فهرست
شنل

شنل

  • 9 قطعه
  • 93':26" مدت زمان
  • 19131 دریافت شده
نویسنده: نیکلای گوگول
راوی: بهروز رضوی
قالب: روایی
دسته‌بندی: رمان و داستان
آکاکی پس از سال‌ها محرومیت موفق می‌شود شنلی تهیه کند تا خود را گرم نگه دارد، اما در نخستین روز آن را از او می‌دزدند و از این غصه بیمار می‌گردد.

وصف بینوایی مرد بیچاره و فداکاری‌های او برای خرید شنل، شب‌هایی که در تاریکی به‌سر می‌برده و چراغ روشن نمی‌کرده، مقدار غذایی را که از برنامه زندگی حذف کرده و چشم‌‌پوشی‌های او از خرید چیزهای ضروری زندگی، همه اینها چنان است که خواننده را به نوعی تشویش دچار می‌کند.
آکاکی کارمندی‌ است که هیچ یک از همکارانش او را نمی‌فهمند؛ مسخره‌اش می‌کنند و مثل یک دلقک به وی می‌خندند و با او رفتار می‌کنند. تا جایی که آکاکی تصمیم می‌گیرد خودش را زیر یک شنل نو مخفی و با توسل جستن به شنل احترام جامعه را به‌ خود جلب کند!
در شنل، تنها کسی که خواننده نمی‌تواند با او همزادپنداری کند، آکاکی‌ است. البته این ترس و یا مسخرگی آکاکی نیست که به داستان نمود می‌دهد، بلکه موقعیت شغلی و محیط کارمندی اوست که حقیر و سیاه جلوه می‌کند. آکاکی التماس می‌کند تا همکارانش او را اذیت نکنند. برای رهایی خود از موقعیت و لحظه‌ای که طبیعت و یا سرنوشت برای او پیش آورده است، التماس می‌کند.

*نیکلای واسیلیویچ گوگول در اول آوریل سال 1809 در سوروچنسی از ولایت پولتاوای روسیه به دنیا آمد. استعدادهای گوگول در دبیرستان شکوفا شد و همین‌جا بود که نخستین‌بار دست به کار نوشتن شد. پس از آن‌که سال‌ها رؤیای دیدار پوشکین را در سر داشت، سرانجام در سال 1830 با وی ملاقات کرد و کم‌کم به محافل ادبی راه پیدا کرد. در سال 1835 چهار عنوان کتاب از گوگول منتشر شد و در همان سال‌ها بود که او را به‌عنوان هشیارترین و ماهرترین قصه‌نویس روسیه می‌خواندند. او در سال 1836 روسیه را ترک کرد و تا سال 1848 در رم زیست و در طول این سال‌ها رمانی بزرگ به نام نفوس مرده را نوشت. انتشار این اثر اوج فعالیت گوگول بود و با استقبالی همگانی مواجه شد. پس از این دوران گوگول دچار وسوا‌س‌های مذهبی شد و نارضایتی‌اش از خویشتن شدت یافت و به نوشتن عقایدش به شکل نصیحت و موعظه پرداخت و برخلاف انتظار گوگول نه‌تنها استقبالی از آن نشد، بلکه حتی پرشورترین طرفدارانش به دلیل عقاید سست و پشتیبانی‌اش از حکومت به وی تاختند. مدتی بعد به روسیه بازگشت و مجدداً دست به کار تکمیل رمان «نفوس مرده» شد، اما در حالتی از بحران روانی چند روز پیش از مرگش تمام نسخه‌های دست‌نویس آن را سوزاند و سرانجام در چهارم مارس سال 1852 درگذشت.
مجموعه داستان «یادداشت‌های یک دیوانه» در سال 1842 منتشر شد و استقبال گرم خوانندگان و منتقدان ادبی را همراه داشت و او را در مقام قصه‌نویس تثبیت کرد.

از ایرانصدا بشنوید

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

2

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و بررسی نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    وسط داستان یک بخش از کتاب [شنل پاره] رو به اشتباه گذاشتین. لطفا اصلاح بفرمایید.
  • کاربر مهمان
    ⁣زندگی آکاکی آکاکیویچ باشماچکین، نمونه‌ای است برای همه‌ی کسانی که کاری اداری دارند یا آرزوی داشتن آن را دارند. سپاس.
  • کاربر مهمان
    وظیفه خود میدانم . از تمام کسانی که در تهیه و تنظیم این اثر و دیگر آثار ایران صدا نقش داشته اند تشکر کنم . اقدامات با ارزش و گران قدری انجام داده اید که به آنان آثار صدای ماندگار گفته خواهد شد ( بماند به یادگار صداهای زیبای ماندگار)
  • کاربر مهمان
    سلام ممنون از سایت خوبتون ببخشید این کتاب صوتی کامله یا تیکه هایش حذف شده؟؟؟؟
  • کاربر مهمان
    کاربر مهمان
    سلام ممنون از سایت خوبتون ببخشید این کتاب صوتی کامله یا تیکه هایش حذف شده؟؟؟؟
    سلام و احترام تلخیص و اقتباس
  • کاربر مهمان
    خیلی عالی بود تشکر
  • کاربر مهمان
    خیلی زیبا بود زندگی خیلی از ما هم مثل همین داستان به چیز های بی ارزش وابسته بود .
  • کاربر مهمان
    نیکلای گوگول عالیه
  • کاربر مهمان
    نیکلای گوگول عالیه خیلی خیلی قشنگ بود .
  • کاربر مهمان
    عالی بود
  • کاربر مهمان
    کوردلیا چی شدچی بود اون وسط، کلا خیلی جالب نبود
  • کاربر مهمان
    عاااالی...آثار نویسندگان روس رو خیلی دوست دارم .. انسان رو به تفکر وا میدارن و پر کشش
  • کاربر مهمان
    سپاس از پوشش ادبیات کلاسیک روس و گزاردن نقد کتاب.
  • کاربر مهمان
    بسیار عالی بود
  • کاربر مهمان
    از اواسطش با یه داستان شنل پاره قاطی شد.سوتی عجیبی دادین
  • کاربر مهمان
    از اواسطش با داستان شنل پاره قاطی شد که . سوتی عجیبی دادین
  • کاربر مهمان
    از اون عجیب تر این دوستانی که میگن عالی بود و از پایانش تعریف میکنن
  • کاربر مهمان
    لطفاً "صدای کل کتاب" رو اصلاح کنید فصل سومش نیست و به جاش یه داستان دیگس
  • کاربر مهمان
    داستان جذاب بود و پایان غیر منتظره ای داشت
  • کاربر مهمان
    عالییی بودد👌👌👌

تصاویر

از همین گوینده

پایگاه قرآن