- 48536
- 1000
- 1000
- 1000
بیگانه
رمان اینگونه آغاز میشود: امروز، مادرم مرد. شاید هم دیروز، نمیدانم. تلگرافی به این مضمون از نوانخانه دریافت داشتهام: «مادر، درگذشت. تدفین فردا. تقدیم احترامات.» از این تلگراف، چیزی نفهمیدم، شاید این واقعه دیروز اتفاق افتاده است.
به «مورسو» اطلاع دادند که مادرش فوت کرده و او باید به نوانخانه برود و در مراسم تدفین او شرکت کند. مورسو از ادارهاش مرخصی میگیرد و به آنجا میرود. تعدادی ورقه را امضاء میکند و کاملاً بیتفاوت به خانهاش در مرکز «الجزیره» بازمیگردد.
مورسو با نامزدش «ماری» و دوستش «ریموند» برای گردش به ساحلی دوردست که کلبهی دوست ریموند در آنجا بود، رفتند. دوست ریموند، «ماسون» با زنش در کلبهای چوبی کنار ساحل زندگی میکردند. ریموند بهتازگی با نامزدش اختلافی پیدا کرده بود و بستگان آن زن به دنبال انتقام گرفتن از او بودند.
در ساحل دو مرد به ریموند حمله کردند و مورسو و ماسون هم وارد ماجرا شدند. یکی از آن مردها با چاقو بازوی ریموند و دهانش را شکافت. مورسو و ماسون جرئت جلورفتن نداشتند و منتظر بودند ببینند آن دو مرد چه کار میکنند. مورسو بهخاطر دوستش، ریموند، مرتکب قتل شد و به زندان افتاد. بازجوییاش مدتها طول کشید و دائم از او میپرسیدند که چرا در مراسم دفن مادرش گریه نکرده و غمگین نبوده است. او معتقد بود فطرتش طوری است که اغلب احتیاجات جسمانیاش، احساساتش را مختل میکند. بازپرس این را نکتهای منفی در دفاع از او میدانست و او را دوباره به سلولش باز گرداند.
سرانجام در روز محاکمهاش عدهای را بهعنوان شاهد به تالار دادگاه آوردند. هرکدامشان چیزهایی در دفاع از او گفتند و نشستند. بعد نوبت به ماسون رسید... .
* دربارهی کتاب:
رمان «بیگانه»، نوشتهی «آلبر کامو» نویسندهی فرانسوی، در سال 1942 است. مضمون و چشمانداز آن اغلب به عنوان نمونهای از فلسفهی «ابزوردیسم» (پوچانگاری) و «اگزیستانسیالیسم» (اصالت وجود) ذکر میشود. گرچه خود کامو عقده دارد داستانی که روایت کرده از شیوهی نگرش اگزیستانسیالیسم دور است. این اثر برندهی جایزه نوبل ادبیات سال 1957 شد.
شمارگان چاپ اول بیگانه 4400 نسخه بود، ولی خیلی خوب فروش نرفت. اما بعدها به دلیل مقالهی «ژان پل سارتر» در «توضیح بیگانه» این رمان با استقبال خوبی روبهرو شد. از سوی دیگر این داستان چهار بار به انگلیسی و همچنین به زبانهای زیاد دیگری از جمله فارسی ترجمه شده است. این رمان از آثار کلاسیک ادبیات قرن بیستم محسوب میشود. روزنامهی «لو موند» این کتاب را یکی از صد کتاب برتر قرن بیستم معرفی کرده است.
همچنین این رمان دو بار به صورت فیلم درآمده است: یکبار نسخهای ایتالیایی که«لوکینو ویسکونتی» ساخت و دیگری با نام «یزگی» که «زکی دمیرکوبوز» کارگردان ترکیهای به روی پرده سینما برد.
بیگانه را، اولین بار، علیاصغر خبرهزاده با ویراستاری و تصحیح جلال آلاحمد به فارسی برگرداند. پس از آن مترجمان متعدد دیگری این کتاب را به فارسی برگرداندهاند که نام آنها در کتاب «تاریخ ترجمهی ادبی از فرانسه به فارسی» چنین آمدهاست: عنایتالله شکیباپور، هدایتالله میرزمانی، امیر جلالالدین اعلم، محمدرضا پارسایار، خشایار دیهیمی، لیلی گلستان، پرویز شهدی، شادی ابطحی، بهاره جواهری، مهران زنده بودی
*دربارهی نویسنده:
«آلبر کامو» در سال 1913 در دهکدهای در کشور الجزایر به دنیا آمد. وی رماننویس، نمایشنامهنویس و مقالهنویس مشهور فرانسوی است. کامو پس از پایان تحصیلات متوسطه در رشتهی ادبیات و فلسفه در الجزایر به تدریس پرداخت، اما چندی بعد تحصیل را رها کرد و به تئاتر روی آورد.
وی در سال 1935 گروه تئاتر «اکیپ» را به وجود آورد که از گروه جوانان پیشرو تشکیل شده بود و تا 1938 کارگردانی نمایشنامهها و سرپرستی آن را برعهده داشت. مدتی بعد در شمال آفریقا و بعد در پاریس به روزنامهنگاری پرداخت و آثاری دربارهی جنگ منتشر کرد که منجر به شهرت وی گشت.
در سال 1942 کتاب بیگانه، کامو را به شهرت و موفقیتهای فراوان رساند. کامو در این رمان بیهودگی و پوچی دنیایی را نشان میدهد که آدمی از سازش با آن عاجز میماند.
کامو سالها از دوستان و همکاران و همفکران نزدیک سارتر بود و در زمان اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم به نهضت مقاومت پیوست. کامو از سال 1933 سردبیری روزنامهی زیرزمینی «کومبا» را برعهده گرفت و تا 1946 که فعالیت ادبیاش را آشکار کرد، به این کار اشتغال داشت.
کامو رمان «طاعون» را در سال 1947 منتشر کرد که اقبال فراوانی داشت؛ به طوری که تا سال 1960 ششصدوپنجاههزار نسخه از آن به فروش رفت.
در سال 1950 کامو مقالههای مختلف خود را دربارهی سیاست، اجتماع و ادبیات که از سال 1944 تا 1948 انتشار داده بود، در مجموعه نوشتههای جاری گردآوری کرد. با انتشار کتاب مرد عصیانگر (1951) که تحلیلی از انقلاب روسیه بود، رابطهی دوستی و همفکری کامو و سارتر قطع شد. مناظره و مشاجرهی قلمی این دو متفکر با قطعههای گوناگون دیگر که میان سالهای 1948 تا 1953 نوشته شده بود، در دو جلد در سال 1953 منتشر شد.
آلبر کامو در سال 1953 به تئاتر بازگشت و نمایشنامههایی از «فاکنر و داستایفسکی» اقتباس و کارگردانی کرد. در سال 1954 مجموعه تابستان را انتشار داد و در روزنامهی اکسپرس به کار مشغول شد.
کامو در سال 1957 مجموعهی تبعید و دیار خویش را که مشتمل بر شش داستان کوتاه بود، منتشر کرد و در همین سال «جایزه ادبی نوبل» را دریافت کرد. وی جوانترین نویسندهای بود که این افتخار را به دست میآورد. خطابههایی را که بهمناسبت دریافت این جایزه در سوئد ایراد کرده بود، در سال 1958 با عنوان خطابههای سوئد منتشر کرد.
آلبر کامو در ژانویه سال 1960 در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
آثار او به سه دستهی رمان، نمایشنامه و آثار غیرداستانی تقسیم میشوند:
رمانها: بیگانه (1942)، طاعون (1947)، سقوط (1956)، مرگ خوش (1936 تا 1937 و انتشار 1971)، آدم اول (کامو پیش از اتمام این اثر جان باخت و در سال 1995 این اثر نیمهتمام منتشر شد).
نمایشنامهها: کالیگولا (نوشته شده در 1938 و اجرا شده در 1945)، مرثیهای برای راهبه (1956 - اقتباس از رمانی نوشتهٔ ویلیام فاکنر)، سوء تفاهم (1944)، حکومت نظامی (1948)، دادگستران (1949)، تسخیرشدگان (1959 - اقتباس از رمانی نوشتهی فئودور داستایفسکی با همین نام - کامو این نمایشنامه را در سل 1959 شخصاً کارگردانی کرد و به روی صحنه برد)، صالحان (نمایشنامهای در پیرامون یک حادثهی واقعی ترور عموی تزار روسیه).
آثار غیر داستانی: خطاب به عشق (نامههای عاشقانهی آلبر کامو و ماریا کاسارس - 1944 تا 1959)، پشت و رو (1937 - مجموعهٔ مقاله)، عیش (1938 - مجموعهی چهار جستار)، افسانهی سیزیف (1942)، انسان طاغی (1951)، سه مجموعه از یادداشتها (1935-1942 - انتشار: 1962)، (1943-1951 - انتشار: 1965) و (1951-1959 - انتشار: 1989)، متافیزیک مسیحی (1953)، وقایعنامهی الجزایر (1958)
*کتاب:
The Stranger (1942)
*فیلم:
(2001) yazgi
(Lo Straniero (1967
به «مورسو» اطلاع دادند که مادرش فوت کرده و او باید به نوانخانه برود و در مراسم تدفین او شرکت کند. مورسو از ادارهاش مرخصی میگیرد و به آنجا میرود. تعدادی ورقه را امضاء میکند و کاملاً بیتفاوت به خانهاش در مرکز «الجزیره» بازمیگردد.
مورسو با نامزدش «ماری» و دوستش «ریموند» برای گردش به ساحلی دوردست که کلبهی دوست ریموند در آنجا بود، رفتند. دوست ریموند، «ماسون» با زنش در کلبهای چوبی کنار ساحل زندگی میکردند. ریموند بهتازگی با نامزدش اختلافی پیدا کرده بود و بستگان آن زن به دنبال انتقام گرفتن از او بودند.
در ساحل دو مرد به ریموند حمله کردند و مورسو و ماسون هم وارد ماجرا شدند. یکی از آن مردها با چاقو بازوی ریموند و دهانش را شکافت. مورسو و ماسون جرئت جلورفتن نداشتند و منتظر بودند ببینند آن دو مرد چه کار میکنند. مورسو بهخاطر دوستش، ریموند، مرتکب قتل شد و به زندان افتاد. بازجوییاش مدتها طول کشید و دائم از او میپرسیدند که چرا در مراسم دفن مادرش گریه نکرده و غمگین نبوده است. او معتقد بود فطرتش طوری است که اغلب احتیاجات جسمانیاش، احساساتش را مختل میکند. بازپرس این را نکتهای منفی در دفاع از او میدانست و او را دوباره به سلولش باز گرداند.
سرانجام در روز محاکمهاش عدهای را بهعنوان شاهد به تالار دادگاه آوردند. هرکدامشان چیزهایی در دفاع از او گفتند و نشستند. بعد نوبت به ماسون رسید... .
* دربارهی کتاب:
رمان «بیگانه»، نوشتهی «آلبر کامو» نویسندهی فرانسوی، در سال 1942 است. مضمون و چشمانداز آن اغلب به عنوان نمونهای از فلسفهی «ابزوردیسم» (پوچانگاری) و «اگزیستانسیالیسم» (اصالت وجود) ذکر میشود. گرچه خود کامو عقده دارد داستانی که روایت کرده از شیوهی نگرش اگزیستانسیالیسم دور است. این اثر برندهی جایزه نوبل ادبیات سال 1957 شد.
شمارگان چاپ اول بیگانه 4400 نسخه بود، ولی خیلی خوب فروش نرفت. اما بعدها به دلیل مقالهی «ژان پل سارتر» در «توضیح بیگانه» این رمان با استقبال خوبی روبهرو شد. از سوی دیگر این داستان چهار بار به انگلیسی و همچنین به زبانهای زیاد دیگری از جمله فارسی ترجمه شده است. این رمان از آثار کلاسیک ادبیات قرن بیستم محسوب میشود. روزنامهی «لو موند» این کتاب را یکی از صد کتاب برتر قرن بیستم معرفی کرده است.
همچنین این رمان دو بار به صورت فیلم درآمده است: یکبار نسخهای ایتالیایی که«لوکینو ویسکونتی» ساخت و دیگری با نام «یزگی» که «زکی دمیرکوبوز» کارگردان ترکیهای به روی پرده سینما برد.
بیگانه را، اولین بار، علیاصغر خبرهزاده با ویراستاری و تصحیح جلال آلاحمد به فارسی برگرداند. پس از آن مترجمان متعدد دیگری این کتاب را به فارسی برگرداندهاند که نام آنها در کتاب «تاریخ ترجمهی ادبی از فرانسه به فارسی» چنین آمدهاست: عنایتالله شکیباپور، هدایتالله میرزمانی، امیر جلالالدین اعلم، محمدرضا پارسایار، خشایار دیهیمی، لیلی گلستان، پرویز شهدی، شادی ابطحی، بهاره جواهری، مهران زنده بودی
*دربارهی نویسنده:
«آلبر کامو» در سال 1913 در دهکدهای در کشور الجزایر به دنیا آمد. وی رماننویس، نمایشنامهنویس و مقالهنویس مشهور فرانسوی است. کامو پس از پایان تحصیلات متوسطه در رشتهی ادبیات و فلسفه در الجزایر به تدریس پرداخت، اما چندی بعد تحصیل را رها کرد و به تئاتر روی آورد.
وی در سال 1935 گروه تئاتر «اکیپ» را به وجود آورد که از گروه جوانان پیشرو تشکیل شده بود و تا 1938 کارگردانی نمایشنامهها و سرپرستی آن را برعهده داشت. مدتی بعد در شمال آفریقا و بعد در پاریس به روزنامهنگاری پرداخت و آثاری دربارهی جنگ منتشر کرد که منجر به شهرت وی گشت.
در سال 1942 کتاب بیگانه، کامو را به شهرت و موفقیتهای فراوان رساند. کامو در این رمان بیهودگی و پوچی دنیایی را نشان میدهد که آدمی از سازش با آن عاجز میماند.
کامو سالها از دوستان و همکاران و همفکران نزدیک سارتر بود و در زمان اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم به نهضت مقاومت پیوست. کامو از سال 1933 سردبیری روزنامهی زیرزمینی «کومبا» را برعهده گرفت و تا 1946 که فعالیت ادبیاش را آشکار کرد، به این کار اشتغال داشت.
کامو رمان «طاعون» را در سال 1947 منتشر کرد که اقبال فراوانی داشت؛ به طوری که تا سال 1960 ششصدوپنجاههزار نسخه از آن به فروش رفت.
در سال 1950 کامو مقالههای مختلف خود را دربارهی سیاست، اجتماع و ادبیات که از سال 1944 تا 1948 انتشار داده بود، در مجموعه نوشتههای جاری گردآوری کرد. با انتشار کتاب مرد عصیانگر (1951) که تحلیلی از انقلاب روسیه بود، رابطهی دوستی و همفکری کامو و سارتر قطع شد. مناظره و مشاجرهی قلمی این دو متفکر با قطعههای گوناگون دیگر که میان سالهای 1948 تا 1953 نوشته شده بود، در دو جلد در سال 1953 منتشر شد.
آلبر کامو در سال 1953 به تئاتر بازگشت و نمایشنامههایی از «فاکنر و داستایفسکی» اقتباس و کارگردانی کرد. در سال 1954 مجموعه تابستان را انتشار داد و در روزنامهی اکسپرس به کار مشغول شد.
کامو در سال 1957 مجموعهی تبعید و دیار خویش را که مشتمل بر شش داستان کوتاه بود، منتشر کرد و در همین سال «جایزه ادبی نوبل» را دریافت کرد. وی جوانترین نویسندهای بود که این افتخار را به دست میآورد. خطابههایی را که بهمناسبت دریافت این جایزه در سوئد ایراد کرده بود، در سال 1958 با عنوان خطابههای سوئد منتشر کرد.
آلبر کامو در ژانویه سال 1960 در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
آثار او به سه دستهی رمان، نمایشنامه و آثار غیرداستانی تقسیم میشوند:
رمانها: بیگانه (1942)، طاعون (1947)، سقوط (1956)، مرگ خوش (1936 تا 1937 و انتشار 1971)، آدم اول (کامو پیش از اتمام این اثر جان باخت و در سال 1995 این اثر نیمهتمام منتشر شد).
نمایشنامهها: کالیگولا (نوشته شده در 1938 و اجرا شده در 1945)، مرثیهای برای راهبه (1956 - اقتباس از رمانی نوشتهٔ ویلیام فاکنر)، سوء تفاهم (1944)، حکومت نظامی (1948)، دادگستران (1949)، تسخیرشدگان (1959 - اقتباس از رمانی نوشتهی فئودور داستایفسکی با همین نام - کامو این نمایشنامه را در سل 1959 شخصاً کارگردانی کرد و به روی صحنه برد)، صالحان (نمایشنامهای در پیرامون یک حادثهی واقعی ترور عموی تزار روسیه).
آثار غیر داستانی: خطاب به عشق (نامههای عاشقانهی آلبر کامو و ماریا کاسارس - 1944 تا 1959)، پشت و رو (1937 - مجموعهٔ مقاله)، عیش (1938 - مجموعهی چهار جستار)، افسانهی سیزیف (1942)، انسان طاغی (1951)، سه مجموعه از یادداشتها (1935-1942 - انتشار: 1962)، (1943-1951 - انتشار: 1965) و (1951-1959 - انتشار: 1989)، متافیزیک مسیحی (1953)، وقایعنامهی الجزایر (1958)
*کتاب:
The Stranger (1942)
*فیلم:
(2001) yazgi
(Lo Straniero (1967
از ایرانصدا بشنوید
اگر تصمیم به خواندن یک رمان خوب دارید و در بین انواع و اقسام فهرست کتابهای برتر سرک بکشید، بدون شک نامی که بسیار با آن برخورد خواهید کرد، رمان «بیگانه» اثر «آلبر کامو» است. رمانی کوتاه با درونمایهای فلسفی و متفاوت، که توانسته بهعنوان اولین اثر این نویسنده و فیلسوف فرانسوی قرن بیستم تحسین همگان را برانگیزد. کامو در این رمان بهطور غیرمستقیم و با ظرافت، بنیانهای فکری و فلسفی خود را از مکتب ابزوردیسم یا پوچگرایی برای خواننده تشریح میکند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان