- 11883
- 1000
- 1000
- 1000
جزیره ی اسب ها
جزیره ی اسب ها نوشته ی آیلیس دِیلون است . این داستان در "اِنی شِرون"، جزیره ی کوچک ایرلندی در ساحل وسیع "کونه مارا" و یکی از دهات آن "روس مور" که در ساحل قرار داد اتفاق می افتد و جزیره ی اسبها آرام آرام شخصیت ها را به خود دعوت می کند.
جزیره ی اسب ها ماجرای دو نوجوان به نام های "پت" و"دنی" را مطرح می کند که قصد دارند برای صید مارماهی به دریا بروند، اما در میانهی راه تصمیم می گیرند برای یک بارهم که شده به جزیرهی اسبها رفته و آنجا را از نزدیک ببینند. آنها به جزیره می رسند و یک شب را در آنجا سپری می کنند. خیلی اتفاقی موفق می شوند کره اسبی را بگیرند، غافل از اینکه این کار، آنها را با مشکلات بسیاری روبرو می کند و آنها حسابی گرفتار می شوند.
دو نفر که خود را از گشتی های ساحلی معرفی می کنند، پت و دنی را به عنوان دزد اسب ها با خود می برند اما در میانه ی راه گرفتار طوفان شده و دنی و پت به ساحل جزیره ای می رسند. درآن جزیره با شخصی به نام لوک آشنا می شوند و همه با هم به جزیرهی اسبها می روند . در این سفر مادربزرگ نیز که آرزو دارد برای مرور خاطرات گذشته به جزیره ی اسب ها برود، با آنها همراه می شود. او قبلا ساکن این جزیره بوده و حالا بعد از مدت ها آنجا را می بیند. آنها به ساحل نقره ای می روند تا کره ی مادیان را بگیرند. اما بعد از مدتی متوجه ماجرای دزدیدن اسب ها به وسیله همان گروهی می شوند که خود را گشتی های ساحلی معرفی کرده بودند. سردسته ی آنها شخصی به نام "مک کافی" است که دستگیر می شود و پت و دنی و لوک و مادربزرگ از جزیره نجات پیدا می کنند...
*شنوندگان و مخاطبان عزیز متاسفانه از این نویسنده هیچ گونه اثر و مطلبی یافت نشد.در صورت پیدا کردن هر نوع مشخصاتی لطفا شما هم ذیل نظرات اطلاعات بیشتر خود را راجع به این اثر و نویسنده ی آن منتقل بفرمایید.
جزیره ی اسب ها ماجرای دو نوجوان به نام های "پت" و"دنی" را مطرح می کند که قصد دارند برای صید مارماهی به دریا بروند، اما در میانهی راه تصمیم می گیرند برای یک بارهم که شده به جزیرهی اسبها رفته و آنجا را از نزدیک ببینند. آنها به جزیره می رسند و یک شب را در آنجا سپری می کنند. خیلی اتفاقی موفق می شوند کره اسبی را بگیرند، غافل از اینکه این کار، آنها را با مشکلات بسیاری روبرو می کند و آنها حسابی گرفتار می شوند.
دو نفر که خود را از گشتی های ساحلی معرفی می کنند، پت و دنی را به عنوان دزد اسب ها با خود می برند اما در میانه ی راه گرفتار طوفان شده و دنی و پت به ساحل جزیره ای می رسند. درآن جزیره با شخصی به نام لوک آشنا می شوند و همه با هم به جزیرهی اسبها می روند . در این سفر مادربزرگ نیز که آرزو دارد برای مرور خاطرات گذشته به جزیره ی اسب ها برود، با آنها همراه می شود. او قبلا ساکن این جزیره بوده و حالا بعد از مدت ها آنجا را می بیند. آنها به ساحل نقره ای می روند تا کره ی مادیان را بگیرند. اما بعد از مدتی متوجه ماجرای دزدیدن اسب ها به وسیله همان گروهی می شوند که خود را گشتی های ساحلی معرفی کرده بودند. سردسته ی آنها شخصی به نام "مک کافی" است که دستگیر می شود و پت و دنی و لوک و مادربزرگ از جزیره نجات پیدا می کنند...
*شنوندگان و مخاطبان عزیز متاسفانه از این نویسنده هیچ گونه اثر و مطلبی یافت نشد.در صورت پیدا کردن هر نوع مشخصاتی لطفا شما هم ذیل نظرات اطلاعات بیشتر خود را راجع به این اثر و نویسنده ی آن منتقل بفرمایید.
از ایرانصدا بشنوید
کتاب گویای جزیرهی اسبها ماجرای دو نوجوان به نام های پت و دنی را بیان می کند که رویای سفر به جزیره ی اسبها را در سر دارند. پس در اولین فرصت به آنجا رفته و کره اسبی را می گیرند. ادامه ی داستان را بشنوید...
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان