اى پسر مادرم، این قوم مرا زار و زبون کردند و نزدیک بود که مرا بکشند، مرا دشمنشاد مکن، و مرا در زمره ستمکاران قرار مده (150)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ﴿151﴾
موسى [آرام گرفت و] گفت پروردگارا مرا و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمت خود درآور، و تو مهربانترین مهربانانى (151)
إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ﴿152﴾
کسانى که گوساله را به پرستش گرفتند زودا که گرفتار خشم پروردگارشان و در زندگانى دنیا دچار خوارى شوند، و بدینسان افترازنندگان را جزا مىدهیم (152)
وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿153﴾
و کسانى که دست به ناشایستیها زدهاند، سپس توبه کردهاند و ایمان آوردهاند، بىگمان پروردگارت پس از آن آمرزگار مهربان است (153)
وَلَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ ﴿154﴾
و چون خشم موسى خاموش شد، الواح را برگرفت، و در نسخه آن براى خداترسان رهنمود و رحمت بود (154)
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِیَّایَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِیَ إِلَّا فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِی مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ ﴿155﴾
و موسى از میان قومش هفتاد مرد را براى میعاد ما برگزید [که درخواست رؤیت الهى را داشتند] آنگاه چون به زلزله گرفتار شدند، موسى گفت پروردگارا اگر مىخواستى ایشان و مرا پیشاپیش هلاک مىکردى آیا ما را به خاطر آنچه کمخردان ما کردند نابود مىکنى؟ این جز آزمون تو نیست که هر کس را که بخواهى به آن گمراه و هر کس را که بخواهى به آن هدایت مىکنى، تو سرور مایى، پس ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و تو بهترین آمرزشگرانى (155)
وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ ﴿156﴾
و در این جهان و در آخرت براى ما نیکى بنویس که ما به سوى تو بازگشتهایم، فرمود عذاب خود را به هر آن کس که بخواهم مىرسانم و رحمت من همهچیز را فراگیر است، پس براى کسانى که تقوا مىورزند و زکات مىپردازند، و کسانى که به آیات ما ایمان دارند، آن [رحمت] را مقرر مىدارم (156)
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿157﴾
کسانى که از فرستاده و پیامبر امى پیروى مىکنند، که نام [و نشان] او را در تورات و انجیل که در نزدشان است، نوشته مىیابند، [همو] که آنان را به نیکى فرمان مىدهد و از ناشایستى باز مىدارد، و پاکیزهها را بر آنان حلال و پلیدها را حرام مىدارد، و از آنان قید و بندهاى [پیمانهاى] سنگین را که بر آنان مقرر شده بود بر مىدارد، و کسانى که به او ایمان آورده و او را گرامى داشته و یارى کردهاند و از نورى که همراه او نازل شده پیروى مىکنند، اینان رستگارند (157)
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ﴿158﴾
بگو اى مردم من پیامبر الهى به سوى همه شما هستم، همان [خدایى] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست، خدایى جز او نیست، که زنده مىدارد و مىمیراند، پس به خداوند و فرستادهاش، پیامبر امى، که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان بیاورید، و از او پیروى کنید باشد که هدایت یابید (158)
وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ﴿159﴾
و از قوم موسى گروهى هستند که به حق راه مىنمایند و به حق داد مىدهند (159)
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿160﴾
و ایشان را به دوازده سبط و امت تقسیم کردیم، و چون قوم موسى از او آب خواستند به او وحى کردیم که با عصایت به سنگ بزن، آنگاه از آن دوازده چشمه شکافت، و هر گروهى [از اسباط] آبشخور خود را شناختند و ابر را سایبانشان گرداندیم و برایشان من و سلوى فرو فرستادیم [و گفتیم] از روزى پاکیزهاى که به شما بخشیدهایم بخورید و بر ما ستم نکردند، بلکه بر خویشتن ستم کردند (160)
وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ﴿161﴾
چنین بود که به ایشان گفته شد در این شهر سکنا کنید و هرگونه که خواستید [از نعمتهاى آن] بخورید و[براى عذرخواهى] حطه بگویید و از آن دروازه فروتنانه وارد شوید تا گناهان شما را ببخشیم و پاداش نیکوکاران را خواهیم افزود (161)
فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَظْلِمُونَ ﴿162﴾
آنگاه ستمکارانشان سخن را به چیزى جز آنچه به آنان گفته شده بود، تبدیل کردند، سپس بر سر آنان به کیفر ستمکاریشان عذابى از آسمان فرو فرستادیم (162)
وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿163﴾
و از ایشان درباره [اهالى] شهرى که در کنار دریا بود بپرس که در روز شنبه که باید حرمت [سبت] را نگه مىداشتند، بر ایشان ماهیهایشان [بر روى آب] پدیدار مىآمد، تجاوز مىکردند [و حرمت سبت را مىشکستند] و [بر عکس] روزى که سبت نمىداشتند برایشان [ماهى بر روى آب] نمىآمد بدینسان ایشان را به نافرمانیشان مىآزماییم (163)
وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿164﴾
و چون گروهى از ایشان گفتند چرا قومى را پند مىدهید که خداوند هلاککننده یا عذابکننده آنان به عذابى شدید است؟ گفتند این [در حکم] معذرتى به درگاه پروردگار شماست و باشد که پروا پیشه کنند (164)
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿165﴾
و چون پندى را که به ایشان داده بودند، از یاد بردند، کسانى را که ناهیان از منکر بودند نجات دادیم و ستمکاران را به عذابى شدید گرفتار کردیم چرا که نافرمانى کرده بودند (165)
فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ﴿166﴾
و چون در برابر آنچه از آن نهى شده بودند، گردنکشى کردند، فرمودیمشان که بوزینگان مطرود باشید (166)
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَنْ یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿167﴾
و یاد کن که پروردگارت فرمود که بر آنان کسى را تا روز قیامت خواهد گماشت که به آنان سختترین عذاب را بچشاند، که پروردگارت زودکیفر است و همو آمرزگار مهربان است (167)
وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الْأَرْضِ أُمَمًا مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿168﴾
و ایشان را به صورت امتهایى در آن سرزمین تقسیم کردیم، بعضى از ایشان صالحاند و بعضى جز آن، و آنان را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که [به راه حق] بازگردند (168)
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لَا یَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿169﴾
و پس از آنان جانشینان [ناصالحى] آمدند که کتاب آسمانى را از پیشینیان فراستاندند [ولى] متاع زندگى دنیوى را طلب کردند و ادعا کردند که به زودى آمرزیده خواهیم شد، و حال آنکه اگر متاعى همانند آن به دستشان مىآمد، باز همچنان آن را مىربودند، آیا از آنان در کتاب آسمانى پیمان گرفته نشده است که بر خداوند جز راستى و درستى نسبت ندهند و در آن آموزش هم یافتهاند و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است، آیا نمىاندیشید؟ (169)
وَالَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ﴿170﴾
و کسانى که به کتاب آسمانى تمسک مىجویند و نماز برپا مىدارند [بدانند که] ما پاداش نیکوکاران را ضایع نمىگذاریم (170)
وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُوا مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿171﴾
و چنین بود که کوه [طور] را بر سر آنان برافراشتیم، گویى سایبانى بود و گمان بردند بر آنان فروخواهد افتاد [و گفتیم] آنچه به شما دادهایم به جد و جهد بگیرید و آنچه در آن هست به خاطر بسپارید باشد که پروا پیشه کنید (171)
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ﴿172﴾
و چون پروردگارت زاد و رود بنىآدم را از پشتهاى ایشان برگرفت، و آنان را بر خودشان گواه گرفت [و پرسید] آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند چرا، شهادت مىدهیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [حقیقت] بىخبر بودیم (172)
أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿173﴾
یا مبادا بگویید همانا پدران ما در گذشته شرک آورده بودند و ما زاد و رودى از پى ایشان بودیم، آیا ما را به خاطر کارى که باطلاندیشان کردهاند هلاک مىکنى؟ (173)
وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿174﴾
و بدینسان آیات [خود] را به روشنى بیان مىداریم، باشد که [به راه حق] بازگردند (174)
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿175﴾
و بر آنان خبر کسى را بخوان که به او [علم] آیات خود را بخشیده بودیم و از آن عارى شد و شیطان در پى او افتاد و آنگاه از گمراهان شد (175)
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذَلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿176﴾
و اگر مىخواستیم قدر او را به خاطر آن [علمش به آیات] بلند مىداشتیم، ولى او به دنیا [و پستى] گرایید و از هواى نفس خویش پیروى کرد، آرى داستان او همچون داستان سگ است که اگر بر او حمله آورى، زبان از دهان بیرون مىآورد و اگر هم او را [به حال خود] واگذارى باز زبان از دهان بیرون مىآورد، این داستان دروغانگاران آیات ماست، پس برایشان این پند و داستان را بخوان باشد که اندیشه کنند (176)
سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ کَانُوا یَظْلِمُونَ ﴿177﴾
دروغانگاران آیات ما بد سرانجامى داشتند و بر خود ستم مىکردند (177)
مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَمَنْ یُضْلِلْ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿178﴾
کسى که خداوند هدایتش کند رهیافته است، و کسانى که او بیراه گذاردشان، آنانند که زیانکارند (178)
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿179﴾
و به راستى بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدهایم [چرا که] دلهایى دارند که با آن در نمىیابند، و دیدگانى دارند که با آن نمىبینند، و گوشهایى دارند که با آن نمىشنوند، اینان همچون چارپایانند، بلکه گمراهتر، اینان غافلانند (179)
وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿180﴾
و خداى را نامهاى نیکوست، پس او را با آنها بخوانید، و کسانى را که در نامهاى او کجروى مىکنند، واگذارید، به زودى به جزاى کار و کردار خویش مىرسند (180)
وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ﴿181﴾
و از آفریدگان ما گروهى هستند که به حق راه مىنمایند و به حق داد مىدهند (181)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿182﴾
و دروغ انگاران آیات خود را آهسته آهسته، به نحوى که درنیابند، فرو مىگیریم (182)
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿183﴾
و آنان را مهلت مىدهم چرا که مکر من متین است (183)
أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿184﴾
آیا نیندیشیدهاند که همسخن آنان جنونى ندارد، و جز هشداردهندهاى آشکار نیست (184)
أَوَلَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ﴿185﴾
آیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه خداوند آفریده است، ننگریستهاند، و اینکه چه بسا اجلشان نزدیک شده باشد، آنگاه بعد از آن [قرآن] به چه سخنى ایمان مىآورند (185)
مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِیَ لَهُ وَیَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿186﴾
کسى که خداوند بیراه گذاردش، رهنمایى ندارد و آنان را در طغیانشان سرگشته وامىگذارد (186)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّی لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿187﴾
از تو درباره قیامت مىپرسند که استقرار آن چه وقت است؟ بگو علم آن نزد پروردگار من است، هیچکس جز او هنگام آن را آشکار نمىسازد، این امر بر اهل آسمانها و زمین دشوار است، [قیامت] جز ناگهان به سراغ شما نمىآید، از تو مىپرسند چنانکه گویا تو از چون و چند آن آگاهى، بگو همانا علم آن با خداوند است ولى بیشتر مردم نمىدانند (187)
قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿188﴾
بگو که براى خود اختیار سود و زیانى ندارم مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر غیب مىدانستم خیر فراوان براى خود کسب مىکردم و هیچ ناگوارى به من نمىرسید، من کسى جز هشداردهنده و مژدهآور اهل ایمان نیستم (188)
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحًا لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿189﴾
او کسى است که شما را از تن یگانهاى آفرید و همسرش را از او پدید آورد تا در کنار او آرام گیرد، و چون [آدم] با او [حوا] آمیزش کرد، بارى سبک گرفت و با آن آسان به سر مىبرد و چون گرانبار شد، هردو خداوند، پروردگارشان را به دعا خواندند که اگر به ما فرزند سالم و شایستهاى عطا کنى از سپاسگزاران خواهیم بود (189)
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَکَاءَ فِیمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿190﴾
و چون به آن دو، فرزندى سالم و شایسته عطا کرد، آن دو در عطاى او، براى او شریکانى قائل شدند، ولى خداوند از آنچه شرک مىآورند منزه است (190)
أَیُشْرِکُونَ مَا لَا یَخْلُقُ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ ﴿191﴾
آیا چیزهایى را شریک او مىآورند که چیزى نمىآفرینند و خود آفریده شدهاند (191)
وَلَا یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ ﴿192﴾
و نمىتوانند به ایشان و نه به خودشان یارىاى برسانند (192)
وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ ﴿193﴾
و اگر ایشان را به [راه] هدایت بخوانید از شما پیروى نمىکنند، براى شما یکسان است، چه ایشان را بخوانید چه آنکه خاموش باشید (193)
إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿194﴾
کسانى را که در برابر و به جاى خداوند مىخوانید بندگانى مانند شما هستند، بخوانیدشان و اگر راست مىگویید باید که پاسخ شما را بدهند (194)
أَلَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ ﴿195﴾
آیا پاهایى دارند که با آن راه روند؟ یا دستانى دارند که با آن کارى انجام دهند، یا چشمانى دارند که با آن ببینند؟ یا گوشهایى دارند که با آن بشنوند؟ بگو شریکانى را که قائلید بخوانید، سپس در حق من هرچه خواهید بسگالید و مرا مهلت ندهید (195)
إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ ﴿196﴾
سرور من خداوند است که [این] کتاب آسمانى را فرو فرستاده است و او دوستدار شایستگان است (196)
وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَلَا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ﴿197﴾
و کسانى که در برابر و به جاى او [خداوند] مىخوانید، نمىتوانند به شما و نه به خودشان یارىاى برسانند (197)
وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا یَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿198﴾
و اگر ایشان را به [راه] هدایت بخوانید نمىشنوند و مىنگریشان که به سوى تو مىنگرند ولى نمىبینند (198)
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ ﴿199﴾
عفو پیشه کن و به نیکى فرمان ده و از نادانان روى بگردان (199)
وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿200﴾
و اگر وسوسهاى از سوى شیطان تو را به وسواس انداخت، به خداوند پناه ببر که او شنواى داناست (200)
إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ﴿201﴾
پرهیزگاران هرگاه خیالى شیطانى عارضشان شود، یاد [خدا] کنند، و آنگاه دیدهور شوند (201)
وَإِخْوَانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الْغَیِّ ثُمَّ لَا یُقْصِرُونَ ﴿202﴾
و یاران [شیطانصفت آن دیگران] آنان را در گمراهى بدارند و هیچ فرونگذارند (202)
وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآیَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَیْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا یُوحَى إِلَیَّ مِنْ رَبِّی هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿203﴾
و چون براى آنان آیهاى نیاورى گویند چرا از خود برنمىسازى؟ بگو فقط از آنچه از سوى پروردگارم به من وحى مىشود پیروى مىکنم، این روشنگریهایى از سوى پروردگارتان و رهنمود و رحمتى براى اهل ایمان است (203)
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿204﴾
و چون قرآن خوانند به آن گوش بسپارید و [در برابر آن] خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید (204)
وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ ﴿205﴾
و پروردگارت را در بامدادان و شامگاهان در دلت به زارى و ترس و بدون بانگ برداشتن، یاد کن و از غافلان مباش (205)
إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ ﴿206﴾
کسانى که نزد پروردگارت هستند [تقرب دارند] از عبادت او گردنکشى نمىکنند و او را تسبیح مىگویند و بر او سجده مىبرند (206)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿1﴾
از تو درباره [تقسیم] انفال مىپرسند، بگو [حکم تقسیم] انفال مختص به خدا و رسول [او] است، پس از خداوند پروا کنید و بین خودتان آشتى کنید، و اگر به راستى مؤمن هستید از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید (1)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿2﴾
مؤمنان همان کسانى هستند که چون یاد خدا به میان آید دلهایشان ترسان شود و چون آیات او را برایشان بخوانند، بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگارشان توکل کنند (2)
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿3﴾
[همان] کسانى که نماز را برپا مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهایم [به دیگران] مىبخشند (3)
أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ﴿4﴾
اینان به راستى مؤمناند، [و] ایشان را نزد پروردگارشان درجات [عالى] است و آمرزش و روزى شایسته است (4)
کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ﴿5﴾
همچنانکه پروردگارت تو را از خانهات [مدینه] به حق بیرون آورد، و گروهى از مؤمنان آن را ناخوش مىداشتند (5)
یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنْظُرُونَ﴿6﴾
[و] درباره حق پس از آشکار شدنش با تو مجادله مىکردند، گویى که ایشان را به سوى مرگ مىرانند و ایشان همچنان نظاره مىکنند (6)
وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ ﴿7﴾
و یاد آورید که خداوند به شما وعده داده بود که یکى از دو طایفه نصیب شما [و مغلوب شما]ست، و دوست مىداشتید آنکه بدون سلاح است [کاروان تجارى] نصیب شما باشد، و حال آنکه خداوند مىخواست که به کلمات خویش حق را احقاق کند و ریشه کافران را برکند (7)
لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿8﴾
تا حق را -ولو گناهکاران ناخوش داشته باشنداحقاق و باطل را ابطال کند (8)
إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدِفِینَ ﴿9﴾
یاد آورید هنگامى که به پروردگارتان استغاثه کردید، و او دعاى شما را اجابت کرد [و فرمود] که من یارىدهنده شما با [فرو فرستادن] هزار فرشته پیاپى هستم (9)
وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿10﴾
و خداوند آن را جز بشارتى براى شما نکرد و تا دلهایتان با آن آرام بگیرد، و پیروزى جز از سوى خداوند نیست، که خداوند پیروزمند فرزانه است (10)
إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ ﴿11﴾
یاد آورید که شما را در پرده خوابى سبک که [در حکم] آرامشبخشى از سوى او بود، پوشاند، و از آسمان آبى بر شما بارید، تا شما را با آن پاکیزه بدارد و از شما پلیدى شیطان را بزداید، و دلهایتان را گرم و گامهایتان را بدان استوار کند (11)
إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ ﴿12﴾
چنین بود که پروردگارت به فرشتگان وحى فرستاد که من با شما هستم، مؤمنان را ثابت قدم بدارید، که به زودى در دل کافران هراس مىافکنم، گردنها و سرانگشتانشان را قطع کنید (12)
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ یُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿13﴾
این از آن است که آنان با خداوند و پیامبر او مخالفت ورزیدند، و هرکس با خداوند و پیامبر او مخالفت ورزد، خداوند سخت کیفر است (13)
ذَلِکُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابَ النَّارِ ﴿14﴾
اینها را بچشید و بدانید که براى کافران عذاب آتش جهنم مهیاست (14)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ﴿15﴾
اى مؤمنان چون با انبوه کافران رو در رو شدید هرگز به آنان پشت مکنید (15)
وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿16﴾
و هرکس در چنین روزى به آنان پشت کند -مگر آنکه کنارهجو براى [ادامه] کارزار، یا پناهجو به گروهى [خودى] باشدسزاوار خشم الهى شده است، و سرا و سرانجام او دوزخ است، و بد سرانجامى است (16)
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿17﴾
پس شما آنان را نکشتهاید بلکه خداوند کشته است، و چون تیر انداختى، به حقیقت تو نبودى که تیر مىانداختى بلکه خداوند بود که مىانداخت، تا مؤمنان را بدین وسیله به آزمونى نیک بیازماید، که خداوند شنواى داناست (17)
ذَلِکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکَافِرِینَ ﴿18﴾
این چنین است که خداوند نقش بر آب کننده نقشه کافران است (18)
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَکُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِیَ عَنْکُمْ فِئَتُکُمْ شَیْئًا وَلَوْ کَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿19﴾
اگر از خداوند داورى مىخواستید، [نتیجه] داورى او برایتان پیش آمد، و اگر [از کفر] باز ایستید برایتان بهتر است، و اگر باز گردید ما نیز باز مىگردیم و گروه شما، ولو انبوه باشد، به کارتان نیاید، و بدانید که خداوند با مؤمنان است (19)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ﴿20﴾
اى مؤمنان از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید و از او روى نگردانید، در حالى که [پند و پیام او را] مىشنوید (20)
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ ﴿21﴾
و مانند کسانى نباشید که گفتند [پند و پیام حق را] شنیدیم ولى نمىشنیدند (21)
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ ﴿22﴾
بدترین جنبندگان از نظر خداوند، ناشنوایان گنگ [از شنیدن حق] هستند که در نمىیابند (22)
وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِیهِمْ خَیْرًا لَأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴿23﴾
و اگر خداوند خیرى در آنان سراغ داشت به آنان گوش شنوا مىداد، و اگر به آنان گوش شنوا هم داده بود، باز پشت مىکردند و رویگردان مىشدند (23)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿24﴾
اى مؤمنان به نداى خداوند و پیامبر که شما را به پیامى حیاتبخش مىخوانند، لبیک اجابت بگویید و بدانید که خداوند بین انسان و دل او حایل مىگردد، و بدانید که در نزد او محشور مىگردید (24)
وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿25﴾
و از فتنهاى که [چون درگیرد] فقط به ستمکارانتان نمىرسد و [دامنگیر همگان مىشود] پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است (25)
وَاذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿26﴾
و یاد کنید آنگاه که در این سرزمین اندکشمار و مستضعف بودید و مىترسیدید که مردمان [کافر] شما را از خانه و کاشانهتان آواره کنند، ولى او شما را [نزد یارانتان] جاى داد و به نصرت خویش یارى کرد و از پاکیزهها روزى داد، باشد که سپاس بگزارید (26)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿27﴾
اى مؤمنان آگاهانه به خداوند و پیامبر و در امانات خود خیانت مکنید (27)
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ﴿28﴾
و بدانید که اموال و اولادتان مایه آزمون شما هستند و پاداش سترگ نزد خداوند است (28)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿29﴾
اى مؤمنان اگر از خداوند پروا کنید براى شما [پدیدهاى] جداکننده حق از باطل پدید آورد و سیئات شما را بزداید و شما را بیامرزد، و خداوند بخشنده و بخشاینده بزرگ است (29)
وَإِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ ﴿30﴾
و یاد کن که کافران در حق تو بدسگالى مىکردند تا تو را در بند کشند یا بکشند یا آواره کنند، و آنان مکر مىورزیدند و خداوند هم مکر مىورزید و خداوند بهترین مکرانگیزان است (30)
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿31﴾
و چون آیات ما بر آنان خوانده مىشد مىگفتند شنیدیم و اگر بخواهیم مانند این خواهیم گفت، این جز افسانههاى پیشینیان نیست (31)
وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿32﴾
و چنین بود که مىگفتند بار خدایا اگر این حق است و از سوى توست، بر ما از آسمان سنگ ببار، یا عذاب دردناکى بر سر ما بیاور (32)
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿33﴾
و خداوند مادام که تو در میان ایشان هستى، آنان را عذاب نمىکند، و نیز مادام که استغفار مىکنند، عذابکننده آنان نیست (33)
وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿34﴾
و سزاوار نیستند که خداوند [در آخرت] عذابشان نکند، و حال آنکه مردمان را از [زیارت] مسجدالحرام باز مىدارند و ایشان متولیان آن نباشند، چرا که جز پارسایان کسى متولى آن [مسجدالحرام] نمىتواند باشد، ولى بیشترشان [مردم] نمىدانند (34)
وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿35﴾
و [اینان کسانى هستند که] نمازشان در پیرامون خانه کعبه جز سوت زدن و دستافشانى نیست، پس عذاب [الهى] را به خاطر کفرورزیدنتان بچشید (35)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَالَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ ﴿36﴾
[آن] کافران اموالشان را براى بازداشتن از راه خدا خرج مىکنند، آرى خرجش خواهند کرد آنگاه مایه حسرت آنان مىگردد و سرانجام مغلوب مىگردند، و کافران را در جهنم گرد مىآورند (36)
لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَیَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعًا فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿37﴾
[چنین است] تا خداوند پاک را از پلید جدا کند و پلید را برهم نهد و همه را برهم بیفشرد و سرانجام در جهنم اندازد، اینان همان زیانکارانند (37)
قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ یَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ ﴿38﴾
به کافران بگو اگر دست [از کفر خود] بردارند، گذشتههایشان آمرزیده خواهد شد و اگر به آن بازگردند، [بدانند که بر آنان نیز] سنت پیشینیان خواهد گذشت (38)
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿39﴾
و با آنان کارزار کنید تا آنکه فتنه شرک باقى نماند و دین، سراسر دین خدایى باشد، و اگر دست بردارند خداوند به کار و کردارشان بیناست (39)
وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿40﴾
و اگر روى گرداندند [شما مسلمانان] بدانید که خداوند سرور شماست، چه نیکو سرورى و چه نیکو یاورى (40)
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّکَ یَا شُعَیْبُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَکَ مِنْ قَرْیَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ کُنَّا کَارِهِینَ ﴿88﴾
بزرگان قوم او که استکبار ورزیده بودند گفتند اى شعیب تو و کسانى را که همراه تو ایمان آوردهاند از شهرمان بیرون مىکنیم مگر آنکه به آیین ما بازمىگردید، گفت حتى اگر دلمان نخواهد؟ (88)
قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَى اللَّهِ کَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا یَکُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِیهَا إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَیْرُ الْفَاتِحِینَ ﴿89﴾
اگر به آیین شما -پس از آنکه خداوند از آن نجاتمان داده استبازگردیم، به راستى که بر خداوند دروغ بستهایم، و ما را نسزد که به آن بازگردیم، مگر آنکه خدا، پروردگارمان بخواهد، که علم او همه چیز را فراگیر است، بر خدا توکل کردیم، پروردگارا بین ما و قوممان به حق داورى کن که تو بهترین داورانى (89)
وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَیْبًا إِنَّکُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ ﴿90﴾
و بزرگان قومش که کفرورزیده بودند، گفتند اگر از شعیب پیروى کنید، در آن صورت زیانکار خواهید بود (90)
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ ﴿91﴾
آنگاه زلزله آنان را فروگرفت و در خانهشان از پا درآمدند (91)
الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْبًا کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیهَا الَّذِینَ کَذَّبُوا شُعَیْبًا کَانُوا هُمُ الْخَاسِرِینَ ﴿92﴾
گویى دروغگوانگاران شعیب، هرگز در آن [سرزمین] نبودهاند، دروغگوانگاران شعیب زیانکار بودهاند (92)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ فَکَیْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ کَافِرِینَ ﴿93﴾
آنگاه [شعیب] از آنان رویگردان شد و گفت اى قوم من، به راستى که پیامهاى پروردگارم را به شما رساندم و خیر شما را خواستم، پس چگونه بر قوم کافر دریغ بخورم (93)
وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ ﴿94﴾
و هیچ پیامبرى به هیچ شهرى نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به تنگدستى و ناخوشى دچار کردیم، تا زارى و خاکسارى کنند (94)
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَکَانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿95﴾
سپس به جاى ناخوشى، خوشى آوردیم تا آنکه انبوه شدند و گفتند به راستى به پدران ما هم [به همینگونه، از گردش روزگار] رنج و راحت مىرسید، آنگاه آنان را ناگهان -در حالى که بىخبر بودندفروگرفتیم (95)
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿96﴾
و اگر اهل آن شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند، بر آنان [درهاى] برکات آسمان و زمین مىگشودیم، ولى [آیات و پیامهاى ما را] دروغ انگاشتند، آنگاه به خاطر کار و کردارشان ایشان را فروگرفتیم (96)
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿97﴾
آیا اهل شهرها ایمنند از اینکه عذاب ما شبانه به سراغشان بیاید و ایشان خفته باشند؟ (97)
أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ یَلْعَبُونَ ﴿98﴾
یا ایمنند اهل شهرها که عذاب ما در روز به هنگامى که سرگرم بازىاند به سراغشان بیاید؟ (98)
أَفَأَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلَا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ﴿99﴾
آیا از مکر الهى ایمنند؟ در صورتى که جز زیانکاران کسى از مکر الهى [به خیال خویش] ایمن نیست (99)
أَوَلَمْ یَهْدِ لِلَّذِینَ یَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَنْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ ﴿100﴾
آیا براى کسانى که این سرزمین را پس از اهل آن به ارث بردهاند، روشن نشده است که اگر بخواهیم به کیفر گناهانشان گرفتارشان سازیم؟ و بر دلهایشان مهر مىنهیم، آنگاه [پندى] نمىشنوند (100)
تِلْکَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ کَذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْکَافِرِینَ ﴿101﴾
این شهرهایى است که از اخبارش بر تو مىخوانیم، و به راستى که پیامبرانشان براى آنان معجزات آوردند و آنان بر آن نبودند که به چیزى که از پیش انکار کرده بودند، ایمان بیاورند، بدینسان خداوند بر دلهاى کافران مهر مىنهد (101)
وَمَا وَجَدْنَا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ ﴿102﴾
و در اکثرشان وفاى به عهد نیافتیم، و اکثرشان را نافرمان یافتیم (102)
ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ ﴿103﴾
سپس بعد از آنان موسى را همراه با معجزات خویش به سوى فرعون و بزرگان قومش فرستادیم و در حق آیات ما ستم کردند، بنگر که سرانجام اهل فساد چگونه بوده است (103)
وَقَالَ مُوسَى یَا فِرْعَوْنُ إِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿104﴾
و موسى گفت اى فرعون من پیامبرى از سوى پروردگار جهانیانم (104)
حَقِیقٌ عَلَى أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُکُمْ بِبَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَرْسِلْ مَعِیَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿105﴾
سزاوار است که به خداوند جز سخن حق نسبت ندهم، به راستى که معجزهاى از سوى پروردگارتان برایتان آوردهام، پس بنىاسرائیل را همراه من بفرست (105)
قَالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿106﴾
گفت اگر راست مىگویى که معجزهاى آوردهاى آن را [به میان] بیاور (106)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿107﴾
آنگاه عصایش را در انداخت و ناگهان به صورت اژدهایى آشکار درآمد (107)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿108﴾
و دستش را [از گریبانش] بیرون آورد، و ناگهان سپید و درخشان در دید تماشاگران پدیدار شد (108)
قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿109﴾
بزرگان قوم فرعون گفتند این [مرد] جادوگرى داناست (109)
یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿110﴾
مىخواهد شما را از سرزمینتان آواره کند، تا رأى شما چه باشد (110)
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿111﴾
گفتند او و برادرش را [به نحوى] بازدار و گردآورندگان [جادوگران] را به شهرها بفرست (111)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ ﴿112﴾
تا هر جادوگر دانایى را به حضورت بیاورند (112)
وَجَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿113﴾
و [سرانجام] جادوگران به نزد فرعون آمدند [و] گفتند آیا اگر ما پیروز شویم، پاداشى داریم؟ (113)
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿114﴾
[فرعون] گفت آرى و از نزدیکان [من] خواهید بود (114)
قَالُوا یَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِیَ وَإِمَّا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ الْمُلْقِینَ ﴿115﴾
گفتند اى موسى اول تو مىاندازى یا ما باید اندازنده باشیم؟ (115)
قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِیمٍ ﴿116﴾
گفت شما بیندازید، و چون درانداختند، مردمان را چشمبندى کردند و به هول و هراس انداختند و جادویى سترگ به میان آوردند (116)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿117﴾
و [ما] به موسى وحى کردیم که عصایت را بینداز، [انداخت و اژدها شد] و ناگهان برساختههایشان را فرو بلعید (117)
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿118﴾
آنگاه حق برقرار شد و کار و کوشش آنان بر باد رفت (118)
فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِینَ ﴿119﴾
و آنجا بود که شکست خوردند و خرد و خوار شدند (119)
وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿120﴾
و جادوگران به سجده درافتادند (120)
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿121﴾
گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (121)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿122﴾
پروردگار موسى و هارون (122)
قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَذَا لَمَکْرٌ مَکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿123﴾
فرعون گفت آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ این مکرى است که در شهر با همدیگر سگالیدهاید تا اهل شهر را از آن آواره کنید، به زودى خواهید دانست (123)
لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ﴿124﴾
که دستان و پاهایتان را در خلاف جهت همدیگر خواهم برید، سپس همگىتان را به دار خواهم زد (124)
قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿125﴾
گفتند [هر چه مىخواهى بکن] ما به پروردگارمان روى آوردهایم (125)
وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ﴿126﴾
و فقط از آن روى با ما کینه مىورزى که به آیات پروردگارمان، به هنگامى که بر ما ظاهر شد، ایمان آوردهایم، پروردگارا بر ما [باران] صبر فروریز و ما را مسلمان بمیران (126)
وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ﴿127﴾
بزرگان قوم فرعون گفتند آیا موسى و قومش را رها مىکنى که در این سرزمین فساد برپا کنند، و تو و خدایانت را رها کنند؟ گفت به زودى پسرانشان را خواهیم کشت و زنان [و دختران]شان را [براى کنیزى] زنده خواهیم گذاشت و ما بر آنان چیرهایم (127)
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿128﴾
موسى به قومش گفت از خداوند مدد بجویید و شکیبایى کنید، چرا که زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگانش که بخواهد به میراث مىدهد و نیک سرانجامى از آن پرهیزگاران است (128)
قَالُوا أُوذِینَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ﴿129﴾
گفتند پیش از آنکه نزد ما بیایى و پس از آنکه نزد ما آمدى همچنان آزار و اذیت دیدهایم [پس چه باید کرد؟] [موسى] گفت چه بسا پروردگارتان دشمنتان را نابود کند و شما را در این سرزمین جانشین گرداند، و بنگرد تا چه مىکنید (129)
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ﴿130﴾
و به راستى که فرعونیان را گرفتار قحطسال و کاهش محصولات کردیم، تا پند پذیرند (130)
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ﴿131﴾
آنگاه چون به آنان خوشى مىرسید مىگفتند سزاوار این هستیم، و چون ناخوشى فرا مىرسید، به موسى و همراهان او فال بد مىزدند، بدانید که فال [نیک و بد]شان با خداست ولى بیشترشان نمىدانند (131)
وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آیَةٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ﴿132﴾
و گفتند هر پدیده شگرفى که براى ما بیاورى که ما را با آن جادو کنى بدان که ما به تو ایمان نمىآوریم (132)
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِینَ ﴿133﴾
آنگاه بر سر آنان [بلاى] طوفان و ملخ و شپش و وزغ و [باران] خون فرستادیم که پدیدههاى روشن و گوناگونى بود، آنگاه [باز هم] سرکشى کردند و قومى گناهکار بودند (133)
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا یَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ﴿134﴾
و چون بلا بر سرشان آمد گفتند اى موسى براى ما از پروردگارت بخواه که با پیمانى که با تو دارد [بر ما رحمت آورد] که اگر بلا را از ما بگردانى، به تو ایمان مىآوریم و بنىاسرائیل را همراهت مىفرستیم (134)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُمْ بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنْکُثُونَ ﴿135﴾
آنگاه چون بلا را -تا زمانى که به سر رساندنداز آنان گرداندیم، باز پیمانشکنى کردند (135)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿136﴾
سپس از آنان انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرقه ساختیم چرا که آیات ما را دروغ انگاشته و از آنها غافل بودند (136)
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُوا یَعْرِشُونَ ﴿137﴾
و آن قوم را که مستضعف بودند، وارث مشرقها و مغربهاى سرزمینى ساختیم که به آن برکت بخشیده بودیم، و [بدین گونه] به خاطر صبرى که کرده بودند وعده نیکوى پروردگارت در حق بنىاسرائیل تحقق یافت و آنچه فرعون و قومش ساخته و برآورده بودند، نابود کردیم (137)
وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴿138﴾
و بنىاسرائیل را از دریا گذراندیم، آنگاه به سروقت قومى رسیدند که به پرستش بتانشان مىپرداختند، [بنىاسرائیل] گفتند اى موسى براى ما خدایى قرار بده چنانکه آنان خدایانى دارند گفت به راستى قومى نادان هستید (138)
إِنَّ هَؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِیهِ وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿139﴾
اینان بنیاد کارشان بر باد است و آنچه مىکنند باطل است (139)
قَالَ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿140﴾
گفت آیا جز خداوند را خداى شما بپسندم، و حال آنکه او شما را بر جهانیان [هم زمانتان] برترى بخشیده است (140)
وَإِذْ أَنْجَیْنَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ﴿141﴾
و چنین بود که شما را [از دست] فرعونیان رهانیدیم که عذابى سخت به شما مىچشانیدند، پسرانتان را مىکشتند و زنان [و دختران]تان را [براى کنیزى] زنده نگاه مىداشتند و در آن آزمونى بزرگ از سوى پروردگارتان بود (141)
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿142﴾
و با موسى سى شب وعده گذاشتیم، و آن را به ده شب دیگر پایان بخشیدیم، چندانکه میقات پروردگارش چهل شب کامل شد، و موسى به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشین من باش و در اصلاح بکوش و از راه و روش اهل فساد پیروى مکن (142)
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿143﴾
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت پروردگارا خود را به من بنمایان تا بر تو بنگرم، فرمود هرگز مرا نخواهى دید، ولى [اگر اصرار مىورزى] به آن کوه بنگر، اگر در جایش استوار ماند، مرا خواهى دید، و چون پروردگارش بر کوه تجلى کرد، آن را پخش و پریشان کرد و موسى بیهوش در افتاد، سپس چون به خود آمد گفت پاکا که تویى، به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمن [به این حقیقت] هستم (143)
قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِی وَبِکَلَامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿144﴾
فرمود اى موسى [بدان که] من تو را به پیامها و کلام خویش بر مردمان برگزیدم، آنچه به تو مىبخشم بگیر و از سپاسگزاران باش (144)
وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الْأَلْوَاحِ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِیکُمْ دَارَ الْفَاسِقِینَ ﴿145﴾
و در الواح [تورات] هر گونه پند و روشنگرى در هر باب براى او نوشتهایم، پس آن را به جد و جهد بگیر و به قومت دستور بده که احکام نیکوى آن را دریافت [و به آن عمل] کنند، زودا که سراى نافرمانان را به شما نشان دهم (145)
سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لَا یُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ ﴿146﴾
کسانى را که به ناحق در این سرزمین تکبر مىورزند از آیات خود باز مىدارم و هر پدیدهاى و نشانهاى که ببینند به آن ایمان نمىآورند و اگر راه رستگارى را ببینند آن را در پیش نمىگیرند و اگر گمراهه را ببینند آن را در پیش مىگیرند، این از آن است که آیات ما را دروغ انگاشتند و از آن غافل بودند (146)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿147﴾
و دروغ دارندگان آیات ما و لقاى آن جهانى، اعمالشان باطل شده است، آیا جز در برابر کار و کردارشان جزا مىیابند؟ (147)
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لَا یُکَلِّمُهُمْ وَلَا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا اتَّخَذُوهُ وَکَانُوا ظَالِمِینَ ﴿148﴾
و قوم موسى در غیاب او از آرایههایشان پیکر گوسالهاى ساختند و پرداختند که بانگى داشت، آیا نمىدیدند که با آنان سخن نمىگوید و راهى به ایشان نمىنمایاند؟ آن را به پرستش گرفتند و مشرک شدند (148)
وَلَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَیَغْفِرْ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿149﴾
و چون پشیمان شدند و دیدند که گمراه شدهاند گفتند اگر پروردگارمان بر ما رحمت نیاورد و ما را نبخشاید، بىشک از زیانکاران خواهیم بود (149)
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِی فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿150﴾
و چون موسى [آگاه شد و] خشمناک و اندوهگین به سوى قومش بازگشت گفت در پشتسر من چه بد رفتار کردید، چرا مهلت ندادید فرمان پروردگارتان برسد، و الواح [تورات] را بینداخت و سر برادرش را [در دست] گرفت و به سوى خود کشید [هارون] گفت اى پسر مادرم، این قوم مرا زار و زبون کردند و نزدیک بود که مرا بکشند، مرا دشمنشاد مکن، و مرا در زمره ستمکاران قرار مده (150)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ﴿151﴾
موسى [آرام گرفت و] گفت پروردگارا مرا و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمت خود درآور، و تو مهربانترین مهربانانى (151)
إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ ﴿152﴾
کسانى که گوساله را به پرستش گرفتند زودا که گرفتار خشم پروردگارشان و در زندگانى دنیا دچار خوارى شوند، و بدینسان افترازنندگان را جزا مىدهیم (152)
وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿153﴾
و کسانى که دست به ناشایستیها زدهاند، سپس توبه کردهاند و ایمان آوردهاند، بىگمان پروردگارت پس از آن آمرزگار مهربان است (153)
وَلَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ ﴿154﴾
و چون خشم موسى خاموش شد، الواح را برگرفت، و در نسخه آن براى خداترسان رهنمود و رحمت بود (154)
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِیَّایَ أَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِیَ إِلَّا فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِی مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الْغَافِرِینَ ﴿155﴾
و موسى از میان قومش هفتاد مرد را براى میعاد ما برگزید [که درخواست رؤیت الهى را داشتند] آنگاه چون به زلزله گرفتار شدند، موسى گفت پروردگارا اگر مىخواستى ایشان و مرا پیشاپیش هلاک مىکردى آیا ما را به خاطر آنچه کمخردان ما کردند نابود مىکنى؟ این جز آزمون تو نیست که هر کس را که بخواهى به آن گمراه و هر کس را که بخواهى به آن هدایت مىکنى، تو سرور مایى، پس ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و تو بهترین آمرزشگرانى (155)
وَاکْتُبْ لَنَا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ قَالَ عَذَابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ ﴿156﴾
و در این جهان و در آخرت براى ما نیکى بنویس که ما به سوى تو بازگشتهایم، فرمود عذاب خود را به هر آن کس که بخواهم مىرسانم و رحمت من همهچیز را فراگیر است، پس براى کسانى که تقوا مىورزند و زکات مىپردازند، و کسانى که به آیات ما ایمان دارند، آن [رحمت] را مقرر مىدارم (156)
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿157﴾
کسانى که از فرستاده و پیامبر امى پیروى مىکنند، که نام [و نشان] او را در تورات و انجیل که در نزدشان است، نوشته مىیابند، [همو] که آنان را به نیکى فرمان مىدهد و از ناشایستى باز مىدارد، و پاکیزهها را بر آنان حلال و پلیدها را حرام مىدارد، و از آنان قید و بندهاى [پیمانهاى] سنگین را که بر آنان مقرر شده بود بر مىدارد، و کسانى که به او ایمان آورده و او را گرامى داشته و یارى کردهاند و از نورى که همراه او نازل شده پیروى مىکنند، اینان رستگارند (157)
قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَکَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ﴿158﴾
بگو اى مردم من پیامبر الهى به سوى همه شما هستم، همان [خدایى] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست، خدایى جز او نیست، که زنده مىدارد و مىمیراند، پس به خداوند و فرستادهاش، پیامبر امى، که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان بیاورید، و از او پیروى کنید باشد که هدایت یابید (158)
وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ﴿159﴾
و از قوم موسى گروهى هستند که به حق راه مىنمایند و به حق داد مىدهند (159)
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَیْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَیْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿160﴾
و ایشان را به دوازده سبط و امت تقسیم کردیم، و چون قوم موسى از او آب خواستند به او وحى کردیم که با عصایت به سنگ بزن، آنگاه از آن دوازده چشمه شکافت، و هر گروهى [از اسباط] آبشخور خود را شناختند و ابر را سایبانشان گرداندیم و برایشان من و سلوى فرو فرستادیم [و گفتیم] از روزى پاکیزهاى که به شما بخشیدهایم بخورید و بر ما ستم نکردند، بلکه بر خویشتن ستم کردند (160)
وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ﴿161﴾
چنین بود که به ایشان گفته شد در این شهر سکنا کنید و هرگونه که خواستید [از نعمتهاى آن] بخورید و[براى عذرخواهى] حطه بگویید و از آن دروازه فروتنانه وارد شوید تا گناهان شما را ببخشیم و پاداش نیکوکاران را خواهیم افزود (161)
فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَظْلِمُونَ ﴿162﴾
آنگاه ستمکارانشان سخن را به چیزى جز آنچه به آنان گفته شده بود، تبدیل کردند، سپس بر سر آنان به کیفر ستمکاریشان عذابى از آسمان فرو فرستادیم (162)
وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ إِذْ تَأْتِیهِمْ حِیتَانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَیَوْمَ لَا یَسْبِتُونَ لَا تَأْتِیهِمْ کَذَلِکَ نَبْلُوهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿163﴾
و از ایشان درباره [اهالى] شهرى که در کنار دریا بود بپرس که در روز شنبه که باید حرمت [سبت] را نگه مىداشتند، بر ایشان ماهیهایشان [بر روى آب] پدیدار مىآمد، تجاوز مىکردند [و حرمت سبت را مىشکستند] و [بر عکس] روزى که سبت نمىداشتند برایشان [ماهى بر روى آب] نمىآمد بدینسان ایشان را به نافرمانیشان مىآزماییم (163)
وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿164﴾
و چون گروهى از ایشان گفتند چرا قومى را پند مىدهید که خداوند هلاککننده یا عذابکننده آنان به عذابى شدید است؟ گفتند این [در حکم] معذرتى به درگاه پروردگار شماست و باشد که پروا پیشه کنند (164)
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿165﴾
و چون پندى را که به ایشان داده بودند، از یاد بردند، کسانى را که ناهیان از منکر بودند نجات دادیم و ستمکاران را به عذابى شدید گرفتار کردیم چرا که نافرمانى کرده بودند (165)
فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ ﴿166﴾
و چون در برابر آنچه از آن نهى شده بودند، گردنکشى کردند، فرمودیمشان که بوزینگان مطرود باشید (166)
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکَ لَیَبْعَثَنَّ عَلَیْهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَنْ یَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّکَ لَسَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿167﴾
و یاد کن که پروردگارت فرمود که بر آنان کسى را تا روز قیامت خواهد گماشت که به آنان سختترین عذاب را بچشاند، که پروردگارت زودکیفر است و همو آمرزگار مهربان است (167)
وَقَطَّعْنَاهُمْ فِی الْأَرْضِ أُمَمًا مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِکَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿168﴾
و ایشان را به صورت امتهایى در آن سرزمین تقسیم کردیم، بعضى از ایشان صالحاند و بعضى جز آن، و آنان را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که [به راه حق] بازگردند (168)
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لَا یَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿169﴾
و پس از آنان جانشینان [ناصالحى] آمدند که کتاب آسمانى را از پیشینیان فراستاندند [ولى] متاع زندگى دنیوى را طلب کردند و ادعا کردند که به زودى آمرزیده خواهیم شد، و حال آنکه اگر متاعى همانند آن به دستشان مىآمد، باز همچنان آن را مىربودند، آیا از آنان در کتاب آسمانى پیمان گرفته نشده است که بر خداوند جز راستى و درستى نسبت ندهند و در آن آموزش هم یافتهاند و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است، آیا نمىاندیشید؟ (169)
وَالَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ ﴿170﴾
و کسانى که به کتاب آسمانى تمسک مىجویند و نماز برپا مىدارند [بدانند که] ما پاداش نیکوکاران را ضایع نمىگذاریم (170)
وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُوا مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿171﴾
و چنین بود که کوه [طور] را بر سر آنان برافراشتیم، گویى سایبانى بود و گمان بردند بر آنان فروخواهد افتاد [و گفتیم] آنچه به شما دادهایم به جد و جهد بگیرید و آنچه در آن هست به خاطر بسپارید باشد که پروا پیشه کنید (171)
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ﴿172﴾
و چون پروردگارت زاد و رود بنىآدم را از پشتهاى ایشان برگرفت، و آنان را بر خودشان گواه گرفت [و پرسید] آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند چرا، شهادت مىدهیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [حقیقت] بىخبر بودیم (172)
أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿173﴾
یا مبادا بگویید همانا پدران ما در گذشته شرک آورده بودند و ما زاد و رودى از پى ایشان بودیم، آیا ما را به خاطر کارى که باطلاندیشان کردهاند هلاک مىکنى؟ (173)
وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿174﴾
و بدینسان آیات [خود] را به روشنى بیان مىداریم، باشد که [به راه حق] بازگردند (174)
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿175﴾
و بر آنان خبر کسى را بخوان که به او [علم] آیات خود را بخشیده بودیم و از آن عارى شد و شیطان در پى او افتاد و آنگاه از گمراهان شد (175)
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذَلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿176﴾
و اگر مىخواستیم قدر او را به خاطر آن [علمش به آیات] بلند مىداشتیم، ولى او به دنیا [و پستى] گرایید و از هواى نفس خویش پیروى کرد، آرى داستان او همچون داستان سگ است که اگر بر او حمله آورى، زبان از دهان بیرون مىآورد و اگر هم او را [به حال خود] واگذارى باز زبان از دهان بیرون مىآورد، این داستان دروغانگاران آیات ماست، پس برایشان این پند و داستان را بخوان باشد که اندیشه کنند (176)
سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ کَانُوا یَظْلِمُونَ ﴿177﴾
دروغانگاران آیات ما بد سرانجامى داشتند و بر خود ستم مىکردند (177)
مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَمَنْ یُضْلِلْ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴿178﴾
کسى که خداوند هدایتش کند رهیافته است، و کسانى که او بیراه گذاردشان، آنانند که زیانکارند (178)
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿179﴾
و به راستى بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدهایم [چرا که] دلهایى دارند که با آن در نمىیابند، و دیدگانى دارند که با آن نمىبینند، و گوشهایى دارند که با آن نمىشنوند، اینان همچون چارپایانند، بلکه گمراهتر، اینان غافلانند (179)
وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿180﴾
و خداى را نامهاى نیکوست، پس او را با آنها بخوانید، و کسانى را که در نامهاى او کجروى مىکنند، واگذارید، به زودى به جزاى کار و کردار خویش مىرسند (180)
وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ ﴿181﴾
و از آفریدگان ما گروهى هستند که به حق راه مىنمایند و به حق داد مىدهند (181)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُونَ ﴿182﴾
و دروغ انگاران آیات خود را آهسته آهسته، به نحوى که درنیابند، فرو مىگیریم (182)
وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ ﴿183﴾
و آنان را مهلت مىدهم چرا که مکر من متین است (183)
أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿184﴾
آیا نیندیشیدهاند که همسخن آنان جنونى ندارد، و جز هشداردهندهاى آشکار نیست (184)
أَوَلَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ﴿185﴾
آیا در ملکوت آسمانها و زمین و آنچه خداوند آفریده است، ننگریستهاند، و اینکه چه بسا اجلشان نزدیک شده باشد، آنگاه بعد از آن [قرآن] به چه سخنى ایمان مىآورند (185)
مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِیَ لَهُ وَیَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿186﴾
کسى که خداوند بیراه گذاردش، رهنمایى ندارد و آنان را در طغیانشان سرگشته وامىگذارد (186)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّی لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿187﴾
از تو درباره قیامت مىپرسند که استقرار آن چه وقت است؟ بگو علم آن نزد پروردگار من است، هیچکس جز او هنگام آن را آشکار نمىسازد، این امر بر اهل آسمانها و زمین دشوار است، [قیامت] جز ناگهان به سراغ شما نمىآید، از تو مىپرسند چنانکه گویا تو از چون و چند آن آگاهى، بگو همانا علم آن با خداوند است ولى بیشتر مردم نمىدانند (187)
قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿188﴾
بگو که براى خود اختیار سود و زیانى ندارم مگر آنچه خدا بخواهد، و اگر غیب مىدانستم خیر فراوان براى خود کسب مىکردم و هیچ ناگوارى به من نمىرسید، من کسى جز هشداردهنده و مژدهآور اهل ایمان نیستم (188)
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِیفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَیْتَنَا صَالِحًا لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿189﴾
او کسى است که شما را از تن یگانهاى آفرید و همسرش را از او پدید آورد تا در کنار او آرام گیرد، و چون [آدم] با او [حوا] آمیزش کرد، بارى سبک گرفت و با آن آسان به سر مىبرد و چون گرانبار شد، هردو خداوند، پروردگارشان را به دعا خواندند که اگر به ما فرزند سالم و شایستهاى عطا کنى از سپاسگزاران خواهیم بود (189)
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَکَاءَ فِیمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿190﴾
و چون به آن دو، فرزندى سالم و شایسته عطا کرد، آن دو در عطاى او، براى او شریکانى قائل شدند، ولى خداوند از آنچه شرک مىآورند منزه است (190)
أَیُشْرِکُونَ مَا لَا یَخْلُقُ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ ﴿191﴾
آیا چیزهایى را شریک او مىآورند که چیزى نمىآفرینند و خود آفریده شدهاند (191)
وَلَا یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ ﴿192﴾
و نمىتوانند به ایشان و نه به خودشان یارىاى برسانند (192)
وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ ﴿193﴾
و اگر ایشان را به [راه] هدایت بخوانید از شما پیروى نمىکنند، براى شما یکسان است، چه ایشان را بخوانید چه آنکه خاموش باشید (193)
إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿194﴾
کسانى را که در برابر و به جاى خداوند مىخوانید بندگانى مانند شما هستند، بخوانیدشان و اگر راست مىگویید باید که پاسخ شما را بدهند (194)
أَلَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ ﴿195﴾
آیا پاهایى دارند که با آن راه روند؟ یا دستانى دارند که با آن کارى انجام دهند، یا چشمانى دارند که با آن ببینند؟ یا گوشهایى دارند که با آن بشنوند؟ بگو شریکانى را که قائلید بخوانید، سپس در حق من هرچه خواهید بسگالید و مرا مهلت ندهید (195)
إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ ﴿196﴾
سرور من خداوند است که [این] کتاب آسمانى را فرو فرستاده است و او دوستدار شایستگان است (196)
وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَلَا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ﴿197﴾
و کسانى که در برابر و به جاى او [خداوند] مىخوانید، نمىتوانند به شما و نه به خودشان یارىاى برسانند (197)
وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا یَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿198﴾
و اگر ایشان را به [راه] هدایت بخوانید نمىشنوند و مىنگریشان که به سوى تو مىنگرند ولى نمىبینند (198)
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ ﴿199﴾
عفو پیشه کن و به نیکى فرمان ده و از نادانان روى بگردان (199)
وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿200﴾
و اگر وسوسهاى از سوى شیطان تو را به وسواس انداخت، به خداوند پناه ببر که او شنواى داناست (200)
إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ﴿201﴾
پرهیزگاران هرگاه خیالى شیطانى عارضشان شود، یاد [خدا] کنند، و آنگاه دیدهور شوند (201)
وَإِخْوَانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الْغَیِّ ثُمَّ لَا یُقْصِرُونَ ﴿202﴾
و یاران [شیطانصفت آن دیگران] آنان را در گمراهى بدارند و هیچ فرونگذارند (202)
وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآیَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَیْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا یُوحَى إِلَیَّ مِنْ رَبِّی هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿203﴾
و چون براى آنان آیهاى نیاورى گویند چرا از خود برنمىسازى؟ بگو فقط از آنچه از سوى پروردگارم به من وحى مىشود پیروى مىکنم، این روشنگریهایى از سوى پروردگارتان و رهنمود و رحمتى براى اهل ایمان است (203)
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿204﴾
و چون قرآن خوانند به آن گوش بسپارید و [در برابر آن] خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید (204)
وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ ﴿205﴾
و پروردگارت را در بامدادان و شامگاهان در دلت به زارى و ترس و بدون بانگ برداشتن، یاد کن و از غافلان مباش (205)
إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ ﴿206﴾
کسانى که نزد پروردگارت هستند [تقرب دارند] از عبادت او گردنکشى نمىکنند و او را تسبیح مىگویند و بر او سجده مىبرند (206)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿1﴾
از تو درباره [تقسیم] انفال مىپرسند، بگو [حکم تقسیم] انفال مختص به خدا و رسول [او] است، پس از خداوند پروا کنید و بین خودتان آشتى کنید، و اگر به راستى مؤمن هستید از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید (1)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿2﴾
مؤمنان همان کسانى هستند که چون یاد خدا به میان آید دلهایشان ترسان شود و چون آیات او را برایشان بخوانند، بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگارشان توکل کنند (2)
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿3﴾
[همان] کسانى که نماز را برپا مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهایم [به دیگران] مىبخشند (3)
أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ﴿4﴾
اینان به راستى مؤمناند، [و] ایشان را نزد پروردگارشان درجات [عالى] است و آمرزش و روزى شایسته است (4)
کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ﴿5﴾
همچنانکه پروردگارت تو را از خانهات [مدینه] به حق بیرون آورد، و گروهى از مؤمنان آن را ناخوش مىداشتند (5)
یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنْظُرُونَ﴿6﴾
[و] درباره حق پس از آشکار شدنش با تو مجادله مىکردند، گویى که ایشان را به سوى مرگ مىرانند و ایشان همچنان نظاره مىکنند (6)
وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ ﴿7﴾
و یاد آورید که خداوند به شما وعده داده بود که یکى از دو طایفه نصیب شما [و مغلوب شما]ست، و دوست مىداشتید آنکه بدون سلاح است [کاروان تجارى] نصیب شما باشد، و حال آنکه خداوند مىخواست که به کلمات خویش حق را احقاق کند و ریشه کافران را برکند (7)
لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿8﴾
تا حق را -ولو گناهکاران ناخوش داشته باشنداحقاق و باطل را ابطال کند (8)
إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدِفِینَ ﴿9﴾
یاد آورید هنگامى که به پروردگارتان استغاثه کردید، و او دعاى شما را اجابت کرد [و فرمود] که من یارىدهنده شما با [فرو فرستادن] هزار فرشته پیاپى هستم (9)
وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿10﴾
و خداوند آن را جز بشارتى براى شما نکرد و تا دلهایتان با آن آرام بگیرد، و پیروزى جز از سوى خداوند نیست، که خداوند پیروزمند فرزانه است (10)
إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ ﴿11﴾
یاد آورید که شما را در پرده خوابى سبک که [در حکم] آرامشبخشى از سوى او بود، پوشاند، و از آسمان آبى بر شما بارید، تا شما را با آن پاکیزه بدارد و از شما پلیدى شیطان را بزداید، و دلهایتان را گرم و گامهایتان را بدان استوار کند (11)
إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ ﴿12﴾
چنین بود که پروردگارت به فرشتگان وحى فرستاد که من با شما هستم، مؤمنان را ثابت قدم بدارید، که به زودى در دل کافران هراس مىافکنم، گردنها و سرانگشتانشان را قطع کنید (12)
ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ یُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿13﴾
این از آن است که آنان با خداوند و پیامبر او مخالفت ورزیدند، و هرکس با خداوند و پیامبر او مخالفت ورزد، خداوند سخت کیفر است (13)
ذَلِکُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابَ النَّارِ ﴿14﴾
اینها را بچشید و بدانید که براى کافران عذاب آتش جهنم مهیاست (14)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ﴿15﴾
اى مؤمنان چون با انبوه کافران رو در رو شدید هرگز به آنان پشت مکنید (15)
وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿16﴾
و هرکس در چنین روزى به آنان پشت کند -مگر آنکه کنارهجو براى [ادامه] کارزار، یا پناهجو به گروهى [خودى] باشدسزاوار خشم الهى شده است، و سرا و سرانجام او دوزخ است، و بد سرانجامى است (16)
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿17﴾
پس شما آنان را نکشتهاید بلکه خداوند کشته است، و چون تیر انداختى، به حقیقت تو نبودى که تیر مىانداختى بلکه خداوند بود که مىانداخت، تا مؤمنان را بدین وسیله به آزمونى نیک بیازماید، که خداوند شنواى داناست (17)
ذَلِکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکَافِرِینَ ﴿18﴾
این چنین است که خداوند نقش بر آب کننده نقشه کافران است (18)
إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَکُمُ الْفَتْحُ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِیَ عَنْکُمْ فِئَتُکُمْ شَیْئًا وَلَوْ کَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿19﴾
اگر از خداوند داورى مىخواستید، [نتیجه] داورى او برایتان پیش آمد، و اگر [از کفر] باز ایستید برایتان بهتر است، و اگر باز گردید ما نیز باز مىگردیم و گروه شما، ولو انبوه باشد، به کارتان نیاید، و بدانید که خداوند با مؤمنان است (19)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ﴿20﴾
اى مؤمنان از خداوند و پیامبر او اطاعت کنید و از او روى نگردانید، در حالى که [پند و پیام او را] مىشنوید (20)
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ ﴿21﴾
و مانند کسانى نباشید که گفتند [پند و پیام حق را] شنیدیم ولى نمىشنیدند (21)
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ ﴿22﴾
بدترین جنبندگان از نظر خداوند، ناشنوایان گنگ [از شنیدن حق] هستند که در نمىیابند (22)
وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِیهِمْ خَیْرًا لَأَسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ﴿23﴾
و اگر خداوند خیرى در آنان سراغ داشت به آنان گوش شنوا مىداد، و اگر به آنان گوش شنوا هم داده بود، باز پشت مىکردند و رویگردان مىشدند (23)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿24﴾
اى مؤمنان به نداى خداوند و پیامبر که شما را به پیامى حیاتبخش مىخوانند، لبیک اجابت بگویید و بدانید که خداوند بین انسان و دل او حایل مىگردد، و بدانید که در نزد او محشور مىگردید (24)
وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿25﴾
و از فتنهاى که [چون درگیرد] فقط به ستمکارانتان نمىرسد و [دامنگیر همگان مىشود] پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است (25)
وَاذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿26﴾
و یاد کنید آنگاه که در این سرزمین اندکشمار و مستضعف بودید و مىترسیدید که مردمان [کافر] شما را از خانه و کاشانهتان آواره کنند، ولى او شما را [نزد یارانتان] جاى داد و به نصرت خویش یارى کرد و از پاکیزهها روزى داد، باشد که سپاس بگزارید (26)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿27﴾
اى مؤمنان آگاهانه به خداوند و پیامبر و در امانات خود خیانت مکنید (27)
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ﴿28﴾
و بدانید که اموال و اولادتان مایه آزمون شما هستند و پاداش سترگ نزد خداوند است (28)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿29﴾
اى مؤمنان اگر از خداوند پروا کنید براى شما [پدیدهاى] جداکننده حق از باطل پدید آورد و سیئات شما را بزداید و شما را بیامرزد، و خداوند بخشنده و بخشاینده بزرگ است (29)
وَإِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ ﴿30﴾
و یاد کن که کافران در حق تو بدسگالى مىکردند تا تو را در بند کشند یا بکشند یا آواره کنند، و آنان مکر مىورزیدند و خداوند هم مکر مىورزید و خداوند بهترین مکرانگیزان است (30)
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿31﴾
و چون آیات ما بر آنان خوانده مىشد مىگفتند شنیدیم و اگر بخواهیم مانند این خواهیم گفت، این جز افسانههاى پیشینیان نیست (31)
وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿32﴾
و چنین بود که مىگفتند بار خدایا اگر این حق است و از سوى توست، بر ما از آسمان سنگ ببار، یا عذاب دردناکى بر سر ما بیاور (32)
وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿33﴾
و خداوند مادام که تو در میان ایشان هستى، آنان را عذاب نمىکند، و نیز مادام که استغفار مىکنند، عذابکننده آنان نیست (33)
وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿34﴾
و سزاوار نیستند که خداوند [در آخرت] عذابشان نکند، و حال آنکه مردمان را از [زیارت] مسجدالحرام باز مىدارند و ایشان متولیان آن نباشند، چرا که جز پارسایان کسى متولى آن [مسجدالحرام] نمىتواند باشد، ولى بیشترشان [مردم] نمىدانند (34)
وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿35﴾
و [اینان کسانى هستند که] نمازشان در پیرامون خانه کعبه جز سوت زدن و دستافشانى نیست، پس عذاب [الهى] را به خاطر کفرورزیدنتان بچشید (35)
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَالَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ ﴿36﴾
[آن] کافران اموالشان را براى بازداشتن از راه خدا خرج مىکنند، آرى خرجش خواهند کرد آنگاه مایه حسرت آنان مىگردد و سرانجام مغلوب مىگردند، و کافران را در جهنم گرد مىآورند (36)
لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَیَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعًا فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿37﴾
[چنین است] تا خداوند پاک را از پلید جدا کند و پلید را برهم نهد و همه را برهم بیفشرد و سرانجام در جهنم اندازد، اینان همان زیانکارانند (37)
قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ یَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ ﴿38﴾
به کافران بگو اگر دست [از کفر خود] بردارند، گذشتههایشان آمرزیده خواهد شد و اگر به آن بازگردند، [بدانند که بر آنان نیز] سنت پیشینیان خواهد گذشت (38)
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿39﴾
و با آنان کارزار کنید تا آنکه فتنه شرک باقى نماند و دین، سراسر دین خدایى باشد، و اگر دست بردارند خداوند به کار و کردارشان بیناست (39)
وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿40﴾
و اگر روى گرداندند [شما مسلمانان] بدانید که خداوند سرور شماست، چه نیکو سرورى و چه نیکو یاورى (40)