ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان به همراه شرح تکمیلی، اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند
48.فتح
به نام خدای بزرگوار مهربان
ما با صلح حُدَیبیّه پیروزی درخشانی نصیبت کردیم {در سال ششم هجری مسلمانان بهقصد عُمره عازم مکه شدند؛ ولی بتپرستها در منطقۀ حُدَیبیّه، در بیستکیلومتری مکه، مانعشان شدند. بعد از کشوقوس فراوان و مذاکرات فشرده طی بیست روز، پیمان صلحی بین دو طرف امضا شد. مسلمانان در آن سال به عُمره نرفتند؛ ولی برکتهای فراوانی از این صلح نصیبشان شد.}1
تا خدا پیامد منفی کارهای گذشته و آیندهات را بپوشاند و نعمتش را با فتح مکه بر تو تمام کند و مسیر پیشرفت اسلام را برایت هموار سازد {بتپرستهای مکه چون خودشان رادر خطر مىدیدند، از انتشار هیچگونه نسبت دروغ و تهمت به پیامبر(ص) اِبا نداشتند و او را به بیرحمی، جنگافروزی، ایجاد اختلاف بین قبایل عرب، بیاعتنایی به رسوم آباواَجدادی و... متهم میکردند. اگر اسلام در مسیر پیشرفتِ خود با شکست مواجه میشد، بهانۀ خوبی براى ادامه و اثبات این نسبتهاى ناروا دستشان میافتاد. با پیروزی درخشان حضرت محمد(ص) در صلح حُدَیبیّه، تمام آن نسبتهاى ناروا نقشبرآب شد} 2
و بالاخره اینکه پیروزی بینظیری نصیبت کند. 3
هماوست که آرامش را در دل مسلمانان انداخت تا ایمان خودشان را از اینکه هست، بیشتر کنند؛ زیرا همۀ اسباب و علل در آسمانها و زمین در اختیار اوست و خدا دانایی کاردرست است. 4
بله، خدا آرامش را در دل مردان و زنان مسلمان انداخت تا اینکه در نهایت، در باغهای پردرختی جایشان بدهد که در آنها جویها روان است و در آنجا ماندنیاند و تا اینکه گناهانشان را محو کند. این سرانجام، از نظر خدا، کامیابی ارزشمندی است. 5
همچنین، تا مردان و زنان منافق و بتپرستی را عذاب کند که با بدگمانی به خدا، در انتظار حوادث ناگوار برای پیامبر و یارانش بودند. از قضا، پیشامدهای ناگوار نصیب خودشان میشود و خشم و لعنت خدا نثارشان! جهنم را هم برایشان آماده کرده و آن بد سرانجامی است! 6
آخر، اسباب و علل در آسمانها و زمین در اختیار اوست و او شکستناپذیرِ کاردرست است. 7
البته ما تو را فرستادیم تا شاهد کارهای مردم باشی و مژدهدهنده و هشداردهنده. 8
بله، او را فرستادیم تا به خدا و رسولش ایمان بیاورید، پیامبر را کمک کنید، به او احترام بگذارید و شبانهروز از او بهخوبی یاد کنید. 9
کسانی که با تو بیعت میکنند، در واقع با خدا بیعت میکنند؛ چون خدا این بیعت را تأییدِ نهایی کرده است. هرکس بیعتشکنی کند، دودش به چشم خودش میرود و هرکس به عهدی وفا کند که با خدا بسته است، بههمین زودیها خدا پاداشی بزرگ به او میدهد. 10
بیفرهنگهایی که از حضور در جبهه شانه خالی کردند، بهزودی عذر میتراشند: «اموال و اهلوعیال به خودش مشغولمان کرد. برای ما از خدا آمرزش بخواه!» ولی دل و زبانشان یکی نیست! به آنها بگو: «اگر خدا بخواهد به شما ضرر یا سودی برساند، در برابر ارادهاش از دست چه کسی کوچکترین کاری ساخته است؟! حال آنکه خدا از کارهایتان آگاه است.» 11
تازه، خیال میکردید که پیامبر و مسلمانان، دیگر پیش خانوادههایشان برنخواهند گشت! این خیال خام در نظرتان رنگولعاب داده شد و با بدگمانی تمام، خیال میکردید که خدا پیامبرش را یاری نخواهد کرد. اینطور بود که به تباهی کشیده شدید. 12
آنهایی که به خدا و رسولش ایمان نمیآورند، بدانند که ما برای چنین بیدینهایی آتشی سوزان آماده کردهایم! 13
آخر، فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط دست خداست. هرکه را لایق بداند، میآمرزد و هرکه را مستحق عذاب بداند، مجازات میکند. خدا آمرزندۀ مهربان است. 14
وقتی بهقصد گرفتن غنائم عازم جنگ خیبر شوید، همانهایی که از حضور در جبهه شانه خالی کردند، فوری میگویند: «بگذارید تا ما هم دنبالتان بیاییم.» با این کار میخواهند پیشبینی خدا دربارۀ محرومشدنشان از غنائم را تغییر دهند! بگو: «هرگز دنبال ما نمیآیید؛ چون خدا پیشاپیش اینطور از شما خبر داده.» البته خواهند گفت: «نخیر! دارید به ما حسودی میکنید که مبادا در غنائم شریکتان شویم.» نه! اصلاً این حرفها از کجفهمیشان است. 15
پیامبر! به آن بیفرهنگهایی که از حضور در جبهه شانه خالی کردند، فرصت دیگری بده و بگو: «برای جنگ با مردمی جنگاور بهزودی فراخوانده میشوید: یا با آنها میجنگید یا اینکه تسلیم میشوند. اگر اطاعت کنید، خدا پاداش خوبی به شما میدهد و اگر سرپیچی کنید، همانطورکه دفعۀ قبل سرپیچی کردید، به عذابی زجرآور گرفتارتان میکند.» 16
برای افراد نابینا و معلول و بیمار اشکالی ندارد که در جبهه و جنگ شرکت نکنند. خدا هرکس را که از او و پیامبرش اطاعت کند، وارد باغهایی پردرخت میکند که در آنها جویها روان است و هرکس را که سرپیچی کند، به عذابی زجرآور گرفتار میکند. 17
خدا راضی شد از مسلمانانی که زیر آن درخت، در منطقۀ حُدَیبیّه، با تو عهد بستند. خدا نیتهایشان را میدانست. پس آرامشی بر آنها حکمفرما ساخت و پیروزی زودهنگامی نصیبشان کرد و همچنین، فرصتی برای بهدستآوردن غنائمی زیاد. آخر، خدا شکستناپذیرِ کاردرست است.{بتپرستهای مکه یکی از نمایندگان اعزامیِ پیامبر برای مذاکره را بازداشت کردند. پیامبر با مسلمانان زیر درختی در منطقۀ حُدَیبیّه تجدید پیمان کردند که در مبارزه با دشمن هرگز کوتاه نیایند. این پیمان در تاریخ اسلام به «بیعت رضوان» معروف است.} 18و19
البته خدا بهدستآوردن غنائم زیادِ دیگری را به شما وعده داده؛ ولی اینیکی یعنی غنائم خیبر را زودتر نصیبتان میسازد و دست تجاوزکارها را از سرتان کوتاه میکند تا نشانهای بر حقانیت مسلمانها باشد و مسیر پیشرفت اسلام را برایتان هموار کند و... . 20
البته غنائم دیگری هم هست که قدرت دستیابی به آنها را ندارید؛ ولی خدا به آنها احاطه دارد. آخر، خدا هر کاری میتواند بکند. 21
بهفرض هم بتپرستهای مکه در حُدَیبیّه با شما میجنگیدند، حتماً پا به فرار میگذاشتند و هیچ یار و یاوری هم نداشتند. 22
خدا این راهوروش را در گذشته هم بهخوبی اجرا کرده است و در راهوروش خدا هرگز تغییری نخواهی دید. 23
بعد از آنکه در مذاکرات نظامی پیروزتان کرد، آنهم در عمق خاک دشمن یعنی در منطقۀ حُدَیبیّه، هماو بود که دستشان را از سرتان کوتاه کرد و دست شما را هم از سرِ
آنها. خدا کارهایتان را کاملاً زیر نظر داشت. 24
آنها کسانی بودند که بیدینی کردند و مانع ورودتان به مسجدالحرام شدند و نگذاشتند قربانیهای مخصوص حج به قربانگاه برسند.چون مردان و زنان مسلمانی در میان مردم مکه بودند که آنان را نمیشناختید، خدا شما را از حمله به مکه بازداشت تا مبادا پایمالشان کنید و با کشتنشان از سرِ ندانمکاری، گرفتار ننگوعاری بشوید. بله، بازتان داشت تا آنانی را که بخواهد، مشمول لطفش کند؛ یعنی شما و اهل مکه را. بله، اگر کافران و مسلمانان مکه از هم جدا بودند، کافران را به عذابی زجرآور گرفتار میکردیم. 25
آنها جلوی ورودتان به مسجدالحرام را گرفتند؛ چون دلهای خود را پر از تعصب کرده بودند، آنهم تعصب جاهلی! خدا هم، در مقابل، آرامش خود را بر پیامبرش و مسلمانان حکمفرما ساخت و مراقبت را در وجودشان نهادینه کرد؛ چرا که سزاوارش بودند و لیاقتش را داشتند. خدا هر چیزی را میداند. 26
خدا خواب پیامبرش را دقیق تحقق بخشید: او در خواب به وی گفت: «اِنشاءالله در کمال امنیت وارد مسجدالحرام میشوید و بدون دلواپسی سرهایتان را میتراشید یا کمی از مو یا ناخنتان را کوتاه میکنید. خدا چیزهایی میدانست که شما نمیدانستید؛ برای همین هم، قبل از فتح مکه پیروزیِ زودهنگامی نصیبتان کرد، یعنی صلح حُدَیبیّه.» 27
او کسی است که پیامبرش محمد را با نشانههای راهنما و برنامۀ درست زندگی فرستاد تا اسلام را بر همۀ دینها برتری دهد. همین بس که خدا گواه باشد. 28
محمد پیامبر خدا و همراهانش در برابر دشمنان بیدین سرسختاند و با خودشان مهربان. آنان را زیاد در حال رکوع و سجود میبینی. همیشه دنبال لطف و رضایت خدایند. نشانۀ بندگی و فروتنی از قیافههایشان پیداست. این است وصفشان در تورات.اما وصفشان در انجیل: مثل زراعتیاند که خدا جوانههایش را از دل خاک بیرون بیاورد و رشدشان بدهد تا محکم بشوند و بر ساقههایشان بایستند؛ جوریکه کشاورزان را سرِ ذوق بیاورد. خدا مسلمانان را اینطور مقتدر میکند تا بهواسطۀ آنها بیدینها را بهخشم بیاورد. بله، خدا به همراهان پیامبر که ایمان آورده و کارهای خوب کردهاند، آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است. 29
48.فتح
به نام خدای بزرگوار مهربان
ما با صلح حُدَیبیّه پیروزی درخشانی نصیبت کردیم {در سال ششم هجری مسلمانان بهقصد عُمره عازم مکه شدند؛ ولی بتپرستها در منطقۀ حُدَیبیّه، در بیستکیلومتری مکه، مانعشان شدند. بعد از کشوقوس فراوان و مذاکرات فشرده طی بیست روز، پیمان صلحی بین دو طرف امضا شد. مسلمانان در آن سال به عُمره نرفتند؛ ولی برکتهای فراوانی از این صلح نصیبشان شد.}1
تا خدا پیامد منفی کارهای گذشته و آیندهات را بپوشاند و نعمتش را با فتح مکه بر تو تمام کند و مسیر پیشرفت اسلام را برایت هموار سازد {بتپرستهای مکه چون خودشان رادر خطر مىدیدند، از انتشار هیچگونه نسبت دروغ و تهمت به پیامبر(ص) اِبا نداشتند و او را به بیرحمی، جنگافروزی، ایجاد اختلاف بین قبایل عرب، بیاعتنایی به رسوم آباواَجدادی و... متهم میکردند. اگر اسلام در مسیر پیشرفتِ خود با شکست مواجه میشد، بهانۀ خوبی براى ادامه و اثبات این نسبتهاى ناروا دستشان میافتاد. با پیروزی درخشان حضرت محمد(ص) در صلح حُدَیبیّه، تمام آن نسبتهاى ناروا نقشبرآب شد} 2
و بالاخره اینکه پیروزی بینظیری نصیبت کند. 3
هماوست که آرامش را در دل مسلمانان انداخت تا ایمان خودشان را از اینکه هست، بیشتر کنند؛ زیرا همۀ اسباب و علل در آسمانها و زمین در اختیار اوست و خدا دانایی کاردرست است. 4
بله، خدا آرامش را در دل مردان و زنان مسلمان انداخت تا اینکه در نهایت، در باغهای پردرختی جایشان بدهد که در آنها جویها روان است و در آنجا ماندنیاند و تا اینکه گناهانشان را محو کند. این سرانجام، از نظر خدا، کامیابی ارزشمندی است. 5
همچنین، تا مردان و زنان منافق و بتپرستی را عذاب کند که با بدگمانی به خدا، در انتظار حوادث ناگوار برای پیامبر و یارانش بودند. از قضا، پیشامدهای ناگوار نصیب خودشان میشود و خشم و لعنت خدا نثارشان! جهنم را هم برایشان آماده کرده و آن بد سرانجامی است! 6
آخر، اسباب و علل در آسمانها و زمین در اختیار اوست و او شکستناپذیرِ کاردرست است. 7
البته ما تو را فرستادیم تا شاهد کارهای مردم باشی و مژدهدهنده و هشداردهنده. 8
بله، او را فرستادیم تا به خدا و رسولش ایمان بیاورید، پیامبر را کمک کنید، به او احترام بگذارید و شبانهروز از او بهخوبی یاد کنید. 9
کسانی که با تو بیعت میکنند، در واقع با خدا بیعت میکنند؛ چون خدا این بیعت را تأییدِ نهایی کرده است. هرکس بیعتشکنی کند، دودش به چشم خودش میرود و هرکس به عهدی وفا کند که با خدا بسته است، بههمین زودیها خدا پاداشی بزرگ به او میدهد. 10
بیفرهنگهایی که از حضور در جبهه شانه خالی کردند، بهزودی عذر میتراشند: «اموال و اهلوعیال به خودش مشغولمان کرد. برای ما از خدا آمرزش بخواه!» ولی دل و زبانشان یکی نیست! به آنها بگو: «اگر خدا بخواهد به شما ضرر یا سودی برساند، در برابر ارادهاش از دست چه کسی کوچکترین کاری ساخته است؟! حال آنکه خدا از کارهایتان آگاه است.» 11
تازه، خیال میکردید که پیامبر و مسلمانان، دیگر پیش خانوادههایشان برنخواهند گشت! این خیال خام در نظرتان رنگولعاب داده شد و با بدگمانی تمام، خیال میکردید که خدا پیامبرش را یاری نخواهد کرد. اینطور بود که به تباهی کشیده شدید. 12
آنهایی که به خدا و رسولش ایمان نمیآورند، بدانند که ما برای چنین بیدینهایی آتشی سوزان آماده کردهایم! 13
آخر، فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط دست خداست. هرکه را لایق بداند، میآمرزد و هرکه را مستحق عذاب بداند، مجازات میکند. خدا آمرزندۀ مهربان است. 14
وقتی بهقصد گرفتن غنائم عازم جنگ خیبر شوید، همانهایی که از حضور در جبهه شانه خالی کردند، فوری میگویند: «بگذارید تا ما هم دنبالتان بیاییم.» با این کار میخواهند پیشبینی خدا دربارۀ محرومشدنشان از غنائم را تغییر دهند! بگو: «هرگز دنبال ما نمیآیید؛ چون خدا پیشاپیش اینطور از شما خبر داده.» البته خواهند گفت: «نخیر! دارید به ما حسودی میکنید که مبادا در غنائم شریکتان شویم.» نه! اصلاً این حرفها از کجفهمیشان است. 15
پیامبر! به آن بیفرهنگهایی که از حضور در جبهه شانه خالی کردند، فرصت دیگری بده و بگو: «برای جنگ با مردمی جنگاور بهزودی فراخوانده میشوید: یا با آنها میجنگید یا اینکه تسلیم میشوند. اگر اطاعت کنید، خدا پاداش خوبی به شما میدهد و اگر سرپیچی کنید، همانطورکه دفعۀ قبل سرپیچی کردید، به عذابی زجرآور گرفتارتان میکند.» 16
برای افراد نابینا و معلول و بیمار اشکالی ندارد که در جبهه و جنگ شرکت نکنند. خدا هرکس را که از او و پیامبرش اطاعت کند، وارد باغهایی پردرخت میکند که در آنها جویها روان است و هرکس را که سرپیچی کند، به عذابی زجرآور گرفتار میکند. 17
خدا راضی شد از مسلمانانی که زیر آن درخت، در منطقۀ حُدَیبیّه، با تو عهد بستند. خدا نیتهایشان را میدانست. پس آرامشی بر آنها حکمفرما ساخت و پیروزی زودهنگامی نصیبشان کرد و همچنین، فرصتی برای بهدستآوردن غنائمی زیاد. آخر، خدا شکستناپذیرِ کاردرست است.{بتپرستهای مکه یکی از نمایندگان اعزامیِ پیامبر برای مذاکره را بازداشت کردند. پیامبر با مسلمانان زیر درختی در منطقۀ حُدَیبیّه تجدید پیمان کردند که در مبارزه با دشمن هرگز کوتاه نیایند. این پیمان در تاریخ اسلام به «بیعت رضوان» معروف است.} 18و19
البته خدا بهدستآوردن غنائم زیادِ دیگری را به شما وعده داده؛ ولی اینیکی یعنی غنائم خیبر را زودتر نصیبتان میسازد و دست تجاوزکارها را از سرتان کوتاه میکند تا نشانهای بر حقانیت مسلمانها باشد و مسیر پیشرفت اسلام را برایتان هموار کند و... . 20
البته غنائم دیگری هم هست که قدرت دستیابی به آنها را ندارید؛ ولی خدا به آنها احاطه دارد. آخر، خدا هر کاری میتواند بکند. 21
بهفرض هم بتپرستهای مکه در حُدَیبیّه با شما میجنگیدند، حتماً پا به فرار میگذاشتند و هیچ یار و یاوری هم نداشتند. 22
خدا این راهوروش را در گذشته هم بهخوبی اجرا کرده است و در راهوروش خدا هرگز تغییری نخواهی دید. 23
بعد از آنکه در مذاکرات نظامی پیروزتان کرد، آنهم در عمق خاک دشمن یعنی در منطقۀ حُدَیبیّه، هماو بود که دستشان را از سرتان کوتاه کرد و دست شما را هم از سرِ
آنها. خدا کارهایتان را کاملاً زیر نظر داشت. 24
آنها کسانی بودند که بیدینی کردند و مانع ورودتان به مسجدالحرام شدند و نگذاشتند قربانیهای مخصوص حج به قربانگاه برسند.چون مردان و زنان مسلمانی در میان مردم مکه بودند که آنان را نمیشناختید، خدا شما را از حمله به مکه بازداشت تا مبادا پایمالشان کنید و با کشتنشان از سرِ ندانمکاری، گرفتار ننگوعاری بشوید. بله، بازتان داشت تا آنانی را که بخواهد، مشمول لطفش کند؛ یعنی شما و اهل مکه را. بله، اگر کافران و مسلمانان مکه از هم جدا بودند، کافران را به عذابی زجرآور گرفتار میکردیم. 25
آنها جلوی ورودتان به مسجدالحرام را گرفتند؛ چون دلهای خود را پر از تعصب کرده بودند، آنهم تعصب جاهلی! خدا هم، در مقابل، آرامش خود را بر پیامبرش و مسلمانان حکمفرما ساخت و مراقبت را در وجودشان نهادینه کرد؛ چرا که سزاوارش بودند و لیاقتش را داشتند. خدا هر چیزی را میداند. 26
خدا خواب پیامبرش را دقیق تحقق بخشید: او در خواب به وی گفت: «اِنشاءالله در کمال امنیت وارد مسجدالحرام میشوید و بدون دلواپسی سرهایتان را میتراشید یا کمی از مو یا ناخنتان را کوتاه میکنید. خدا چیزهایی میدانست که شما نمیدانستید؛ برای همین هم، قبل از فتح مکه پیروزیِ زودهنگامی نصیبتان کرد، یعنی صلح حُدَیبیّه.» 27
او کسی است که پیامبرش محمد را با نشانههای راهنما و برنامۀ درست زندگی فرستاد تا اسلام را بر همۀ دینها برتری دهد. همین بس که خدا گواه باشد. 28
محمد پیامبر خدا و همراهانش در برابر دشمنان بیدین سرسختاند و با خودشان مهربان. آنان را زیاد در حال رکوع و سجود میبینی. همیشه دنبال لطف و رضایت خدایند. نشانۀ بندگی و فروتنی از قیافههایشان پیداست. این است وصفشان در تورات.اما وصفشان در انجیل: مثل زراعتیاند که خدا جوانههایش را از دل خاک بیرون بیاورد و رشدشان بدهد تا محکم بشوند و بر ساقههایشان بایستند؛ جوریکه کشاورزان را سرِ ذوق بیاورد. خدا مسلمانان را اینطور مقتدر میکند تا بهواسطۀ آنها بیدینها را بهخشم بیاورد. بله، خدا به همراهان پیامبر که ایمان آورده و کارهای خوب کردهاند، آمرزش و پاداشی بزرگ وعده داده است. 29