قرآن ترجمه حجت الاسلام ملکی با صدای محمد حسین سعیدیان و گویندگی علی همت مومیوند
این جزء شامل آیات نساء 148 تا آخر و مائده 1 تا 81می باشد.
خدا بدگوییِ علنی را دوست ندارد؛ ولی کسی که به او ستم شده، میتواند چنین کند و آنهم درحدّ همان ظلم. حواستان باشد: خدا شنوایی داناست. 148
خوبیِ دیگران را چه آشکار کنید چه مخفی، اشکالی ندارد و اگر از بدیشان بگذرید، خدا هم گذشتکنندهای تواناست. 149
کسانی که خدا و پیامبرانش را درست و کامل باور ندارند، یعنی میخواهند در ایمانآوردن به خدا و پیامبرانش فرق بگذارند، بهاینصورت که میگویند: «بعضی از پیامبران را قبول داریم و بعضی دیگر را نه!» و میخواهند در این میان به راه دلخواه خودشان بروند، آنها با این باورهای نیمبند، حقیقتاً بیدیناند و برای این بیدینها عذابی خفتبار آماده کردهایم. 150و151
ولی کسانی که خدا و پیامبرانش را باور دارند و در اصلِ نبوت بین هیچیک از پیامبران فرق نمیگذارند، خدا پاداششان را خواهد داد. آخر،خدا آمرزندۀ مهربان است. 152
با اینکه قرآن هست، یهودیها از تو میخواهند کتاب دیگری از آسمان برایشان بفرستی! اما این بهانه است؛ زیرا عجیبترش را از موسی خواستند و گفتند: «خدا را نشانمان بده تا او را با چشم ببینیم!» بابتِ همین درخواست نابجایشان، صاعقهای مرگبار آنها را فرا گرفت! تازه، بعد از آنهمه معجزهها و دلیلهای واضح بر نادرستیِ بتپرستی، به گوسالهپرستی رو آوردند! ولی از سرِ این تقصیرشان هم گذشتیم و موسی را بر بتپرستها و گوسالهپرستها کاملاً پیروز کردیم. 153
برای تعهدگرفتن از آنها، کوه طور را بلند کردیم و بالای سرشان نگه داشتیم و گفتیم: «با نهایت تواضع، از درِ بزرگ شهر اَریحا وارد شوید» و نیز گفتیم: «از دستور ممنوعبودن ماهیگیری در روزهای شنبه سرپیچی نکنید.» بله، برای عمل به دستورات تورات از آنها تعهدِ محکم گرفتیم؛{این داستانها در چند جای قرآن بهصورت جداجدا یا یکجا آمده است. اینهمه تکرار و تأکید بر حوادثی که بر سر مردم بنیاسرائیل آمده است، شاید برای این باشد که همۀ مردم دنیا و بهویژه مسلمانان همیشه در خطر روبهروشدن با اینطور حوادث هستند.} 154
ولی بهخاطر: 1. پیمانشکنیهایشان؛ 2. باورنکردن آیهها و نشانههای خدا؛ 3. بهشهادترساندن ناجوانمردانۀ پیامبران؛ 4. این بهانهشان که: «فهم ما کور است!» و البته اینطور نیست؛ بلکه خدا از سرِ بیدینیشان مُهر بدبختی بر دلهایشان زده و در نتیجه جز عدۀ کمیشان ایمان نمیآورند؛155
5.نپذیرفتن حرف مریم و تهمت بزرگی که به او زدند؛ 156
6. اینکه با افتخار گفتند: «ما پیامبری را کشتیم که نامش عیسیبنمریم بود و لقبش مسیح.» درصورتیکه نه او را کشتند و نه بهدارش کشیدند؛ بلکه شخصی همقیافۀ او را کشتند! البته آنهایی که در چگونگیِ کشتهشدن عیسی اختلاف دارند، در اصلِ کشتهشدنش هم مردّدند و از سرنوشتش اطلاع درستی ندارند و فقط به حدس و گمان تکیه کردهاند. یقیناً او را نکشتهاند؛ 157
بلکه خدا او را زنده بهسوی خود بالا برد؛ چراکه خدا شکستناپذیرِ کاردرست است. 158
در ضمن، همۀ یهودیها و مسیحیهایی که در آخرالزمان زندگی میکنند، بعد از ظهور عیسی و قبل از مرگش، حتماً به او ایمان میآورند و او هم روز قیامت دربارۀ آنها شهادت میدهد؛{یعنی یهودیها او را به پیامبری مىپذیرند و مسیحیها از خدادانستنِ او دست میکشند و این وقتی است که حضرت عیسی(ع) هنگام ظهور حضرت مهدى، از آسمان فرود میآید و از یاران آن حضرت میشود و پشت سرش نماز مىخواند و یهودیها و مسیحیها نیز به آنان ایمان مىآورند.} 159
بله، بهخاطر اینهمه ظلمی که از یهودیها سر زد؛ 7. همچنین مانعشدنشان از بندگی خدا؛ 8. رباخواریشان، با آنکه از آن منع شده بودند؛ 9. و بالاکشیدن مال مردم، در دنیا و آخرت گرفتار عذاب شده و میشوند؛ ازجمله، برخی چیزهای پاکوپاکیزهای را که برایشان حلال بود، حرام کردیم و برای بیدینهایشان هم عذابی زجرآور آماده ساختهایم؛ 160و161
اما عالمان ثابتقدمِ اهلکتاب و مؤمنانشان و بهویژه اهل نماز و نیز اهل صدقه، واقعاً باور دارند آنچه را برای تو و پیامبرانِ قبل از تو فرستاده شده است. بله، به همۀ آنانی که خدا و روز قیامت را باور دارند، پاداشی بزرگ خواهیم داد. 162
باید هم به همۀ پیامبران ایمان بیاورند، چون ما همانطور به تو وحى کردیم که به نوح و پیامبران بعدش هم وحى کردیم. بله، به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از نسل یعقوب و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحى کردیم و به داوود هم کتاب زبور دادیم.{اَسباط» یعنی نوهها. به قبایل دوازدهگانۀ بنیاسرائیل اَسباط میگفتند، بهدلیل نسبتی که با دوازده فرزند یعقوب(ع) داشتند. از فرزندانِ او فقط یوسف(ع) پیغمبر شد و بعدها هم از نسل یعقوب(ع) عدهای به پیامبری انتخاب شدند.} 2- {کتابهای آسمانى که به پیامبران داده شد، دو گونه بود: 1. پنج کتابِ پنج پیامبر اولوالعزم که بیشتر، احکامِ قانونگذاری در آن بود و اعلام آیین جدید میکرد؛ 2. کتابهایى بدون احکام تازه، مانند زبور، شامل پندها و راهنماییها و دعاها. }163
درکل، هم به پیامبرانی که داستانشان را قبلاً برایت گفتهایم، وحی کردیم و هم به پیامبرانی که داستانشان را برایت نگفتهایم. بهعلاوه،خدا باموسی بهطور ویژه حرف زد. 164
این پیامبران مژدهرسان و هشداردهنده بودند تا بعد از آمدن پیامبران، دیگر عذر و بهانهای برای مردم در برابر خدا باقی نمانَد. بله، خدا شکستناپذیرِ کاردرست است. 165
بههرحال، اگر قرآن را قبول ندارند، خدا با همین معجزهاش شهادت میدهد به درستیِ قرآنی که به علم خودش برایت فرستاده است. فرشتگان هم به درستیاش شهادت میدهند؛ اما همین بس که خدا شاهد باشد. 166
البته کسانی که بیدینی کنند و با نپذیرفتن قرآن مانعِ بندگیِ خدا شوند، دچار گمراهیِ بیپایانی شدهاند. 167
بله، کسانی که بیدینی کنند و با مانعشدن از بندگیِ خدا، به خودشان و دیگران بدکنند، محال است خدا آنها را بیامرزد و به راهی ببرد، 168
جز به راه جهنم که همیشه آنجا ماندنیاند! این برای خدا آسان است. 169
مردم! همان پیامبری که انتظارش را میکشیدید، با دین و کتاب آسمانی بهسویتان آمده است؛ پس ایمان بیاورید که بهنفعتان است. اگر هم ناشکری و بیدینی کنید، دودش به چشم خودتان میرود؛ چون آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال خداست و او دانای کاردرست است. 170
مسیحیها! در معارف دینتان تحریف و بزرگنمایی نکنید و دربارۀ خدا جز حقیقت نگویید. عیسای مسیح، پسر مریم، فقط پیامبر خدا بود و البته مخلوق ویژهاش و روحی از طرف او که به مریم هدیه داد. بنابراین، به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید: «سه خدا هست.» بهنفعتان است که از این حرفها دست بردارید. خدا فقط معبود یگانه است و شأنش بالاتر از این است که فرزندی داشته باشد؛ زیرا آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال اوست. همین بس که چنین خدایی همهکارۀ عالَم باشد. 171
مسیح از اینکه بندۀ او باشد، هرگز سرپیچی نکرده و نمیکند. فرشتگانِ نزدیک به خدا هم همینطور. خدا افرادی را که از پرستش او سرپیچی کنند و شاخوشانه بکشند، بههمین زودیها در پیشگاه خودش یکجا احضار میکند. 172
پس به کسانی که ایمان آورده و کارهای خوب کردهاند، کامل پاداش میدهد و تازه، از سرِ بزرگواریاش آنان را به رشد و تعالی میرساند؛ اما کسانی را که از پرستش او خودداری کردهاند و در برابرش شاخوشانه کشیدهاند، به عذابی زجرآور دچار میکند و دیگر، برای خودشان جز خدا یار و یاوری پیدا نمیکنند. 173
مردم! دلیلی بسیار روشن، یعنی قرآن، برایتان آمده است. بله، نور روشنگر قرآن را بر شما تاباندهایم. 174
خدا کسانی را که باورش کنند و به او پناه ببرند، زیر چتر لطف و بزرگواریاش میگیرد و برای رسیدن به خودش، آنان را به راه درست زندگی میبرد. 175
پیامبر! دربارۀ «کلاله» توضیح بیشتری از تو میخواهند. بگو: «خداست که دربارۀ کلاله به شما جواب میدهد: اگر برادری از دنیا برود و والدین و بچهای نداشته باشد و فقط یک خواهرِ پدرمادری یا پدریِ تنها داشته باشد، نصف ارث به او میرسد. در ضمن، اگر آن خواهر بمیرد و والدین و بچهای نداشته باشد، آن برادر تمام داراییاش را بهارث میبرد.حال، اگر دو خواهر باشند، دوسوم ارث به آنها میرسد و اگر چند برادر و خواهر باشند، همۀ ارث را میبرند؛ اینطور که سهم هر برادر، بهاندازۀ سهم دو خواهر است.» خدا آیات و احکامش را برایتان توضیح میدهد تا مبادا گمراه شوید. خدا هر چیزی را میداند. 176
سوره مائده آیات 1 تا 81
به نام خدای خوبِ مهربان
مسلمانان! به تمام قراردادهای خودتان پایبند باشید. گوشت دامهای زبانبسته برایتان حلال است؛ مگر آن دامهایی که نامشان در دو آیۀ بعد برایتان میآید. البته در حال اِحرام، دامهای وحشی را شکار نکنید. خدا به هر کاری صلاح بداند، فرمان میدهد.{در حال اِحرام، حدود بیست کار بر حاجی حرام است، ازجمله شکار که البته امروزه بهندرت پیش میآید.} 1
مسلمانان! به اعمال و آداب حج بیاحترامی نکنید. احترام اینها را هم نگه دارید: ماه حرام و قربانیهای بینشان و نشاندار و حاجیان خانۀ خدا که دنبال لطف و رضایت خدا هستند. وقتی از اِحرام خارج شدید، اجازه دارید، شکار کنید.کینهتوزی اهل مکه، همانها که مانع ورودتان به مسجدالحرام میشدند، وادارتان نکند که به حقوقشان تجاوز کنید. در کارهای خوب و رعایت حقوق دیگران به همدیگر کمک کنید و در سهلانگاری و تجاوز به حقوق دیگران، به همدیگر کمک نکنید. در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید که مجازات خدا شدید است!{چهار ماه از سال قمری ماههای محترم هستند و جنگکردن در آنها حرام است: رجب و ذیقعده و ذیحجّه و محرّم. اگر دشمن در ماه محترم با ما بجنگد، جنگیدن با او برای دفاع و تلافی اشکالی ندارد.} 2- {چهارپایان نشاندار یعنی چهارپایانی که علامتگذاریشان میکنند تا همه بدانند آنها برای مراسم قربانیِ حج در نظر گرفته شدهاند و نباید کاری به کارشان داشته باشند.} 2
خوردن اینها بر شما حرام است: حیوان مرده، خون، گوشت خوک، حیوان حلالگوشتی که با نام غیرخدا سر بریده شود، حیوانی که خفه شده یا با کتکخوردن یا پرت شدن از بلندی یا با شاخزدنِ حیوان دیگری تلف شده باشد و نیز نیمخوردۀ درندگان؛ مگر آنکه تا نمردهاند، سرشان را ببُرید. حیوانی هم که در برابر بتها قربانی شده و گوشتی که با قماربازی تقسیم کردهاید، بر شما حرام است. همۀ این کارها انحراف از دستورهای خداست. البته هرکه به گرسنگیِ شدید دچار شود و بهاندازۀ ضرورت و با بیمیلی مجبور به خوردنشان شود، سهلانگاری نکرده؛ زیرا خدا آمرزندۀ مهربان است.امروز با انتخاب جانشین پیامبر، دشمنان بیدینتان از نابودی دینتان ناامید شدند؛ بنابراین دیگر از آنها نترسید و فقط از من حساب ببرید. امروز مجموعۀ دینتان را کامل کردم، نعمت ولایت را بر شما تمام ساختم و راضیام از اینکه دینتان اسلام باشد. {منظور روز هجدهم ذیحجّۀ سال دهم هجری است که حضرت محمد(ص) در منطقۀ غدیر خُم و به دستور خدای حکیم، حضرت علی(ع) را صریحاً به ولایت و جانشینیِ خود و به امامت و حکومت مسلمانان انتخاب کرد.} 3
ازتو میپرسند که چه خوردنیهایی برایشان حلال است؟ بگو: «همۀ چیزهای پاکوپاکیزه برایتان حلال است. از صیدی بخورید که حیوانات شکاریِ دستآموزتان میگیرند. این شکارکردن را از آموختههای خدادادیتان به آنها یاد دادهاید. وقت فرستادنِ حیوان شکاری نام خدا را ببرید. برای تفریح و خوشگذرانی سراغ شکار نروید؛ زیرا خدا بهسرعت حسابرسی میکند.» 4
بله، امروز همۀ چیزهای پاکوپاکیزه برایتان حلال است. هم غذاهای اهلکتاب برای شما حلال است و هم غذاهای شما برای آنها.همچنین، با پرداخت مهریه و رعایت پاکدامنی و خودداری از رابطۀ نامشروع و دوستدختربازی میتوانید با بانوان پاکدامنِ مسلمان و بانوان پاکدامنِ اهلکتاب ازدواج کنید.البته هرکه با سوءاستفاده از این راحتگیری در ازدواج با اهلکتاب، دچار سهلانگاری در اعتقادات و واجبات دینی شود، کارهای خوبش هم هدر میرود و در آخرت نیز سرمایۀ عمرش را باخته است!{این آیه و آیۀ 25 سورۀ نساء، داشتن دوستدختر و دوستپسر را بهصراحت نکوهش میکنند. درعوض، مسلمانان را به ازدواج سالم تشویق میکنند، ازهر نوعی که باشد.} 5
مسلمانان! وقتی میخواهید نماز بخوانید، اول وضو بگیرید؛ به این ترتیب که صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و جلوی سرتان را مسح کنید. روی پاهایتان را هم تا برآمدگی روی پا. اگر جُنُب بودید، غسل کنید. اگر بیمار بودید و آب برایتان ضرر داشت، یا در سفر بودید و آب پیدا نکردید، آنوقت، در دو جا، با خاکِ پاک تیمّم کنید: بعد از اینکه از دستشویی آمدید یا اینکه با بانوان تماسِ جنسی داشتید. تیمّم اینطور است: دو کفِ دست را روی خاک بزنید و به پیشانی و پشت دستهایتان بکشید. خدا که نمیخواهد به شما سخت بگیرد؛ بلکه میخواهد پاکتان سازد و نعمتش را بر شما تمام کند تا شکر کنید. 6
نعمت بزرگ خدا یعنی اسلام را در حقّ خود فراموش نکنید و نیز تعهدی را که در قبول اسلام از شما گرفت. منظور، وقتی بود که گفتید: «گوشبهفرمانیم.» درحضور خدا مراقب رفتارتان باشید که خدا میداند هر آنچه را در دلها میگذرد. 7
مسلمانان! برای رضای خدا با تمام توان ایستادگی کنید و هر جا لازم است، برای اجرای عدالت شهادت دهید. کینهتوزیِ یکی از دو طرفِ دعوا شما را در دام بیعدالتی نیندازد.طبق عدالت رفتار کنید که با تقوامداری بیشتر جور درمیآید. درحضور خدا شهادتِ ناحق ندهید و از شهادتِ بِحق خودداری نکنید که خدا آگاه است که چه میگویید. 8
خدا به مسلمانانی که کارهای خوب کردهاند، وعدۀ آمرزش و پاداشی بزرگ داده است. 9
اما بیدینهایی که نشانههای ما را دروغ بدانند، جهنمیاند! 10
مسلمانان! نعمت خدا به خودتان را فراموش نکنید: همان وقتهایی که دشمنانتان، برای نابودی اسلام، قصد دستدرازی به شما داشتند؛ ولی خدا شرّشان را از سرتان کم کرد. در حضور خدا، مراقب باشید عهدشکنی نکنید. مؤمنان باید فقط به خدا توکل کنند. 11
خدا از یهودیهای بنیاسرائیل تعهد محکم گرفت؛ اینطور که برای گروههای دوازدهگانهشان، دوازده نفر از خودشان را سرپرست کردیم. خدا شرط کرد: «حتماً هوایتان را دارم. اگر نماز را با آدابش بخوانید، صدقه بدهید، پیامبرانم را باور کنید، حامیشان باشید و کارهای خوب پیش خدا پسانداز کنید، در عوضِ اینها حتماً گناهان کوچکی را که از دستتان در رفته است، بدون توبه محو میکنم و حتماً در باغهایی پردرخت جایتان میدهم که در آنها جویها روان است. پس اتمامحجت میکنم: بعد از این، هر کدامتان بیدینی و عهدشکنی کند، قطعاً راه درست را گم کرده است.»1- {«قرضالحسنه» در فرهنگ قرآنی هر کار خیری را در بر میگیرد: قرضدادن به دیگران، عبادتکردن مانند نماز و روزه، کارهای خدماتی مثل ساختنِ مدرسه و مسجد و درمانگاه، دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی و... .}2- {گاهی خدای مهربان شرط بخششِ بیتوبۀ گناهان کوچک را انجام کارهای بزرگ میداند مثل همین آیه و گاهی شرطش را ترک گناهان بزرگ میداند مثل آیۀ 31 سورۀ نساء (ص83) و گاهی هر دو مثل آیۀ 65 همین سوره.} 12
برای عهدشکنیشان، لعنتشان کردیم و دلهایشان را سفتوسخت ساختیم. بههمینخاطر، مطالب تورات را تغییر میدادند یا کمو زیاد میکردند. آنوقت، بخش مهمی از حرفهایی را فراموش کردند که آنها را بهخود میآورد.تازه، هر بار، متوجه خیانت جدیدی از آنها میشوی! مگر عدۀ کمیشان که خیانت نمیکنند. بااینحال فعلاً از آنها گذشت کن و به رویشان نیاورکه خدا درستکاران را دوست دارد. 13
همچنین، از کسانی که ادعا میکردند «مسیحیِ واقعی ماییم»، تعهد محکم گرفتیم؛ اما آنها هم بخش مهمی از حرفهایی را فراموش کردند که آنها را بهخود میآورد. ما هم بینشان تا روز قیامت دشمنیِ پایدار و کینۀ ریشهدار انداختیم. خدا از کارهای موذیانه و زشتشان باخبرشان خواهد کرد. 14
ای اهلکتاب، فرستادۀ ما محمد بهسویتان آمده است. خیلی از مطالب تورات و انجیل را که همیشه مخفی میکردید، او برایتان آشکار میکند و از خیلی پنهان کاریهایتان هم چشم میپوشد. بله، این کتاب نورانی و روشنگر، یعنی قرآن، از طرف خدا بهسوی شما آمده است تا خدا با آن، آنانی را که دنبال رضای اویند، به راههای سلامت و خوشبختی راهنمایی کند و آنان را زیر نظر خودش از تاریکیهای اعتقادی و اخلاقی بهطرف نور معرفت و پاکی بیرون بکشد و به راه درست زندگی ببرد. 15و16
کسانی که عقیده دارند: «خدا همان مسیح پسر مریم است»، حتماً بیدین شدهاند. پیامبر! به آنها هشدار بده: «اگر خدا اراده کند که مسیح پسر مریم و مادرش و همۀ ساکنان روی زمین را نابود کند، در برابر ارادهاش از دست چه کسی کوچکترین کاری ساخته است؟! فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، فقط در اختیار خداست؛ زیرا او هرچه بخواهد، میآفریند. بله، خدا از عهدۀ هر کاری برمیآید.» 17
یهودیها و مسیحیها ادعا میکنند: «ما فرزندان و دوستان خداییم!» بگو: «پس چرا خدا بهسزای گناهانتان عذابتان میکند؟! نه، اینطور نیست؛ بلکه شما هم بشری هستید از جملۀ مخلوقات خدا.» خدا هم هرکه را لایق ببیند، میآمرزد و هرکه را مستحق عذاب ببیند، عذاب میکند؛ زیرا فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، فقط در اختیار خداست و به او ختم میشود آخرعاقبتِ همه.{میگفتند: «خدا گناهانمان را نادیده میگیرد» یا «پیامبرانمان پارتیِ ما خواهند شد» یا «بهفرض که به جهنم برویم، فقط چند روز در آتش باقی میمانیم» یا «ما دوستان خداییم» یا «بهشت فقط مخصوص ما یهودیهاست» یا «ما نژاد برتریم؛ پس...».} 18
ای اهلکتاب، فرستادۀ ما محمد(ص) در دورانی بهسویتان آمد که مدتی طولانی پیامبری نیامده بود و خیلی از مطالب تورات و انجیل را که مخفی میکردید، برایتان آشکار کرد تا روز قیامت نگویید: «برای ما مژدهرسان و هشداردهندهای نیامد.» الان دیگر مژدهدهنده و هشداردهندهای برایتان آمده است. بله، خدا از عهدۀ هر کاری برمیآید.{در فاصلۀ زمانی بین حضرت موسی و حضرت عیسی خیلی پیامبران آمدند؛ اما از زمان حضرت عیسی(ع) تا زمان حضرت محمد(ص)، یعنی حدود ششصد سال، حداکثر سهچهار پیامبر آمد. این دوران به «دوران فَترت» معروف است.} 19
یادتان بیاید که موسى به قومش گفت: «مردم! لطفهای خدا را در حق خودتان فراموش نکنید، وقتی بینتان پیامبرانى فرستاد و شما را صاحباختیار خودتان کرد و چیزهایى به شما داد که به هیچیک از جهانیان نداده بود. 20
مردم! به سرزمین مقدس و حاصلخیز شامات وارد شوید که خدا برایتان مقدّرش کرده است. به دشمن پشت نکنید و پا به فرار نگذاریدکه آنوقت، شکست سختی خواهید خورد.»{منطقۀ شامات شامل کشورهای فلسطین، لبنان، سوریه و اردن میشود.} 21
گفتند: «موسی! در آن سرزمین جماعتی زورگو زندگی میکنند. تا آنها از آنجا کوچ نکنند، ما پایمان را آنجا نخواهیم گذاشت! اول، آنها از آنجا بروند. بعدش ما میرویم آنجا!» 22
دو نفر از مردم خداترس که خدا نعمت ایمان و شجاعت به آنان داده بود، پیشنهاد کردند: «از دروازۀ اصلی شهر، یکدفعه به آنها حمله کنید! پایتان که به شهر برسد، دیگر پیروزیتان حتمی است. اگر ایمان واقعی دارید، فقط به خدا توکل کنید.» 23
ولی آنها حرفشان را تکرار کردند: «نه موسی، تا وقتی آنها آنجا هستند، ما ابداً پایمان را آنجا نخواهیم گذاشت. اصلاً خودت و خدایت بروید و با آنها بجنگید. ما هم همین جا منتظر پیروزیتان مینشینیم!» 24
موسی گفت: «خدایا، من و برادرم فقط اختیار خودمان را داریم؛ پس خودت بین ما و این جماعت منحرف داوری کن.» 25
خدا فرمود: «حالا که سرپیچی و بیادبی کردند، ورودشان به آن سرزمین چهل سال ممنوع شد! در این مدت، در بیابانها آواره و سرگردان میمانند. دیگر هم به حال این جماعتِ منحرف افسوس نخور.» 26
پیامبر! داستان واقعیِ هابیل و قابیل را برای یهودیها و مسیحیها بخوان: هر کدامشان برای نزدیکشدن به خدا یک قربانی تقدیم کرد. از هابیل پذیرفته شد، ولی از قابیل نه. او از روی حسادت، برادرش را تهدید کرد: «حتماً میکشمت!» هابیل جواب داد: «من کارهای نیستم. خدا فقط از خودمراقبان میپذیرد. 27
تو اگر بهقصد کشت، به من دستدرازی کنی، من جز برای دفاع دستم را رویت بلند نمیکنم. من نه از تو، بلکه از خدایی میترسم که صاحب جهانیان است. 28
من که بدم نمیآید بار گناهان من و خودت را بهدوش بکشی و با این کار، جهنمی شوی! خب مجازات اهل ظلم همین است.»{یعنی قاتل، علاوهبر گناه آدمکشی، با ظلمی که به مقتول کرده و حق حیات را از او گرفته است، گناهان مقتول را هم بهدوش خواهد کشید.} 29
نفْس سرکشِ قابیل برایش کشتنِ برادرش را کاری سبک جلوه داد، تا اینکه بالاخره او را کشت و در نتیجه، سرمایۀ عمرش را بر باد داد! 30
بعد از مدتی، خدا به کلاغی مأموریت داد که زمین را برای مخفیکردنِ چیزی بکَند تا به قابیل نشان دهد که جسد برادرش را چطور دفن کند. قابیل با خودش گفت: «خاک بر سرم! یعنی من نمیتوانم مثل این کلاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!» دستآخر، از کار خودش حسابی پشیمان شد. 31
برای پیشگیری از چنین جنایتهایی، به بنیاسرائیل گوشزد کردیم که هرکس انسانی را بکشد، بیآنکه مقتول، کسی را کشته یا در جامعه خرابکاری کرده باشد، انگار همۀ مردم را کشته است! در مقابل، هرکس انسانی را از مرگ نجات بدهد،انگار به همۀ مردم زندگی بخشیده است! البته پیامبران ما برای برقراری صلحوصفا میان بنیاسرائیل، دلیلهای روشنی آوردند؛ بااینهمه خیلیهایشان در جامعه مشغول قتل و غارت شدند.{چون یک انسان شاید بتواند منشأ خیرات فراوانی در دنیا شود یا نسل فراوانی از او بهدنیا بیاید یا با کشتهشدن یا نجاتیافتن او سنّت شرّ و خیری در عالم پایهگذاری شود یا عمل زشت و خوب قاتل و ناجی در هر فرصتی که برایشان پیش بیاید، تکرارشدنی باشد یا اینکه چون ما انسانها زنجیروار بههم وصلیم و همگی متعلق به یک پیکریم، با مفقودشدن یا در جای خود ماندنِ یکی، کل این سلسله و پیکره ناقص شود یا کامل بماند. در قتل هابیل همه یا بیشتر اینها اتفاق افتاد.} 32
مجازات افراد شروری که با خدا و رسولش مُحاربه میکنند و با خرابکاریهای برنامهریزیشده امنیت جامعه را بر هم میزنند، این است: بهتناسب جرمشان و بدون ترحّم، آنها را بکُشند یابه صُلّابه بکِشند یا چهار انگشت دست راست و چهار انگشت پای چپشان را قطع کنند یا از شهرشان تبعیدشان کنند. تازه، اینها رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت هم عذابی بیاندازه نصیبشان میشود.{«مُحاربه» یعنی اقدام مسلحانه و رُعبآور، برای تجاوز به جان و مال و ناموس مردم، مانند گروگانگیری و ترور و سرقت و بمبگذاری و... .} 33
اگر قبل از اینکه بتوانید دستگیرشان کنید، توبه کنند، مجازاتهای بالا را دربارهشان اجرا نکنید؛ زیرا بدانید خدا آمرزندۀ مهربان است. 34
مسلمانان! در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید و دنبال راههای نزدیکشدن به خدا باشید و در راه او مبارزۀ همهجانبه کنید تا خوشبخت شوید. 35
البته کسانی که بیدینی کنند، حتی بهفرض محال، دو برابرِ تمام داراییهای زمین را هم داشته باشند و برای رهایی خودشان از عذاب روز قیامت هزینهاش کنند، هرگز از آنها قبول نخواهد شد و عذابی زجرآور در انتظارشان است. 36
دائم میخواهند از آتش فرار کنند؛ ولی نمیتوانند از آنجا فرار کنند. آخر، عذابشان دائمی است. 37
چهار انگشتِ دست راست مرد و زنِ دزد را بهسزای کار زشتی که کردهاند و بهعنوان مجازات الهی، قطع کنید. خدا شکستناپذیرِ کاردرست است. 38
اما کسی که بعد از دزدی و قبل از اینکه بتوانید دستگیرش کنید، توبه کند و مال دزدی را به صاحبش برگرداند، خدا به او لطف میکند و مجازات دزدی در حقّش اجرا نمیشود؛ چون خدا آمرزندۀ مهربان است. 39
مگر نمیدانی که فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط در اختیار اوست: هرکه را مستحق عذاب ببیند، مجازات میکند و هرکه را لایق آمرزش ببیند، میآمرزد. آخر، خدا از عهدۀ هر کاری برمیآید. 40
پیامبر! نکند کسانی غصهدارت کنند که برای غوطهورشدن در بیدینی، سر از پا نمیشناسند: از منافقها گرفته که بهزبان میگویند: «اسلام آوردهایم» ولی در دل ایمان نیاوردهاند، تا یهودیها. منظور، یهودیهای سادهلوحی است که هم دروغبافی زمامدارانشان را میشنوند و هم برای عالمانشان خبرچینی میکنند؛ همان عالمانی که مطالب تورات را تغییر میدهند یا کموزیاد میکنند و به آن عوام سادهلوح میگویند: «پیامبر اسلام اگر همانی را به شما گفت که ما گفتیم، از او قبول کنید؛ وگرنه از او دوری کنید!» البته آنهایی که خدا از سرِ بیلیاقتیشان بخواهد گرفتارشان کند، در برابر خواستۀ خدا کاری از دستت برایشان ساخته نیست. آنها کسانیاند که خدا نخواسته است وجودشان را پاک کند. در دنیا با خفتوخواری زندگی میکنند و در آخرت هم عذابی بیاندازه در انتظارشان است. 41
این عوامِ یهود، خبرچیناند و آن عالمانِ یهود، حرامخوار! اگر برای قضاوت پیشت آمدند، بینشان داوری کن و اگر بهصلاح نمیدانی، از آنها رو بگردان. اگر از آنها رو گرداندی، هرگز به تو ضرری نمیزنند. حال، اگر خواستی داوری کنی، بهعدالت بینشان داوری کن که خدا مردم عادل را دوست دارد. 42
اصلاً با چه رویی تو را به داوری میطلبند؟! با آنکه تورات که حکم خدا در آن است، در اختیارشان است و با وجود این، از آن رو برمیگردانند! آخر، آنها تورات را هم باور ندارند! 43
ما تورات را فرستادیم که در آن، راهنماییها و روشنگریهای ارزشمندی بود. پیامبرانی که تسلیم دستورهای خدا بودند و نیز عالمان خداجو و روحانیان یهودی که حفظ تورات بر عهدهشان گذاشته شده بود و بر اصالت تورات گواه بودند، بر اساس همین کتاب برای یهودیها داوری میکردند. پس شما عالمانِ یهودی هم در اجرای احکام الهی از مردم نترسید و فقط از من حساب ببرید و آیات و احکام مرا بهقیمت ناچیزِ مادی نفروشید. آنهایی که بر اساس آنچه خدا فرستاده است، داوری نکنند، واقعاً بیدیناند. 44
در تورات، قصاص را برای جرمهای عمدی، بر یهودیها واجب کردیم، اینطورکه: جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، بینى در برابر بینى، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان و... در کل، زخمها و ضربههای عمدی قصاص دارند. البته هرکه از حق قصاص خودش گذشت کند، مایۀ آمرزشی است برای گناهان خودش. آنهایی که بر اساس آنچه خدا فرستاده است، داوری نکنند، واقعاً ستمکارند. 45
بهدنبال پیامبران گذشته، عیسیبنمریم را فرستادیم که کتاب آسمانی موجود در آن زمان یعنی تورات را قبول داشت و به او انجیل دادیم که در آن، راهنماییها و روشنگریهای ارزشمندی بود و تأییدکنندۀ کتاب آسمانی موجود در آن زمان، یعنی تورات. همچنین انجیل، راهنما و پندی بود برای خودمراقبان. 46
به مسیحیها دستور دادیم بر اساس آنچه خدا در انجیل فرستاده، داوری کنند. آنهایی که بر اساس آنچه خدا فرستاده است، داوری نکنند، واقعاً منحرفاند. 47
این قرآن را حسابشده و هدفدار بهسوی تو فرستادیم که تأییدکنندۀ کتابهای آسمانیِ موجود است و بهعلاوه، از همه نظر به آنها سر است. بنابراین، بر اساس آنچه خدا فرستاده، بین همه داوری کن و با دنبالهروی از هواوهوسِ آنها از احکام قرآن رو برنگردان. برای هر گروهی ازشما راهوروش روشنی در نظر گرفتیم. اگر خدا میخواست، همۀ شما را امتی یکدست با یک دین قرار میداد؛ ولی چنین نکرد، تا با نعمتها و استعدادهای مختلفی که به شما داده است، امتحانتان کند. بنابراین، بهجای بحثهای اختلافی و بیفایده، در کارهای خوب از همدیگر سبقت بگیرید. بهسوی خداست برگشتن همهتان؛ پس در قیامت از هر چیزی که سرش اختلاف داشتهاید، باخبرتان میکند.{منظور، تورات و انجیلِ موجود در دوران صدر اسلام است.} 48
علاوهبر فرستادن قرآن، به تو دستور دادیم: «بر اساس آنچه خدا فرستاده است، بین مردم داوری کن و تابع میل آنها نباش و مواظب باش تو را از آنچه خدا بهسویت فرستاده است، به انحراف نکشانند. اگر از دعوت و داوریات سرپیچی کردند، بدان که خدا میخواهد به مجازات بعضی گناهانشان گرفتارشان کند؛ چون خیلی از مردم منحرفاند. 49
نکند آنها دنبال قوانین دوران جاهلیتاند؟! البته برای گروهی که دنبال یقیناند، چه قانونگذاری بهتر از خداست؟!» 50
مسلمانان! با یهودیها و مسیحیها طرح دوستی نریزید؛ چون وقتِ رودررویی با شما، آنها هوای همدیگر را دارند! هر کدامتان دوست صمیمیِ آنها شود، جزو همانها محسوب میشود و خدا دست چنین مردم بدکاری را نمیگیرد. 51
میبینی کسانی که بیماری سیاسی دارند، در دوستی با اهلکتاب سر از پا نمیشناسند و در توجیه این کارشان میگویند: «میترسیم اتفاق ناگواری برایمان بیفتد و به کمکشان نیاز پیدا کنیم.» ولی شاید خدا از طرف خودش پیروزی یا گشایشی نصیب مسلمانان کند تا در نتیجه، آن بیماردلها از توهّمهایی که در دل داشتند، پشیمان شوند.{این است گوشهای از شرح حال مسئولان و سیاستمداران غربزدۀ دوتابعیتی در کشورهای اسلامی.} 52
آنوقت است که مسلمانان به آنها میگویند: «این اهلکتاب همانهاییاند که سفتوسخت به خدا قسم میخوردند که همیشه با شمایند؟!» با این کارشان، کارهای خوبی هم که احیاناً از آنها سر زده است، هدر رفت و سرمایۀ عمرشان را باختند! 53
مسلمانان! اگر عدهای از شما با تمایل به دشمن، در دین خودشان ثابتقدم نباشند، خدا مردمی را به صحنه خواهد آورد که: آنان را دوست دارد و آنان هم او را دوست دارند، در برخورد با مسلمانان نرم و فروتناند و در برابر دشمنانِ بیدین سرسخت و قاطعاند، در راه خدا میجنگند و از سرکوفتِ هیچ سرزنشکنندهای نمیترسند. این لطف خداست که به هر ملتی شایسته بداند، میدهد؛ زیرا خدا روزیگسترِ داناست. 54
همهکارهتان فقط خداست و پیامبرش و مؤمنانی مانند علیبنابیطالب که نماز را با آدابش میخوانند و در حال رکوع صدقه میدهند.{این آیه به آیۀ ولایت معروف است و روایتهای بسیاری از شیعه و سنّی دراینباره هست.} 55
هرکه خدا و پیامبرش و اینطور مؤمنان را به سرپرستیِ خودش بپذیرد، از حزب خداست و حزب خداست که پیروز است. 56
مسلمانان! با کسانی از اهلکتاب که دینتان را مسخره میکنند و به آن متلک میپرانند و نیز با بیدینها طرح دوستی نریزید. اگر واقعاً مسلمانید، در حضور خدا مراقب ارتباطاتتان با آنها باشید. 57
وقتی با اذان، مردم را برای خواندن نماز دعوت میکنید، نماز را مسخره میکنند و به آن متلک میپرانند! چون آنها جماعتیاند که عقلشان را بهکار نمیاندازند. 58
بگو: «اهلکتاب، آیا عقدهگشایی و عیبجوییتان از ما جز برای این است که ما خدا و قرآنی را که بر ما نازل شده و کتابهای آسمانی را که قبلاً فرستاده شده، باور کردهایم و نیز برای اینکه بیشترتان منحرفید؟!» 59
بگو: «گیرم که این باورها بد باشد! از سرانجامی بدتر از آن از نظر خدا باخبرتان کنم؟! آنهایی که خدا لعنتشان کرد و از آنها خشمگین شد و بعضیشان را بهصورت بوزینه و خوک درآورد و نیز آنهایی که در برابر طاغوت سرِ تسلیم فرود آوردند. بله، آنهایند که جایگاهشان بدتر است و از راه درست منحرفترند.» 60
وقتی پیشتان میآیند، ادعا میکنند: «اسلام آوردهایم.» درحالیکه با بیدینی پیشتان میآیند و با همان بیدینی هم بیرون میروند! خدا بهتر میداند چه نیتها و نقشههای شومی در سر میپرورانند. 61
خیلیهایشان را میبینی که در زدن حرفهای گناهآلود، تجاوز به حقوق مسلمانان، ربا و رشوهخواری سر از پا نمیشناسند. راستی که کارهای زشتی میکنند! 62
چرا عالمانِ خداجو و روحانیان اهلکتاب آنها را از حرفهای گناهآلود و حرامخواریشان نهی نمیکنند؟! راستی که سکوت زشت و موذیانهای در پیش گرفتهاند! 63
یهودیها بهمسخره میگفتند: «دست خدا تنگ است!» دست خودشان تنگ باد! و بهسزای این حرفشان لعنت خدا بر آنها! نخیر، دست خدا خیلی هم باز است و هرطور صلاح بداند، روزی میدهد. آیههای قرآن که بهسویت فرستاده شده، سرکشی و بیدینیِ خیلیهایشان را حتماً زیادتر میکند! ما هم تا روز قیامت، بینشان دشمنیِ پایدار و کینۀ ریشهدار انداختیم. برای نابودی اسلام، هر بار آتشافروزی کنند، خدا خاموشش میکند. همۀ تلاششان را برای خرابکاری در جامعه بهکار میبندند. خدا خرابکارها را دوست ندارد.{با شنیدن آیههایی که کمک به نیازمندان را قرضدادن به خدا میداند، مانند 245 سورۀ بقره (ص39)، یهودیها بهطعنه میگفتند: «این چه خدای فقیر و بخیلی است که برای روزیرساندن به بعضی بندگانش، از بعضی دیگرشان کمک میخواهد؟!»} 64
اگر اهلکتاب واقعاً ایمان داشته باشند و از گناهان بزرگ دوری کنند، گناهان کوچکی را که از دستشان در رفته است، بدون توبه محو میکنیم و در باغهایی پُرنازونعمت جایشان میدهیم.{ایمان واقعی یعنی: ایمان به تورات و انجیل و قرآن و نیز پیامبران گذشته و پیامبر حاضر، حضرت محمد(ص).} 65
همینطور، اگر آنها به تورات و انجیل و کتابهای آسمانی که بهسویشان فرستاده شده است، واقعاً عمل میکردند، از برکتهای آسمان و زمین برخوردار میشدند. فقط گروهی از آنها میانهرو و گوشبهفرماناند؛ ولی خیلیهایشان بد رفتار میکنند! 66
پیامبر! فرمان خدا را شفاف به مردم اعلام کن و بگو که جانشینت کیست. اگر این کار را نکنی، مأموریت پیامبریات را به سرانجام نرساندهای! خدا از شرّ مردم منافق و موذی حفظت میکند؛ چون خدا جماعت بیدینی را که فرمان خدا در انتخاب جانشین تو را نپذیرند، در رسیدن به اهدافشان موفق نمیکند.{این آیه به «آیۀ تبلیغ» معروف است.} 67
بگو: «ای اهلکتاب، تا وقتی به تورات و انجیل و کتابهای آسمانی که بهسویتان فرستاده شده است، واقعاً عمل نکنید، هیچ ارزش و اعتباری ندارید!» در ضمن، قرآنی که بهسوی تو فرستاده شده، سرکشی و بیدینیِ خیلیهایشان را حتماً زیادتر میکند. بنابراین، تو دیگر بهحال این جماعتِ بیدین افسوس نخور. 68
البته از کسانی که اسلام آوردهاند و یهودیها و صابئیها و مسیحیها، آنهاییشان که خدا و روز قیامت را واقعاً باور دارند و کار خوب میکنند، نه ترسی بر آنان غلبه میکند و نه غصه میخورند. 69
از بنیاسرائیل تعهدِ محکم گرفتیم و پیامبرانی بهسویشان فرستادیم. هر بار که پیامبران چیزی برایشان میآوردند که باب میلشان نبود، عدهای را دروغگو میدانستند و عدهای را شهید هم میکردند! 70
یهودیها خیال میکردند که چون نژاد برترند، مجازاتی در کار نیست؛ پس خودشان را به کوری و کری زده بودند! اما خدا لطف کرد و به آنها فهماند که ملاک برتری، بندگی خداست؛ ولی باز خیلیهایشان خود را در کوری و کری نگه داشتند. خدا میبیند که چه میکنند. 71
کسانی که عقیده دارند: «خدا همان مسیح، پسر مریم، است!» بیدین شدهاند؛ درحالیکه مسیح میگفت: «بنیاسرائیل، خدایی را بپرستید که صاحباختیار من و شماست؛ چون هرکه در عبادت خدا به شریکی معتقد باشد، خدا بهشت را بر او حرام میکند و جایگاهش آتش خواهد بود. بدکارها هم هیچ یاوری ندارند.» 72
همچنین، کسانی که عقیده دارند: «خدا یکی از سه معبود است!» بیدین شدهاند. معبودی جز معبود یگانه نیست و اگر به این حرفهای بیاساسی که میگویند، پایان ندهند، هر کدامشان که با اصرار بر این حرفها بیدینی کنند، حتماً دچار عذابی زجرآور میشوند. 73
پس چرا به درگاه خدا توبه نمیکنند و از او آمرزش نمیخواهند؟! حال آنکه خدا آمرزندۀ مهربان است. 74
مسیح، پسر مریم، فقط پیامبری بود که قبل از او هم پیامبرانی آمدند و رفتند و مادرش هم بانوی باصداقتی بود که به یگانگی خدا و آمدن پیامبران اقرار میکرد. هر دو هم مثل بقیۀ انسانها غذا میخوردند. ببین چطور آیههایمان را برایشان توضیح میدهیم و آنوقت ببین چطور با پرستش مسیح و مادرش از مسیر حق به انحراف کشیده میشوند؟! 75
بپرس: «بهجای خدا، چیزهایی را میپرستید که اختیار سود و زیانتان را ندارند؟! درحالیکه تنها خدا خواستههایتان را میشنود و نیازهایتان را میداند.» 76
هشدار بده: «ای اهلکتاب، در معارف دینتان بهناحق تحریف و بزرگنمایی نکنید و تابع میل بتپرستهایی نباشید که قبل از این گمراه شدند و تازه، خیلیها را هم به گمراهی کشاندند و در نتیجه خودشان هم از راه درست دورتر شدند.»{عقیدۀ مسیحیها در سهگانهپرستی، شاید از سهگانهپرستیِ آیین بودایی و برهمایی هند و چین ریشه گرفته است. بوداییان به سه خدا، یعنی برهما و ویشنو و شیوا، اعتقاد دارند. مسیحیان هم به سه خدا، یعنی اَب و ابن و روحالقدُس، معتقدند.} 77
از بین بنیاسرائیل، آنهایی که با عقاید باطل بیدین شدند، گرفتار لعن داوود و عیسیبنمریم شدند. این لعن بهسزای این بود که از دستورهای پیامبران نافرمانی کردند و دائم از خطقرمزهای الهی میگذشتند. 78
همدیگر را نیز نهیازمنکر نمیکردند. با ترکِ این واجب سازنده، واقعاً کار زشتی میکردند! 79
خیلیهایشان را میبینی که با بتپرستهای بیدین طرح دوستی میریزند. یقیناً زشت است آنچه خودشان برای خودشان از پیش میفرستند! در نتیجه، گرفتار خشم خدا میشوند و در عذاب جهنم ماندنیاند. 80
اگر خدا و پیامبر و آنچه را بهسویش فرستاده شده است، واقعاً باور داشتند، با بتپرستهای بیدین طرح دوستی نمیریختند؛ ولی خیلیهایشان منحرفاند. 81
این جزء شامل آیات نساء 148 تا آخر و مائده 1 تا 81می باشد.
خدا بدگوییِ علنی را دوست ندارد؛ ولی کسی که به او ستم شده، میتواند چنین کند و آنهم درحدّ همان ظلم. حواستان باشد: خدا شنوایی داناست. 148
خوبیِ دیگران را چه آشکار کنید چه مخفی، اشکالی ندارد و اگر از بدیشان بگذرید، خدا هم گذشتکنندهای تواناست. 149
کسانی که خدا و پیامبرانش را درست و کامل باور ندارند، یعنی میخواهند در ایمانآوردن به خدا و پیامبرانش فرق بگذارند، بهاینصورت که میگویند: «بعضی از پیامبران را قبول داریم و بعضی دیگر را نه!» و میخواهند در این میان به راه دلخواه خودشان بروند، آنها با این باورهای نیمبند، حقیقتاً بیدیناند و برای این بیدینها عذابی خفتبار آماده کردهایم. 150و151
ولی کسانی که خدا و پیامبرانش را باور دارند و در اصلِ نبوت بین هیچیک از پیامبران فرق نمیگذارند، خدا پاداششان را خواهد داد. آخر،خدا آمرزندۀ مهربان است. 152
با اینکه قرآن هست، یهودیها از تو میخواهند کتاب دیگری از آسمان برایشان بفرستی! اما این بهانه است؛ زیرا عجیبترش را از موسی خواستند و گفتند: «خدا را نشانمان بده تا او را با چشم ببینیم!» بابتِ همین درخواست نابجایشان، صاعقهای مرگبار آنها را فرا گرفت! تازه، بعد از آنهمه معجزهها و دلیلهای واضح بر نادرستیِ بتپرستی، به گوسالهپرستی رو آوردند! ولی از سرِ این تقصیرشان هم گذشتیم و موسی را بر بتپرستها و گوسالهپرستها کاملاً پیروز کردیم. 153
برای تعهدگرفتن از آنها، کوه طور را بلند کردیم و بالای سرشان نگه داشتیم و گفتیم: «با نهایت تواضع، از درِ بزرگ شهر اَریحا وارد شوید» و نیز گفتیم: «از دستور ممنوعبودن ماهیگیری در روزهای شنبه سرپیچی نکنید.» بله، برای عمل به دستورات تورات از آنها تعهدِ محکم گرفتیم؛{این داستانها در چند جای قرآن بهصورت جداجدا یا یکجا آمده است. اینهمه تکرار و تأکید بر حوادثی که بر سر مردم بنیاسرائیل آمده است، شاید برای این باشد که همۀ مردم دنیا و بهویژه مسلمانان همیشه در خطر روبهروشدن با اینطور حوادث هستند.} 154
ولی بهخاطر: 1. پیمانشکنیهایشان؛ 2. باورنکردن آیهها و نشانههای خدا؛ 3. بهشهادترساندن ناجوانمردانۀ پیامبران؛ 4. این بهانهشان که: «فهم ما کور است!» و البته اینطور نیست؛ بلکه خدا از سرِ بیدینیشان مُهر بدبختی بر دلهایشان زده و در نتیجه جز عدۀ کمیشان ایمان نمیآورند؛155
5.نپذیرفتن حرف مریم و تهمت بزرگی که به او زدند؛ 156
6. اینکه با افتخار گفتند: «ما پیامبری را کشتیم که نامش عیسیبنمریم بود و لقبش مسیح.» درصورتیکه نه او را کشتند و نه بهدارش کشیدند؛ بلکه شخصی همقیافۀ او را کشتند! البته آنهایی که در چگونگیِ کشتهشدن عیسی اختلاف دارند، در اصلِ کشتهشدنش هم مردّدند و از سرنوشتش اطلاع درستی ندارند و فقط به حدس و گمان تکیه کردهاند. یقیناً او را نکشتهاند؛ 157
بلکه خدا او را زنده بهسوی خود بالا برد؛ چراکه خدا شکستناپذیرِ کاردرست است. 158
در ضمن، همۀ یهودیها و مسیحیهایی که در آخرالزمان زندگی میکنند، بعد از ظهور عیسی و قبل از مرگش، حتماً به او ایمان میآورند و او هم روز قیامت دربارۀ آنها شهادت میدهد؛{یعنی یهودیها او را به پیامبری مىپذیرند و مسیحیها از خدادانستنِ او دست میکشند و این وقتی است که حضرت عیسی(ع) هنگام ظهور حضرت مهدى، از آسمان فرود میآید و از یاران آن حضرت میشود و پشت سرش نماز مىخواند و یهودیها و مسیحیها نیز به آنان ایمان مىآورند.} 159
بله، بهخاطر اینهمه ظلمی که از یهودیها سر زد؛ 7. همچنین مانعشدنشان از بندگی خدا؛ 8. رباخواریشان، با آنکه از آن منع شده بودند؛ 9. و بالاکشیدن مال مردم، در دنیا و آخرت گرفتار عذاب شده و میشوند؛ ازجمله، برخی چیزهای پاکوپاکیزهای را که برایشان حلال بود، حرام کردیم و برای بیدینهایشان هم عذابی زجرآور آماده ساختهایم؛ 160و161
اما عالمان ثابتقدمِ اهلکتاب و مؤمنانشان و بهویژه اهل نماز و نیز اهل صدقه، واقعاً باور دارند آنچه را برای تو و پیامبرانِ قبل از تو فرستاده شده است. بله، به همۀ آنانی که خدا و روز قیامت را باور دارند، پاداشی بزرگ خواهیم داد. 162
باید هم به همۀ پیامبران ایمان بیاورند، چون ما همانطور به تو وحى کردیم که به نوح و پیامبران بعدش هم وحى کردیم. بله، به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از نسل یعقوب و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحى کردیم و به داوود هم کتاب زبور دادیم.{اَسباط» یعنی نوهها. به قبایل دوازدهگانۀ بنیاسرائیل اَسباط میگفتند، بهدلیل نسبتی که با دوازده فرزند یعقوب(ع) داشتند. از فرزندانِ او فقط یوسف(ع) پیغمبر شد و بعدها هم از نسل یعقوب(ع) عدهای به پیامبری انتخاب شدند.} 2- {کتابهای آسمانى که به پیامبران داده شد، دو گونه بود: 1. پنج کتابِ پنج پیامبر اولوالعزم که بیشتر، احکامِ قانونگذاری در آن بود و اعلام آیین جدید میکرد؛ 2. کتابهایى بدون احکام تازه، مانند زبور، شامل پندها و راهنماییها و دعاها. }163
درکل، هم به پیامبرانی که داستانشان را قبلاً برایت گفتهایم، وحی کردیم و هم به پیامبرانی که داستانشان را برایت نگفتهایم. بهعلاوه،خدا باموسی بهطور ویژه حرف زد. 164
این پیامبران مژدهرسان و هشداردهنده بودند تا بعد از آمدن پیامبران، دیگر عذر و بهانهای برای مردم در برابر خدا باقی نمانَد. بله، خدا شکستناپذیرِ کاردرست است. 165
بههرحال، اگر قرآن را قبول ندارند، خدا با همین معجزهاش شهادت میدهد به درستیِ قرآنی که به علم خودش برایت فرستاده است. فرشتگان هم به درستیاش شهادت میدهند؛ اما همین بس که خدا شاهد باشد. 166
البته کسانی که بیدینی کنند و با نپذیرفتن قرآن مانعِ بندگیِ خدا شوند، دچار گمراهیِ بیپایانی شدهاند. 167
بله، کسانی که بیدینی کنند و با مانعشدن از بندگیِ خدا، به خودشان و دیگران بدکنند، محال است خدا آنها را بیامرزد و به راهی ببرد، 168
جز به راه جهنم که همیشه آنجا ماندنیاند! این برای خدا آسان است. 169
مردم! همان پیامبری که انتظارش را میکشیدید، با دین و کتاب آسمانی بهسویتان آمده است؛ پس ایمان بیاورید که بهنفعتان است. اگر هم ناشکری و بیدینی کنید، دودش به چشم خودتان میرود؛ چون آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال خداست و او دانای کاردرست است. 170
مسیحیها! در معارف دینتان تحریف و بزرگنمایی نکنید و دربارۀ خدا جز حقیقت نگویید. عیسای مسیح، پسر مریم، فقط پیامبر خدا بود و البته مخلوق ویژهاش و روحی از طرف او که به مریم هدیه داد. بنابراین، به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید: «سه خدا هست.» بهنفعتان است که از این حرفها دست بردارید. خدا فقط معبود یگانه است و شأنش بالاتر از این است که فرزندی داشته باشد؛ زیرا آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال اوست. همین بس که چنین خدایی همهکارۀ عالَم باشد. 171
مسیح از اینکه بندۀ او باشد، هرگز سرپیچی نکرده و نمیکند. فرشتگانِ نزدیک به خدا هم همینطور. خدا افرادی را که از پرستش او سرپیچی کنند و شاخوشانه بکشند، بههمین زودیها در پیشگاه خودش یکجا احضار میکند. 172
پس به کسانی که ایمان آورده و کارهای خوب کردهاند، کامل پاداش میدهد و تازه، از سرِ بزرگواریاش آنان را به رشد و تعالی میرساند؛ اما کسانی را که از پرستش او خودداری کردهاند و در برابرش شاخوشانه کشیدهاند، به عذابی زجرآور دچار میکند و دیگر، برای خودشان جز خدا یار و یاوری پیدا نمیکنند. 173
مردم! دلیلی بسیار روشن، یعنی قرآن، برایتان آمده است. بله، نور روشنگر قرآن را بر شما تاباندهایم. 174
خدا کسانی را که باورش کنند و به او پناه ببرند، زیر چتر لطف و بزرگواریاش میگیرد و برای رسیدن به خودش، آنان را به راه درست زندگی میبرد. 175
پیامبر! دربارۀ «کلاله» توضیح بیشتری از تو میخواهند. بگو: «خداست که دربارۀ کلاله به شما جواب میدهد: اگر برادری از دنیا برود و والدین و بچهای نداشته باشد و فقط یک خواهرِ پدرمادری یا پدریِ تنها داشته باشد، نصف ارث به او میرسد. در ضمن، اگر آن خواهر بمیرد و والدین و بچهای نداشته باشد، آن برادر تمام داراییاش را بهارث میبرد.حال، اگر دو خواهر باشند، دوسوم ارث به آنها میرسد و اگر چند برادر و خواهر باشند، همۀ ارث را میبرند؛ اینطور که سهم هر برادر، بهاندازۀ سهم دو خواهر است.» خدا آیات و احکامش را برایتان توضیح میدهد تا مبادا گمراه شوید. خدا هر چیزی را میداند. 176
سوره مائده آیات 1 تا 81
به نام خدای خوبِ مهربان
مسلمانان! به تمام قراردادهای خودتان پایبند باشید. گوشت دامهای زبانبسته برایتان حلال است؛ مگر آن دامهایی که نامشان در دو آیۀ بعد برایتان میآید. البته در حال اِحرام، دامهای وحشی را شکار نکنید. خدا به هر کاری صلاح بداند، فرمان میدهد.{در حال اِحرام، حدود بیست کار بر حاجی حرام است، ازجمله شکار که البته امروزه بهندرت پیش میآید.} 1
مسلمانان! به اعمال و آداب حج بیاحترامی نکنید. احترام اینها را هم نگه دارید: ماه حرام و قربانیهای بینشان و نشاندار و حاجیان خانۀ خدا که دنبال لطف و رضایت خدا هستند. وقتی از اِحرام خارج شدید، اجازه دارید، شکار کنید.کینهتوزی اهل مکه، همانها که مانع ورودتان به مسجدالحرام میشدند، وادارتان نکند که به حقوقشان تجاوز کنید. در کارهای خوب و رعایت حقوق دیگران به همدیگر کمک کنید و در سهلانگاری و تجاوز به حقوق دیگران، به همدیگر کمک نکنید. در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید که مجازات خدا شدید است!{چهار ماه از سال قمری ماههای محترم هستند و جنگکردن در آنها حرام است: رجب و ذیقعده و ذیحجّه و محرّم. اگر دشمن در ماه محترم با ما بجنگد، جنگیدن با او برای دفاع و تلافی اشکالی ندارد.} 2- {چهارپایان نشاندار یعنی چهارپایانی که علامتگذاریشان میکنند تا همه بدانند آنها برای مراسم قربانیِ حج در نظر گرفته شدهاند و نباید کاری به کارشان داشته باشند.} 2
خوردن اینها بر شما حرام است: حیوان مرده، خون، گوشت خوک، حیوان حلالگوشتی که با نام غیرخدا سر بریده شود، حیوانی که خفه شده یا با کتکخوردن یا پرت شدن از بلندی یا با شاخزدنِ حیوان دیگری تلف شده باشد و نیز نیمخوردۀ درندگان؛ مگر آنکه تا نمردهاند، سرشان را ببُرید. حیوانی هم که در برابر بتها قربانی شده و گوشتی که با قماربازی تقسیم کردهاید، بر شما حرام است. همۀ این کارها انحراف از دستورهای خداست. البته هرکه به گرسنگیِ شدید دچار شود و بهاندازۀ ضرورت و با بیمیلی مجبور به خوردنشان شود، سهلانگاری نکرده؛ زیرا خدا آمرزندۀ مهربان است.امروز با انتخاب جانشین پیامبر، دشمنان بیدینتان از نابودی دینتان ناامید شدند؛ بنابراین دیگر از آنها نترسید و فقط از من حساب ببرید. امروز مجموعۀ دینتان را کامل کردم، نعمت ولایت را بر شما تمام ساختم و راضیام از اینکه دینتان اسلام باشد. {منظور روز هجدهم ذیحجّۀ سال دهم هجری است که حضرت محمد(ص) در منطقۀ غدیر خُم و به دستور خدای حکیم، حضرت علی(ع) را صریحاً به ولایت و جانشینیِ خود و به امامت و حکومت مسلمانان انتخاب کرد.} 3
ازتو میپرسند که چه خوردنیهایی برایشان حلال است؟ بگو: «همۀ چیزهای پاکوپاکیزه برایتان حلال است. از صیدی بخورید که حیوانات شکاریِ دستآموزتان میگیرند. این شکارکردن را از آموختههای خدادادیتان به آنها یاد دادهاید. وقت فرستادنِ حیوان شکاری نام خدا را ببرید. برای تفریح و خوشگذرانی سراغ شکار نروید؛ زیرا خدا بهسرعت حسابرسی میکند.» 4
بله، امروز همۀ چیزهای پاکوپاکیزه برایتان حلال است. هم غذاهای اهلکتاب برای شما حلال است و هم غذاهای شما برای آنها.همچنین، با پرداخت مهریه و رعایت پاکدامنی و خودداری از رابطۀ نامشروع و دوستدختربازی میتوانید با بانوان پاکدامنِ مسلمان و بانوان پاکدامنِ اهلکتاب ازدواج کنید.البته هرکه با سوءاستفاده از این راحتگیری در ازدواج با اهلکتاب، دچار سهلانگاری در اعتقادات و واجبات دینی شود، کارهای خوبش هم هدر میرود و در آخرت نیز سرمایۀ عمرش را باخته است!{این آیه و آیۀ 25 سورۀ نساء، داشتن دوستدختر و دوستپسر را بهصراحت نکوهش میکنند. درعوض، مسلمانان را به ازدواج سالم تشویق میکنند، ازهر نوعی که باشد.} 5
مسلمانان! وقتی میخواهید نماز بخوانید، اول وضو بگیرید؛ به این ترتیب که صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و جلوی سرتان را مسح کنید. روی پاهایتان را هم تا برآمدگی روی پا. اگر جُنُب بودید، غسل کنید. اگر بیمار بودید و آب برایتان ضرر داشت، یا در سفر بودید و آب پیدا نکردید، آنوقت، در دو جا، با خاکِ پاک تیمّم کنید: بعد از اینکه از دستشویی آمدید یا اینکه با بانوان تماسِ جنسی داشتید. تیمّم اینطور است: دو کفِ دست را روی خاک بزنید و به پیشانی و پشت دستهایتان بکشید. خدا که نمیخواهد به شما سخت بگیرد؛ بلکه میخواهد پاکتان سازد و نعمتش را بر شما تمام کند تا شکر کنید. 6
نعمت بزرگ خدا یعنی اسلام را در حقّ خود فراموش نکنید و نیز تعهدی را که در قبول اسلام از شما گرفت. منظور، وقتی بود که گفتید: «گوشبهفرمانیم.» درحضور خدا مراقب رفتارتان باشید که خدا میداند هر آنچه را در دلها میگذرد. 7
مسلمانان! برای رضای خدا با تمام توان ایستادگی کنید و هر جا لازم است، برای اجرای عدالت شهادت دهید. کینهتوزیِ یکی از دو طرفِ دعوا شما را در دام بیعدالتی نیندازد.طبق عدالت رفتار کنید که با تقوامداری بیشتر جور درمیآید. درحضور خدا شهادتِ ناحق ندهید و از شهادتِ بِحق خودداری نکنید که خدا آگاه است که چه میگویید. 8
خدا به مسلمانانی که کارهای خوب کردهاند، وعدۀ آمرزش و پاداشی بزرگ داده است. 9
اما بیدینهایی که نشانههای ما را دروغ بدانند، جهنمیاند! 10
مسلمانان! نعمت خدا به خودتان را فراموش نکنید: همان وقتهایی که دشمنانتان، برای نابودی اسلام، قصد دستدرازی به شما داشتند؛ ولی خدا شرّشان را از سرتان کم کرد. در حضور خدا، مراقب باشید عهدشکنی نکنید. مؤمنان باید فقط به خدا توکل کنند. 11
خدا از یهودیهای بنیاسرائیل تعهد محکم گرفت؛ اینطور که برای گروههای دوازدهگانهشان، دوازده نفر از خودشان را سرپرست کردیم. خدا شرط کرد: «حتماً هوایتان را دارم. اگر نماز را با آدابش بخوانید، صدقه بدهید، پیامبرانم را باور کنید، حامیشان باشید و کارهای خوب پیش خدا پسانداز کنید، در عوضِ اینها حتماً گناهان کوچکی را که از دستتان در رفته است، بدون توبه محو میکنم و حتماً در باغهایی پردرخت جایتان میدهم که در آنها جویها روان است. پس اتمامحجت میکنم: بعد از این، هر کدامتان بیدینی و عهدشکنی کند، قطعاً راه درست را گم کرده است.»1- {«قرضالحسنه» در فرهنگ قرآنی هر کار خیری را در بر میگیرد: قرضدادن به دیگران، عبادتکردن مانند نماز و روزه، کارهای خدماتی مثل ساختنِ مدرسه و مسجد و درمانگاه، دفاع از اسلام و کشورهای اسلامی و... .}2- {گاهی خدای مهربان شرط بخششِ بیتوبۀ گناهان کوچک را انجام کارهای بزرگ میداند مثل همین آیه و گاهی شرطش را ترک گناهان بزرگ میداند مثل آیۀ 31 سورۀ نساء (ص83) و گاهی هر دو مثل آیۀ 65 همین سوره.} 12
برای عهدشکنیشان، لعنتشان کردیم و دلهایشان را سفتوسخت ساختیم. بههمینخاطر، مطالب تورات را تغییر میدادند یا کمو زیاد میکردند. آنوقت، بخش مهمی از حرفهایی را فراموش کردند که آنها را بهخود میآورد.تازه، هر بار، متوجه خیانت جدیدی از آنها میشوی! مگر عدۀ کمیشان که خیانت نمیکنند. بااینحال فعلاً از آنها گذشت کن و به رویشان نیاورکه خدا درستکاران را دوست دارد. 13
همچنین، از کسانی که ادعا میکردند «مسیحیِ واقعی ماییم»، تعهد محکم گرفتیم؛ اما آنها هم بخش مهمی از حرفهایی را فراموش کردند که آنها را بهخود میآورد. ما هم بینشان تا روز قیامت دشمنیِ پایدار و کینۀ ریشهدار انداختیم. خدا از کارهای موذیانه و زشتشان باخبرشان خواهد کرد. 14
ای اهلکتاب، فرستادۀ ما محمد بهسویتان آمده است. خیلی از مطالب تورات و انجیل را که همیشه مخفی میکردید، او برایتان آشکار میکند و از خیلی پنهان کاریهایتان هم چشم میپوشد. بله، این کتاب نورانی و روشنگر، یعنی قرآن، از طرف خدا بهسوی شما آمده است تا خدا با آن، آنانی را که دنبال رضای اویند، به راههای سلامت و خوشبختی راهنمایی کند و آنان را زیر نظر خودش از تاریکیهای اعتقادی و اخلاقی بهطرف نور معرفت و پاکی بیرون بکشد و به راه درست زندگی ببرد. 15و16
کسانی که عقیده دارند: «خدا همان مسیح پسر مریم است»، حتماً بیدین شدهاند. پیامبر! به آنها هشدار بده: «اگر خدا اراده کند که مسیح پسر مریم و مادرش و همۀ ساکنان روی زمین را نابود کند، در برابر ارادهاش از دست چه کسی کوچکترین کاری ساخته است؟! فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، فقط در اختیار خداست؛ زیرا او هرچه بخواهد، میآفریند. بله، خدا از عهدۀ هر کاری برمیآید.» 17
یهودیها و مسیحیها ادعا میکنند: «ما فرزندان و دوستان خداییم!» بگو: «پس چرا خدا بهسزای گناهانتان عذابتان میکند؟! نه، اینطور نیست؛ بلکه شما هم بشری هستید از جملۀ مخلوقات خدا.» خدا هم هرکه را لایق ببیند، میآمرزد و هرکه را مستحق عذاب ببیند، عذاب میکند؛ زیرا فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، فقط در اختیار خداست و به او ختم میشود آخرعاقبتِ همه.{میگفتند: «خدا گناهانمان را نادیده میگیرد» یا «پیامبرانمان پارتیِ ما خواهند شد» یا «بهفرض که به جهنم برویم، فقط چند روز در آتش باقی میمانیم» یا «ما دوستان خداییم» یا «بهشت فقط مخصوص ما یهودیهاست» یا «ما نژاد برتریم؛ پس...».} 18
ای اهلکتاب، فرستادۀ ما محمد(ص) در دورانی بهسویتان آمد که مدتی طولانی پیامبری نیامده بود و خیلی از مطالب تورات و انجیل را که مخفی میکردید، برایتان آشکار کرد تا روز قیامت نگویید: «برای ما مژدهرسان و هشداردهندهای نیامد.» الان دیگر مژدهدهنده و هشداردهندهای برایتان آمده است. بله، خدا از عهدۀ هر کاری برمیآید.{در فاصلۀ زمانی بین حضرت موسی و حضرت عیسی خیلی پیامبران آمدند؛ اما از زمان حضرت عیسی(ع) تا زمان حضرت محمد(ص)، یعنی حدود ششصد سال، حداکثر سهچهار پیامبر آمد. این دوران به «دوران فَترت» معروف است.} 19
یادتان بیاید که موسى به قومش گفت: «مردم! لطفهای خدا را در حق خودتان فراموش نکنید، وقتی بینتان پیامبرانى فرستاد و شما را صاحباختیار خودتان کرد و چیزهایى به شما داد که به هیچیک از جهانیان نداده بود. 20
مردم! به سرزمین مقدس و حاصلخیز شامات وارد شوید که خدا برایتان مقدّرش کرده است. به دشمن پشت نکنید و پا به فرار نگذاریدکه آنوقت، شکست سختی خواهید خورد.»{منطقۀ شامات شامل کشورهای فلسطین، لبنان، سوریه و اردن میشود.} 21
گفتند: «موسی! در آن سرزمین جماعتی زورگو زندگی میکنند. تا آنها از آنجا کوچ نکنند، ما پایمان را آنجا نخواهیم گذاشت! اول، آنها از آنجا بروند. بعدش ما میرویم آنجا!» 22
دو نفر از مردم خداترس که خدا نعمت ایمان و شجاعت به آنان داده بود، پیشنهاد کردند: «از دروازۀ اصلی شهر، یکدفعه به آنها حمله کنید! پایتان که به شهر برسد، دیگر پیروزیتان حتمی است. اگر ایمان واقعی دارید، فقط به خدا توکل کنید.» 23
ولی آنها حرفشان را تکرار کردند: «نه موسی، تا وقتی آنها آنجا هستند، ما ابداً پایمان را آنجا نخواهیم گذاشت. اصلاً خودت و خدایت بروید و با آنها بجنگید. ما هم همین جا منتظر پیروزیتان مینشینیم!» 24
موسی گفت: «خدایا، من و برادرم فقط اختیار خودمان را داریم؛ پس خودت بین ما و این جماعت منحرف داوری کن.» 25
خدا فرمود: «حالا که سرپیچی و بیادبی کردند، ورودشان به آن سرزمین چهل سال ممنوع شد! در این مدت، در بیابانها آواره و سرگردان میمانند. دیگر هم به حال این جماعتِ منحرف افسوس نخور.» 26
پیامبر! داستان واقعیِ هابیل و قابیل را برای یهودیها و مسیحیها بخوان: هر کدامشان برای نزدیکشدن به خدا یک قربانی تقدیم کرد. از هابیل پذیرفته شد، ولی از قابیل نه. او از روی حسادت، برادرش را تهدید کرد: «حتماً میکشمت!» هابیل جواب داد: «من کارهای نیستم. خدا فقط از خودمراقبان میپذیرد. 27
تو اگر بهقصد کشت، به من دستدرازی کنی، من جز برای دفاع دستم را رویت بلند نمیکنم. من نه از تو، بلکه از خدایی میترسم که صاحب جهانیان است. 28
من که بدم نمیآید بار گناهان من و خودت را بهدوش بکشی و با این کار، جهنمی شوی! خب مجازات اهل ظلم همین است.»{یعنی قاتل، علاوهبر گناه آدمکشی، با ظلمی که به مقتول کرده و حق حیات را از او گرفته است، گناهان مقتول را هم بهدوش خواهد کشید.} 29
نفْس سرکشِ قابیل برایش کشتنِ برادرش را کاری سبک جلوه داد، تا اینکه بالاخره او را کشت و در نتیجه، سرمایۀ عمرش را بر باد داد! 30
بعد از مدتی، خدا به کلاغی مأموریت داد که زمین را برای مخفیکردنِ چیزی بکَند تا به قابیل نشان دهد که جسد برادرش را چطور دفن کند. قابیل با خودش گفت: «خاک بر سرم! یعنی من نمیتوانم مثل این کلاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!» دستآخر، از کار خودش حسابی پشیمان شد. 31
برای پیشگیری از چنین جنایتهایی، به بنیاسرائیل گوشزد کردیم که هرکس انسانی را بکشد، بیآنکه مقتول، کسی را کشته یا در جامعه خرابکاری کرده باشد، انگار همۀ مردم را کشته است! در مقابل، هرکس انسانی را از مرگ نجات بدهد،انگار به همۀ مردم زندگی بخشیده است! البته پیامبران ما برای برقراری صلحوصفا میان بنیاسرائیل، دلیلهای روشنی آوردند؛ بااینهمه خیلیهایشان در جامعه مشغول قتل و غارت شدند.{چون یک انسان شاید بتواند منشأ خیرات فراوانی در دنیا شود یا نسل فراوانی از او بهدنیا بیاید یا با کشتهشدن یا نجاتیافتن او سنّت شرّ و خیری در عالم پایهگذاری شود یا عمل زشت و خوب قاتل و ناجی در هر فرصتی که برایشان پیش بیاید، تکرارشدنی باشد یا اینکه چون ما انسانها زنجیروار بههم وصلیم و همگی متعلق به یک پیکریم، با مفقودشدن یا در جای خود ماندنِ یکی، کل این سلسله و پیکره ناقص شود یا کامل بماند. در قتل هابیل همه یا بیشتر اینها اتفاق افتاد.} 32
مجازات افراد شروری که با خدا و رسولش مُحاربه میکنند و با خرابکاریهای برنامهریزیشده امنیت جامعه را بر هم میزنند، این است: بهتناسب جرمشان و بدون ترحّم، آنها را بکُشند یابه صُلّابه بکِشند یا چهار انگشت دست راست و چهار انگشت پای چپشان را قطع کنند یا از شهرشان تبعیدشان کنند. تازه، اینها رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت هم عذابی بیاندازه نصیبشان میشود.{«مُحاربه» یعنی اقدام مسلحانه و رُعبآور، برای تجاوز به جان و مال و ناموس مردم، مانند گروگانگیری و ترور و سرقت و بمبگذاری و... .} 33
اگر قبل از اینکه بتوانید دستگیرشان کنید، توبه کنند، مجازاتهای بالا را دربارهشان اجرا نکنید؛ زیرا بدانید خدا آمرزندۀ مهربان است. 34
مسلمانان! در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید و دنبال راههای نزدیکشدن به خدا باشید و در راه او مبارزۀ همهجانبه کنید تا خوشبخت شوید. 35
البته کسانی که بیدینی کنند، حتی بهفرض محال، دو برابرِ تمام داراییهای زمین را هم داشته باشند و برای رهایی خودشان از عذاب روز قیامت هزینهاش کنند، هرگز از آنها قبول نخواهد شد و عذابی زجرآور در انتظارشان است. 36
دائم میخواهند از آتش فرار کنند؛ ولی نمیتوانند از آنجا فرار کنند. آخر، عذابشان دائمی است. 37
چهار انگشتِ دست راست مرد و زنِ دزد را بهسزای کار زشتی که کردهاند و بهعنوان مجازات الهی، قطع کنید. خدا شکستناپذیرِ کاردرست است. 38
اما کسی که بعد از دزدی و قبل از اینکه بتوانید دستگیرش کنید، توبه کند و مال دزدی را به صاحبش برگرداند، خدا به او لطف میکند و مجازات دزدی در حقّش اجرا نمیشود؛ چون خدا آمرزندۀ مهربان است. 39
مگر نمیدانی که فرمانرواییِ آسمانها و زمین فقط در اختیار اوست: هرکه را مستحق عذاب ببیند، مجازات میکند و هرکه را لایق آمرزش ببیند، میآمرزد. آخر، خدا از عهدۀ هر کاری برمیآید. 40
پیامبر! نکند کسانی غصهدارت کنند که برای غوطهورشدن در بیدینی، سر از پا نمیشناسند: از منافقها گرفته که بهزبان میگویند: «اسلام آوردهایم» ولی در دل ایمان نیاوردهاند، تا یهودیها. منظور، یهودیهای سادهلوحی است که هم دروغبافی زمامدارانشان را میشنوند و هم برای عالمانشان خبرچینی میکنند؛ همان عالمانی که مطالب تورات را تغییر میدهند یا کموزیاد میکنند و به آن عوام سادهلوح میگویند: «پیامبر اسلام اگر همانی را به شما گفت که ما گفتیم، از او قبول کنید؛ وگرنه از او دوری کنید!» البته آنهایی که خدا از سرِ بیلیاقتیشان بخواهد گرفتارشان کند، در برابر خواستۀ خدا کاری از دستت برایشان ساخته نیست. آنها کسانیاند که خدا نخواسته است وجودشان را پاک کند. در دنیا با خفتوخواری زندگی میکنند و در آخرت هم عذابی بیاندازه در انتظارشان است. 41
این عوامِ یهود، خبرچیناند و آن عالمانِ یهود، حرامخوار! اگر برای قضاوت پیشت آمدند، بینشان داوری کن و اگر بهصلاح نمیدانی، از آنها رو بگردان. اگر از آنها رو گرداندی، هرگز به تو ضرری نمیزنند. حال، اگر خواستی داوری کنی، بهعدالت بینشان داوری کن که خدا مردم عادل را دوست دارد. 42
اصلاً با چه رویی تو را به داوری میطلبند؟! با آنکه تورات که حکم خدا در آن است، در اختیارشان است و با وجود این، از آن رو برمیگردانند! آخر، آنها تورات را هم باور ندارند! 43
ما تورات را فرستادیم که در آن، راهنماییها و روشنگریهای ارزشمندی بود. پیامبرانی که تسلیم دستورهای خدا بودند و نیز عالمان خداجو و روحانیان یهودی که حفظ تورات بر عهدهشان گذاشته شده بود و بر اصالت تورات گواه بودند، بر اساس همین کتاب برای یهودیها داوری میکردند. پس شما عالمانِ یهودی هم در اجرای احکام الهی از مردم نترسید و فقط از من حساب ببرید و آیات و احکام مرا بهقیمت ناچیزِ مادی نفروشید. آنهایی که بر اساس آنچه خدا فرستاده است، داوری نکنند، واقعاً بیدیناند. 44
در تورات، قصاص را برای جرمهای عمدی، بر یهودیها واجب کردیم، اینطورکه: جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، بینى در برابر بینى، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان و... در کل، زخمها و ضربههای عمدی قصاص دارند. البته هرکه از حق قصاص خودش گذشت کند، مایۀ آمرزشی است برای گناهان خودش. آنهایی که بر اساس آنچه خدا فرستاده است، داوری نکنند، واقعاً ستمکارند. 45
بهدنبال پیامبران گذشته، عیسیبنمریم را فرستادیم که کتاب آسمانی موجود در آن زمان یعنی تورات را قبول داشت و به او انجیل دادیم که در آن، راهنماییها و روشنگریهای ارزشمندی بود و تأییدکنندۀ کتاب آسمانی موجود در آن زمان، یعنی تورات. همچنین انجیل، راهنما و پندی بود برای خودمراقبان. 46
به مسیحیها دستور دادیم بر اساس آنچه خدا در انجیل فرستاده، داوری کنند. آنهایی که بر اساس آنچه خدا فرستاده است، داوری نکنند، واقعاً منحرفاند. 47
این قرآن را حسابشده و هدفدار بهسوی تو فرستادیم که تأییدکنندۀ کتابهای آسمانیِ موجود است و بهعلاوه، از همه نظر به آنها سر است. بنابراین، بر اساس آنچه خدا فرستاده، بین همه داوری کن و با دنبالهروی از هواوهوسِ آنها از احکام قرآن رو برنگردان. برای هر گروهی ازشما راهوروش روشنی در نظر گرفتیم. اگر خدا میخواست، همۀ شما را امتی یکدست با یک دین قرار میداد؛ ولی چنین نکرد، تا با نعمتها و استعدادهای مختلفی که به شما داده است، امتحانتان کند. بنابراین، بهجای بحثهای اختلافی و بیفایده، در کارهای خوب از همدیگر سبقت بگیرید. بهسوی خداست برگشتن همهتان؛ پس در قیامت از هر چیزی که سرش اختلاف داشتهاید، باخبرتان میکند.{منظور، تورات و انجیلِ موجود در دوران صدر اسلام است.} 48
علاوهبر فرستادن قرآن، به تو دستور دادیم: «بر اساس آنچه خدا فرستاده است، بین مردم داوری کن و تابع میل آنها نباش و مواظب باش تو را از آنچه خدا بهسویت فرستاده است، به انحراف نکشانند. اگر از دعوت و داوریات سرپیچی کردند، بدان که خدا میخواهد به مجازات بعضی گناهانشان گرفتارشان کند؛ چون خیلی از مردم منحرفاند. 49
نکند آنها دنبال قوانین دوران جاهلیتاند؟! البته برای گروهی که دنبال یقیناند، چه قانونگذاری بهتر از خداست؟!» 50
مسلمانان! با یهودیها و مسیحیها طرح دوستی نریزید؛ چون وقتِ رودررویی با شما، آنها هوای همدیگر را دارند! هر کدامتان دوست صمیمیِ آنها شود، جزو همانها محسوب میشود و خدا دست چنین مردم بدکاری را نمیگیرد. 51
میبینی کسانی که بیماری سیاسی دارند، در دوستی با اهلکتاب سر از پا نمیشناسند و در توجیه این کارشان میگویند: «میترسیم اتفاق ناگواری برایمان بیفتد و به کمکشان نیاز پیدا کنیم.» ولی شاید خدا از طرف خودش پیروزی یا گشایشی نصیب مسلمانان کند تا در نتیجه، آن بیماردلها از توهّمهایی که در دل داشتند، پشیمان شوند.{این است گوشهای از شرح حال مسئولان و سیاستمداران غربزدۀ دوتابعیتی در کشورهای اسلامی.} 52
آنوقت است که مسلمانان به آنها میگویند: «این اهلکتاب همانهاییاند که سفتوسخت به خدا قسم میخوردند که همیشه با شمایند؟!» با این کارشان، کارهای خوبی هم که احیاناً از آنها سر زده است، هدر رفت و سرمایۀ عمرشان را باختند! 53
مسلمانان! اگر عدهای از شما با تمایل به دشمن، در دین خودشان ثابتقدم نباشند، خدا مردمی را به صحنه خواهد آورد که: آنان را دوست دارد و آنان هم او را دوست دارند، در برخورد با مسلمانان نرم و فروتناند و در برابر دشمنانِ بیدین سرسخت و قاطعاند، در راه خدا میجنگند و از سرکوفتِ هیچ سرزنشکنندهای نمیترسند. این لطف خداست که به هر ملتی شایسته بداند، میدهد؛ زیرا خدا روزیگسترِ داناست. 54
همهکارهتان فقط خداست و پیامبرش و مؤمنانی مانند علیبنابیطالب که نماز را با آدابش میخوانند و در حال رکوع صدقه میدهند.{این آیه به آیۀ ولایت معروف است و روایتهای بسیاری از شیعه و سنّی دراینباره هست.} 55
هرکه خدا و پیامبرش و اینطور مؤمنان را به سرپرستیِ خودش بپذیرد، از حزب خداست و حزب خداست که پیروز است. 56
مسلمانان! با کسانی از اهلکتاب که دینتان را مسخره میکنند و به آن متلک میپرانند و نیز با بیدینها طرح دوستی نریزید. اگر واقعاً مسلمانید، در حضور خدا مراقب ارتباطاتتان با آنها باشید. 57
وقتی با اذان، مردم را برای خواندن نماز دعوت میکنید، نماز را مسخره میکنند و به آن متلک میپرانند! چون آنها جماعتیاند که عقلشان را بهکار نمیاندازند. 58
بگو: «اهلکتاب، آیا عقدهگشایی و عیبجوییتان از ما جز برای این است که ما خدا و قرآنی را که بر ما نازل شده و کتابهای آسمانی را که قبلاً فرستاده شده، باور کردهایم و نیز برای اینکه بیشترتان منحرفید؟!» 59
بگو: «گیرم که این باورها بد باشد! از سرانجامی بدتر از آن از نظر خدا باخبرتان کنم؟! آنهایی که خدا لعنتشان کرد و از آنها خشمگین شد و بعضیشان را بهصورت بوزینه و خوک درآورد و نیز آنهایی که در برابر طاغوت سرِ تسلیم فرود آوردند. بله، آنهایند که جایگاهشان بدتر است و از راه درست منحرفترند.» 60
وقتی پیشتان میآیند، ادعا میکنند: «اسلام آوردهایم.» درحالیکه با بیدینی پیشتان میآیند و با همان بیدینی هم بیرون میروند! خدا بهتر میداند چه نیتها و نقشههای شومی در سر میپرورانند. 61
خیلیهایشان را میبینی که در زدن حرفهای گناهآلود، تجاوز به حقوق مسلمانان، ربا و رشوهخواری سر از پا نمیشناسند. راستی که کارهای زشتی میکنند! 62
چرا عالمانِ خداجو و روحانیان اهلکتاب آنها را از حرفهای گناهآلود و حرامخواریشان نهی نمیکنند؟! راستی که سکوت زشت و موذیانهای در پیش گرفتهاند! 63
یهودیها بهمسخره میگفتند: «دست خدا تنگ است!» دست خودشان تنگ باد! و بهسزای این حرفشان لعنت خدا بر آنها! نخیر، دست خدا خیلی هم باز است و هرطور صلاح بداند، روزی میدهد. آیههای قرآن که بهسویت فرستاده شده، سرکشی و بیدینیِ خیلیهایشان را حتماً زیادتر میکند! ما هم تا روز قیامت، بینشان دشمنیِ پایدار و کینۀ ریشهدار انداختیم. برای نابودی اسلام، هر بار آتشافروزی کنند، خدا خاموشش میکند. همۀ تلاششان را برای خرابکاری در جامعه بهکار میبندند. خدا خرابکارها را دوست ندارد.{با شنیدن آیههایی که کمک به نیازمندان را قرضدادن به خدا میداند، مانند 245 سورۀ بقره (ص39)، یهودیها بهطعنه میگفتند: «این چه خدای فقیر و بخیلی است که برای روزیرساندن به بعضی بندگانش، از بعضی دیگرشان کمک میخواهد؟!»} 64
اگر اهلکتاب واقعاً ایمان داشته باشند و از گناهان بزرگ دوری کنند، گناهان کوچکی را که از دستشان در رفته است، بدون توبه محو میکنیم و در باغهایی پُرنازونعمت جایشان میدهیم.{ایمان واقعی یعنی: ایمان به تورات و انجیل و قرآن و نیز پیامبران گذشته و پیامبر حاضر، حضرت محمد(ص).} 65
همینطور، اگر آنها به تورات و انجیل و کتابهای آسمانی که بهسویشان فرستاده شده است، واقعاً عمل میکردند، از برکتهای آسمان و زمین برخوردار میشدند. فقط گروهی از آنها میانهرو و گوشبهفرماناند؛ ولی خیلیهایشان بد رفتار میکنند! 66
پیامبر! فرمان خدا را شفاف به مردم اعلام کن و بگو که جانشینت کیست. اگر این کار را نکنی، مأموریت پیامبریات را به سرانجام نرساندهای! خدا از شرّ مردم منافق و موذی حفظت میکند؛ چون خدا جماعت بیدینی را که فرمان خدا در انتخاب جانشین تو را نپذیرند، در رسیدن به اهدافشان موفق نمیکند.{این آیه به «آیۀ تبلیغ» معروف است.} 67
بگو: «ای اهلکتاب، تا وقتی به تورات و انجیل و کتابهای آسمانی که بهسویتان فرستاده شده است، واقعاً عمل نکنید، هیچ ارزش و اعتباری ندارید!» در ضمن، قرآنی که بهسوی تو فرستاده شده، سرکشی و بیدینیِ خیلیهایشان را حتماً زیادتر میکند. بنابراین، تو دیگر بهحال این جماعتِ بیدین افسوس نخور. 68
البته از کسانی که اسلام آوردهاند و یهودیها و صابئیها و مسیحیها، آنهاییشان که خدا و روز قیامت را واقعاً باور دارند و کار خوب میکنند، نه ترسی بر آنان غلبه میکند و نه غصه میخورند. 69
از بنیاسرائیل تعهدِ محکم گرفتیم و پیامبرانی بهسویشان فرستادیم. هر بار که پیامبران چیزی برایشان میآوردند که باب میلشان نبود، عدهای را دروغگو میدانستند و عدهای را شهید هم میکردند! 70
یهودیها خیال میکردند که چون نژاد برترند، مجازاتی در کار نیست؛ پس خودشان را به کوری و کری زده بودند! اما خدا لطف کرد و به آنها فهماند که ملاک برتری، بندگی خداست؛ ولی باز خیلیهایشان خود را در کوری و کری نگه داشتند. خدا میبیند که چه میکنند. 71
کسانی که عقیده دارند: «خدا همان مسیح، پسر مریم، است!» بیدین شدهاند؛ درحالیکه مسیح میگفت: «بنیاسرائیل، خدایی را بپرستید که صاحباختیار من و شماست؛ چون هرکه در عبادت خدا به شریکی معتقد باشد، خدا بهشت را بر او حرام میکند و جایگاهش آتش خواهد بود. بدکارها هم هیچ یاوری ندارند.» 72
همچنین، کسانی که عقیده دارند: «خدا یکی از سه معبود است!» بیدین شدهاند. معبودی جز معبود یگانه نیست و اگر به این حرفهای بیاساسی که میگویند، پایان ندهند، هر کدامشان که با اصرار بر این حرفها بیدینی کنند، حتماً دچار عذابی زجرآور میشوند. 73
پس چرا به درگاه خدا توبه نمیکنند و از او آمرزش نمیخواهند؟! حال آنکه خدا آمرزندۀ مهربان است. 74
مسیح، پسر مریم، فقط پیامبری بود که قبل از او هم پیامبرانی آمدند و رفتند و مادرش هم بانوی باصداقتی بود که به یگانگی خدا و آمدن پیامبران اقرار میکرد. هر دو هم مثل بقیۀ انسانها غذا میخوردند. ببین چطور آیههایمان را برایشان توضیح میدهیم و آنوقت ببین چطور با پرستش مسیح و مادرش از مسیر حق به انحراف کشیده میشوند؟! 75
بپرس: «بهجای خدا، چیزهایی را میپرستید که اختیار سود و زیانتان را ندارند؟! درحالیکه تنها خدا خواستههایتان را میشنود و نیازهایتان را میداند.» 76
هشدار بده: «ای اهلکتاب، در معارف دینتان بهناحق تحریف و بزرگنمایی نکنید و تابع میل بتپرستهایی نباشید که قبل از این گمراه شدند و تازه، خیلیها را هم به گمراهی کشاندند و در نتیجه خودشان هم از راه درست دورتر شدند.»{عقیدۀ مسیحیها در سهگانهپرستی، شاید از سهگانهپرستیِ آیین بودایی و برهمایی هند و چین ریشه گرفته است. بوداییان به سه خدا، یعنی برهما و ویشنو و شیوا، اعتقاد دارند. مسیحیان هم به سه خدا، یعنی اَب و ابن و روحالقدُس، معتقدند.} 77
از بین بنیاسرائیل، آنهایی که با عقاید باطل بیدین شدند، گرفتار لعن داوود و عیسیبنمریم شدند. این لعن بهسزای این بود که از دستورهای پیامبران نافرمانی کردند و دائم از خطقرمزهای الهی میگذشتند. 78
همدیگر را نیز نهیازمنکر نمیکردند. با ترکِ این واجب سازنده، واقعاً کار زشتی میکردند! 79
خیلیهایشان را میبینی که با بتپرستهای بیدین طرح دوستی میریزند. یقیناً زشت است آنچه خودشان برای خودشان از پیش میفرستند! در نتیجه، گرفتار خشم خدا میشوند و در عذاب جهنم ماندنیاند. 80
اگر خدا و پیامبر و آنچه را بهسویش فرستاده شده است، واقعاً باور داشتند، با بتپرستهای بیدین طرح دوستی نمیریختند؛ ولی خیلیهایشان منحرفاند. 81