- 5390
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق محمد اللیثی سوره قیامه، طارق، اعلی
تلاوت تحقیق محمد اللیثی، این تلاوت در سال 1378 در شهر ارومیه اجرا گردیده است.
سوره 75: القیامة
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به روز قیامت (1)
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (2)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
آیا انسان مىپندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (3)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (4)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
انسان شک در معاد ندارد بلکه او مىخواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (5)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
از اینرو مىپرسد قیامت کى خواهد بود (6)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (7)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
و ماه بىنور گردد (8)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (9)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
آن روز انسان مىگوید راه فرار کجاست (10)
یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (11)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (12)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مىکنند (13)
یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (14)
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (15)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (16)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
چرا که جمعکردن و خواندن آن بر عهده ماست (17)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (18)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (19)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
چنین نیست که شما مىپندارید و دلایل معاد را کافى نمىدانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (20)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
و آخرت را رها مىکنید (21)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (22)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿22﴾
و به پروردگارش مىنگرد (23)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (24)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
زیرا مىداند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مىشکند (25)
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
چنین نیست که انسان مىپندارد او ایمان نمىآورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (26)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
و گفته شود آیا کسى هست کهاین بیمار را از مرگ نجات دهد (27)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (28)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (29)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (30)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
در آن روز گفته مىشود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
بلکه تکذیب کرد و روىگردان شد (32)
وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمىداشت (33)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (34)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (35)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
آیا انسان گمان مىکند بىهدف رها مىشود (36)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا او نطفهاى از منى که در رحم ریخته مىشود نبود (37)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (39)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿39﴾
آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (40)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
سوره 86: الطارق
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به آسمان و آن اختر شبگرد (1)
وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ ﴿1﴾
و تو چه دانى که اختر شبگرد چیست (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ ﴿2﴾
آن اختر فروزان (3)
النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿3﴾
هیچ کس نیست مگر اینکه نگاهبانى بر او [گماشته شده] است (4)
إِن کُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ ﴿4﴾
پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است (5)
فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾
از آب جهندهاى خلق شده (6)
خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ ﴿6﴾
[که] از صلب مرد و میان استخوانهاى سینه زن بیرون مىآید (7)
یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾
در حقیقت او [= خدا] بر بازگردانیدن وى بخوبى تواناست (8)
إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿8﴾
آن روز که رازها [همه] فاش شود (9)
یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ ﴿9﴾
پس او را نه نیرویى ماند و نه یارى (10)
فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ ﴿10﴾
سوگند به آسمان بارشانگیز (11)
وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿11﴾
سوگند به زمین شکافدار [آماده کشت] (12)
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿12﴾
[که] در حقیقت قرآن گفتارى قاطع و روشنگر است (13)
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿13﴾
و آن شوخى نیست (14)
وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ ﴿14﴾
آنان دست به نیرنگ مىزنند (15)
إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا ﴿15﴾
و [من نیز] دست به نیرنگ مىزنم (16)
وَأَکِیدُ کَیْدًا ﴿16﴾
پس کافران را مهلت ده و کمى آنان را به حال خود واگذار (17)
فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا ﴿17﴾
سوره 87: الأعلى
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نام پروردگار والاى خود را به پاکى بستاى (1)
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ﴿1﴾
همان که آفرید و هماهنگى بخشید (2)
الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى ﴿2﴾
و آنکه اندازهگیرى کرد و راه نمود (3)
وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى ﴿3﴾
و آنکه چمنزار را برآورد (4)
وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿4﴾
و پس [از چندى] آن را خاشاکى تیرهگون گردانید (5)
فَجَعَلَهُ غُثَاء أَحْوَى ﴿5﴾
ما بزودى [آیات خود را به وسیله سروش غیبى] بر تو خواهیم خواند تا فراموش نکنى (6)
سَنُقْرِؤُکَ فَلَا تَنسَى ﴿6﴾
جز آنچه خدا خواهد که او آشکار و آنچه را که نهان است مىداند (7)
إِلَّا مَا شَاء اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى ﴿7﴾
و براى تو آسانترین [راه] را فراهم مىگردانیم (8)
وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى ﴿8﴾
پس پند ده اگر پند سود بخشد (9)
فَذَکِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّکْرَى ﴿9﴾
آن کس که ترسد بزودى عبرت گیرد (10)
سَیَذَّکَّرُ مَن یَخْشَى ﴿10﴾
و نگونبختخود را از آن دور مىدارد (11)
وَیَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿11﴾
همان کس که در آتشى بزرگ در آید (12)
الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى ﴿12﴾
آنگاه نه در آن مىمیرد و نه زندگانى مىیابد (13)
ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى ﴿13﴾
رستگار آن کس که خود را پاک گردانید (14)
قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّى ﴿14﴾
و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد (15)
وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿15﴾
لیکن [شما] زندگى دنیا را بر مىگزینید (16)
بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿16﴾
با آنکه [جهان] آخرت نیکوتر و پایدارتر است (17)
وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿17﴾
قطعا در صحیفههاى گذشته این [معنى] هست (18)
إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿18﴾
صحیفههاى ابراهیم و موسى (19)
صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى ﴿19﴾
سوره 75: القیامة
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به روز قیامت (1)
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است (2)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
آیا انسان مىپندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد (3)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم (4)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
انسان شک در معاد ندارد بلکه او مىخواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه کند (5)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
از اینرو مىپرسد قیامت کى خواهد بود (6)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
بگو در آن هنگام که چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (7)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
و ماه بىنور گردد (8)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و خورشید و ماه یک جا جمع شوند (9)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
آن روز انسان مىگوید راه فرار کجاست (10)
یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (11)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (12)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مىکنند (13)
یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است (14)
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (15)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حرکت مده (16)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
چرا که جمعکردن و خواندن آن بر عهده ماست (17)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى کن (18)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (19)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
چنین نیست که شما مىپندارید و دلایل معاد را کافى نمىدانید بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (20)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
و آخرت را رها مىکنید (21)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (22)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿22﴾
و به پروردگارش مىنگرد (23)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم کشیده است (24)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
زیرا مىداند عذابى در پیش دارد که پشت را در هم مىشکند (25)
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
چنین نیست که انسان مىپندارد او ایمان نمىآورد تا موقعى که جان به گلوگاهش رسد (26)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
و گفته شود آیا کسى هست کهاین بیمار را از مرگ نجات دهد (27)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا کند (28)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (29)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (30)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
در آن روز گفته مىشود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
بلکه تکذیب کرد و روىگردان شد (32)
وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى که متکبرانه قدم برمىداشت (33)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (34)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (35)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
آیا انسان گمان مىکند بىهدف رها مىشود (36)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا او نطفهاى از منى که در رحم ریخته مىشود نبود (37)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (39)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿39﴾
آیا چنین کسى قادر نیست که مردگان را زنده کند (40)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
سوره 86: الطارق
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به آسمان و آن اختر شبگرد (1)
وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ ﴿1﴾
و تو چه دانى که اختر شبگرد چیست (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ ﴿2﴾
آن اختر فروزان (3)
النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿3﴾
هیچ کس نیست مگر اینکه نگاهبانى بر او [گماشته شده] است (4)
إِن کُلُّ نَفْسٍ لَّمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ ﴿4﴾
پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است (5)
فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾
از آب جهندهاى خلق شده (6)
خُلِقَ مِن مَّاء دَافِقٍ ﴿6﴾
[که] از صلب مرد و میان استخوانهاى سینه زن بیرون مىآید (7)
یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾
در حقیقت او [= خدا] بر بازگردانیدن وى بخوبى تواناست (8)
إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿8﴾
آن روز که رازها [همه] فاش شود (9)
یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ ﴿9﴾
پس او را نه نیرویى ماند و نه یارى (10)
فَمَا لَهُ مِن قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ ﴿10﴾
سوگند به آسمان بارشانگیز (11)
وَالسَّمَاء ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿11﴾
سوگند به زمین شکافدار [آماده کشت] (12)
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿12﴾
[که] در حقیقت قرآن گفتارى قاطع و روشنگر است (13)
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿13﴾
و آن شوخى نیست (14)
وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ ﴿14﴾
آنان دست به نیرنگ مىزنند (15)
إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا ﴿15﴾
و [من نیز] دست به نیرنگ مىزنم (16)
وَأَکِیدُ کَیْدًا ﴿16﴾
پس کافران را مهلت ده و کمى آنان را به حال خود واگذار (17)
فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا ﴿17﴾
سوره 87: الأعلى
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نام پروردگار والاى خود را به پاکى بستاى (1)
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ﴿1﴾
همان که آفرید و هماهنگى بخشید (2)
الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى ﴿2﴾
و آنکه اندازهگیرى کرد و راه نمود (3)
وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى ﴿3﴾
و آنکه چمنزار را برآورد (4)
وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿4﴾
و پس [از چندى] آن را خاشاکى تیرهگون گردانید (5)
فَجَعَلَهُ غُثَاء أَحْوَى ﴿5﴾
ما بزودى [آیات خود را به وسیله سروش غیبى] بر تو خواهیم خواند تا فراموش نکنى (6)
سَنُقْرِؤُکَ فَلَا تَنسَى ﴿6﴾
جز آنچه خدا خواهد که او آشکار و آنچه را که نهان است مىداند (7)
إِلَّا مَا شَاء اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى ﴿7﴾
و براى تو آسانترین [راه] را فراهم مىگردانیم (8)
وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى ﴿8﴾
پس پند ده اگر پند سود بخشد (9)
فَذَکِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّکْرَى ﴿9﴾
آن کس که ترسد بزودى عبرت گیرد (10)
سَیَذَّکَّرُ مَن یَخْشَى ﴿10﴾
و نگونبختخود را از آن دور مىدارد (11)
وَیَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿11﴾
همان کس که در آتشى بزرگ در آید (12)
الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى ﴿12﴾
آنگاه نه در آن مىمیرد و نه زندگانى مىیابد (13)
ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیَى ﴿13﴾
رستگار آن کس که خود را پاک گردانید (14)
قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکَّى ﴿14﴾
و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد (15)
وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿15﴾
لیکن [شما] زندگى دنیا را بر مىگزینید (16)
بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿16﴾
با آنکه [جهان] آخرت نیکوتر و پایدارتر است (17)
وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿17﴾
قطعا در صحیفههاى گذشته این [معنى] هست (18)
إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿18﴾
صحیفههاى ابراهیم و موسى (19)
صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى ﴿19﴾