- 3742
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل ماهر المعیقلی ترتیل ماهر المعیقلی - جزء 13
جزء سیزدهم شامل سوره یوسف آیات 53 تا آخر ؛ الرعد و إبراهیم تا آیه 52 است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿53﴾
و من نفس خود را تبرئه نمى کنم چرا که نفس قطعا به بدى امر مى کند مگر کسى را که خدا رحم کند زیرا پروردگار من آمرزنده مهربان است (53)
وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ ﴿54﴾
و پادشاه گفت او را نزد من آورید تا وى را خاص خود کنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى (54)
قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ ﴿55﴾
[یوسف] گفت مرا بر خزانه هاى این سرزمین بگمار که من نگهبانى دانا هستم (55)
وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿56﴾
و بدین گونه یوسف را در سرزمین [مصر] قدرت دادیم که در آن هر جا که مى خواست سکونت میکرد هر که را بخواهیم به رحمت خود مى رسانیم و اجر نیکوکاران را تباه نمى سازیم (56)
وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿57﴾
و البته اجر آخرت براى کسانى که ایمان آورده و پرهیزگارى مى نمودند بهتر است (57)
وَجَاءَ إِخْوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ﴿58﴾
و برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند (58)
وَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَکُمْ مِنْ أَبِیکُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ وَأَنَا خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ ﴿59﴾
و چون آنان را به خوار و بارشان مجهز کرد گفت برادر پدرى خود را نزد من آورید مگر نمى بینید که من پیمانه را تمام مى دهم و من بهترین میزبانانم (59)
فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلَا کَیْلَ لَکُمْ عِنْدِی وَلَا تَقْرَبُونِ ﴿60﴾
پس اگر او را نزد من نیاوردید براى شما نزد من پیمانه اى نیست و به من نزدیک نشوید (60)
قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ ﴿61﴾
گفتند او را با نیرنگ از پدرش خواهیم خواست و محققا این کار را خواهیم کرد (61)
وَقَالَ لِفِتْیَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿62﴾
و [یوسف] به غلامان خود گفت سرمایه هاى آنان را در بارهایشان بگذارید شاید وقتى به سوى خانواده خود برمى گردند آن را بازیابند امید که آنان بازگردند (62)
فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِیهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکَیْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿63﴾
پس چون به سوى پدر خود بازگشتند گفتند اى پدر پیمانه از ما منع شد برادرمان را با ما بفرست تا پیمانه بگیریم و ما نگهبان او خواهیم بود (63)
قَالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلَّا کَمَا أَمِنْتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿64﴾
[یعقوب] گفت آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم بر او امین سازم پس خدا بهترین نگهبان است و اوست مهربانترین مهربانان (64)
وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مَا نَبْغِی هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَیْنَا وَنَمِیرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذَلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ ﴿65﴾
و هنگامى که بارهاى خود را گشودند دریافتند که سرمایه شان بدانها بازگردانیده شده است گفتند اى پدر [دیگر] چه مى خواهیم این سرمایه ماست که به ما بازگردانیده شده است قوت خانواده خود را فراهم و برادرمان را نگهبانى مى کنیم و [با بردن او] یک بار شتر مى افزاییم و این [پیمانه اضافى نزد عزیز] پیمانه اى ناچیز است (65)
قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلَّا أَنْ یُحَاطَ بِکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ ﴿66﴾
گفت هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پیمان استوارى ببندید که حتما او را نزد من باز آورید مگر آنکه گرفتار [حادثه اى] شوید پس چون پیمان خود را با او استوار کردند [یعقوب] گفت خدا بر آنچه مى گوییم وکیل است (66)
وَقَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿67﴾
و گفت اى پسران من [همه] از یک دروازه [به شهر] در نیایید بلکه از دروازه هاى مختلف وارد شوید و من [با این سفارش] چیزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمى توانم داشت فرمان جز براى خدا نیست بر او توکل کردم و توکلکنندگان باید بر او توکل کنند (67)
وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا کَانَ یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿68﴾
و چون همان گونه که پدرانشان به آنان فرمان داده بود وارد شدند [این کار] چیزى را در برابر خدا از آنان برطرف نمیکرد جز اینکه یعقوب نیازى را که در دلش بود برآورد و بى گمان او از [برکت] آنچه بدو آموخته بودیم داراى دانشى [فراوان] بود ولى بیشتر مردم نمى دانند (68)
وَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَخَاهُ قَالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿69﴾
و هنگامى که بر یوسف وارد شدند برادرش [بنیامین] را نزد خود جاى داد [و] گفت من برادر تو هستم بنابراین از آنچه [برادران] میکردند غمگین مباش (69)
فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَایَةَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسَارِقُونَ ﴿70﴾
پس هنگامى که آنان را به خوار و بارشان مجهز کرد آبخورى را در بار برادرش نهاد سپس [به دستور او] نداکننده اى بانگ درداد اى کاروانیان قطعا شما دزد هستید (70)
قَالُوا وَأَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ مَاذَا تَفْقِدُونَ ﴿71﴾
[برادران] در حالى که به آنان روى کردند گفتند چه گم کرده اید (71)
قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِکِ وَلِمَنْ جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَأَنَا بِهِ زَعِیمٌ ﴿72﴾
گفتند جام شاه را گم کرده ایم و براى هر کس که آن را بیاورد یک بار شتر خواهد بود و [متصدى گفت] من ضامن آنم (72)
قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَمَا کُنَّا سَارِقِینَ ﴿73﴾
گفتند به خدا سوگند شما خوب میدانید که ما نیامده ایم در این سرزمین فساد کنیم و ما دزد نبوده ایم (73)
قَالُوا فَمَا جَزَاؤُهُ إِنْ کُنْتُمْ کَاذِبِینَ ﴿74﴾
گفتند پس اگر دروغ بگویید کیفرش چیست (74)
قَالُوا جَزَاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ﴿75﴾
گفتندکیفرش [همان] کسى است که [جام] در بار او پیدا شود پس کیفرش خود اوست ما ستمکاران را این گونه کیفر مى دهیم (75)
فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِیهِ کَذَلِکَ کِدْنَا لِیُوسُفَ مَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ ﴿76﴾
پس [یوسف] به [بازرسى] بارهاى آنان پیش از بار برادرش پرداخت آنگاه آن را از بار برادرش [بنیامین] در آورد این گونه به یوسف شیوه آموختیم [چرا که] او در آیین پادشاه نمى توانست برادرش را بازداشت کند مگر اینکه خدا بخواهد [و چنین راهى بدو بنماید] درجات کسانى را که بخواهیم بالا مى بریم و فوق هر صاحب دانشى دانشورى است (76)
قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ ﴿77﴾
گفتند اگر او دزدى کرده پیش از این [نیز] برادرش دزدى کرده است یوسف این [سخن] را در دل خود پنهان داشت و آن را برایشان آشکار نکرد [ولى] گفت موقعیت شما بدتر [از او]ست و خدا به آنچه وصف مى کنید داناتر است (77)
قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ ﴿78﴾
گفتند اى عزیز او پدرى پیر سالخورده دارد بنابراین یکى از ما را به جاى او بگیر که ما تو را از نیکوکاران مى بینیم (78)
قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ ﴿79﴾
گفت پناه به خدا که جز آن کس را که کالاى خود را نزد وى یافته ایم بازداشت کنیم زیرا در آن صورت قطعا ستمکار خواهیم بود (79)
فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا قَالَ کَبِیرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاکُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیْکُمْ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِی یُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى یَأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ یَحْکُمَ اللَّهُ لِی وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ﴿80﴾
پس چون از او نومید شدند رازگویان کنار کشیدند بزرگشان گفت مگر نمیدانید که پدرتان با نام خدا پیمانى استوار از شما گرفته است و قبلا [هم] در باره یوسف تقصیر کردید هرگز از این سرزمین نمى روم تا پدرم به من اجازه دهد یا خدا در حق من داورى کند و او بهترین داوران است (80)
ارْجِعُوا إِلَى أَبِیکُمْ فَقُولُوا یَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا کُنَّا لِلْغَیْبِ حَافِظِینَ ﴿81﴾
پیش پدرتان بازگردید و بگویید اى پدر پسرت دزدى کرده و ما جز آنچه مى دانیم گواهى نمى دهیم و ما نگهبان غیب نبودیم (81)
وَاسْأَلِ الْقَرْیَةَ الَّتِی کُنَّا فِیهَا وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿82﴾
و از [مردم] شهرى که در آن بودیم و کاروانى که در میان آن آمدیم جویا شو و ما قطعا راست مى گوییم (82)
قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿83﴾
[یعقوب] گفت [چنین نیست] بلکه نفس شما امرى [نادرست] را براى شما آراسته است پس [صبر من] صبرى نیکوست امید که خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورد که او داناى حکیم است (83)
وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ ﴿84﴾
و از آنان روى گردانید و گفت اى دریغ بر یوسف و در حالى که اندوه خود را فرو مى خورد چشمانش از اندوه سپید شد (84)
قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ ﴿85﴾
[پسران او] گفتند به خدا سوگند که پیوسته یوسف را یاد مى کنى تا بیمار شوى یا هلاک گردى (85)
قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿86﴾
گفت من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا مى برم و از [عنایت] خدا چیزى مى دانم که شما نمیدانید (86)
یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ﴿87﴾
اى پسران من بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشید زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمى شود (87)
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ﴿88﴾
پس چون [برادران] بر او وارد شدند گفتند اى عزیز به ما و خانواده ما آسیب رسیده است و سرمایه اى ناچیز آورده ایم بنابراین پیمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق کن که خدا صدقه دهندگان را پاداش مى دهد (88)
قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ ﴿89﴾
گفت آیا دانستید وقتى که نادان بودید با یوسف و برادرش چه کردید (89)
قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَذَا أَخِی قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿90﴾
گفتند آیا تو خود یوسفى گفت [آرى] من یوسفم و این برادر من است به راستى خدا بر ما منت نهاده است بى گمان هر که تقوا و صبر پیشه کند خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمى کند (90)
قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِنْ کُنَّا لَخَاطِئِینَ ﴿91﴾
گفتند به خدا سوگند که واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاکار بودیم (91)
قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿92﴾
[یوسف] گفت امروز بر شما سرزنشى نیست خدا شما را مى آمرزد و او مهربانترین مهربانان است (92)
اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿93﴾
این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید [تا] بینا شود و همه کسان خود را نزد من آورید (93)
وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ ﴿94﴾
و چون کاروان رهسپار شد پدرشان گفت اگر مرا به کمخردى نسبت ندهید بوى یوسف را مى شنوم (94)
قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَالِکَ الْقَدِیمِ ﴿95﴾
گفتند به خدا سوگند که تو سخت در گمراهى دیرین خود هستى (95)
فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿96﴾
پس چون مژده رسان آمد آن [پیراهن] را بر چهره او انداخت پس بینا گردید گفت آیا به شما نگفتم که بیشک من از [عنایت] خدا چیزهایى مى دانم که شما نمیدانید (96)
قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ ﴿97﴾
گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم (97)
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿98﴾
گفت به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم که او همانا آمرزنده مهربان است (98)
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ ﴿99﴾
پس چون بر یوسف وارد شدند پدر و مادر خود را در کنار خویش گرفت و گفت ان شاء الله با [امن و] امان داخل مصر شوید (99)
وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿100﴾
و پدر و مادرش را به تخت برنشانید و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند و [یوسف] گفت اى پدر این است تعبیر خواب پیشین من به یقین پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد آنگاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان [کنعان به مصر] باز آورد پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد بى گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است زیرا که او داناى حکیم است (100)
رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿101﴾
پروردگارا تو به من دولت دادى و از تعبیر خوابها به من آموختى اى پدیدآورنده آسمانها و زمین تنها تو در دنیا و آخرت مولاى منى مرا مسلمان بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما (101)
ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ یَمْکُرُونَ ﴿102﴾
این [ماجرا] از خبرهاى غیب است که به تو وحى مى کنیم و تو هنگامى که آنان همداستان شدند و نیرنگ میکردند نزدشان نبودى (102)
وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿103﴾
و بیشتر مردم هر چند آرزومند باشى ایمان آورنده نیستند (103)
وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿104﴾
و تو بر این [کار] پاداشى از آنان نمى خواهى آن [قرآن] جز پندى براى جهانیان نیست (104)
وَکَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿105﴾
و چه بسیار نشانه ها در آسمانها و زمین است که بر آنها مى گذرند در حالى که از آنها روى برمى گردانند (105)
وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ ﴿106﴾
و بیشترشان به خدا ایمان نمى آورند جز اینکه [با او چیزى را] شریک مى گیرند (106)
أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿107﴾
آیا ایمنند از اینکه عذاب فراگیر خدا به آنان دررسد یا قیامت در حالى که بى خبرند بناگاه آنان را فرا رسد (107)
قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿108﴾
بگو این است راه من که من و هر کس پیروى ام کرد با بینایى به سوى خدا دعوت مى کنیم و منزه است خدا و من از مشرکان نیستم (108)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿109﴾
و پیش از تو [نیز] جز مردانى از اهل شهرها را که به آنان وحى میکردیم نفرستادیم آیا در زمین نگردیده اند تا فرجام کسانى را که پیش از آنان بوده اند بنگرند و قطعا سراى آخرت براى کسانى که پرهیزگارى کرده اند بهتر است آیا نمى اندیشید (109)
حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ ﴿110﴾
تا هنگامى که فرستادگان [ما] نومید شدند و [مردم] پنداشتند که به آنان واقعا دروغ گفته شده یارى ما به آنان رسید پس کسانى را که مى خواستیم نجات یافتند و[لى] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد (110)
لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿111﴾
به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است سخنى نیست که به دروغ ساخته شده باشد بلکه تصدیق آنچه [از کتابهایى] است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و براى مردمى که ایمان مى آورند رهنمود و رحمتى است (111)
سوره 13: الرعد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
المر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿1﴾
الف لام میم راء این است آیات کتاب و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است ولى بیشتر مردم نمى گروند (1)
اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ ﴿2﴾
خدا [همان] کسى است که آسمانها را بدون ستونهایى که آنها را ببینید برافراشت آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید هر کدام براى مدتى معین به سیر خود ادامه مى دهند [خداوند] در کار [آفرینش] تدبیر مى کند و آیات [خود] را به روشنى بیان مى نماید امید که شما به لقاى پروردگارتان یقین حاصل کنید (2)
وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿3﴾
و اوست کسى که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوه اى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب مى پوشاند قطعا در این [امور] براى مردمى که تفکر مى کنند نشانه هایى وجود دارد (3)
وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿4﴾
و در زمین قطعاتى است کنار هم و باغهایى از انگور و کشتزارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب مى گردند و [با این همه] برخى از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخى دیگر برترى مى دهیم بى گمان در این [امر نیز] براى مردمى که تعقل مى کنند دلایل [روشنى] است (4)
وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿5﴾
و اگر عجب دارى عجب از سخن آنان [=کافران] است که آیا وقتى خاک شدیم به راستى در آفرینش جدیدى خواهیم بود اینان همان کسانند که به پروردگارشان کفر ورزیده اند و در گردنهایشان زنجیرهاست و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (5)
وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿6﴾
و پیش از رحمت شتابزده از تو عذاب مىطلبند و حال آنکه پیش از آنان [بر کافران] عقوبتها رفته است و به راستى پروردگار تو نسبت به مردم با وجود ستمشان بخشایشگر است و به یقین پروردگار تو سخت کیفر است (6)
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ﴿7﴾
و آنان که کافر شده اند مى گویند چرا نشانه اى آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است [اى پیامبر] تو فقط هشداردهنده اى و براى هر قومى رهبرى است (7)
اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿8﴾
خدا مى داند آنچه را که هر ماده اى [در رحم] بار مى گیرد و [نیز] آنچه را که رحمها مى کاهند و آنچه را مى افزایند و هر چیزى نزد او اندازه اى دارد (8)
عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ ﴿9﴾
داناى نهان و آشکار [و] بزرگ بلندمرتبه است (9)
سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿10﴾
[براى او] یکسان است کسى از شما سخن [خود] را نهان کند و کسى که آن را فاش گرداند و کسى که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند (10)
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿11﴾
براى او فرشتگانى است که پى در پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش پاسدارى مى کنند در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمى دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد هیچ برگشتى براى آن نیست و غیر از او حمایتگرى براى آنان نخواهد بود (11)
هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿12﴾
اوست کسى که برق را براى بیم و امید به شما مى نمایاند و ابرهاى گرانبار را پدیدار مى کند (12)
وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ﴿13﴾
رعد به حمد او و فرشتگان [جملگى] از بیمش تسبیح مى گویند و صاعقه ها را فرو مى فرستند و با آنها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار مى دهد در حالى که آنان در باره خدا مجادله مى کنند و او سخت کیفر است (13)
لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَى الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ ﴿14﴾
دعوت حق براى اوست و کسانى که [مشرکان] جز او مى خوانند هیچ جوابى به آنان نمى دهند مگر مانند کسى که دو دستش را به سوى آب بگشاید تا [آب] به دهانش برسد در حالى که [آب] به [دهان] او نخواهد رسید و دعاى کافران جز بر هدر نباشد (14)
وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿15﴾
و هر که در آسمانها و زمین است خواه و ناخواه با سایه هایشان بامدادان و شامگاهان براى خدا سجده مى کنند (15)
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ لَا یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿16﴾
بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست بگو خدا بگو پس آیا جز او سرپرستانى گرفته اید که اختیار سود و زیان خود را ندارند بگو آیا نابینا و بینا یکسانند یا تاریکیها و روشنایى برابرند یا براى خدا شریکانى پنداشته اند که مانند آفرینش او آفریده اند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است بگو خدا آفریننده هر چیزى است و اوست یگانه قهار (16)
أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ ﴿17﴾
[همو که] از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانه هایى به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل کفى بلند روى خود برداشت و از آنچه براى به دست آوردن زینتى یا کالایى در آتش مى گدازند هم نظیر آن کفى برمى آید خداوند حق و باطل را چنین مثل مى زند اما کف بیرون افتاده از میان مى رود ولى آنچه به مردم سود مى رساند در زمین [باقى] مى ماند خداوند مثلها را چنین مى زند (17)
لِلَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿18﴾
براى کسانى که پروردگارشان را اجابت کرده اند پاداش بس نیکوست و کسانى که وى را اجابت نکرده اند اگر سراسر آنچه در زمین است و مانند آن را با آن داشته باشند قطعا آن را براى بازخرید خود خواهند داد آنان به سختى بازخواست شوند و جایشان در دوزخ است و چه بد جایگاهى است (18)
أَفَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿19﴾
پس آیا کسى که مى داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده حقیقت دارد مانند کسى است که کوردل است تنها خردمندانند که عبرت مى گیرند (19)
الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا یَنْقُضُونَ الْمِیثَاقَ ﴿20﴾
همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمى شکنند (20)
وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ﴿21﴾
و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده مى پیوندند و از پروردگارشان مى ترسند و از سختى حساب بیم دارند (21)
وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿22﴾
و کسانى که براى طلب خشنودى پروردگارشان شکیبایى کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدى را با نیکى مى زدایند ایشان راست فرجام خوش سراى باقى (22)
جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ ﴿23﴾
[همان] بهشتهاى عدن که آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند در آن داخل مى شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى آیند (23)
سَلَامٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿24﴾
[و به آنان مى گویند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر کردید راستى چه نیکوست فرجام آن سراى (24)
وَالَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿25﴾
و کسانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مى شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده مى گسلند و در زمین فساد مى کنند بر ایشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ایشان راست (25)
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ ﴿26﴾
خدا روزى را براى هر که بخواهد گشاده یا تنگ مى گرداند و[لى آنان] به زندگى دنیا شاد شده اند و زندگى دنیا در [برابر] آخرت جز بهره اى [ناچیز] نیست (26)
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ ﴿27﴾
و کسانى که کافر شده اند مى گویند چرا از جانب پروردگارش معجزه اى بر او نازل نشده است بگو در حقیقت خداست که هر کس را بخواهد بى راه مى گذارد و هر کس را که [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مى نماید (27)
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿28﴾
همان کسانى که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى گیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى یابد (28)
الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿29﴾
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند (29)
کَذَلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ ﴿30﴾
بدین گونه تو را در میان امتى که پیش از آن امتهایى روزگار به سر بردند فرستادیم تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى در حالى که آنان به [خداى] رحمان کفر مى ورزند بگو اوست پروردگار من معبودى بجز او نیست بر او توکل کرده ام و بازگشت من به سوى اوست (30)
وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعًا وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا تُصِیبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿31﴾
و اگر قرآنى بود که کوهها بدان روان مى شد یا زمین بدان قطعه قطعه مى گردید یا مردگان بدان به سخن درمى آمدند [باز هم در آنان اثر نمیکرد] نه چنین است بلکه همه امور بستگى به خدا دارد آیا کسانى که ایمان آورده اند ندانسته اند که اگر خدا مى خواست قطعا تمام مردم را به راه مى آورد و کسانى که کافر شده اند پیوسته به [سزاى] آنچه کرده اند مصیبت کوبنده اى به آنان مى رسد یا نزدیک خانه هایشان فرود مى آید تا وعده خدا فرا رسد آرى خدا وعده [خود را] خلاف نمى کند (31)
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ ﴿32﴾
و بى گمان فرستادگان پیش از تو [نیز] مسخره شدند پس به کسانى که کافر شده بودند مهلت دادم آنگاه آنان را [به کیفر] گرفتم پس چگونه بود کیفر من (32)
أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مَکْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِیلِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿33﴾
آیا کسى که بر هر شخصى بدانچه کرده است مراقب است [مانند کسى است که از همه جا بى خبر است] و براى خدا شریکانى قرار دادند بگو نامشان را ببرید آیا او را به آنچه در زمین است و او نمى داند خبر مى دهید یا سخنى سطحى [و میانتهى] مى گویید [چنین نیست] بلکه براى کسانى که کافر شده اند نیرنگشان آراسته شده و از راه [حق] بازداشته شده اند و هر که را خدا بى راه گذارد رهبرى نخواهد داشت (33)
لَهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ ﴿34﴾
براى آنان در زندگى دنیا عذابى است و قطعا عذاب آخرت دشوارتر است و براى ایشان در برابر خدا هیچ نگهدارنده اى نیست (34)
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ ﴿35﴾
وصف بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده [این است که] از زیر [درختان ] آن نهرها روان است میوه و سایه اش پایدار است این است فرجام کسانى که پرهیزگارى کرده اند و فرجام کافران آتش [دوزخ] است (35)
وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ یُنْکِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِکَ بِهِ إِلَیْهِ أَدْعُو وَإِلَیْهِ مَآبِ ﴿36﴾
و کسانى که به آنان کتاب [آسمانى] داده ایم از آنچه به سوى تو نازل شده شاد مى شوند و برخى از دسته ها کسانى هستند که بخشى از آن را انکار مى کنند بگو جز این نیست که من مامورم خدا را بپرستم و به او شرک نورزم به سوى او مى خوانم و بازگشتم به سوى اوست (36)
وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿37﴾
و بدین سان آن [قرآن] را فرمانى روشن نازل کردیم و اگر پس از دانشى که به تو رسیده [باز] از هوسهاى آنان پیروى کنى در برابر خدا هیچ دوست و حمایتگرى نخواهى داشت (37)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّیَّةً وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ ﴿38﴾
و قطعا پیش از تو [نیز] رسولانى فرستادیم و براى آنان زنان و فرزندانى قرار دادیم و هیچ پیامبرى را نرسد که جز به اذن خدا معجزه اى بیاورد براى هر زمانى کتابى است (38)
یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ﴿39﴾
خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات مى کند و اصل کتاب نزد اوست (39)
وَإِنْ مَا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ ﴿40﴾
و اگر پاره اى از آنچه را که به آنان وعده مى دهیم به تو بنمایانیم یا تو را بمیرانیم جز این نیست که بر تو رساندن [پیام] است و بر ما حساب [آنان] (40)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ یَحْکُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿41﴾
آیا ندیده اند که ما [همواره] مى آییم و از اطراف این زمین مى کاهیم و خداست که حکم مى کند براى حکم او باز دارنده اى نیست و او به سرعت حسابرسى مى کند (41)
وَقَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَکْرُ جَمِیعًا یَعْلَمُ مَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ وَسَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿42﴾
و به یقین کسانى که پیش از آنان بودند نیرنگ کردند ولى همه تدبیرها نزد خداست آنچه را که هر کسى به دست مى آورد مى داند و به زودى کافران بدانند که فرجام آن سراى از کیست (42)
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ ﴿43﴾
و کسانى که کافر شدند مى گویند تو فرستاده نیستى بگو کافى است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است میان من و شما گواه باشد (43)
سوره 14: إبراهیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿1﴾
الف لام راء کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده (1)
اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَوَیْلٌ لِلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ﴿2﴾
خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و واى بر کافران از عذابى سخت (2)
الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿3﴾
همانان که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى دهند و مانع راه خدا مى شوند و آن را کج مى شمارند آنانند که در گمراهى دور و درازى هستند (3)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿4﴾
و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق را] براى آنان بیان کند پس خدا هر که را بخواهد بى راه مى گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى کند و اوست ارجمند حکیم (4)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿5﴾
و در حقیقت موسى را با آیات خود فرستادیم [و به او فرمودیم] که قوم خود را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آور و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن که قطعا در این [یادآورى] براى هر شکیباى سپاسگزارى عبرتهاست (5)
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ ﴿6﴾
و [به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خود گفت نعمت خدا را بر خود به یاد آورید آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید [همانان] که بر شما عذاب سخت روا مى داشتند و پسرانتان را سر مى بریدند و زنانتان را زنده مى گذاشتند و در این [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود (6)
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ﴿7﴾
و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزارى کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید قطعا عذاب من سخت خواهد بود (7)
وَقَالَ مُوسَى إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿8﴾
و موسى گفت اگر شما و هر که در روى زمین است همگى کافر شوید بى گمان خدا بى نیاز ستوده[صفات] است (8)
أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ﴿9﴾
آیا خبر کسانى که پیش از شما بودند قوم نوح و عاد و ثمود و آنانکه بعد از ایشان بودند [و] کسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد به شما نرسیده است فرستادگانشان دلایل آشکار برایشان آوردند ولى آنان دستهایشان را [به نشانه اعتراض] بر دهانهایشان نهادند و گفتند ما به آنچه شما بدان ماموریت دارید کافریم و از آنچه ما را بدان مى خوانید سخت در شکیم (9)
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿10﴾
پیامبرانشان گفتند مگر در باره خدا پدید آورنده آسمانها و زمین تردیدى هست او شما را دعوت مى کند تا پاره اى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینى شما را مهلت دهد گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید مى خواهید ما را از آنچه پدرانمان مى پرستیدند باز دارید پس براى ما حجتى آشکار بیاورید (10)
قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿11﴾
پیامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشرى مثل شما نیستیم ولى خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منت مى نهد و ما را نرسد که جز به اذن خدا براى شما حجتى بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (11)
وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿12﴾
و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راه هایمان رهبرى کرده است و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد و توکلکنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند (12)
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ ﴿13﴾
و کسانى که کافر شدند به پیامبرانشان گفتند شما را از سرزمین خودمان بیرون خواهیم کرد مگر اینکه به کیش ما بازگردید پس پروردگارشان به آنان وحى کرد که حتما ستمگران را هلاک خواهیم کرد (13)
وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ﴿14﴾
و قطعا شما را پس از ایشان در آن سرزمین سکونت خواهیم داد این براى کسى است که از ایستادن [در محشر به هنگام حساب] در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم بیم داشته باشد (14)
وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ﴿15﴾
و [پیامبران از خدا] گشایش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نومید شد (15)
مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِیدٍ ﴿16﴾
[آن کس که] دوزخ پیش روى اوست و به او آبى چرکین نوشانده مى شود (16)
یَتَجَرَّعُهُ وَلَا یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ ﴿17﴾
آن را جرعه جرعه مى نوشد و نمى تواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سویش مى آید ولى نمى میرد و عذابى سنگین به دنبال دارد (17)
مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لَا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ ﴿18﴾
مثل کسانى که به پروردگار خود کافر شدند کردارهایشان به خاکسترى مى ماند که بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد از آنچه به دست آورده اند هیچ [بهره اى] نمى توانند برد این است همان گمراهى دور و دراز (18)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ ﴿19﴾
آیا در نیافته اى که خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده اگر بخواهد شما را مى برد و خلق تازه اى مى آورد (19)
وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ ﴿20﴾
و این [کار] بر خدا دشوار نیست (20)
وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِیصٍ ﴿21﴾
و همگى در برابر خدا ظاهر مى شوند پس ناتوانان به گردنکشان مى گویند ما پیروان شما بودیم آیا چیزى از عذاب خدا را از ما دور مى کنید مى گویند اگر خدا ما را هدایت کرده بود قطعا شما را هدایت میکردیم چه بى تابى کنیم چه صبر نماییم براى ما یکسان است ما را راه گریزى نیست (21)
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿22﴾
و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى گوید در حقیقت خدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مى دانستید کافرم آرى ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت (22)
وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ ﴿23﴾
و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند به بهشتهایى درآورده مى شوند که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است که به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مى برند و درودشان در آنجا سلام است (23)
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ ﴿24﴾
آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است (24)
تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿25﴾
میوه اش را هر دم به اذن پروردگارش مى دهد و خدا مثلها را براى مردم مى زند شاید که آنان پند گیرند (25)
وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ ﴿26﴾
و مثل سخنى ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد (26)
یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ ﴿27﴾
خدا کسانى را که ایمان آورده اند در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى گرداند و ستمگران را بى راه مى گذارد و خدا هر چه بخواهد انجام مى دهد (27)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ﴿28﴾
آیا به کسانى که [شکر] نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت درآوردند ننگریستى (28)
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿29﴾
[در آن سراى هلاکت که] جهنم است [و] در آن وارد مى شوند و چه بد قرارگاهى است (29)
وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ ﴿30﴾
و براى خدا مانندهایى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه کنند بگو برخوردار شوید که قطعا بازگشت شما به سوى آتش است (30)
قُلْ لِعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خِلَالٌ ﴿31﴾
به آن بندگانم که ایمان آورده اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم پنهان و آشکارا انفاق کنند پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستیى (31)
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ ﴿32﴾
خداست که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبى فرستاد و به وسیله آن از میوه ها براى شما روزى بیرون آورد و کشتى را براى شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود و رودها را براى شما مسخر کرد (32)
وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ﴿33﴾
و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخر شما ساخت (33)
وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ﴿34﴾
و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد و اگر نعمت خدا را شماره کنید نمى توانید آن را به شمار درآورید قطعا انسان ستمپیشه ناسپاس است (34)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ ﴿35﴾
و [یاد کن] هنگامى را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار (35)
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿36﴾
پروردگارا آنها بسیارى از مردم را گمراه کردند پس هر که از من پیروى کند بى گمان او از من است و هر که مرا نافرمانى کند به یقین تو آمرزنده و مهربانى (36)
رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿37﴾
پروردگارا من [یکى از] فرزندانم را در دره اى بى کشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان] روزى ده باشد که سپاسگزارى کنند (37)
رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ ﴿38﴾
پروردگارا بى گمان تو آنچه را که پنهان مى داریم و آنچه را که آشکار مى سازیم مى دانى و چیزى در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نمى ماند (38)
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ ﴿39﴾
سپاس خداى را که با وجود سالخوردگى اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستى پروردگار من شنونده دعاست (39)
رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿40﴾
پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز پروردگارا و دعاى مرا بپذیر (40)
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ﴿41﴾
پروردگارا روزى که حساب برپا مى شود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى (41)
وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ ﴿42﴾
و خدا را از آنچه ستمکاران مى کنند غافل مپندار جز این نیست که [کیفر] آنان را براى روزى به تاخیر مى اندازد که چشمها در آن خیره مى شود (42)
مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ ﴿43﴾
شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمى زنند و [از وحشت] دلهایشان تهى است (43)
وَأَنْذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَکُمْ مِنْ زَوَالٍ ﴿44﴾
و مردم را از روزى که عذاب بر آنان مى آید بترسان پس آنان که ستم کرده اند مى گویند پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوییم و از فرستادگان [تو] پیروى کنیم [به آنان گفته مى شود] مگر شما پیش از این سوگند نمى خوردید که شما را فنایى نیست (44)
وَسَکَنْتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ ﴿45﴾
و در سراهاى کسانى که بر خود ستم روا داشتند سکونت گزیدید و براى شما آشکار گردید که با آنان چگونه معامله کردیم و مثلها براى شما زدیم (45)
وَقَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُمْ وَإِنْ کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ﴿46﴾
و به یقین آنان نیرنگ خود را به کار بردند و [جزاى] مکرشان با خداست هر چند از مکرشان کوهها از جاى کنده مى شد (46)
فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿47﴾
پس مپندار که خدا وعده خود را به پیامبرانش خلاف مى کند که خدا شکست ناپذیر انتقامگیرنده است (47)
یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿48﴾
روزى که زمین به غیر این زمین و آسمانها [به غیر این آسمانها] مبدل گردد و [مردم] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند (48)
وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿49﴾
و گناهکاران را در آن روز مى بینى که با هم در زنجیرها بسته شده اند (49)
سَرَابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ ﴿50﴾
تنپوشهایشان از قطران است و چهره هایشان را آتش مى پوشاند (50)
لِیَجْزِیَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿51﴾
تا خدا به هر کس هر چه به دست آورده است جزا دهد که خدا زودشمار است (51)
هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿52﴾
این [قرآن] ابلاغى براى مردم است [تا به وسیله آن هدایت شوند] و بدان بیم یابند و بدانند که او معبودى یگانه است و تا صاحبان خرد پند گیرند (52)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿53﴾
و من نفس خود را تبرئه نمى کنم چرا که نفس قطعا به بدى امر مى کند مگر کسى را که خدا رحم کند زیرا پروردگار من آمرزنده مهربان است (53)
وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ ﴿54﴾
و پادشاه گفت او را نزد من آورید تا وى را خاص خود کنم پس چون با او سخن راند گفت تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى (54)
قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ ﴿55﴾
[یوسف] گفت مرا بر خزانه هاى این سرزمین بگمار که من نگهبانى دانا هستم (55)
وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿56﴾
و بدین گونه یوسف را در سرزمین [مصر] قدرت دادیم که در آن هر جا که مى خواست سکونت میکرد هر که را بخواهیم به رحمت خود مى رسانیم و اجر نیکوکاران را تباه نمى سازیم (56)
وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿57﴾
و البته اجر آخرت براى کسانى که ایمان آورده و پرهیزگارى مى نمودند بهتر است (57)
وَجَاءَ إِخْوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ﴿58﴾
و برادران یوسف آمدند و بر او وارد شدند [او] آنان را شناخت ولى آنان او را نشناختند (58)
وَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَکُمْ مِنْ أَبِیکُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ وَأَنَا خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ ﴿59﴾
و چون آنان را به خوار و بارشان مجهز کرد گفت برادر پدرى خود را نزد من آورید مگر نمى بینید که من پیمانه را تمام مى دهم و من بهترین میزبانانم (59)
فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِی بِهِ فَلَا کَیْلَ لَکُمْ عِنْدِی وَلَا تَقْرَبُونِ ﴿60﴾
پس اگر او را نزد من نیاوردید براى شما نزد من پیمانه اى نیست و به من نزدیک نشوید (60)
قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ ﴿61﴾
گفتند او را با نیرنگ از پدرش خواهیم خواست و محققا این کار را خواهیم کرد (61)
وَقَالَ لِفِتْیَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِی رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿62﴾
و [یوسف] به غلامان خود گفت سرمایه هاى آنان را در بارهایشان بگذارید شاید وقتى به سوى خانواده خود برمى گردند آن را بازیابند امید که آنان بازگردند (62)
فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِیهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکَیْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿63﴾
پس چون به سوى پدر خود بازگشتند گفتند اى پدر پیمانه از ما منع شد برادرمان را با ما بفرست تا پیمانه بگیریم و ما نگهبان او خواهیم بود (63)
قَالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلَّا کَمَا أَمِنْتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿64﴾
[یعقوب] گفت آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم بر او امین سازم پس خدا بهترین نگهبان است و اوست مهربانترین مهربانان (64)
وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَیْهِمْ قَالُوا یَا أَبَانَا مَا نَبْغِی هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَیْنَا وَنَمِیرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ کَیْلَ بَعِیرٍ ذَلِکَ کَیْلٌ یَسِیرٌ ﴿65﴾
و هنگامى که بارهاى خود را گشودند دریافتند که سرمایه شان بدانها بازگردانیده شده است گفتند اى پدر [دیگر] چه مى خواهیم این سرمایه ماست که به ما بازگردانیده شده است قوت خانواده خود را فراهم و برادرمان را نگهبانى مى کنیم و [با بردن او] یک بار شتر مى افزاییم و این [پیمانه اضافى نزد عزیز] پیمانه اى ناچیز است (65)
قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَکُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِی بِهِ إِلَّا أَنْ یُحَاطَ بِکُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ ﴿66﴾
گفت هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من با نام خدا پیمان استوارى ببندید که حتما او را نزد من باز آورید مگر آنکه گرفتار [حادثه اى] شوید پس چون پیمان خود را با او استوار کردند [یعقوب] گفت خدا بر آنچه مى گوییم وکیل است (66)
وَقَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿67﴾
و گفت اى پسران من [همه] از یک دروازه [به شهر] در نیایید بلکه از دروازه هاى مختلف وارد شوید و من [با این سفارش] چیزى از [قضاى] خدا را از شما دور نمى توانم داشت فرمان جز براى خدا نیست بر او توکل کردم و توکلکنندگان باید بر او توکل کنند (67)
وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا کَانَ یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا حَاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿68﴾
و چون همان گونه که پدرانشان به آنان فرمان داده بود وارد شدند [این کار] چیزى را در برابر خدا از آنان برطرف نمیکرد جز اینکه یعقوب نیازى را که در دلش بود برآورد و بى گمان او از [برکت] آنچه بدو آموخته بودیم داراى دانشى [فراوان] بود ولى بیشتر مردم نمى دانند (68)
وَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَخَاهُ قَالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿69﴾
و هنگامى که بر یوسف وارد شدند برادرش [بنیامین] را نزد خود جاى داد [و] گفت من برادر تو هستم بنابراین از آنچه [برادران] میکردند غمگین مباش (69)
فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهَازِهِمْ جَعَلَ السِّقَایَةَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسَارِقُونَ ﴿70﴾
پس هنگامى که آنان را به خوار و بارشان مجهز کرد آبخورى را در بار برادرش نهاد سپس [به دستور او] نداکننده اى بانگ درداد اى کاروانیان قطعا شما دزد هستید (70)
قَالُوا وَأَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ مَاذَا تَفْقِدُونَ ﴿71﴾
[برادران] در حالى که به آنان روى کردند گفتند چه گم کرده اید (71)
قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاعَ الْمَلِکِ وَلِمَنْ جَاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَأَنَا بِهِ زَعِیمٌ ﴿72﴾
گفتند جام شاه را گم کرده ایم و براى هر کس که آن را بیاورد یک بار شتر خواهد بود و [متصدى گفت] من ضامن آنم (72)
قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الْأَرْضِ وَمَا کُنَّا سَارِقِینَ ﴿73﴾
گفتند به خدا سوگند شما خوب میدانید که ما نیامده ایم در این سرزمین فساد کنیم و ما دزد نبوده ایم (73)
قَالُوا فَمَا جَزَاؤُهُ إِنْ کُنْتُمْ کَاذِبِینَ ﴿74﴾
گفتند پس اگر دروغ بگویید کیفرش چیست (74)
قَالُوا جَزَاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ کَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ ﴿75﴾
گفتندکیفرش [همان] کسى است که [جام] در بار او پیدا شود پس کیفرش خود اوست ما ستمکاران را این گونه کیفر مى دهیم (75)
فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِیهِ کَذَلِکَ کِدْنَا لِیُوسُفَ مَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ ﴿76﴾
پس [یوسف] به [بازرسى] بارهاى آنان پیش از بار برادرش پرداخت آنگاه آن را از بار برادرش [بنیامین] در آورد این گونه به یوسف شیوه آموختیم [چرا که] او در آیین پادشاه نمى توانست برادرش را بازداشت کند مگر اینکه خدا بخواهد [و چنین راهى بدو بنماید] درجات کسانى را که بخواهیم بالا مى بریم و فوق هر صاحب دانشى دانشورى است (76)
قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ ﴿77﴾
گفتند اگر او دزدى کرده پیش از این [نیز] برادرش دزدى کرده است یوسف این [سخن] را در دل خود پنهان داشت و آن را برایشان آشکار نکرد [ولى] گفت موقعیت شما بدتر [از او]ست و خدا به آنچه وصف مى کنید داناتر است (77)
قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ ﴿78﴾
گفتند اى عزیز او پدرى پیر سالخورده دارد بنابراین یکى از ما را به جاى او بگیر که ما تو را از نیکوکاران مى بینیم (78)
قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ ﴿79﴾
گفت پناه به خدا که جز آن کس را که کالاى خود را نزد وى یافته ایم بازداشت کنیم زیرا در آن صورت قطعا ستمکار خواهیم بود (79)
فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا قَالَ کَبِیرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاکُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیْکُمْ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ وَمِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِی یُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى یَأْذَنَ لِی أَبِی أَوْ یَحْکُمَ اللَّهُ لِی وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ ﴿80﴾
پس چون از او نومید شدند رازگویان کنار کشیدند بزرگشان گفت مگر نمیدانید که پدرتان با نام خدا پیمانى استوار از شما گرفته است و قبلا [هم] در باره یوسف تقصیر کردید هرگز از این سرزمین نمى روم تا پدرم به من اجازه دهد یا خدا در حق من داورى کند و او بهترین داوران است (80)
ارْجِعُوا إِلَى أَبِیکُمْ فَقُولُوا یَا أَبَانَا إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا کُنَّا لِلْغَیْبِ حَافِظِینَ ﴿81﴾
پیش پدرتان بازگردید و بگویید اى پدر پسرت دزدى کرده و ما جز آنچه مى دانیم گواهى نمى دهیم و ما نگهبان غیب نبودیم (81)
وَاسْأَلِ الْقَرْیَةَ الَّتِی کُنَّا فِیهَا وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿82﴾
و از [مردم] شهرى که در آن بودیم و کاروانى که در میان آن آمدیم جویا شو و ما قطعا راست مى گوییم (82)
قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَأْتِیَنِی بِهِمْ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿83﴾
[یعقوب] گفت [چنین نیست] بلکه نفس شما امرى [نادرست] را براى شما آراسته است پس [صبر من] صبرى نیکوست امید که خدا همه آنان را به سوى من [باز] آورد که او داناى حکیم است (83)
وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ ﴿84﴾
و از آنان روى گردانید و گفت اى دریغ بر یوسف و در حالى که اندوه خود را فرو مى خورد چشمانش از اندوه سپید شد (84)
قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ ﴿85﴾
[پسران او] گفتند به خدا سوگند که پیوسته یوسف را یاد مى کنى تا بیمار شوى یا هلاک گردى (85)
قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿86﴾
گفت من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا مى برم و از [عنایت] خدا چیزى مى دانم که شما نمیدانید (86)
یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ﴿87﴾
اى پسران من بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشید زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمى شود (87)
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ ﴿88﴾
پس چون [برادران] بر او وارد شدند گفتند اى عزیز به ما و خانواده ما آسیب رسیده است و سرمایه اى ناچیز آورده ایم بنابراین پیمانه ما را تمام بده و بر ما تصدق کن که خدا صدقه دهندگان را پاداش مى دهد (88)
قَالَ هَلْ عَلِمْتُمْ مَا فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذْ أَنْتُمْ جَاهِلُونَ ﴿89﴾
گفت آیا دانستید وقتى که نادان بودید با یوسف و برادرش چه کردید (89)
قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَذَا أَخِی قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿90﴾
گفتند آیا تو خود یوسفى گفت [آرى] من یوسفم و این برادر من است به راستى خدا بر ما منت نهاده است بى گمان هر که تقوا و صبر پیشه کند خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمى کند (90)
قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِنْ کُنَّا لَخَاطِئِینَ ﴿91﴾
گفتند به خدا سوگند که واقعا خدا تو را بر ما برترى داده است و ما خطاکار بودیم (91)
قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿92﴾
[یوسف] گفت امروز بر شما سرزنشى نیست خدا شما را مى آمرزد و او مهربانترین مهربانان است (92)
اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿93﴾
این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید [تا] بینا شود و همه کسان خود را نزد من آورید (93)
وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ ﴿94﴾
و چون کاروان رهسپار شد پدرشان گفت اگر مرا به کمخردى نسبت ندهید بوى یوسف را مى شنوم (94)
قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَالِکَ الْقَدِیمِ ﴿95﴾
گفتند به خدا سوگند که تو سخت در گمراهى دیرین خود هستى (95)
فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿96﴾
پس چون مژده رسان آمد آن [پیراهن] را بر چهره او انداخت پس بینا گردید گفت آیا به شما نگفتم که بیشک من از [عنایت] خدا چیزهایى مى دانم که شما نمیدانید (96)
قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ ﴿97﴾
گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم (97)
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿98﴾
گفت به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم که او همانا آمرزنده مهربان است (98)
فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى یُوسُفَ آوَى إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ ﴿99﴾
پس چون بر یوسف وارد شدند پدر و مادر خود را در کنار خویش گرفت و گفت ان شاء الله با [امن و] امان داخل مصر شوید (99)
وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿100﴾
و پدر و مادرش را به تخت برنشانید و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند و [یوسف] گفت اى پدر این است تعبیر خواب پیشین من به یقین پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد آنگاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان [کنعان به مصر] باز آورد پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد بى گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است زیرا که او داناى حکیم است (100)
رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿101﴾
پروردگارا تو به من دولت دادى و از تعبیر خوابها به من آموختى اى پدیدآورنده آسمانها و زمین تنها تو در دنیا و آخرت مولاى منى مرا مسلمان بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما (101)
ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَهُمْ یَمْکُرُونَ ﴿102﴾
این [ماجرا] از خبرهاى غیب است که به تو وحى مى کنیم و تو هنگامى که آنان همداستان شدند و نیرنگ میکردند نزدشان نبودى (102)
وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ ﴿103﴾
و بیشتر مردم هر چند آرزومند باشى ایمان آورنده نیستند (103)
وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿104﴾
و تو بر این [کار] پاداشى از آنان نمى خواهى آن [قرآن] جز پندى براى جهانیان نیست (104)
وَکَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ ﴿105﴾
و چه بسیار نشانه ها در آسمانها و زمین است که بر آنها مى گذرند در حالى که از آنها روى برمى گردانند (105)
وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ ﴿106﴾
و بیشترشان به خدا ایمان نمى آورند جز اینکه [با او چیزى را] شریک مى گیرند (106)
أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿107﴾
آیا ایمنند از اینکه عذاب فراگیر خدا به آنان دررسد یا قیامت در حالى که بى خبرند بناگاه آنان را فرا رسد (107)
قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿108﴾
بگو این است راه من که من و هر کس پیروى ام کرد با بینایى به سوى خدا دعوت مى کنیم و منزه است خدا و من از مشرکان نیستم (108)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿109﴾
و پیش از تو [نیز] جز مردانى از اهل شهرها را که به آنان وحى میکردیم نفرستادیم آیا در زمین نگردیده اند تا فرجام کسانى را که پیش از آنان بوده اند بنگرند و قطعا سراى آخرت براى کسانى که پرهیزگارى کرده اند بهتر است آیا نمى اندیشید (109)
حَتَّى إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ ﴿110﴾
تا هنگامى که فرستادگان [ما] نومید شدند و [مردم] پنداشتند که به آنان واقعا دروغ گفته شده یارى ما به آنان رسید پس کسانى را که مى خواستیم نجات یافتند و[لى] عذاب ما از گروه مجرمان برگشت ندارد (110)
لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿111﴾
به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است سخنى نیست که به دروغ ساخته شده باشد بلکه تصدیق آنچه [از کتابهایى] است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و براى مردمى که ایمان مى آورند رهنمود و رحمتى است (111)
سوره 13: الرعد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
المر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿1﴾
الف لام میم راء این است آیات کتاب و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است ولى بیشتر مردم نمى گروند (1)
اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ ﴿2﴾
خدا [همان] کسى است که آسمانها را بدون ستونهایى که آنها را ببینید برافراشت آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید هر کدام براى مدتى معین به سیر خود ادامه مى دهند [خداوند] در کار [آفرینش] تدبیر مى کند و آیات [خود] را به روشنى بیان مى نماید امید که شما به لقاى پروردگارتان یقین حاصل کنید (2)
وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَارًا وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿3﴾
و اوست کسى که زمین را گسترانید و در آن کوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوه اى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب مى پوشاند قطعا در این [امور] براى مردمى که تفکر مى کنند نشانه هایى وجود دارد (3)
وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿4﴾
و در زمین قطعاتى است کنار هم و باغهایى از انگور و کشتزارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب مى گردند و [با این همه] برخى از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخى دیگر برترى مى دهیم بى گمان در این [امر نیز] براى مردمى که تعقل مى کنند دلایل [روشنى] است (4)
وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا کُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿5﴾
و اگر عجب دارى عجب از سخن آنان [=کافران] است که آیا وقتى خاک شدیم به راستى در آفرینش جدیدى خواهیم بود اینان همان کسانند که به پروردگارشان کفر ورزیده اند و در گردنهایشان زنجیرهاست و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (5)
وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ ﴿6﴾
و پیش از رحمت شتابزده از تو عذاب مىطلبند و حال آنکه پیش از آنان [بر کافران] عقوبتها رفته است و به راستى پروردگار تو نسبت به مردم با وجود ستمشان بخشایشگر است و به یقین پروردگار تو سخت کیفر است (6)
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ﴿7﴾
و آنان که کافر شده اند مى گویند چرا نشانه اى آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است [اى پیامبر] تو فقط هشداردهنده اى و براى هر قومى رهبرى است (7)
اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ ﴿8﴾
خدا مى داند آنچه را که هر ماده اى [در رحم] بار مى گیرد و [نیز] آنچه را که رحمها مى کاهند و آنچه را مى افزایند و هر چیزى نزد او اندازه اى دارد (8)
عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْکَبِیرُ الْمُتَعَالِ ﴿9﴾
داناى نهان و آشکار [و] بزرگ بلندمرتبه است (9)
سَوَاءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ ﴿10﴾
[براى او] یکسان است کسى از شما سخن [خود] را نهان کند و کسى که آن را فاش گرداند و کسى که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند (10)
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ﴿11﴾
براى او فرشتگانى است که پى در پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش پاسدارى مى کنند در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمى دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد هیچ برگشتى براى آن نیست و غیر از او حمایتگرى براى آنان نخواهد بود (11)
هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ ﴿12﴾
اوست کسى که برق را براى بیم و امید به شما مى نمایاند و ابرهاى گرانبار را پدیدار مى کند (12)
وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ ﴿13﴾
رعد به حمد او و فرشتگان [جملگى] از بیمش تسبیح مى گویند و صاعقه ها را فرو مى فرستند و با آنها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار مى دهد در حالى که آنان در باره خدا مجادله مى کنند و او سخت کیفر است (13)
لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَى الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ ﴿14﴾
دعوت حق براى اوست و کسانى که [مشرکان] جز او مى خوانند هیچ جوابى به آنان نمى دهند مگر مانند کسى که دو دستش را به سوى آب بگشاید تا [آب] به دهانش برسد در حالى که [آب] به [دهان] او نخواهد رسید و دعاى کافران جز بر هدر نباشد (14)
وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَظِلَالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿15﴾
و هر که در آسمانها و زمین است خواه و ناخواه با سایه هایشان بامدادان و شامگاهان براى خدا سجده مى کنند (15)
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ لَا یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿16﴾
بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست بگو خدا بگو پس آیا جز او سرپرستانى گرفته اید که اختیار سود و زیان خود را ندارند بگو آیا نابینا و بینا یکسانند یا تاریکیها و روشنایى برابرند یا براى خدا شریکانى پنداشته اند که مانند آفرینش او آفریده اند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است بگو خدا آفریننده هر چیزى است و اوست یگانه قهار (16)
أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ ﴿17﴾
[همو که] از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانه هایى به اندازه گنجایش خودشان روان شدند و سیل کفى بلند روى خود برداشت و از آنچه براى به دست آوردن زینتى یا کالایى در آتش مى گدازند هم نظیر آن کفى برمى آید خداوند حق و باطل را چنین مثل مى زند اما کف بیرون افتاده از میان مى رود ولى آنچه به مردم سود مى رساند در زمین [باقى] مى ماند خداوند مثلها را چنین مى زند (17)
لِلَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿18﴾
براى کسانى که پروردگارشان را اجابت کرده اند پاداش بس نیکوست و کسانى که وى را اجابت نکرده اند اگر سراسر آنچه در زمین است و مانند آن را با آن داشته باشند قطعا آن را براى بازخرید خود خواهند داد آنان به سختى بازخواست شوند و جایشان در دوزخ است و چه بد جایگاهى است (18)
أَفَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ کَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿19﴾
پس آیا کسى که مى داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده حقیقت دارد مانند کسى است که کوردل است تنها خردمندانند که عبرت مى گیرند (19)
الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا یَنْقُضُونَ الْمِیثَاقَ ﴿20﴾
همانان که به پیمان خدا وفادارند و عهد [او] را نمى شکنند (20)
وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ﴿21﴾
و آنان که آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده مى پیوندند و از پروردگارشان مى ترسند و از سختى حساب بیم دارند (21)
وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿22﴾
و کسانى که براى طلب خشنودى پروردگارشان شکیبایى کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدى را با نیکى مى زدایند ایشان راست فرجام خوش سراى باقى (22)
جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بَابٍ ﴿23﴾
[همان] بهشتهاى عدن که آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند در آن داخل مى شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى آیند (23)
سَلَامٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ﴿24﴾
[و به آنان مى گویند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر کردید راستى چه نیکوست فرجام آن سراى (24)
وَالَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿25﴾
و کسانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مى شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده مى گسلند و در زمین فساد مى کنند بر ایشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ایشان راست (25)
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ ﴿26﴾
خدا روزى را براى هر که بخواهد گشاده یا تنگ مى گرداند و[لى آنان] به زندگى دنیا شاد شده اند و زندگى دنیا در [برابر] آخرت جز بهره اى [ناچیز] نیست (26)
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ ﴿27﴾
و کسانى که کافر شده اند مى گویند چرا از جانب پروردگارش معجزه اى بر او نازل نشده است بگو در حقیقت خداست که هر کس را بخواهد بى راه مى گذارد و هر کس را که [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مى نماید (27)
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿28﴾
همان کسانى که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى گیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى یابد (28)
الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴿29﴾
کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند خوشا به حالشان و خوش سرانجامى دارند (29)
کَذَلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَنِ قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ ﴿30﴾
بدین گونه تو را در میان امتى که پیش از آن امتهایى روزگار به سر بردند فرستادیم تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى در حالى که آنان به [خداى] رحمان کفر مى ورزند بگو اوست پروردگار من معبودى بجز او نیست بر او توکل کرده ام و بازگشت من به سوى اوست (30)
وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِیعًا أَفَلَمْ یَیْأَسِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِیعًا وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا تُصِیبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى یَأْتِیَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُخْلِفُ الْمِیعَادَ ﴿31﴾
و اگر قرآنى بود که کوهها بدان روان مى شد یا زمین بدان قطعه قطعه مى گردید یا مردگان بدان به سخن درمى آمدند [باز هم در آنان اثر نمیکرد] نه چنین است بلکه همه امور بستگى به خدا دارد آیا کسانى که ایمان آورده اند ندانسته اند که اگر خدا مى خواست قطعا تمام مردم را به راه مى آورد و کسانى که کافر شده اند پیوسته به [سزاى] آنچه کرده اند مصیبت کوبنده اى به آنان مى رسد یا نزدیک خانه هایشان فرود مى آید تا وعده خدا فرا رسد آرى خدا وعده [خود را] خلاف نمى کند (31)
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ ﴿32﴾
و بى گمان فرستادگان پیش از تو [نیز] مسخره شدند پس به کسانى که کافر شده بودند مهلت دادم آنگاه آنان را [به کیفر] گرفتم پس چگونه بود کیفر من (32)
أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مَکْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِیلِ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿33﴾
آیا کسى که بر هر شخصى بدانچه کرده است مراقب است [مانند کسى است که از همه جا بى خبر است] و براى خدا شریکانى قرار دادند بگو نامشان را ببرید آیا او را به آنچه در زمین است و او نمى داند خبر مى دهید یا سخنى سطحى [و میانتهى] مى گویید [چنین نیست] بلکه براى کسانى که کافر شده اند نیرنگشان آراسته شده و از راه [حق] بازداشته شده اند و هر که را خدا بى راه گذارد رهبرى نخواهد داشت (33)
لَهُمْ عَذَابٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَمَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ ﴿34﴾
براى آنان در زندگى دنیا عذابى است و قطعا عذاب آخرت دشوارتر است و براى ایشان در برابر خدا هیچ نگهدارنده اى نیست (34)
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَعُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ ﴿35﴾
وصف بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده [این است که] از زیر [درختان ] آن نهرها روان است میوه و سایه اش پایدار است این است فرجام کسانى که پرهیزگارى کرده اند و فرجام کافران آتش [دوزخ] است (35)
وَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ یُنْکِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِکَ بِهِ إِلَیْهِ أَدْعُو وَإِلَیْهِ مَآبِ ﴿36﴾
و کسانى که به آنان کتاب [آسمانى] داده ایم از آنچه به سوى تو نازل شده شاد مى شوند و برخى از دسته ها کسانى هستند که بخشى از آن را انکار مى کنند بگو جز این نیست که من مامورم خدا را بپرستم و به او شرک نورزم به سوى او مى خوانم و بازگشتم به سوى اوست (36)
وَکَذَلِکَ أَنْزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا وَاقٍ ﴿37﴾
و بدین سان آن [قرآن] را فرمانى روشن نازل کردیم و اگر پس از دانشى که به تو رسیده [باز] از هوسهاى آنان پیروى کنى در برابر خدا هیچ دوست و حمایتگرى نخواهى داشت (37)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِکَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّیَّةً وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِکُلِّ أَجَلٍ کِتَابٌ ﴿38﴾
و قطعا پیش از تو [نیز] رسولانى فرستادیم و براى آنان زنان و فرزندانى قرار دادیم و هیچ پیامبرى را نرسد که جز به اذن خدا معجزه اى بیاورد براى هر زمانى کتابى است (38)
یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ﴿39﴾
خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات مى کند و اصل کتاب نزد اوست (39)
وَإِنْ مَا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلَاغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ ﴿40﴾
و اگر پاره اى از آنچه را که به آنان وعده مى دهیم به تو بنمایانیم یا تو را بمیرانیم جز این نیست که بر تو رساندن [پیام] است و بر ما حساب [آنان] (40)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ یَحْکُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُکْمِهِ وَهُوَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿41﴾
آیا ندیده اند که ما [همواره] مى آییم و از اطراف این زمین مى کاهیم و خداست که حکم مى کند براى حکم او باز دارنده اى نیست و او به سرعت حسابرسى مى کند (41)
وَقَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَکْرُ جَمِیعًا یَعْلَمُ مَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ وَسَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ ﴿42﴾
و به یقین کسانى که پیش از آنان بودند نیرنگ کردند ولى همه تدبیرها نزد خداست آنچه را که هر کسى به دست مى آورد مى داند و به زودى کافران بدانند که فرجام آن سراى از کیست (42)
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ ﴿43﴾
و کسانى که کافر شدند مى گویند تو فرستاده نیستى بگو کافى است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است میان من و شما گواه باشد (43)
سوره 14: إبراهیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ ﴿1﴾
الف لام راء کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده (1)
اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَوَیْلٌ لِلْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ﴿2﴾
خدایى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و واى بر کافران از عذابى سخت (2)
الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿3﴾
همانان که زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مى دهند و مانع راه خدا مى شوند و آن را کج مى شمارند آنانند که در گمراهى دور و درازى هستند (3)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿4﴾
و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق را] براى آنان بیان کند پس خدا هر که را بخواهد بى راه مى گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى کند و اوست ارجمند حکیم (4)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿5﴾
و در حقیقت موسى را با آیات خود فرستادیم [و به او فرمودیم] که قوم خود را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آور و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن که قطعا در این [یادآورى] براى هر شکیباى سپاسگزارى عبرتهاست (5)
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ ﴿6﴾
و [به خاطر بیاور] هنگامى را که موسى به قوم خود گفت نعمت خدا را بر خود به یاد آورید آنگاه که شما را از فرعونیان رهانید [همانان] که بر شما عذاب سخت روا مى داشتند و پسرانتان را سر مى بریدند و زنانتان را زنده مى گذاشتند و در این [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمایشى بزرگ بود (6)
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ﴿7﴾
و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزارى کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید قطعا عذاب من سخت خواهد بود (7)
وَقَالَ مُوسَى إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿8﴾
و موسى گفت اگر شما و هر که در روى زمین است همگى کافر شوید بى گمان خدا بى نیاز ستوده[صفات] است (8)
أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ ﴿9﴾
آیا خبر کسانى که پیش از شما بودند قوم نوح و عاد و ثمود و آنانکه بعد از ایشان بودند [و] کسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد به شما نرسیده است فرستادگانشان دلایل آشکار برایشان آوردند ولى آنان دستهایشان را [به نشانه اعتراض] بر دهانهایشان نهادند و گفتند ما به آنچه شما بدان ماموریت دارید کافریم و از آنچه ما را بدان مى خوانید سخت در شکیم (9)
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِیدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿10﴾
پیامبرانشان گفتند مگر در باره خدا پدید آورنده آسمانها و زمین تردیدى هست او شما را دعوت مى کند تا پاره اى از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینى شما را مهلت دهد گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید مى خواهید ما را از آنچه پدرانمان مى پرستیدند باز دارید پس براى ما حجتى آشکار بیاورید (10)
قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا کَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿11﴾
پیامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشرى مثل شما نیستیم ولى خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منت مى نهد و ما را نرسد که جز به اذن خدا براى شما حجتى بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند (11)
وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ ﴿12﴾
و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راه هایمان رهبرى کرده است و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد و توکلکنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند (12)
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ ﴿13﴾
و کسانى که کافر شدند به پیامبرانشان گفتند شما را از سرزمین خودمان بیرون خواهیم کرد مگر اینکه به کیش ما بازگردید پس پروردگارشان به آنان وحى کرد که حتما ستمگران را هلاک خواهیم کرد (13)
وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ﴿14﴾
و قطعا شما را پس از ایشان در آن سرزمین سکونت خواهیم داد این براى کسى است که از ایستادن [در محشر به هنگام حساب] در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم بیم داشته باشد (14)
وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ﴿15﴾
و [پیامبران از خدا] گشایش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نومید شد (15)
مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَیُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِیدٍ ﴿16﴾
[آن کس که] دوزخ پیش روى اوست و به او آبى چرکین نوشانده مى شود (16)
یَتَجَرَّعُهُ وَلَا یَکَادُ یُسِیغُهُ وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ ﴿17﴾
آن را جرعه جرعه مى نوشد و نمى تواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سویش مى آید ولى نمى میرد و عذابى سنگین به دنبال دارد (17)
مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لَا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ ﴿18﴾
مثل کسانى که به پروردگار خود کافر شدند کردارهایشان به خاکسترى مى ماند که بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد از آنچه به دست آورده اند هیچ [بهره اى] نمى توانند برد این است همان گمراهى دور و دراز (18)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ ﴿19﴾
آیا در نیافته اى که خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده اگر بخواهد شما را مى برد و خلق تازه اى مى آورد (19)
وَمَا ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیزٍ ﴿20﴾
و این [کار] بر خدا دشوار نیست (20)
وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِیصٍ ﴿21﴾
و همگى در برابر خدا ظاهر مى شوند پس ناتوانان به گردنکشان مى گویند ما پیروان شما بودیم آیا چیزى از عذاب خدا را از ما دور مى کنید مى گویند اگر خدا ما را هدایت کرده بود قطعا شما را هدایت میکردیم چه بى تابى کنیم چه صبر نماییم براى ما یکسان است ما را راه گریزى نیست (21)
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿22﴾
و چون کار از کار گذشت [و داورى صورت گرفت] شیطان مى گوید در حقیقت خدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم و مرا بر شما هیچ تسلطى نبود جز اینکه شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید من به آنچه پیش از این مرا [در کار خدا] شریک مى دانستید کافرم آرى ستمکاران عذابى پردرد خواهند داشت (22)
وَأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ ﴿23﴾
و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند به بهشتهایى درآورده مى شوند که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است که به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مى برند و درودشان در آنجا سلام است (23)
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ ﴿24﴾
آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است (24)
تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿25﴾
میوه اش را هر دم به اذن پروردگارش مى دهد و خدا مثلها را براى مردم مى زند شاید که آنان پند گیرند (25)
وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ ﴿26﴾
و مثل سخنى ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد (26)
یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ ﴿27﴾
خدا کسانى را که ایمان آورده اند در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى گرداند و ستمگران را بى راه مى گذارد و خدا هر چه بخواهد انجام مى دهد (27)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ﴿28﴾
آیا به کسانى که [شکر] نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سراى هلاکت درآوردند ننگریستى (28)
جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿29﴾
[در آن سراى هلاکت که] جهنم است [و] در آن وارد مى شوند و چه بد قرارگاهى است (29)
وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ ﴿30﴾
و براى خدا مانندهایى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه کنند بگو برخوردار شوید که قطعا بازگشت شما به سوى آتش است (30)
قُلْ لِعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خِلَالٌ ﴿31﴾
به آن بندگانم که ایمان آورده اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم پنهان و آشکارا انفاق کنند پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستیى (31)
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ ﴿32﴾
خداست که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبى فرستاد و به وسیله آن از میوه ها براى شما روزى بیرون آورد و کشتى را براى شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود و رودها را براى شما مسخر کرد (32)
وَسَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ﴿33﴾
و خورشید و ماه را که پیوسته روانند براى شما رام گردانید و شب و روز را [نیز] مسخر شما ساخت (33)
وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ ﴿34﴾
و از هر چه از او خواستید به شما عطا کرد و اگر نعمت خدا را شماره کنید نمى توانید آن را به شمار درآورید قطعا انسان ستمپیشه ناسپاس است (34)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ ﴿35﴾
و [یاد کن] هنگامى را که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار (35)
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿36﴾
پروردگارا آنها بسیارى از مردم را گمراه کردند پس هر که از من پیروى کند بى گمان او از من است و هر که مرا نافرمانى کند به یقین تو آمرزنده و مهربانى (36)
رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿37﴾
پروردگارا من [یکى از] فرزندانم را در دره اى بى کشت نزد خانه محترم تو سکونت دادم پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان] روزى ده باشد که سپاسگزارى کنند (37)
رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ وَمَا یَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ ﴿38﴾
پروردگارا بى گمان تو آنچه را که پنهان مى داریم و آنچه را که آشکار مى سازیم مى دانى و چیزى در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نمى ماند (38)
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ ﴿39﴾
سپاس خداى را که با وجود سالخوردگى اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستى پروردگار من شنونده دعاست (39)
رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿40﴾
پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز پروردگارا و دعاى مرا بپذیر (40)
رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ﴿41﴾
پروردگارا روزى که حساب برپا مى شود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى (41)
وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ ﴿42﴾
و خدا را از آنچه ستمکاران مى کنند غافل مپندار جز این نیست که [کیفر] آنان را براى روزى به تاخیر مى اندازد که چشمها در آن خیره مى شود (42)
مُهْطِعِینَ مُقْنِعِی رُءُوسِهِمْ لَا یَرْتَدُّ إِلَیْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ ﴿43﴾
شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمى زنند و [از وحشت] دلهایشان تهى است (43)
وَأَنْذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُجِبْ دَعْوَتَکَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَکُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَکُمْ مِنْ زَوَالٍ ﴿44﴾
و مردم را از روزى که عذاب بر آنان مى آید بترسان پس آنان که ستم کرده اند مى گویند پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوییم و از فرستادگان [تو] پیروى کنیم [به آنان گفته مى شود] مگر شما پیش از این سوگند نمى خوردید که شما را فنایى نیست (44)
وَسَکَنْتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَیَّنَ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ ﴿45﴾
و در سراهاى کسانى که بر خود ستم روا داشتند سکونت گزیدید و براى شما آشکار گردید که با آنان چگونه معامله کردیم و مثلها براى شما زدیم (45)
وَقَدْ مَکَرُوا مَکْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَکْرُهُمْ وَإِنْ کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ﴿46﴾
و به یقین آنان نیرنگ خود را به کار بردند و [جزاى] مکرشان با خداست هر چند از مکرشان کوهها از جاى کنده مى شد (46)
فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿47﴾
پس مپندار که خدا وعده خود را به پیامبرانش خلاف مى کند که خدا شکست ناپذیر انتقامگیرنده است (47)
یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿48﴾
روزى که زمین به غیر این زمین و آسمانها [به غیر این آسمانها] مبدل گردد و [مردم] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند (48)
وَتَرَى الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿49﴾
و گناهکاران را در آن روز مى بینى که با هم در زنجیرها بسته شده اند (49)
سَرَابِیلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ ﴿50﴾
تنپوشهایشان از قطران است و چهره هایشان را آتش مى پوشاند (50)
لِیَجْزِیَ اللَّهُ کُلَّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ ﴿51﴾
تا خدا به هر کس هر چه به دست آورده است جزا دهد که خدا زودشمار است (51)
هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿52﴾
این [قرآن] ابلاغى براى مردم است [تا به وسیله آن هدایت شوند] و بدان بیم یابند و بدانند که او معبودى یگانه است و تا صاحبان خرد پند گیرند (52)