- 1066
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق عنتر سعید مسلم سوره طور آیات 48 تا آخر، نجم آیات 1 تا آخر، قمر 1 تا 17
تلاوت تحقیق عنتر سعید مسلم، این تلاوت در سال 1987 میلادی در کشور مصر اجرا گردیده است.
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
و در برابر دستور پروردگارت شکیبایى پیشه کن که تو خود در حمایت مایى و هنگامى که [از خواب] بر مى خیزى به نیایش پروردگارت تسبیح گوى (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و [نیز] پاره اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیحگوى او باش (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مى آید (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و از سر هوس سخن نمى گوید (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مى شود نیست (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا [فاصله اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنگاه به بنده اش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مى کنید (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
آنگاه که درخت سدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کرده اید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمى کنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى ﴿27﴾
در حقیقت کسانى که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مى نهند (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمى کنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمى رساند (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه تر است (30)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانى را که بد کرده اند به [سزاى] آنچه انجام داده اند کیفر دهد و آنان را که نیکى کرده اند به نیکى پاداش دهد (31)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهاى کوچک خوددارى مى ورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ آمرزش است وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همانگاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است (32)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
پس آیا آن کسى را که [از جهاد] روى برتافت دیدى (33)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
و اندکى بخشید و [از باقى] امتناع ورزید (34)
أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
آیا علم غیب پیش اوست و او مى بیند (35)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
یا بدانچه در صحیفه هاى موسى [آمده] خبر نیافته است (36)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
و [نیز در نوشته هاى] همان ابراهیمى که وفا کرد (37)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
که هیچ بردارنده اى بار گناه دیگرى را بر نمى دارد (38)
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست (39)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
و [نتیجه] کوشش او به زودى دیده خواهد شد (40)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿41﴾
سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند (41)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى ﴿42﴾
و اینکه پایان [کار] به سوى پروردگار توست (42)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و هم اوست که مى خنداند و مى گریاند (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و هم اوست که مى میراند و زنده مى گرداند (44)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿45﴾
و هم اوست که دو نوع مى آفریند نر و ماده (45)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
از نطفه اى چون فرو ریخته شود (46)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و هم پدید آوردن [عالم] دیگر بر [عهده] اوست (47)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و هم اوست که [شما را] بى نیاز کرد و سرمایه بخشید (48)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (49)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
و هم اوست که عادیان قدیم را هلاک کرد (50)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و ثمود را [نیز هلاک کرد] و [کسى را] باقى نگذاشت (51)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا که آنان ستمگرتر و سرکشتر بودند (52)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افکند (53)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
پس به کدام یک از نعمتهاى پروردگارت تردید روا مى دارى (55)
هَذَا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
این [پیامبر نیز] بیم دهنده اى از [جمله] بیمدهندگان نخستین است (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
[وه چه] نزدیک گشت قیامت (57)
لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
جز خدا کسى آشکارکننده آن نیست (58)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
آیا از این سخن عجب دارید (59)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و مى خندید و نمى گریید (60)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
و شما در غفلتید (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
پس خدا را سجده کنید و بپرستید (62)
سوره 54: القمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (1)
وَإِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و هر گاه نشانه اى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (2)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (3)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
و قطعا از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید (4)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
حکمت بالغه [حق این بود] ولى هشدارها سود نکرد (5)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُکُرٍ ﴿6﴾
پس از آنان روى برتاب روزى که داعى [حق] به سوى امرى دهشتناک دعوت مى کند (6)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿7﴾
در حالى که دیدگان خود را فروهشته اند چون ملخهاى پراکنده از گورها[ى خود] برمى آیند (7)
مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
به سرعت سوى آن دعوتگر مى شتابند کافران مى گویند امروز [چه] روز دشوارى است (8)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانه اى است و [بسى] آزار کشید (9)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿10﴾
چتا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس (10)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿11﴾
پس درهاى آسمان را به آبى ریزان گشودیم (11)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و از زمین چشمه ها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که مقدر شده بود به هم پیوستند (12)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
و او را بر [کشتى] تخته دار و میخ آجین سوار کردیم (13)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
[کشتى] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود (14)
وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿15﴾
و به راستى آن [سفینه] را بر جاى نهادیم [تا] عبرتى [باشد] پس آیا پندگیرنده اى هست (15)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (16)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿17﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کرده ایم پس آیا پندگیرنده اى هست (17)
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
و در برابر دستور پروردگارت شکیبایى پیشه کن که تو خود در حمایت مایى و هنگامى که [از خواب] بر مى خیزى به نیایش پروردگارت تسبیح گوى (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و [نیز] پاره اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیحگوى او باش (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مى آید (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و از سر هوس سخن نمى گوید (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مى شود نیست (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا [فاصله اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنگاه به بنده اش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مى کنید (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
آنگاه که درخت سدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کرده اید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمى کنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى ﴿27﴾
در حقیقت کسانى که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مى نهند (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمى کنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمى رساند (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه تر است (30)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانى را که بد کرده اند به [سزاى] آنچه انجام داده اند کیفر دهد و آنان را که نیکى کرده اند به نیکى پاداش دهد (31)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهاى کوچک خوددارى مى ورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ آمرزش است وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همانگاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است (32)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
پس آیا آن کسى را که [از جهاد] روى برتافت دیدى (33)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
و اندکى بخشید و [از باقى] امتناع ورزید (34)
أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
آیا علم غیب پیش اوست و او مى بیند (35)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
یا بدانچه در صحیفه هاى موسى [آمده] خبر نیافته است (36)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
و [نیز در نوشته هاى] همان ابراهیمى که وفا کرد (37)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
که هیچ بردارنده اى بار گناه دیگرى را بر نمى دارد (38)
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست (39)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
و [نتیجه] کوشش او به زودى دیده خواهد شد (40)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿41﴾
سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند (41)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى ﴿42﴾
و اینکه پایان [کار] به سوى پروردگار توست (42)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و هم اوست که مى خنداند و مى گریاند (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و هم اوست که مى میراند و زنده مى گرداند (44)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿45﴾
و هم اوست که دو نوع مى آفریند نر و ماده (45)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
از نطفه اى چون فرو ریخته شود (46)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و هم پدید آوردن [عالم] دیگر بر [عهده] اوست (47)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و هم اوست که [شما را] بى نیاز کرد و سرمایه بخشید (48)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (49)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
و هم اوست که عادیان قدیم را هلاک کرد (50)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و ثمود را [نیز هلاک کرد] و [کسى را] باقى نگذاشت (51)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا که آنان ستمگرتر و سرکشتر بودند (52)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افکند (53)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
پس به کدام یک از نعمتهاى پروردگارت تردید روا مى دارى (55)
هَذَا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
این [پیامبر نیز] بیم دهنده اى از [جمله] بیمدهندگان نخستین است (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
[وه چه] نزدیک گشت قیامت (57)
لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
جز خدا کسى آشکارکننده آن نیست (58)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
آیا از این سخن عجب دارید (59)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و مى خندید و نمى گریید (60)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
و شما در غفلتید (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
پس خدا را سجده کنید و بپرستید (62)
سوره 54: القمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (1)
وَإِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و هر گاه نشانه اى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (2)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (3)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
و قطعا از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید (4)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
حکمت بالغه [حق این بود] ولى هشدارها سود نکرد (5)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُکُرٍ ﴿6﴾
پس از آنان روى برتاب روزى که داعى [حق] به سوى امرى دهشتناک دعوت مى کند (6)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿7﴾
در حالى که دیدگان خود را فروهشته اند چون ملخهاى پراکنده از گورها[ى خود] برمى آیند (7)
مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
به سرعت سوى آن دعوتگر مى شتابند کافران مى گویند امروز [چه] روز دشوارى است (8)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانه اى است و [بسى] آزار کشید (9)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿10﴾
چتا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس (10)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿11﴾
پس درهاى آسمان را به آبى ریزان گشودیم (11)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و از زمین چشمه ها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که مقدر شده بود به هم پیوستند (12)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
و او را بر [کشتى] تخته دار و میخ آجین سوار کردیم (13)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
[کشتى] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود (14)
وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿15﴾
و به راستى آن [سفینه] را بر جاى نهادیم [تا] عبرتى [باشد] پس آیا پندگیرنده اى هست (15)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (16)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿17﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کرده ایم پس آیا پندگیرنده اى هست (17)