"والتِراِلیوت"صاحب املاک "کِلینچهال "بود و درآمدش از طریق همان املاک تأمین می شد. او بعد از ازدواج صاحب سه فرزند دختر به نام های "الیزابت"، "آنا" و "مری" شد و همسرش نیز درگذشت. او مجبور شد تا دخترانش را به تنهایی بزرگ کند تا اینکه ...
... الیزابت بیست و هشت ساله، آنا بیست و شش ساله و مری بیست و دو ساله شدند. در این سالها الیزابت و آنا مجرد ماندند اما مری که کوچکتر بود با "چارلز" ازدواج کرد.
املاک پدر درآمد خوبی داشت تا اینکه به مرور رو به رکود گذاشت. برای حل این مسئله آنها دو نفر از معتمدین خانواده شان را دعوت کردند تا چاره ای برای رفع این مشکل بیاندیشند. وکیلی به نام "شپرت" و فردی به نام "راسل" آمدند تا به حل مشکل بپردازند. آنها بعد از مشورت به این نتیجه رسیدند که بهتر است الیوت ها به منطقه ی "بِس" نقل مکان کنند که البته آنا مخالف این ایده بود. والتر باید ملک کلینچهال را اجاره می داد بهترین گزینه برای او ملوانی به نام "کِرافت" بود که متقاضی اجاره ی آن بود. پس کارها به شپرت سپرده شد. از طرفی مری به شدت بیمار شد و آنا برای مراقبت نزد او رفت. در این مدت والتر و الیزابت نیز به بس رفتند . یکی از بستگان شوهر مری از آنا خواستگاری کرد و آنا به منطقه ی بس رفت تا با پدر و الیزلبت مشورت کند اما در همان زمان متوجه شد که .....
مختصری درمورد نویسنده :
جین آستن، نویسنده قرن هجدهم و نوزدهم انگلیسی است که آثارش ادبیات غرب را سخت تحت تأثیر قرار داد. شناخت او از زندگی زنان و مهارتش در گوشه و کنایهها، او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کردهاست. جین آستن با نگارش چهار رمان "عقل و احساس"، "غرور و تعصب"، "منسفیلد پارک" و "اما" به ترتیب در سالهای 1811، 1813، 1814 و 1816 در زمان حیاتش نام خود را به عنوان نویسندهای صاحب سبک به ثبت رساند. رمانهای "نورثنگرابی" و "ترغیب" در سال 1818، یعنی بعد از مرگ نویسنده، به چاپ رسیدند. دو اثر به نامهای "لیدی سوزان" و "واتسنها" که ناتمام ماندهاست نیز از کارهای اولیهٔ جین آستین باقی ماندهاست. او پیش از مرگ مشغول نوشتن رمانی به نام "سندیتن" بود که قسمتهای پراکندهٔ آن در دست است. وی با خواندن کتابهای متفاوت یادگرفت از چه چیزهایی پرهیز کند تا داستان هایش جالب و خواندنی شوند. به همین دلیل سبک جین آستن در شیوه نگارش منحصر به فرد است و صدای راوی رمان را با عمیقترین احساسات شخصیتهای قصه پیوند میزند. به طوری که با خواندن داستانهای وی میتوان پا جای پای شخصیتهای رمانهای او گذاشت. جین آستین در محیطی نسبتاً منزوی زندگی کرد و اوقات خود را بیشتر به نوشتن گذراند. به نظر نقادان، او نبوغی دو وجهی داشت: هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدمها را خوب میشناخت. این دو وجه در نوشتههای او نیز تجلی یافتهاست. زندگی اجتماعی و خانوادگی محملی است که نویسنده به کمک آن، با ژرف اندیشی، دربارهٔ انسانها و روابط آنها قضاوت میکند و نظر میدهد. جین آستن، غالباً زنان نویسنده هم دوره خودش را به خاطر سبک دراماتیک و خسته کننده قصههای عاشقانه در رمانهایشان دست میانداخت.
*از این رمان سریال ها و تاتر هایی نیز تهیه و تولید شده است .
... الیزابت بیست و هشت ساله، آنا بیست و شش ساله و مری بیست و دو ساله شدند. در این سالها الیزابت و آنا مجرد ماندند اما مری که کوچکتر بود با "چارلز" ازدواج کرد.
املاک پدر درآمد خوبی داشت تا اینکه به مرور رو به رکود گذاشت. برای حل این مسئله آنها دو نفر از معتمدین خانواده شان را دعوت کردند تا چاره ای برای رفع این مشکل بیاندیشند. وکیلی به نام "شپرت" و فردی به نام "راسل" آمدند تا به حل مشکل بپردازند. آنها بعد از مشورت به این نتیجه رسیدند که بهتر است الیوت ها به منطقه ی "بِس" نقل مکان کنند که البته آنا مخالف این ایده بود. والتر باید ملک کلینچهال را اجاره می داد بهترین گزینه برای او ملوانی به نام "کِرافت" بود که متقاضی اجاره ی آن بود. پس کارها به شپرت سپرده شد. از طرفی مری به شدت بیمار شد و آنا برای مراقبت نزد او رفت. در این مدت والتر و الیزابت نیز به بس رفتند . یکی از بستگان شوهر مری از آنا خواستگاری کرد و آنا به منطقه ی بس رفت تا با پدر و الیزلبت مشورت کند اما در همان زمان متوجه شد که .....
مختصری درمورد نویسنده :
جین آستن، نویسنده قرن هجدهم و نوزدهم انگلیسی است که آثارش ادبیات غرب را سخت تحت تأثیر قرار داد. شناخت او از زندگی زنان و مهارتش در گوشه و کنایهها، او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کردهاست. جین آستن با نگارش چهار رمان "عقل و احساس"، "غرور و تعصب"، "منسفیلد پارک" و "اما" به ترتیب در سالهای 1811، 1813، 1814 و 1816 در زمان حیاتش نام خود را به عنوان نویسندهای صاحب سبک به ثبت رساند. رمانهای "نورثنگرابی" و "ترغیب" در سال 1818، یعنی بعد از مرگ نویسنده، به چاپ رسیدند. دو اثر به نامهای "لیدی سوزان" و "واتسنها" که ناتمام ماندهاست نیز از کارهای اولیهٔ جین آستین باقی ماندهاست. او پیش از مرگ مشغول نوشتن رمانی به نام "سندیتن" بود که قسمتهای پراکندهٔ آن در دست است. وی با خواندن کتابهای متفاوت یادگرفت از چه چیزهایی پرهیز کند تا داستان هایش جالب و خواندنی شوند. به همین دلیل سبک جین آستن در شیوه نگارش منحصر به فرد است و صدای راوی رمان را با عمیقترین احساسات شخصیتهای قصه پیوند میزند. به طوری که با خواندن داستانهای وی میتوان پا جای پای شخصیتهای رمانهای او گذاشت. جین آستین در محیطی نسبتاً منزوی زندگی کرد و اوقات خود را بیشتر به نوشتن گذراند. به نظر نقادان، او نبوغی دو وجهی داشت: هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدمها را خوب میشناخت. این دو وجه در نوشتههای او نیز تجلی یافتهاست. زندگی اجتماعی و خانوادگی محملی است که نویسنده به کمک آن، با ژرف اندیشی، دربارهٔ انسانها و روابط آنها قضاوت میکند و نظر میدهد. جین آستن، غالباً زنان نویسنده هم دوره خودش را به خاطر سبک دراماتیک و خسته کننده قصههای عاشقانه در رمانهایشان دست میانداخت.
*از این رمان سریال ها و تاتر هایی نیز تهیه و تولید شده است .
از ایرانصدا بشنوید
عاشقانه ای زیبا بشنوید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان