- 430
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل احمد احمد نعینع سوره حجر
ترتیل سوره ای احمد احمد نعینع
سوره 15: الحجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ ﴿1﴾
الر - این آیات کتاب و قرآن مبین است. (1)
رُبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿2﴾
کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال را ببینند) چه بسا آرزو میکنند مسلمان بودند! (2)
ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿3﴾
بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنانرا غافل سازد، ولی به زودی خواهند فهمید (3)
وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلَّا وَلَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌ ﴿4﴾
ما (اهل) هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معین (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند. (4)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿5﴾
هیچ گروهی از اجل خود پیشی نمیگیرد و از آن عقب نخواهد افتاد. (5)
وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿6﴾
و گفتند ای کسی که «ذکر» (قرآن) بر تو نازل شده، مسلما دیوانه ای!! (6)
لَوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلَائِکَةِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿7﴾
اگر راست میگوئی چرا فرشتگان را برای ما نمیآوری؟! (7)
مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ ﴿8﴾
(اما اینها باید بدانند) ما فرشتگان را جز به حق نازل نمیکنیم و هرگاه نازل شوند دیگر به اینها مهلت داده نمیشود (و در صورت انکار به عذاب الهی نابود میگردند) (8)
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿9﴾
ما قرآن را نازل کردیم، و ما بطور قطع آن را پاسداری میکنیم. (9)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ ﴿10﴾
ما پیش از تو (نیز) پیامبرانی در میان امتهای نخستین فرستادیم. (10)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿11﴾
هیچ پیامبری به سراغ آنها نمیآمد مگر اینکه او را به باد استهزاء میگرفتند. (11)
کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿12﴾
ما اینچنین (و با استفاده از تمام وسائل) قرآن را به درون دلهای مجرمان راه میدهیم. (12)
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ ﴿13﴾
(اما با این حال) آنها به آن ایمان نمیآورند، و سنت اقوام پیشین نیز چنین بود. (13)
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ ﴿14﴾
و اگر دری از آسمان به روی آنان بگشائیم و آنها مرتبا در آن بالا روند... (14)
لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ ﴿15﴾
باز میگویند: ما را چشم بندی کرده اند! بلکه ما (سر تا پا) سحر شده ایم!! (15)
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ﴿16﴾
ما در آسمان برجهائی قرار دادیم، و آنرا برای بینندگان تزیین کردیم. (16)
وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ ﴿17﴾
و آنرا از هر شیطان مطرودی حفظ نمودیم. (17)
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ ﴿18﴾
مگر آنها که استراق سمع کنند که شهاب مبین آنان را تعقیب میکند (و میراند) (18)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ﴿19﴾
و زمین را گستردیم، و در آن کوههای ثابتی افکندیم، و از هر گیاه موزون در آن رویاندیم. (19)
وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ ﴿20﴾
و برای شما انواع وسایل زندگی در آن قرار دادیم، و همچنین برای کسانی که شما نمیتوانید به آنها روزی دهید. (20)
وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿21﴾
خزائن همه چیز نزد ما است ولی ما جز به اندازه معین آنرا نازل نمیکنیم. (21)
وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ ﴿22﴾
ما بادها را برای تلقیح (ابرها و بهم پیوستن و بارور ساختن آنها) فرستادیم، و از آسمان آبی نازل کردیم با آن سیراب ساختیم، در حالی که شما توانائی حفظ و نگهداری آن را نداشتید. (22)
وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ﴿23﴾
مائیم که زنده میکنیم و میمیرانیم و وارث (همه جهان) ما هستیم. (23)
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ ﴿24﴾
ما هم پیشینیان شما را دانستیم و هم متاخران را. (24)
وَإِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿25﴾
پروردگار تو قطعا همه را (در قیامت) جمع و محشور میکند چرا که حکیم و دانا است. (25)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿26﴾
ما انسانرا از گل خشکیده ای که از گل بدبوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم. (26)
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ ﴿27﴾
و جن را پیش از آن از آتش گرم و سوزان خلق کردیم. (27)
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ﴿28﴾
بخاطر بیاور هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت من بشر را از گل خشکیده ای که از گل بدبوئی گرفته شده بود خلق میکنم. (28)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿29﴾
هنگامی که کار آنرا بپایان رسانیدم و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم همگی برای او سجده کنید. (29)
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿30﴾
فرشتگان همگی و بدون استثناء سجده کردند. (30)
إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى أَنْ یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿31﴾
جز ابلیس که ابا کرد از اینکه با سجده کنندگان باشد. (31)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلَّا تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿32﴾
(خداوند) فرمود ای ابلیس چرا با سجده کنندگان نیستی. (32)
قَالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿33﴾
گفت من هرگز برای بشری که او را از خاک خشکیده ای که از گل بدبوئی گرفته شده است آفریده ای سجده نخواهم کرد! (33)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿34﴾
فرمود از صف آنها (فرشتگان) بیرون رو که رانده درگاه مائی. (34)
وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿35﴾
و لعنت (و دوری از رحمت حق) بر تو خواهد بود تا روز قیامت. (35)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿36﴾
گفت پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار). (36)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿37﴾
فرمود تو از مهلت یافتگانی. (37)
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿38﴾
(اما نه تا روز رستاخیز بلکه) تا روز و وقت معینی. (38)
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿39﴾
گفت پروردگارا! بخاطر اینکه مرا گمراه ساختی من نعمتهای مادی را در زمین در نظر آنها تزیین میدهم و همگی را گمراه خواهم ساخت! (39)
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
مگر بندگان مخلصت، (40)
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ﴿41﴾
فرمود این راه مستقیم من است (و سنت همیشگیم)... (41)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿42﴾
که بر بندگانم تسلط نخواهی یافت مگر گمراهانی که از تو پیروی میکنند. (42)
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿43﴾
و جهنم میعادگاه همه آنها است. (43)
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿44﴾
هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند! (44)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿45﴾
پرهیزگاران در باغها(ی سر سبز بهشت) و در کنار چشمه های آن هستند. (45)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ ﴿46﴾
(فرشتگان الهی به آنها میگویند) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت. (46)
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿47﴾
هر گونه غل (حسد و کینه و عداوت و خیانت) از سینه آنها بر میکنیم (و روحشانرا پاک میکنیم) در حالی که همه برادرند و بر سریرها روبروی یکدیگر قرار دارند. (47)
لَا یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِینَ ﴿48﴾
هرگز خستگی و تعب به آنها نمیرسد و هیچگاه از آن اخراج نمیگردند. (48)
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿49﴾
بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم. (49)
وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ ﴿50﴾
(و نیز آنها را آگاه کن که) عذاب و کیفر من عذاب دردناکی است. (50)
وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ ﴿51﴾
و به آنها (بندگانم) از میهمانهای ابراهیم خبر ده. (51)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾
هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند (ابراهیم) گفت ما از شما بیمناکیم! (52)
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿53﴾
گفتند نترس ما تو را به پسری دانا بشارت میدهیم. (53)
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾
گفت آیا به من بشارت میدهید با اینکه پیر شده ام ؟ به چه چیز بشارت میدهید؟ (54)
قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ ﴿55﴾
گفتند تو را به حق بشارت دادیم، از مایوسان مباش! (55)
قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿56﴾
گفت چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش مایوس میشود. (56)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾
(سپس) گفت ماءموریت شما چیست ای فرستادگان خدا؟ (57)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿58﴾
گفتند ما به سوی یک قوم گنهکار ماءموریت پیدا کرده ایم (تا آنها را هلاک کنیم). (58)
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿59﴾
مگر خاندان لوط که همگی آنها را نجات خواهیم داد... (59)
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ﴿60﴾
بجز همسرش که مقدر داشتیم از بازماندگان (در شهر و هلاک شوندگان) باشد. (60)
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿61﴾
هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند... (61)
قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ ﴿62﴾
(لوط) گفت شما گروه ناشناسی هستید! (62)
قَالُوا بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿63﴾
گفتند ما همان چیزی را برای تو آورده ایم که آنها (کافران) در آن تردید داشتند (ما ماءور عذابیم). (63)
وَأَتَیْنَاکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿64﴾
ما واقعیت مسلمی را برای تو آورده ایم و راست میگوئیم. (64)
فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿65﴾
بنابر این خانواده ات را در اواخر شب با خود بردار و از اینجا ببر، تو بدنبال سر آنها حرکت کن، احدی از شما به پشت سر خویش ننگرد. و به همانجا که ماءمور هستید بروید. (65)
وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ ﴿66﴾
و ما به لوط این موضوع را وحی فرستادیم که صبحگاهان همه آنها ریشه کن خواهند شد. (66)
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿67﴾
(از سوی دیگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوی خانه لوط) آمدند در حالی که به یکدیگر بشارت میدادند. (67)
قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَیْفِی فَلَا تَفْضَحُونِ ﴿68﴾
(لوط) گفت اینها میهمانان منند، آبروی مرا نریزید! (68)
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ ﴿69﴾
و از خدا بپرهیزید و مرا شرمنده نسازید! (69)
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ ﴿70﴾
گفتند مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم احدی را به میهمانی نپذیر!). (70)
قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ ﴿71﴾
گفت دختران من حاضرند اگر میخواهید کار صحیحی انجام دهید (با آنها ازدواج کنید و از گناه و آلودگی بپرهیزید). (71)
لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿72﴾
بجانت سوگند اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند). (72)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ ﴿73﴾
سرانجام بهنگام طلوع آفتاب صیحه (مرگبار، بصورت صاعقه یا زمین لرزه) آنها را فرو گرفت. (73)
فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّیلٍ ﴿74﴾
سپس (شهر و آبادی آنها را زیر و رو کردیم) بالای آنرا پائین قرار دادیم و بارانی از سنگ بر آنها فرو ریختیم. (74)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ ﴿75﴾
در این (سرگذشت عبرت انگیز) نشانه هائی است برای هوشیاران. (75)
وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ ﴿76﴾
و ویرانه های سرزمین آنها بر سر راه (کاروانها) همواره ثابت و برقرار است. (76)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿77﴾
در این نشانه ای است برای مؤ منان. (77)
وَإِنْ کَانَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ لَظَالِمِینَ ﴿78﴾
اصحاب الایکه (صاحبان سرزمینهای پر درخت - قوم شعیب) مسلما قوم ستمگری بودند. (78)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ ﴿79﴾
ما از آنها انتقام گرفتیم و این دو (قوم لوط و اصحاب ایکه) شهرهای ویران شده شان بر سر راه آشکار است! (79)
وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ ﴿80﴾
اصحاب الحجر (قوم ثمود) پیامبران را تکذیب کردند. (80)
وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿81﴾
ما آیات خود را برای آنهای فرستادیم ولی آنها از آن روی گرداندند. (81)
وَکَانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا آمِنِینَ ﴿82﴾
آنها خانه های امن و امانی در دل کوهها میتراشیدند. (82)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ ﴿83﴾
اما سرانجام صیحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت. (83)
فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿84﴾
و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهی نجات نداد. (84)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ ﴿85﴾
ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم، و ساعت موعود (قیامت) قطعا فرا خواهد رسید، از آنها (دشمنان) به خوبی صرفنظر کن (و آنها را به نادانیهایشان ملامت ننما). (85)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿86﴾
پروردگار تو آفریننده آگاه است. (86)
وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ﴿87﴾
ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم. (87)
لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿88﴾
(بنابراین) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادی) که به گروههائی از آنها (کفار) دادیم میفکن، و بخاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را برای مؤ منین فرود آر. (88)
وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ ﴿89﴾
و بگو من انذار کننده آشکارم. (89)
کَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ ﴿90﴾
(ما بر آنها عذابی میفرستیم) همانگونه که بر تجزیه گران (آیات الهی) فرستادیم. (90)
الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ ﴿91﴾
همانها که قرآن را تقسیم کردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه بر خلاف هوسهایشان بود ترک نمودند)! (91)
فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿92﴾
به پروردگارت سوگند از همه آنها سؤ ال خواهیم کرد... (92)
عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿93﴾
از آنچه عمل میکردند! (93)
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴿94﴾
آشکار آنچه را ماموریت داری بیان کن و از مشرکان روی گردان (و به آنها اعتنا نکن) (94)
إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ﴿95﴾
ما شر استهزا کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. (95)
الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿96﴾
آنها که با خدا معبود دیگری قرار دادند اما به زودی میفهمند. (96)
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ ﴿97﴾
ما میدانیم سینه تو از آنچه آنها میگویند تنگ میشود (و تو را سخت ناراحت میکنند). (97)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ﴿98﴾
(برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو، و از سجده کنندگان باش. (98)
وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ ﴿99﴾
و پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) فرا رسد. (99)
سوره 15: الحجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ ﴿1﴾
الر - این آیات کتاب و قرآن مبین است. (1)
رُبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿2﴾
کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال را ببینند) چه بسا آرزو میکنند مسلمان بودند! (2)
ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿3﴾
بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنانرا غافل سازد، ولی به زودی خواهند فهمید (3)
وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلَّا وَلَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌ ﴿4﴾
ما (اهل) هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معین (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند. (4)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿5﴾
هیچ گروهی از اجل خود پیشی نمیگیرد و از آن عقب نخواهد افتاد. (5)
وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿6﴾
و گفتند ای کسی که «ذکر» (قرآن) بر تو نازل شده، مسلما دیوانه ای!! (6)
لَوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلَائِکَةِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿7﴾
اگر راست میگوئی چرا فرشتگان را برای ما نمیآوری؟! (7)
مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا کَانُوا إِذًا مُنْظَرِینَ ﴿8﴾
(اما اینها باید بدانند) ما فرشتگان را جز به حق نازل نمیکنیم و هرگاه نازل شوند دیگر به اینها مهلت داده نمیشود (و در صورت انکار به عذاب الهی نابود میگردند) (8)
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿9﴾
ما قرآن را نازل کردیم، و ما بطور قطع آن را پاسداری میکنیم. (9)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ ﴿10﴾
ما پیش از تو (نیز) پیامبرانی در میان امتهای نخستین فرستادیم. (10)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿11﴾
هیچ پیامبری به سراغ آنها نمیآمد مگر اینکه او را به باد استهزاء میگرفتند. (11)
کَذَلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿12﴾
ما اینچنین (و با استفاده از تمام وسائل) قرآن را به درون دلهای مجرمان راه میدهیم. (12)
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ ﴿13﴾
(اما با این حال) آنها به آن ایمان نمیآورند، و سنت اقوام پیشین نیز چنین بود. (13)
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ ﴿14﴾
و اگر دری از آسمان به روی آنان بگشائیم و آنها مرتبا در آن بالا روند... (14)
لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ ﴿15﴾
باز میگویند: ما را چشم بندی کرده اند! بلکه ما (سر تا پا) سحر شده ایم!! (15)
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ﴿16﴾
ما در آسمان برجهائی قرار دادیم، و آنرا برای بینندگان تزیین کردیم. (16)
وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ ﴿17﴾
و آنرا از هر شیطان مطرودی حفظ نمودیم. (17)
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ ﴿18﴾
مگر آنها که استراق سمع کنند که شهاب مبین آنان را تعقیب میکند (و میراند) (18)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْزُونٍ﴿19﴾
و زمین را گستردیم، و در آن کوههای ثابتی افکندیم، و از هر گیاه موزون در آن رویاندیم. (19)
وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ ﴿20﴾
و برای شما انواع وسایل زندگی در آن قرار دادیم، و همچنین برای کسانی که شما نمیتوانید به آنها روزی دهید. (20)
وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿21﴾
خزائن همه چیز نزد ما است ولی ما جز به اندازه معین آنرا نازل نمیکنیم. (21)
وَأَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَمَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ ﴿22﴾
ما بادها را برای تلقیح (ابرها و بهم پیوستن و بارور ساختن آنها) فرستادیم، و از آسمان آبی نازل کردیم با آن سیراب ساختیم، در حالی که شما توانائی حفظ و نگهداری آن را نداشتید. (22)
وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ ﴿23﴾
مائیم که زنده میکنیم و میمیرانیم و وارث (همه جهان) ما هستیم. (23)
وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ ﴿24﴾
ما هم پیشینیان شما را دانستیم و هم متاخران را. (24)
وَإِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿25﴾
پروردگار تو قطعا همه را (در قیامت) جمع و محشور میکند چرا که حکیم و دانا است. (25)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿26﴾
ما انسانرا از گل خشکیده ای که از گل بدبوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم. (26)
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ ﴿27﴾
و جن را پیش از آن از آتش گرم و سوزان خلق کردیم. (27)
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ﴿28﴾
بخاطر بیاور هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت من بشر را از گل خشکیده ای که از گل بدبوئی گرفته شده بود خلق میکنم. (28)
فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ ﴿29﴾
هنگامی که کار آنرا بپایان رسانیدم و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم همگی برای او سجده کنید. (29)
فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿30﴾
فرشتگان همگی و بدون استثناء سجده کردند. (30)
إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى أَنْ یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿31﴾
جز ابلیس که ابا کرد از اینکه با سجده کنندگان باشد. (31)
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلَّا تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ ﴿32﴾
(خداوند) فرمود ای ابلیس چرا با سجده کنندگان نیستی. (32)
قَالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿33﴾
گفت من هرگز برای بشری که او را از خاک خشکیده ای که از گل بدبوئی گرفته شده است آفریده ای سجده نخواهم کرد! (33)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ ﴿34﴾
فرمود از صف آنها (فرشتگان) بیرون رو که رانده درگاه مائی. (34)
وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ ﴿35﴾
و لعنت (و دوری از رحمت حق) بر تو خواهد بود تا روز قیامت. (35)
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿36﴾
گفت پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار). (36)
قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ﴿37﴾
فرمود تو از مهلت یافتگانی. (37)
إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿38﴾
(اما نه تا روز رستاخیز بلکه) تا روز و وقت معینی. (38)
قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿39﴾
گفت پروردگارا! بخاطر اینکه مرا گمراه ساختی من نعمتهای مادی را در زمین در نظر آنها تزیین میدهم و همگی را گمراه خواهم ساخت! (39)
إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ﴿40﴾
مگر بندگان مخلصت، (40)
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ ﴿41﴾
فرمود این راه مستقیم من است (و سنت همیشگیم)... (41)
إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ ﴿42﴾
که بر بندگانم تسلط نخواهی یافت مگر گمراهانی که از تو پیروی میکنند. (42)
وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿43﴾
و جهنم میعادگاه همه آنها است. (43)
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿44﴾
هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند! (44)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿45﴾
پرهیزگاران در باغها(ی سر سبز بهشت) و در کنار چشمه های آن هستند. (45)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ ﴿46﴾
(فرشتگان الهی به آنها میگویند) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت. (46)
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿47﴾
هر گونه غل (حسد و کینه و عداوت و خیانت) از سینه آنها بر میکنیم (و روحشانرا پاک میکنیم) در حالی که همه برادرند و بر سریرها روبروی یکدیگر قرار دارند. (47)
لَا یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِینَ ﴿48﴾
هرگز خستگی و تعب به آنها نمیرسد و هیچگاه از آن اخراج نمیگردند. (48)
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿49﴾
بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم. (49)
وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ ﴿50﴾
(و نیز آنها را آگاه کن که) عذاب و کیفر من عذاب دردناکی است. (50)
وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ ﴿51﴾
و به آنها (بندگانم) از میهمانهای ابراهیم خبر ده. (51)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ ﴿52﴾
هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند (ابراهیم) گفت ما از شما بیمناکیم! (52)
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿53﴾
گفتند نترس ما تو را به پسری دانا بشارت میدهیم. (53)
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿54﴾
گفت آیا به من بشارت میدهید با اینکه پیر شده ام ؟ به چه چیز بشارت میدهید؟ (54)
قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ ﴿55﴾
گفتند تو را به حق بشارت دادیم، از مایوسان مباش! (55)
قَالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ ﴿56﴾
گفت چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش مایوس میشود. (56)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿57﴾
(سپس) گفت ماءموریت شما چیست ای فرستادگان خدا؟ (57)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿58﴾
گفتند ما به سوی یک قوم گنهکار ماءموریت پیدا کرده ایم (تا آنها را هلاک کنیم). (58)
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿59﴾
مگر خاندان لوط که همگی آنها را نجات خواهیم داد... (59)
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ ﴿60﴾
بجز همسرش که مقدر داشتیم از بازماندگان (در شهر و هلاک شوندگان) باشد. (60)
فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ ﴿61﴾
هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند... (61)
قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ ﴿62﴾
(لوط) گفت شما گروه ناشناسی هستید! (62)
قَالُوا بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿63﴾
گفتند ما همان چیزی را برای تو آورده ایم که آنها (کافران) در آن تردید داشتند (ما ماءور عذابیم). (63)
وَأَتَیْنَاکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿64﴾
ما واقعیت مسلمی را برای تو آورده ایم و راست میگوئیم. (64)
فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ ﴿65﴾
بنابر این خانواده ات را در اواخر شب با خود بردار و از اینجا ببر، تو بدنبال سر آنها حرکت کن، احدی از شما به پشت سر خویش ننگرد. و به همانجا که ماءمور هستید بروید. (65)
وَقَضَیْنَا إِلَیْهِ ذَلِکَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ ﴿66﴾
و ما به لوط این موضوع را وحی فرستادیم که صبحگاهان همه آنها ریشه کن خواهند شد. (66)
وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ ﴿67﴾
(از سوی دیگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوی خانه لوط) آمدند در حالی که به یکدیگر بشارت میدادند. (67)
قَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ ضَیْفِی فَلَا تَفْضَحُونِ ﴿68﴾
(لوط) گفت اینها میهمانان منند، آبروی مرا نریزید! (68)
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَلَا تُخْزُونِ ﴿69﴾
و از خدا بپرهیزید و مرا شرمنده نسازید! (69)
قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ ﴿70﴾
گفتند مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم احدی را به میهمانی نپذیر!). (70)
قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِی إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ ﴿71﴾
گفت دختران من حاضرند اگر میخواهید کار صحیحی انجام دهید (با آنها ازدواج کنید و از گناه و آلودگی بپرهیزید). (71)
لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿72﴾
بجانت سوگند اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند). (72)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ ﴿73﴾
سرانجام بهنگام طلوع آفتاب صیحه (مرگبار، بصورت صاعقه یا زمین لرزه) آنها را فرو گرفت. (73)
فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّیلٍ ﴿74﴾
سپس (شهر و آبادی آنها را زیر و رو کردیم) بالای آنرا پائین قرار دادیم و بارانی از سنگ بر آنها فرو ریختیم. (74)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ ﴿75﴾
در این (سرگذشت عبرت انگیز) نشانه هائی است برای هوشیاران. (75)
وَإِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ ﴿76﴾
و ویرانه های سرزمین آنها بر سر راه (کاروانها) همواره ثابت و برقرار است. (76)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿77﴾
در این نشانه ای است برای مؤ منان. (77)
وَإِنْ کَانَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ لَظَالِمِینَ ﴿78﴾
اصحاب الایکه (صاحبان سرزمینهای پر درخت - قوم شعیب) مسلما قوم ستمگری بودند. (78)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ ﴿79﴾
ما از آنها انتقام گرفتیم و این دو (قوم لوط و اصحاب ایکه) شهرهای ویران شده شان بر سر راه آشکار است! (79)
وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ ﴿80﴾
اصحاب الحجر (قوم ثمود) پیامبران را تکذیب کردند. (80)
وَآتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿81﴾
ما آیات خود را برای آنهای فرستادیم ولی آنها از آن روی گرداندند. (81)
وَکَانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا آمِنِینَ ﴿82﴾
آنها خانه های امن و امانی در دل کوهها میتراشیدند. (82)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ ﴿83﴾
اما سرانجام صیحه (مرگبار) صبحگاهان آنها را فرو گرفت. (83)
فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿84﴾
و آنچه را بدست آورده بودند آنان را از عذاب الهی نجات نداد. (84)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ ﴿85﴾
ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم، و ساعت موعود (قیامت) قطعا فرا خواهد رسید، از آنها (دشمنان) به خوبی صرفنظر کن (و آنها را به نادانیهایشان ملامت ننما). (85)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿86﴾
پروردگار تو آفریننده آگاه است. (86)
وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ﴿87﴾
ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم. (87)
لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿88﴾
(بنابراین) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادی) که به گروههائی از آنها (کفار) دادیم میفکن، و بخاطر آنچه آنها دارند غمگین مباش و بال و پر خود را برای مؤ منین فرود آر. (88)
وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ ﴿89﴾
و بگو من انذار کننده آشکارم. (89)
کَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ ﴿90﴾
(ما بر آنها عذابی میفرستیم) همانگونه که بر تجزیه گران (آیات الهی) فرستادیم. (90)
الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ ﴿91﴾
همانها که قرآن را تقسیم کردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه بر خلاف هوسهایشان بود ترک نمودند)! (91)
فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿92﴾
به پروردگارت سوگند از همه آنها سؤ ال خواهیم کرد... (92)
عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿93﴾
از آنچه عمل میکردند! (93)
فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴿94﴾
آشکار آنچه را ماموریت داری بیان کن و از مشرکان روی گردان (و به آنها اعتنا نکن) (94)
إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ﴿95﴾
ما شر استهزا کنندگان را از تو دفع خواهیم کرد. (95)
الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿96﴾
آنها که با خدا معبود دیگری قرار دادند اما به زودی میفهمند. (96)
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ ﴿97﴾
ما میدانیم سینه تو از آنچه آنها میگویند تنگ میشود (و تو را سخت ناراحت میکنند). (97)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ﴿98﴾
(برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو، و از سجده کنندگان باش. (98)
وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ ﴿99﴾
و پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) فرا رسد. (99)